رویکرد دولت فرانسه به رسانه های گروهی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''ميزان كنترل دولت بر رسانه‏هاى گروهى:'''دولت فرانسه در بسيارى از وسايل ارتباط جمعى اين كشور كه ظاهراً غير دولتى هستند سهامدار است و از اين طريق آنها را كنترل مى‏كند. به همين منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشكيل صندوق حمايت از صنايع و برنامه‏...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۱: خط ۱:
'''ميزان كنترل دولت بر رسانه‏هاى گروهى:'''دولت فرانسه در بسيارى از وسايل ارتباط جمعى اين كشور كه ظاهراً غير دولتى هستند سهامدار است و از اين طريق آنها را كنترل مى‏كند. به همين منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشكيل صندوق حمايت از صنايع و برنامه‏ريزى‏هاى وسايل ارتباط جمعى كرد و در سال 1986.م. مبلغ 120 ميليون فرانك از سوى وزارت فرهنگ و صنايع در اختيار وسايل ارتباط جمعى قرار گرفت. از سوى ديگر تعدادى از بانكها جهت كمك به وسايل ارتباط جمعى در صنايع مربوط به آنها سرمايه‏گذارى مى‏كنند كه اكثريت اين بانكها دولتى هستند. از اين طريق دولت حاكميت و خط خود را بر مطبوعات نيز اعمال مى‏دارد.از طرف ديگر دولت در انتخاب رؤساى اين مؤسسات نقش عمده‏اى دارد. همچنين زمانى كه وسايل ارتباط جمعى اين كشور جهت مجهز كردن تشكيلات خود به وسايل جديد احتياج به سرمايه دارند و به بانكهاى دولتى مراجعه مى‏كنند، دولت مى‏تواند از طريق اعمال فشار بر بانكهاى خود نفوذش را بر رسانه‏هاى گروهى افزايش دهد. در زمينه كنترل دولت بر راديو و تلويزيون نيز بايد افزود كه اولاً تا چند سال پيش همه ايستگاههاى تلويزيونى اين كشور متعلق به دولت بودند، اما پس از اينكه ژاك‏شيراك به نخست وزيرى رسيد، شبكه يك تلويزيون اين كشور به بخش خصوصى واگذار شد. در مجموع ، با وجود اختلافات جزئى در تهيه و پخش اخبار در بين شبكه‏هاى مختلف اين كشور، همگى آنها در جهت منافع ملي گام بر مى‏دارند.
'''ميزان كنترل دولت بر رسانه‏هاى گروهى:'''دولت [[فرانسه]] در بسيارى از وسايل ارتباط جمعى اين كشور كه ظاهراً غير دولتى هستند سهامدار است و از اين طريق آنها را كنترل مى‏كند. به همين منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشكيل صندوق حمايت از صنايع و برنامه‏ريزى‏هاى وسايل ارتباط جمعى كرد و در سال 1986.م. مبلغ 120 ميليون فرانك از سوى وزارت فرهنگ و صنايع در اختيار وسايل ارتباط جمعى قرار گرفت. از سوى ديگر تعدادى از بانكها جهت كمك به وسايل ارتباط جمعى در صنايع مربوط به آنها سرمايه‏گذارى مى‏كنند كه اكثريت اين بانكها دولتى هستند. از اين طريق دولت حاكميت و خط خود را بر مطبوعات نيز اعمال مى‏دارد.از طرف ديگر دولت در انتخاب رؤساى اين مؤسسات نقش عمده‏اى دارد. همچنين زمانى كه وسايل ارتباط جمعى اين كشور جهت مجهز كردن تشكيلات خود به وسايل جديد احتياج به سرمايه دارند و به بانكهاى دولتى مراجعه مى‏كنند، دولت مى‏تواند از طريق اعمال فشار بر بانكهاى خود نفوذش را بر رسانه‏هاى گروهى افزايش دهد. در زمينه كنترل دولت بر راديو و تلويزيون نيز بايد افزود كه اولاً تا چند سال پيش همه ايستگاههاى تلويزيونى اين كشور متعلق به دولت بودند، اما پس از اينكه ژاك‏شيراك به نخست وزيرى رسيد، شبكه يك تلويزيون اين كشور به بخش خصوصى واگذار شد. در مجموع ، با وجود اختلافات جزئى در تهيه و پخش اخبار در بين شبكه‏هاى مختلف اين كشور، همگى آنها در جهت منافع ملي گام بر مى‏دارند.


اصولاً مردم فرانسه ديدي شكاك و ديرباور نسبت به اخبار رسانه‌هايشان دارند. همسويي شماري از رسانه‌ها با منابع دولت و به نوعي همساني اين دو نهاد و يا تسلط سرمايه و كمپانيهاي بزرگ تجاري و صنعتي بر شمار ديگري از شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني، منجر به كاهش اعتماد و اطمينان مردم نسبت به اخبار و انعكاس واقعيات از سوي رسانه‌هاي جمعي، به‌خصوص راديو و تلويزيون فرانسه شده است. نكته بسيار مهم و در عين حال پنهان مانده در ذهن و بنابراين قضاوت مردم، نقش و تأثير ابزار اقتصادي‌ ـ و نه ابزار سياسي‌ـ بر محدودسازي دسترسي آزاد به اطلاعات و جريان اطلاع‌رساني است. به عبارت ديگر مردم فرانسه به درستي نسبت به تعامل دو نهاد رسانه و دولت داراي حساسيت هستند ولي نسبت به همساني رسانه و سرمايه كمتر واكنش نشان مي‌دهند. در صورتي‌ كه به نظر‌مي‌رسد در جوامع مدرن تهديد واقعي معطوف به رسانه‌هاي جمعي و رسالت آنان (انتشار آزاد اطلاعات) نه فشارهاي مستقيم سياسي، بلكه ابزارهاي اقتصادي است. بايد دانست كه با توجه به وضعيت نه چندان مناسب اقتصادي فرانسه و ميزان بالاي بيكاري و ناكافي بودن دستمزدها، اين تهديد كاركرد تأثيرگذارتري دارد.
اصولاً مردم فرانسه ديدي شكاك و ديرباور نسبت به اخبار رسانه‌هايشان دارند. همسويي شماري از رسانه‌ها با منابع دولت و به نوعي همساني اين دو نهاد و يا تسلط سرمايه و كمپانيهاي بزرگ تجاري و صنعتي بر شمار ديگري از شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني، منجر به كاهش اعتماد و اطمينان مردم نسبت به اخبار و انعكاس واقعيات از سوي رسانه‌هاي جمعي، به‌خصوص راديو و تلويزيون فرانسه شده است. نكته بسيار مهم و در عين حال پنهان مانده در ذهن و بنابراين قضاوت مردم، نقش و تأثير ابزار اقتصادي‌ ـ و نه ابزار سياسي‌ـ بر محدودسازي دسترسي آزاد به اطلاعات و جريان اطلاع‌رساني است. به عبارت ديگر مردم فرانسه به درستي نسبت به تعامل دو نهاد رسانه و دولت داراي حساسيت هستند ولي نسبت به همساني رسانه و سرمايه كمتر واكنش نشان مي‌دهند. در صورتي‌ كه به نظر‌مي‌رسد در جوامع مدرن تهديد واقعي معطوف به رسانه‌هاي جمعي و رسالت آنان (انتشار آزاد اطلاعات) نه فشارهاي مستقيم سياسي، بلكه ابزارهاي اقتصادي است. بايد دانست كه با توجه به وضعيت نه چندان مناسب اقتصادي فرانسه و ميزان بالاي بيكاري و ناكافي بودن دستمزدها، اين تهديد كاركرد تأثيرگذارتري دارد.


در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیش های مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینه های دیداری ، شنیداری برای این رسانه می پردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانه داری دولتی این بخش وصول می کند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری می پردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیون های دولتی را تأمین می کند و بنابراین، چهل در صد باقیمانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست می آید.[1]
در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیش های مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینه های دیداری ، شنیداری برای این رسانه می پردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانه داری دولتی این بخش وصول می کند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری می پردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیون های دولتی را تأمین می کند و بنابراین، چهل در صد باقیمانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست می آید.[1]

نسخهٔ ‏۴ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۴

ميزان كنترل دولت بر رسانه‏هاى گروهى:دولت فرانسه در بسيارى از وسايل ارتباط جمعى اين كشور كه ظاهراً غير دولتى هستند سهامدار است و از اين طريق آنها را كنترل مى‏كند. به همين منظور دولت در سال 1983.م. اقدام به تشكيل صندوق حمايت از صنايع و برنامه‏ريزى‏هاى وسايل ارتباط جمعى كرد و در سال 1986.م. مبلغ 120 ميليون فرانك از سوى وزارت فرهنگ و صنايع در اختيار وسايل ارتباط جمعى قرار گرفت. از سوى ديگر تعدادى از بانكها جهت كمك به وسايل ارتباط جمعى در صنايع مربوط به آنها سرمايه‏گذارى مى‏كنند كه اكثريت اين بانكها دولتى هستند. از اين طريق دولت حاكميت و خط خود را بر مطبوعات نيز اعمال مى‏دارد.از طرف ديگر دولت در انتخاب رؤساى اين مؤسسات نقش عمده‏اى دارد. همچنين زمانى كه وسايل ارتباط جمعى اين كشور جهت مجهز كردن تشكيلات خود به وسايل جديد احتياج به سرمايه دارند و به بانكهاى دولتى مراجعه مى‏كنند، دولت مى‏تواند از طريق اعمال فشار بر بانكهاى خود نفوذش را بر رسانه‏هاى گروهى افزايش دهد. در زمينه كنترل دولت بر راديو و تلويزيون نيز بايد افزود كه اولاً تا چند سال پيش همه ايستگاههاى تلويزيونى اين كشور متعلق به دولت بودند، اما پس از اينكه ژاك‏شيراك به نخست وزيرى رسيد، شبكه يك تلويزيون اين كشور به بخش خصوصى واگذار شد. در مجموع ، با وجود اختلافات جزئى در تهيه و پخش اخبار در بين شبكه‏هاى مختلف اين كشور، همگى آنها در جهت منافع ملي گام بر مى‏دارند.

اصولاً مردم فرانسه ديدي شكاك و ديرباور نسبت به اخبار رسانه‌هايشان دارند. همسويي شماري از رسانه‌ها با منابع دولت و به نوعي همساني اين دو نهاد و يا تسلط سرمايه و كمپانيهاي بزرگ تجاري و صنعتي بر شمار ديگري از شبكه‌هاي راديويي و تلويزيوني، منجر به كاهش اعتماد و اطمينان مردم نسبت به اخبار و انعكاس واقعيات از سوي رسانه‌هاي جمعي، به‌خصوص راديو و تلويزيون فرانسه شده است. نكته بسيار مهم و در عين حال پنهان مانده در ذهن و بنابراين قضاوت مردم، نقش و تأثير ابزار اقتصادي‌ ـ و نه ابزار سياسي‌ـ بر محدودسازي دسترسي آزاد به اطلاعات و جريان اطلاع‌رساني است. به عبارت ديگر مردم فرانسه به درستي نسبت به تعامل دو نهاد رسانه و دولت داراي حساسيت هستند ولي نسبت به همساني رسانه و سرمايه كمتر واكنش نشان مي‌دهند. در صورتي‌ كه به نظر‌مي‌رسد در جوامع مدرن تهديد واقعي معطوف به رسانه‌هاي جمعي و رسالت آنان (انتشار آزاد اطلاعات) نه فشارهاي مستقيم سياسي، بلكه ابزارهاي اقتصادي است. بايد دانست كه با توجه به وضعيت نه چندان مناسب اقتصادي فرانسه و ميزان بالاي بيكاري و ناكافي بودن دستمزدها، اين تهديد كاركرد تأثيرگذارتري دارد.

در فرانسه مالکیت رادیو تلویزیون فرانسه ترکیبی از بخش خصوصی و بخش دولتی است و مردم سالیانه و در فیش های مالیاتی خود مبلغی را به عنوان هزینه های دیداری ، شنیداری برای این رسانه می پردازند که این مبالغ را بطور مستقیم خزانه داری دولتی این بخش وصول می کند. به عبارتی هر خانۀ صاحب تلویزیون، سالانه حدود صد و بیست یورو عوارض سمعی و بصری می پردازد. این پول، حدود شصت در صد بودجۀ رادیوها و تلویزیون های دولتی را تأمین می کند و بنابراین، چهل در صد باقیمانده از محل پخش آگهی تجارتی بدست می آید.[1]