مجسمه سازی در اسپانیا: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''مجسمه سازی''' هر چند که از دوره رومانسک و گوتیکآثاری بر جای مانده امادوره ی رونق مجسمه سازی در اسپانیا از رنسانس آغاز می شود و بیشتر آثار بر جای مانده مربوط به این دوران است. سبک پلاترسک در آغاز قرن شانزدهم گسترش یافت. در این سبک مجسمه ها به شد...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مجسمه سازی''' | '''مجسمه سازی''' | ||
هر چند که از دوره رومانسک و گوتیکآثاری بر جای مانده امادوره ی رونق مجسمه سازی در اسپانیا از رنسانس آغاز می شود و بیشتر آثار بر جای مانده مربوط به این دوران است. | هر چند که از دوره رومانسک و گوتیکآثاری بر جای مانده امادوره ی رونق مجسمه سازی در [[اسپانیا]] از رنسانس آغاز می شود و بیشتر آثار بر جای مانده مربوط به این دوران است. | ||
سبک پلاترسک در آغاز قرن شانزدهم گسترش یافت. در این سبک مجسمه ها به شدت به حالت طبیعی نزدیک بودند و با رنگ های متنوع تزیین می شدند و جزییات در آن به دقت پرداخته می شد. دسته ای از بهترین مجسمه های تاریخ اسپانیا در این دوره و زیر دستان هنرمندانی همچون آلونسو بروگوئت که به او لقب شاهزاده مجسمه اسپانیایی داده بودند، ساخته شد. کارهای بروگوئت به لحاظ شکوه، اصالت، ابتکار و حکایت گری بی نظیر است. آثار او در کلیسای جامع تولدو و کلیسای سانتا اورسلا، نشان دهنده مهارت و تسلطش به هنر مجسمه سازی است. در قرن های 17 و 18 در اسپانیا چندین مکتب مهم مجسمه سازی شکل گرفت. یک مکتب متعلق به سویل بود که هنرمندی همچون خوان مارتینز مونتانس در آن به فعالیت مشغول بود. آثاری از این مکتب در کلیسای جامع سویل قابل مشاهده است. مکتب دیگر در گرانادا شکل گرفت که آلونسو کانو به آن تعلق داشت. همچنین مکتب وایادولید در قرن هجدهم به موفقیت های زیادی دست پیدا کرد؛ اگرچه نسبت به مکتب مادرید توفیق کمتری یافت. در اواسط قرن هجدهم، مکتب مادرید تحت تاثیر هنر نئوکلاسیک و سبک آکادمیکی که سن فرناندو آن را ترویج می داد تغییر مسیر داد و به سبک های کلاسیک گذشته بازگشت. | سبک پلاترسک در آغاز قرن شانزدهم گسترش یافت. در این سبک مجسمه ها به شدت به حالت طبیعی نزدیک بودند و با رنگ های متنوع تزیین می شدند و جزییات در آن به دقت پرداخته می شد. دسته ای از بهترین مجسمه های [[تاریخ اسپانیا]] در این دوره و زیر دستان هنرمندانی همچون آلونسو بروگوئت که به او لقب شاهزاده مجسمه اسپانیایی داده بودند، ساخته شد. کارهای بروگوئت به لحاظ شکوه، اصالت، ابتکار و حکایت گری بی نظیر است. آثار او در کلیسای جامع تولدو و کلیسای سانتا اورسلا، نشان دهنده مهارت و تسلطش به هنر مجسمه سازی است. در قرن های 17 و 18 در اسپانیا چندین مکتب مهم مجسمه سازی شکل گرفت. یک مکتب متعلق به سویل بود که هنرمندی همچون خوان مارتینز مونتانس در آن به فعالیت مشغول بود. آثاری از این مکتب در کلیسای جامع سویل قابل مشاهده است. مکتب دیگر در گرانادا شکل گرفت که [[آلونسو کانو]] به آن تعلق داشت. همچنین مکتب وایادولید در قرن هجدهم به موفقیت های زیادی دست پیدا کرد؛ اگرچه نسبت به مکتب مادرید توفیق کمتری یافت. در اواسط قرن هجدهم، مکتب مادرید تحت تاثیر هنر نئوکلاسیک و سبک آکادمیکی که سن فرناندو آن را ترویج می داد تغییر مسیر داد و به سبک های کلاسیک گذشته بازگشت. | ||
در مورسیا نیز فرانسیسکو سالزیلو در نیمه اول قرن هجدهم و اوایل نیمه دوم، بیش از 1800 اثر مختلف را آفرید. در قرن 19 و 20 با آغاز هنر مدرن هنرمندانی همچون خوآن گری و سالوادور دالی مجسمه هایی را در سبک آبستره و سورئال آفریدند. از مجسمه سازان معروف قرن بیستم در اسپانیامی توان به خولیو گونزالث[23] ادواردو چییدا[24]و پابیلو سرانو[25] می توان یاد کرد .[26] | در مورسیا نیز فرانسیسکو سالزیلو در نیمه اول قرن هجدهم و اوایل نیمه دوم، بیش از 1800 اثر مختلف را آفرید. در قرن 19 و 20 با آغاز هنر مدرن هنرمندانی همچون خوآن گری و سالوادور دالی مجسمه هایی را در سبک آبستره و سورئال آفریدند. از مجسمه سازان معروف قرن بیستم در اسپانیامی توان به خولیو گونزالث[23] ادواردو چییدا[24]و پابیلو سرانو[25] می توان یاد کرد .[26] |
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۳۱
مجسمه سازی
هر چند که از دوره رومانسک و گوتیکآثاری بر جای مانده امادوره ی رونق مجسمه سازی در اسپانیا از رنسانس آغاز می شود و بیشتر آثار بر جای مانده مربوط به این دوران است.
سبک پلاترسک در آغاز قرن شانزدهم گسترش یافت. در این سبک مجسمه ها به شدت به حالت طبیعی نزدیک بودند و با رنگ های متنوع تزیین می شدند و جزییات در آن به دقت پرداخته می شد. دسته ای از بهترین مجسمه های تاریخ اسپانیا در این دوره و زیر دستان هنرمندانی همچون آلونسو بروگوئت که به او لقب شاهزاده مجسمه اسپانیایی داده بودند، ساخته شد. کارهای بروگوئت به لحاظ شکوه، اصالت، ابتکار و حکایت گری بی نظیر است. آثار او در کلیسای جامع تولدو و کلیسای سانتا اورسلا، نشان دهنده مهارت و تسلطش به هنر مجسمه سازی است. در قرن های 17 و 18 در اسپانیا چندین مکتب مهم مجسمه سازی شکل گرفت. یک مکتب متعلق به سویل بود که هنرمندی همچون خوان مارتینز مونتانس در آن به فعالیت مشغول بود. آثاری از این مکتب در کلیسای جامع سویل قابل مشاهده است. مکتب دیگر در گرانادا شکل گرفت که آلونسو کانو به آن تعلق داشت. همچنین مکتب وایادولید در قرن هجدهم به موفقیت های زیادی دست پیدا کرد؛ اگرچه نسبت به مکتب مادرید توفیق کمتری یافت. در اواسط قرن هجدهم، مکتب مادرید تحت تاثیر هنر نئوکلاسیک و سبک آکادمیکی که سن فرناندو آن را ترویج می داد تغییر مسیر داد و به سبک های کلاسیک گذشته بازگشت.
در مورسیا نیز فرانسیسکو سالزیلو در نیمه اول قرن هجدهم و اوایل نیمه دوم، بیش از 1800 اثر مختلف را آفرید. در قرن 19 و 20 با آغاز هنر مدرن هنرمندانی همچون خوآن گری و سالوادور دالی مجسمه هایی را در سبک آبستره و سورئال آفریدند. از مجسمه سازان معروف قرن بیستم در اسپانیامی توان به خولیو گونزالث[23] ادواردو چییدا[24]و پابیلو سرانو[25] می توان یاد کرد .[26]