دوره امپراتوری دوم در فرانسه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «=== آغاز امپراتوری دوم ( کودتای ۲ دسامبر ۱۸۵۱) === انتخاب لویی بناپارت( 1870–1851) به ریاست جمهوری دوم فرانسه، از همان آغاز نشانه های سرنگونی جمهوری و ایجاد حکومت مطلقه پادشاهی را در بر داشت. او در ۲ دسامبر ۱۸۵۱ با کمک ارتش، تمام قدرت را بدست گرفت و حکو...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
=== آغاز امپراتوری دوم ( کودتای ۲ دسامبر ۱۸۵۱) === | === آغاز امپراتوری دوم ( کودتای ۲ دسامبر ۱۸۵۱) === | ||
انتخاب لویی بناپارت( 1870–1851) به ریاست جمهوری دوم فرانسه، از همان آغاز نشانه های سرنگونی جمهوری و ایجاد حکومت مطلقه پادشاهی را در بر داشت. او در ۲ دسامبر ۱۸۵۱ با کمک ارتش، تمام قدرت را بدست گرفت و حکومت مطلقه را برقرار نمود. گروه های کوچک جمهوریخواهان می کوشیدند در پاریس و دیگر شهرها دست به مقاومت بزنند ولی به شدت سرکوب می شدند. کارگران نیز پس از کشتار سراسری ژوئن دیگر نیرویی نبودند که بتوانند ایستادگی کنند. یک سال پس از کودتا و در دسامبر ۱۸۵۲ جمهوری برچیده شد و دوباره رژیم پادشاهی در فرانسه روی کار آمد و لویی بناپارت با نام ناپلئون سوم، امپراتوری دوم فرانسه را اعلام نمود و خود به جایگاه امپراتوری رسید. | انتخاب لویی بناپارت( 1870–1851) به ریاست جمهوری دوم فرانسه، از همان آغاز نشانه های سرنگونی جمهوری و ایجاد حکومت مطلقه پادشاهی را در بر داشت. او در ۲ دسامبر ۱۸۵۱ با کمک ارتش، تمام قدرت را بدست گرفت و حکومت مطلقه را برقرار نمود. گروه های کوچک جمهوریخواهان می کوشیدند در [[پاریس]] و دیگر شهرها دست به مقاومت بزنند ولی به شدت سرکوب می شدند. کارگران نیز پس از کشتار سراسری ژوئن دیگر نیرویی نبودند که بتوانند ایستادگی کنند. یک سال پس از کودتا و در دسامبر ۱۸۵۲ جمهوری برچیده شد و دوباره رژیم پادشاهی در [[فرانسه]] روی کار آمد و لویی بناپارت با نام ناپلئون سوم، امپراتوری دوم فرانسه را اعلام نمود و خود به جایگاه امپراتوری رسید. | ||
'''همه پرسی ۱۸۷۰ و سرنگونی لویی بناپارت''' | '''همه پرسی ۱۸۷۰ و سرنگونی لویی بناپارت''' | ||
پس از انتخابات ۲ ژانویه ۱۸۷۰ جمهوریخواهان خواستار برافتادن پادشاهی شدند. جمهوریخواهان بر این باور بودند که آزادی و فرمان در یکجا با هم نمیگنجند. کشته شدن یک روزنامهنگار به نام ویکتور نوا[50] به دست پی یر بناپارت، یکی از خانواده پادشاهی دستاویز خوبی به دست انقلابی ها داد. ولی امپراتور باز توانست در همهپرسی ۸ مه ۱۸۷۰ به سود پادشاهی رای بیاورد.این پیروزی که میتوانست پایههای امپراتوری را استوارتر سازد، واژگونیش را آسان ساخت.جنگ فرانسه و پروس که توسط ناپلئون سوم(لوئی بناپارت) در ژوییه ۱۸۷۰ آغاز گشته بود به صورت فاجعه باری برای فرانسه پیش رفت و تا ماه سپتامبر خود پاریس تحت محاصره قرار گرفت. | پس از انتخابات ۲ ژانویه ۱۸۷۰ جمهوریخواهان خواستار برافتادن پادشاهی شدند. جمهوریخواهان بر این باور بودند که آزادی و فرمان در یکجا با هم نمیگنجند. کشته شدن یک روزنامهنگار به نام ویکتور نوا[50] به دست پی یر بناپارت، یکی از خانواده پادشاهی دستاویز خوبی به دست انقلابی ها داد. ولی امپراتور باز توانست در همهپرسی ۸ مه ۱۸۷۰ به سود پادشاهی رای بیاورد.این پیروزی که میتوانست پایههای امپراتوری را استوارتر سازد، واژگونیش را آسان ساخت.جنگ فرانسه و پروس که توسط ناپلئون سوم(لوئی بناپارت) در ژوییه ۱۸۷۰ آغاز گشته بود به صورت فاجعه باری برای فرانسه پیش رفت و تا ماه سپتامبر خود پاریس تحت محاصره قرار گرفت. |
نسخهٔ ۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۰۴
آغاز امپراتوری دوم ( کودتای ۲ دسامبر ۱۸۵۱)
انتخاب لویی بناپارت( 1870–1851) به ریاست جمهوری دوم فرانسه، از همان آغاز نشانه های سرنگونی جمهوری و ایجاد حکومت مطلقه پادشاهی را در بر داشت. او در ۲ دسامبر ۱۸۵۱ با کمک ارتش، تمام قدرت را بدست گرفت و حکومت مطلقه را برقرار نمود. گروه های کوچک جمهوریخواهان می کوشیدند در پاریس و دیگر شهرها دست به مقاومت بزنند ولی به شدت سرکوب می شدند. کارگران نیز پس از کشتار سراسری ژوئن دیگر نیرویی نبودند که بتوانند ایستادگی کنند. یک سال پس از کودتا و در دسامبر ۱۸۵۲ جمهوری برچیده شد و دوباره رژیم پادشاهی در فرانسه روی کار آمد و لویی بناپارت با نام ناپلئون سوم، امپراتوری دوم فرانسه را اعلام نمود و خود به جایگاه امپراتوری رسید.
همه پرسی ۱۸۷۰ و سرنگونی لویی بناپارت
پس از انتخابات ۲ ژانویه ۱۸۷۰ جمهوریخواهان خواستار برافتادن پادشاهی شدند. جمهوریخواهان بر این باور بودند که آزادی و فرمان در یکجا با هم نمیگنجند. کشته شدن یک روزنامهنگار به نام ویکتور نوا[50] به دست پی یر بناپارت، یکی از خانواده پادشاهی دستاویز خوبی به دست انقلابی ها داد. ولی امپراتور باز توانست در همهپرسی ۸ مه ۱۸۷۰ به سود پادشاهی رای بیاورد.این پیروزی که میتوانست پایههای امپراتوری را استوارتر سازد، واژگونیش را آسان ساخت.جنگ فرانسه و پروس که توسط ناپلئون سوم(لوئی بناپارت) در ژوییه ۱۸۷۰ آغاز گشته بود به صورت فاجعه باری برای فرانسه پیش رفت و تا ماه سپتامبر خود پاریس تحت محاصره قرار گرفت.