تصوف در سوریه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «از نخستین صوفیان منطقه شام،  «ابوسلیمان، عبدالرحمن بن احمد بن عطیّة عنسی دارانی» (140- ۲۱۵ق)، از صوفیان زاهد مکتب «حسن بصری» (21-110 قمری)[154] و از تربیت یافتگان «ابو عبیده، عبدالواحد بن زید بصری» (وفات: 177 قمری) [155]بود. دارانی که زاده «داریای» دمشق بو...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۳: خط ۳:
از دارانی طریقتی برجای نمانده است؛ کما این که سنت تأسیس طریقت، از قرن ششم به بعد، در فرهنگ اسلامی رواج یافته است؛ هر چند هجویری به چندین طریقت در زمان خود اشاره دارد؛ اما جز نامی، اثری از آن­ها برجای نمانده است. [158]
از دارانی طریقتی برجای نمانده است؛ کما این که سنت تأسیس طریقت، از قرن ششم به بعد، در فرهنگ اسلامی رواج یافته است؛ هر چند هجویری به چندین طریقت در زمان خود اشاره دارد؛ اما جز نامی، اثری از آن­ها برجای نمانده است. [158]


ذوالنون مصری (179-245 قمری) را نیز از نخستین صوفیان ممالک غربی اسلام باید دانست[159] که در مصر زاده و وفات یافت؛ کما این که «سهل تستری» از خدمت رسیدگان او بود (همان)؛ با این حال، او اهل ملامت بود و از او طریقتی برجای نمانده است. برخی محققان معاصر نیز او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که اندیشه‌های نوافلاطونی را با دیدگاه‌های صوفیانه درآمیخت.
ذوالنون مصری (179-245 قمری) را نیز از نخستین صوفیان ممالک غربی اسلام باید دانست[159] که در [[مصر]] زاده و وفات یافت؛ کما این که «سهل تستری» از خدمت رسیدگان او بود (همان)؛ با این حال، او اهل ملامت بود و از او طریقتی برجای نمانده است. برخی محققان معاصر نیز او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که اندیشه‌های نوافلاطونی را با دیدگاه‌های صوفیانه درآمیخت.


از شیخ اکبر، محی الدین بن عربی مرسی اندلسی (560- 638 قمری) نیز که در کوه قاسیون دمشق مدفون است، طریقتی برجای نمانده است؛ اما پر واضح است که هیچ  کس به اندازه او در دانش عرفان و تصوف تأثیر نداشته است. او قرآن، حدیث، فقه، لغت، ادبیات و تصوف را نزد عالمان عصر آموخت و با ابن رشد فیلسوف اندلسی دیدار کرد.
از شیخ اکبر، محی الدین بن عربی مرسی اندلسی (560- 638 قمری) نیز که در کوه قاسیون دمشق مدفون است، طریقتی برجای نمانده است؛ اما پر واضح است که هیچ  کس به اندازه او در دانش عرفان و تصوف تأثیر نداشته است. او قرآن، حدیث، فقه، لغت، ادبیات و تصوف را نزد عالمان عصر آموخت و با ابن رشد فیلسوف اندلسی دیدار کرد.


عالی‌ترین دانش‌نامه ابن عربی، کتب فتوحات مکیه و فصوص الحکم است. این صوفی پرنویس که از ۸۵۰ اثر منتسب به وی، حدود ۷۰۰ اثر معتبر هستند و بیش از ۴۰۰ اثر هنوز موجود است، طریقتی علمی در عرفان و تصوف بر جای گذاشته است و شارحان اندیشه او را می­توان اهل این طریقت فکری نامید که در سوریه بسیارند. در سوریه کنونی، هنوز هم بسیاری از آثار و رسائل او، در سطح وسیع چاپ و منتشر می­شود. به قول استاد شیهد، مرتضی مطهری، «مظهر و نماینده کامل عرفان اسلامی، که عرفان را به صورت یک علم مضبوط درآورد و پس از او هر کس آمده تحت تأثیر شدید او بوده‌است، محیی الدین ابن عربی است.»[160]
عالی‌ترین دانش‌نامه ابن عربی، کتب فتوحات مکیه و فصوص الحکم است. این صوفی پرنویس که از ۸۵۰ اثر منتسب به وی، حدود ۷۰۰ اثر معتبر هستند و بیش از ۴۰۰ اثر هنوز موجود است، طریقتی علمی در عرفان و تصوف بر جای گذاشته است و شارحان اندیشه او را می­توان اهل این طریقت فکری نامید که در [[سوریه]] بسیارند. در سوریه کنونی، هنوز هم بسیاری از آثار و رسائل او، در سطح وسیع چاپ و منتشر می­شود. به قول استاد شیهد، مرتضی مطهری، «مظهر و نماینده کامل عرفان اسلامی، که عرفان را به صورت یک علم مضبوط درآورد و پس از او هر کس آمده تحت تأثیر شدید او بوده‌است، محیی الدین ابن عربی است.»[160]

نسخهٔ ‏۱ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۵۹

از نخستین صوفیان منطقه شام،  «ابوسلیمان، عبدالرحمن بن احمد بن عطیّة عنسی دارانی» (140- ۲۱۵ق)، از صوفیان زاهد مکتب «حسن بصری» (21-110 قمری)[154] و از تربیت یافتگان «ابو عبیده، عبدالواحد بن زید بصری» (وفات: 177 قمری) [155]بود. دارانی که زاده «داریای» دمشق بود،[156] در شام به نشر تصوف و تربیت مریدان همت گماشت که مهم‌ترین آنان، «احمد بن ابی الحواری» (ولادت: ۲۳۰ق) بود.[157]

از دارانی طریقتی برجای نمانده است؛ کما این که سنت تأسیس طریقت، از قرن ششم به بعد، در فرهنگ اسلامی رواج یافته است؛ هر چند هجویری به چندین طریقت در زمان خود اشاره دارد؛ اما جز نامی، اثری از آن­ها برجای نمانده است. [158]

ذوالنون مصری (179-245 قمری) را نیز از نخستین صوفیان ممالک غربی اسلام باید دانست[159] که در مصر زاده و وفات یافت؛ کما این که «سهل تستری» از خدمت رسیدگان او بود (همان)؛ با این حال، او اهل ملامت بود و از او طریقتی برجای نمانده است. برخی محققان معاصر نیز او را از نخستین کسانی دانسته‌اند که اندیشه‌های نوافلاطونی را با دیدگاه‌های صوفیانه درآمیخت.

از شیخ اکبر، محی الدین بن عربی مرسی اندلسی (560- 638 قمری) نیز که در کوه قاسیون دمشق مدفون است، طریقتی برجای نمانده است؛ اما پر واضح است که هیچ  کس به اندازه او در دانش عرفان و تصوف تأثیر نداشته است. او قرآن، حدیث، فقه، لغت، ادبیات و تصوف را نزد عالمان عصر آموخت و با ابن رشد فیلسوف اندلسی دیدار کرد.

عالی‌ترین دانش‌نامه ابن عربی، کتب فتوحات مکیه و فصوص الحکم است. این صوفی پرنویس که از ۸۵۰ اثر منتسب به وی، حدود ۷۰۰ اثر معتبر هستند و بیش از ۴۰۰ اثر هنوز موجود است، طریقتی علمی در عرفان و تصوف بر جای گذاشته است و شارحان اندیشه او را می­توان اهل این طریقت فکری نامید که در سوریه بسیارند. در سوریه کنونی، هنوز هم بسیاری از آثار و رسائل او، در سطح وسیع چاپ و منتشر می­شود. به قول استاد شیهد، مرتضی مطهری، «مظهر و نماینده کامل عرفان اسلامی، که عرفان را به صورت یک علم مضبوط درآورد و پس از او هر کس آمده تحت تأثیر شدید او بوده‌است، محیی الدین ابن عربی است.»[160]