اقوام و نژادهای اردن: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نژاد''' | |||
مردم اوليه اميرنشين اردن را اغلب قبايل عرب بدوي تشکيل ميدادند. اين قبايل به طور عمده از دو تيره “قيسي” (قيس بن عيلان) و “سميني” در جنوب بودند. اما در حال حاضر اعراب صحرانشين و بدوي بيشتر در بخش شرقي زندگي ميکنند که تحت مراقبت و نظارت دفتر امور قبايل ميباشند. | |||
البته بايد از نظر نژادي ميان اردنيهاي شرق رود اردن که عمدتاً از تيره خالص و اصيل مديترانه اي و از نظر قوميشبيه مردم صحرا نشين سوريه و عربستان سعودي هستند و اعراب دره اردن، تفاوت قائل شد. اقوام اخير، نسبتاً بلند تر، تنومند تر، و سرهايشان بزرگ تر است و بعضي از صاحب نظران معتقدند که اينان اخلاف کنعاني هايي هستند که احتمالاً اجدادشان در اقصي نقاط شمال شرقي - در ناحيه زاگرس - زندگي مي کرده اند. از اين رو قرابت قوميو نژادي آن ها با ايرانيان بعيد به نظر نميآيد. به هرحال اکنون اقوام عمده اردن را به سه دسته تقسيم ميکنند: (32) | |||
'''1-2-2-1. بدويان:''' | |||
در | در ابتداي تأسيس اميرنشين اردن40 درصد جمعيت اين کشور را بدويان تشکيل مي دادند، ولي امروزه تنها حدود 5 تا 7 درصد جمعيت اين کشور را بدويان تشکيل ميدهند (33) و علي رغم کميتعداد، نقش عمده اي در اين کشور دارند. حکومت اردن از نظر سياسي بر بدويان مسلط است و توانسته حمايت آنان را نسبت به حکومت جلب نمايد. ارتش اين کشور عمدتاً از بدويان تشکيل يافته و افسران بلند پايه ارتش را نيز اين گروه تشکيل ميدهند. | ||
در شرق اين کشور جلوههاي زندگي بدوي بيشتر به چشم ميخورد. آنچه باعث حفظ شيوه زندگي بدوي در شرق اردن گرديده وجود نواحي کم باران است که باديه ناميده ميشود. بدويان به قبايل متعددي تقسيم ميشوند که از مهمترين اين قبايل ميتوان به بني خالد، بني صخر، حويطات و رحسان اشاره نمود. آنان اصولاً مردميسرسخت هستند که با دنياي شهرنشيني بيگانه اند و با روستاييان نيز روابط مناسبي ندارند. هرچند امروزه دگرگوني هايي در شيوه زندگي عده اي از آنان حاصل گرديده است. | |||
'''1-2-2-2'''. قفقازي ها: | |||
قفقازي ها گروه هايي با لهجه هاي چندگانه اند که چرکسي ها و چچن ها مهمترين آنها هستند که به اردن پيوستند و در مناطق بلقاء، امان، جرش، وادي السير، زرقاء، ناعور، صويلح، سخنه و الازرق و مناطق ديگر ساکن شدند. چرکس ها و چچنها در ساخت منطقه اي که به اردن شرقي<sup>[1]</sup>و بعدها به اردنهاشميشناخته شد، مشارکت کردند. | |||
چرکس ها و چچني ها به ترتيب بيست و پنج هزار و دو هزار نفر (34) از جمعيت اين کشور را تشکيل ميدهند. اين دو گروه به دو زبان متفاوت سخن ميگويند. گروه اول سني مذهب و گروه دوم شيعه هستند که همگي در سال 1880 پس از کنگره سال 1878 برلين که ناحيه قفقاز را به روسيه داد، به جنوب امپراطوري عثماني آمدند و دولت اردن آنها را در قسمت شمال شرقي اردن سکنا داد. امروزه چرکس ها و چچنيها از نظر سياسي از مردم اردن جدا نيستند و نسبت به خاندانهاشميوفا دارند. در پارلمان يک کرسي به چرکسها و ديگري به چچنيها اختصاص دارد. تعدادي از آنها به مقام وزارت رسيده اند و تا کنون يک چرکسي توانسته به مقام نخست وزيري دست يابد. بيشتر چرکسها به کشاورزي و تجارت مشغول هستند، آنها علاوه بر زبان محلي خود، به زبان عربي نيز صحبت ميکنند. امروزه با توجه به ازدواجهايي که ميان اعراب و چرکسها صورت ميگيرد. تفاوت ميان اين دو گروه کمتر شده است.(35) | |||
با وجود ارتباطات خوبي چون مبادلة تجاري و گاهي ارتباطات سببي که بين چرکسي ها و ساکنان عشاير اردني اين منطقه مثل: بني شاکر، بني حسن، بني عباد، بني صخر و العدوان و عشاير السلط از مسلمان و مسيحي و ديگران پيوند ايجاد کرد، ترس، آشوب و درگيري از مظاهر آشکارساکنان هر دو طرف بود. اقليت قفقازي مانند همه اقليت ها در نقاط مختلف دنيا بر حفظ زبان و ميراث و آداب و رسومش از نابودي تلاش کرد، چنان چه در بيشتر اوقات در موقعيت جغرافي خاص خودشان گردهم جمع مي شدند. | |||
مهاجرت چرکس ها و چچن ها تنها به خانواده هايي که در ربع پاياني قرن نوزدهم به اردن آمدند، محدود نمي شود و به دنبال آن خروج هاي ديگري در اثر انقلاب بلشويکي در روسيه و سختگيري و ظلم بر مسلمانان در قفقاز و ديگر مناطقي که انقلاب به آنجا کشيده شده بود، اتفاق افتاد. (36) | |||
'''1-2-2-3. فلسطينيها:''' | |||
فلسطينيان، ساكنان ساحل غربي رود اردن بودند كه از لحاظ معيشتي بيشتر شهرنشين و اهل حرفه و نسبتاً پيشرفته و از فرهنگي مترقي برخوردار بودند. فلسطينيها حدود 40 درصد از جمعيت اردن را تشکيل مي دهند. در پي تشکيل رژيم اسرائيل در سال 1948 گروه هاي فلسطيني که از موطن اصلي خود رانده شده بودند، به اردن مهاجرت کردند. نفوذ اقتصادي و فرهنگي مهاجرين فلسطيني در اردن همواره بيشتر از تعداد آن ها بوده است. (37) | |||
ساكنان | |||
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۳۳
نژاد
مردم اوليه اميرنشين اردن را اغلب قبايل عرب بدوي تشکيل ميدادند. اين قبايل به طور عمده از دو تيره “قيسي” (قيس بن عيلان) و “سميني” در جنوب بودند. اما در حال حاضر اعراب صحرانشين و بدوي بيشتر در بخش شرقي زندگي ميکنند که تحت مراقبت و نظارت دفتر امور قبايل ميباشند.
البته بايد از نظر نژادي ميان اردنيهاي شرق رود اردن که عمدتاً از تيره خالص و اصيل مديترانه اي و از نظر قوميشبيه مردم صحرا نشين سوريه و عربستان سعودي هستند و اعراب دره اردن، تفاوت قائل شد. اقوام اخير، نسبتاً بلند تر، تنومند تر، و سرهايشان بزرگ تر است و بعضي از صاحب نظران معتقدند که اينان اخلاف کنعاني هايي هستند که احتمالاً اجدادشان در اقصي نقاط شمال شرقي - در ناحيه زاگرس - زندگي مي کرده اند. از اين رو قرابت قوميو نژادي آن ها با ايرانيان بعيد به نظر نميآيد. به هرحال اکنون اقوام عمده اردن را به سه دسته تقسيم ميکنند: (32)
1-2-2-1. بدويان:
در ابتداي تأسيس اميرنشين اردن40 درصد جمعيت اين کشور را بدويان تشکيل مي دادند، ولي امروزه تنها حدود 5 تا 7 درصد جمعيت اين کشور را بدويان تشکيل ميدهند (33) و علي رغم کميتعداد، نقش عمده اي در اين کشور دارند. حکومت اردن از نظر سياسي بر بدويان مسلط است و توانسته حمايت آنان را نسبت به حکومت جلب نمايد. ارتش اين کشور عمدتاً از بدويان تشکيل يافته و افسران بلند پايه ارتش را نيز اين گروه تشکيل ميدهند.
در شرق اين کشور جلوههاي زندگي بدوي بيشتر به چشم ميخورد. آنچه باعث حفظ شيوه زندگي بدوي در شرق اردن گرديده وجود نواحي کم باران است که باديه ناميده ميشود. بدويان به قبايل متعددي تقسيم ميشوند که از مهمترين اين قبايل ميتوان به بني خالد، بني صخر، حويطات و رحسان اشاره نمود. آنان اصولاً مردميسرسخت هستند که با دنياي شهرنشيني بيگانه اند و با روستاييان نيز روابط مناسبي ندارند. هرچند امروزه دگرگوني هايي در شيوه زندگي عده اي از آنان حاصل گرديده است.
1-2-2-2. قفقازي ها:
قفقازي ها گروه هايي با لهجه هاي چندگانه اند که چرکسي ها و چچن ها مهمترين آنها هستند که به اردن پيوستند و در مناطق بلقاء، امان، جرش، وادي السير، زرقاء، ناعور، صويلح، سخنه و الازرق و مناطق ديگر ساکن شدند. چرکس ها و چچنها در ساخت منطقه اي که به اردن شرقي[1]و بعدها به اردنهاشميشناخته شد، مشارکت کردند.
چرکس ها و چچني ها به ترتيب بيست و پنج هزار و دو هزار نفر (34) از جمعيت اين کشور را تشکيل ميدهند. اين دو گروه به دو زبان متفاوت سخن ميگويند. گروه اول سني مذهب و گروه دوم شيعه هستند که همگي در سال 1880 پس از کنگره سال 1878 برلين که ناحيه قفقاز را به روسيه داد، به جنوب امپراطوري عثماني آمدند و دولت اردن آنها را در قسمت شمال شرقي اردن سکنا داد. امروزه چرکس ها و چچنيها از نظر سياسي از مردم اردن جدا نيستند و نسبت به خاندانهاشميوفا دارند. در پارلمان يک کرسي به چرکسها و ديگري به چچنيها اختصاص دارد. تعدادي از آنها به مقام وزارت رسيده اند و تا کنون يک چرکسي توانسته به مقام نخست وزيري دست يابد. بيشتر چرکسها به کشاورزي و تجارت مشغول هستند، آنها علاوه بر زبان محلي خود، به زبان عربي نيز صحبت ميکنند. امروزه با توجه به ازدواجهايي که ميان اعراب و چرکسها صورت ميگيرد. تفاوت ميان اين دو گروه کمتر شده است.(35)
با وجود ارتباطات خوبي چون مبادلة تجاري و گاهي ارتباطات سببي که بين چرکسي ها و ساکنان عشاير اردني اين منطقه مثل: بني شاکر، بني حسن، بني عباد، بني صخر و العدوان و عشاير السلط از مسلمان و مسيحي و ديگران پيوند ايجاد کرد، ترس، آشوب و درگيري از مظاهر آشکارساکنان هر دو طرف بود. اقليت قفقازي مانند همه اقليت ها در نقاط مختلف دنيا بر حفظ زبان و ميراث و آداب و رسومش از نابودي تلاش کرد، چنان چه در بيشتر اوقات در موقعيت جغرافي خاص خودشان گردهم جمع مي شدند.
مهاجرت چرکس ها و چچن ها تنها به خانواده هايي که در ربع پاياني قرن نوزدهم به اردن آمدند، محدود نمي شود و به دنبال آن خروج هاي ديگري در اثر انقلاب بلشويکي در روسيه و سختگيري و ظلم بر مسلمانان در قفقاز و ديگر مناطقي که انقلاب به آنجا کشيده شده بود، اتفاق افتاد. (36)
1-2-2-3. فلسطينيها:
فلسطينيان، ساكنان ساحل غربي رود اردن بودند كه از لحاظ معيشتي بيشتر شهرنشين و اهل حرفه و نسبتاً پيشرفته و از فرهنگي مترقي برخوردار بودند. فلسطينيها حدود 40 درصد از جمعيت اردن را تشکيل مي دهند. در پي تشکيل رژيم اسرائيل در سال 1948 گروه هاي فلسطيني که از موطن اصلي خود رانده شده بودند، به اردن مهاجرت کردند. نفوذ اقتصادي و فرهنگي مهاجرين فلسطيني در اردن همواره بيشتر از تعداد آن ها بوده است. (37)