امپراتوران اسطورهای «یانگ» و «خوانگ»: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «بندانگشتی|امپراتوران «یانگ» و «هوانگ» بندانگشتی|امپراتوران «یانگ» و «هوانگ» بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «یانگ» بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «هوانگ» در طول تاریخ چندین...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[پرونده:Captuاre.jpg|بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «یانگ»]] | [[پرونده:Captuاre.jpg|بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «یانگ»]] | ||
[[پرونده:Qinshihuang.jpg|بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «هوانگ»]] | [[پرونده:Qinshihuang.jpg|بندانگشتی|نقاشی از امپراتور «هوانگ»]] | ||
در طول تاریخ چندین هزار سالهی [[چین]]، شخصیتهای معروف بسیاری پا به عرصهی وجود گذاشتهاند. برخی از آنها با ابداعات و نوآوریهای خود به روند توسعهی فرهنگ ملت چین کمک کردهاند. بعضی با برپائی جنگ، مسیر پیشرفت تاریخی آنها را تغییر داده و برخی نیز به خاطر هوش، درایت و مهارت خود درتاریخ جاودانه شدند. از جملهی این شخصیتهای اسطورهای [[امپراتور یانگدی|امپراتور «یانگدی (Yangdi)»]] و [[امپراتور خوانگدی|«خوانگدی (Huangdi)»]] هستند که چینیها خود را فرزندان این امپراتوران میدانند. اگرچه تاکنون دلیل محکمی برای تأیید این حقیقت به دست نیامده و معمولا «یانگ» و «خوانگ» را رهبران دو قبیله در جامعهی چین میدانند که در غرب چین و در منطقهی استان کنونی | در طول تاریخ چندین هزار سالهی [[چین]]، شخصیتهای معروف بسیاری پا به عرصهی وجود گذاشتهاند. برخی از آنها با ابداعات و نوآوریهای خود به روند توسعهی فرهنگ ملت چین کمک کردهاند. بعضی با برپائی جنگ، مسیر پیشرفت تاریخی آنها را تغییر داده و برخی نیز به خاطر هوش، درایت و مهارت خود درتاریخ جاودانه شدند. از جملهی این شخصیتهای اسطورهای [[امپراتور یانگدی|امپراتور «یانگدی (Yangdi)»]] و [[امپراتور خوانگدی|«خوانگدی (Huangdi)»]] هستند که چینیها خود را فرزندان این امپراتوران میدانند. اگرچه تاکنون دلیل محکمی برای تأیید این حقیقت به دست نیامده و معمولا «یانگ» و «خوانگ» را رهبران دو قبیله در جامعهی چین میدانند که در غرب چین و در منطقهی استان کنونی «شنسی» یعنی حوضهی [[رودخانهی زرد]] یا [[رود مادر چین]] میزیستند. این نظریه با نقطه نظری که میگوید تمدن بشری از حوضهی این رود شروع شده، مطابقت دارد. این دو قبیله، پس از مهاجرتها، جنگها و آمیختگیهای متعدد، به تدریج با اقوام «ای» در شرق و «لی» و «میائو» در جنوب در هم آمیخته و [[قوم «هوا»]] را به وجود آوردند. | ||
در آن دوران، قبیلهی خوانگدی در میان اقوام و قبایل ساکن نواحی فلات مرکزی، از دیگر قبایل نیرومندتر و از سطح تمدنی بالاتری برخوردار بود. لذا، از قبیلهی «خوانگدی» به عنوان نمایندهی فرهنگ فلات مرکزی نامبرده شده و [[امپراتور یانگدی|امپراتور «یانگدی»]] و [[امپراتور خوانگدی|«خوانگدی»]] نخستین نیاکان [[سلسله ی خن|نژاد «خَن»]] و بعدها مردم چین نامیده شدهاند. در حوالی قرن دوم پیش از میلاد، قوم «خوا» به [[سلسله ی خن|قوم «خَن»]] تغییر نام داد. از این رو، مردم چین اغلب خود را «فرزندان یانگ-خوانگ» مینامند. | در آن دوران، قبیلهی خوانگدی در میان اقوام و قبایل ساکن نواحی فلات مرکزی، از دیگر قبایل نیرومندتر و از سطح تمدنی بالاتری برخوردار بود. لذا، از قبیلهی «خوانگدی» به عنوان نمایندهی فرهنگ فلات مرکزی نامبرده شده و [[امپراتور یانگدی|امپراتور «یانگدی»]] و [[امپراتور خوانگدی|«خوانگدی»]] نخستین نیاکان [[سلسله ی خن|نژاد «خَن»]] و بعدها مردم چین نامیده شدهاند. در حوالی قرن دوم پیش از میلاد، قوم «خوا» به [[سلسله ی خن|قوم «خَن»]] تغییر نام داد. از این رو، مردم چین اغلب خود را «فرزندان یانگ-خوانگ» مینامند. | ||
افسانهها و اسطورههای مختلفی پیرامون [[امپراتور خوانگدی|امپراتور «خوانگدی»]] در یادداشتهای مختلف تاریخی گفته شده است. گفته میشود «خوانگدی» فرزند پسر خدای زمین بوده و از طفولیت عاقل و هوشیار بوده سخن میگفته است. وی صاحب 25 فرزند و 10 هزار شاهزاده فرمانبردار او بودهاند که از میان آنها 7 هزار شاهزاده ربالنوع و مسئول امور مختلف جهان بودهاند. باد و باران ورعد و برق طبیعت نیز تحت کنترل وی قرار داشت و او قادر بود 14 نوع تغییر در طبیعت ایجاد کند. «خوانگدی» در چهار سمت جهان چهار قیافه داشت و بدون حرکت دادن گردن میتوانست از هر رویدادی در هر جایی مطلع و بر آن تسلط یابد. او برای رفاه حال مردم، به آنها نحوهی کشت غلات و چگونگی رام کردن حیوانات و مرغان را یاد داد. وی ضمن اختراع پارچهبافی، به مردم چگونگی استخراج معادن و تهیهی ابزار آلات آهنی و مسی را آموخت. بعدها به دستور او خط نوشتاری، آهنگ موسیقی، تقویم سالانه و کتاب پزشکی نیز ایجاد شد. به نظر تاریخدانان چینی عصر «خوانگدی» تمام دوران پارینه سنگی را در بر میگیرد.<ref>سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل چین. تهران: | افسانهها و اسطورههای مختلفی پیرامون [[امپراتور خوانگدی|امپراتور «خوانگدی»]] در یادداشتهای مختلف تاریخی گفته شده است. گفته میشود «خوانگدی» فرزند پسر خدای زمین بوده و از طفولیت عاقل و هوشیار بوده سخن میگفته است. وی صاحب 25 فرزند و 10 هزار شاهزاده فرمانبردار او بودهاند که از میان آنها 7 هزار شاهزاده ربالنوع و مسئول امور مختلف جهان بودهاند. باد و باران ورعد و برق طبیعت نیز تحت کنترل وی قرار داشت و او قادر بود 14 نوع تغییر در طبیعت ایجاد کند. «خوانگدی» در چهار سمت جهان چهار قیافه داشت و بدون حرکت دادن گردن میتوانست از هر رویدادی در هر جایی مطلع و بر آن تسلط یابد. او برای رفاه حال مردم، به آنها نحوهی کشت غلات و چگونگی رام کردن حیوانات و مرغان را یاد داد. وی ضمن اختراع پارچهبافی، به مردم چگونگی استخراج معادن و تهیهی ابزار آلات آهنی و مسی را آموخت. بعدها به دستور او خط نوشتاری، آهنگ موسیقی، تقویم سالانه و کتاب پزشکی نیز ایجاد شد. به نظر تاریخدانان چینی عصر «خوانگدی» تمام دوران پارینه سنگی را در بر میگیرد.<ref>سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد--- ص---</ref> | ||
نیز نگاه کنید به [[فرهنگ عمومی در چین]]؛ [[اسطوره ها و افسانه های چینی|اسطورهها و افسانههای چینی]]؛ [[اسطوره در چین]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ ۱۵ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۲۱
در طول تاریخ چندین هزار سالهی چین، شخصیتهای معروف بسیاری پا به عرصهی وجود گذاشتهاند. برخی از آنها با ابداعات و نوآوریهای خود به روند توسعهی فرهنگ ملت چین کمک کردهاند. بعضی با برپائی جنگ، مسیر پیشرفت تاریخی آنها را تغییر داده و برخی نیز به خاطر هوش، درایت و مهارت خود درتاریخ جاودانه شدند. از جملهی این شخصیتهای اسطورهای امپراتور «یانگدی (Yangdi)» و «خوانگدی (Huangdi)» هستند که چینیها خود را فرزندان این امپراتوران میدانند. اگرچه تاکنون دلیل محکمی برای تأیید این حقیقت به دست نیامده و معمولا «یانگ» و «خوانگ» را رهبران دو قبیله در جامعهی چین میدانند که در غرب چین و در منطقهی استان کنونی «شنسی» یعنی حوضهی رودخانهی زرد یا رود مادر چین میزیستند. این نظریه با نقطه نظری که میگوید تمدن بشری از حوضهی این رود شروع شده، مطابقت دارد. این دو قبیله، پس از مهاجرتها، جنگها و آمیختگیهای متعدد، به تدریج با اقوام «ای» در شرق و «لی» و «میائو» در جنوب در هم آمیخته و قوم «هوا» را به وجود آوردند.
در آن دوران، قبیلهی خوانگدی در میان اقوام و قبایل ساکن نواحی فلات مرکزی، از دیگر قبایل نیرومندتر و از سطح تمدنی بالاتری برخوردار بود. لذا، از قبیلهی «خوانگدی» به عنوان نمایندهی فرهنگ فلات مرکزی نامبرده شده و امپراتور «یانگدی» و «خوانگدی» نخستین نیاکان نژاد «خَن» و بعدها مردم چین نامیده شدهاند. در حوالی قرن دوم پیش از میلاد، قوم «خوا» به قوم «خَن» تغییر نام داد. از این رو، مردم چین اغلب خود را «فرزندان یانگ-خوانگ» مینامند.
افسانهها و اسطورههای مختلفی پیرامون امپراتور «خوانگدی» در یادداشتهای مختلف تاریخی گفته شده است. گفته میشود «خوانگدی» فرزند پسر خدای زمین بوده و از طفولیت عاقل و هوشیار بوده سخن میگفته است. وی صاحب 25 فرزند و 10 هزار شاهزاده فرمانبردار او بودهاند که از میان آنها 7 هزار شاهزاده ربالنوع و مسئول امور مختلف جهان بودهاند. باد و باران ورعد و برق طبیعت نیز تحت کنترل وی قرار داشت و او قادر بود 14 نوع تغییر در طبیعت ایجاد کند. «خوانگدی» در چهار سمت جهان چهار قیافه داشت و بدون حرکت دادن گردن میتوانست از هر رویدادی در هر جایی مطلع و بر آن تسلط یابد. او برای رفاه حال مردم، به آنها نحوهی کشت غلات و چگونگی رام کردن حیوانات و مرغان را یاد داد. وی ضمن اختراع پارچهبافی، به مردم چگونگی استخراج معادن و تهیهی ابزار آلات آهنی و مسی را آموخت. بعدها به دستور او خط نوشتاری، آهنگ موسیقی، تقویم سالانه و کتاب پزشکی نیز ایجاد شد. به نظر تاریخدانان چینی عصر «خوانگدی» تمام دوران پارینه سنگی را در بر میگیرد.[۱]
نیز نگاه کنید به فرهنگ عمومی در چین؛ اسطورهها و افسانههای چینی؛ اسطوره در چین