موج سوم مسیحیت در چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « == ''مبلغان یسوعی و موج سوم مسیحیت در چین'' == در قرن چهاردهم، بسیاری از حوادث و پیشامدهای پیش بینی نشده به فروکش کردن تبلیغات مسیحیت در چین کمک کرد. از جمله می­توان به فراگیر شدن مرگ سیاه(طاعون) در اروپا و روی کار آمدن سلسله­ی مینگ(1368 میلادی) در چی...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=== مبلغان یسوعی و موج سوم مسیحیت در چین ===
در قرن چهاردهم، بسیاری از حوادث و پیشامدهای پیش بینی نشده به فروکش کردن تبلیغات مسیحیت در [[چین]] کمک کرد. از جمله می­‌توان به فراگیر شدن مرگ سیاه(طاعون) در اروپا و روی کار آمدن سلسله­‌ی مینگ(1368 میلادی) در [[چین]] اشاره کرد که ادیان و آیین­‌های سنتی و بومی [[چین]] را به ادیان خارجی ترجیح می‌دادند. گفتنی است که پیش از آمدن مبلغان یسوعی، مسیحیت در [[چین]] اثر کم­رنگی در فرهنگ و جامعه‌­ی [[چین]] گذاشته بود. ضمن این­که هر موج جدید از مبلغان کاتولیک که به [[چین]] می­‌آمدند از حضور و فعالیت گروه­‌های هم‌کیش پیشین خود بی‌خبر بودند.


== ''مبلغان یسوعی و موج سوم مسیحیت در چین'' ==
سومین مرحله‌­ی مسیحیت در [[چین]] با آمدن مبلغان یسوعی کلیسای کاتولیک در سال 1797 میلادی شروع شد. این مبلغان سوار بر کشتی­‌های تجاری اروپایی­‌ها وارد سرزمین [[چین]] شدند. آن­ها در دوران اوج رنسانس در اروپا به [[چین]] آمدند، یعنی زمانی که فعالیت ضد اصلاحات موجب قوت گرفتن کلیسای کاتولیک شده بود. لذا مبلغان مسیحی مشتاقانه به دنبال بسط و گسترش دین خود در آسیا و هند و [[چین]] بودند. سیاحان و بازرگانان پرتغالی مستقر در ژاپن نیز در این زمینه به کمک آن­ها شتافتند. این مبلغان در اواخر دوران سلسله­‌ی مینگ و اوایل دوران چینگ در 13 استان [[چین]] اقدام به راه‌اندازی کلیسا کردند. در سال 1610 تعداد پیروان کلیسا در [[چین]] حدود 2500 نفر بود ولی در 1617 شمار آنان به 13000، و در 1636 بالغ بر 38200 نفر، و در سال 1650 به 150 هزار نفر رسید<ref name=":0">Shouyi, Bai (2007). An outline History of China: foreign languages Press, Beijing</ref>. شخصیت­‌های سیاسی مهمی هم­چون شوگوانگچی و لی­جیزائو و خواجگان درباری مثل پانگ­تیانشو و روو سه و حتی خود امپراتور یونگ لی از مینگ جنوبی، ملکه‌اش، و دواگر ملکه‌­ی مادر، و ولیعهدش، همگی به کیش مسیحیت گرویدند. این امر نشان می‌دهد که در اواخر دوران مینگ و اوایل سلسله­‌ی چینگ، مسیحیت به صورت وسیع گسترش یافته بود.  
در قرن چهاردهم، بسیاری از حوادث و پیشامدهای پیش بینی نشده به فروکش کردن تبلیغات مسیحیت در چین کمک کرد. از جمله می­توان به فراگیر شدن مرگ سیاه(طاعون) در اروپا و روی کار آمدن سلسله­ی مینگ(1368 میلادی) در چین اشاره کرد که ادیان و آیین­های سنتی و بومی چین را به ادیان خارجی ترجیح می دادند. گفتنی است که پیش از آمدن مبلغان یسوعی، مسیحیت در چین اثر کم­رنگی در فرهنگ و جامعه­ی چین گذاشته بود. ضمن این­که هر موج جدید از مبلغان کاتولیک که به چین می­آمدند از حضور و فعالیت گروه­های هم کیش پیشین خود بی خبر بودند.


سومین مرحله­ی مسیحیت در چین با آمدن مبلغان یسوعی کلیسای کاتولیک در سال 1797 میلادی شروع شد. این مبلغان سوار بر کشتی­های تجاری اروپایی­ها وارد سرزمین چین شدند. آن­ها در دوران اوج رنسانس در اروپا به چین آمدند، یعنی زمانی که فعالیت ضد اصلاحات موجب قوت گرفتن کلیسای کاتولیک شده بود. لذا مبلغان مسیحی مشتاقانه به دنبال بسط و گسترش دین خود در آسیا و هند و چین بودند. سیاحان و بازرگانان پرتغالی مستقر در ژاپن نیز در این زمینه به کمک آن­ها شتافتند. این مبلغان در اواخر دوران سلسله­ی مینگ و اوایل دوران چینگ در 13 استان چین اقدام به راه اندازی کلیسا کردند. در سال 1610 تعداد پیروان کلیسا در چین حدود 2500 نفر بود ولی در 1617 شمار آنان به 13000، و در 1636 بالغ بر 38200 نفر، و در سال 1650 به 150 هزار نفر رسید. (Bai Shouyi, 2005) شخصیت­های سیاسی مهمی هم­چون شوگوانگچی و لی­جیزائو و خواجگان درباری مثل پانگ­تیانشو و روو سه و حتی خود امپراتور یونگ لی از مینگ جنوبی، ملکه اش، و دواگر ملکه­ی مادر، و ولیعهدش، همگی به کیش مسیحیت گرویدند. این امر نشان می_دهد که در اواخر دوران مینگ و اوایل سلسله­ی چینگ، مسیحیت به صورت وسیع گسترش یافته بود.  
اصولا­، چینی­‌ها با هرگونه تلاش به منظور تحمیل ایدئولوژی­‌های بیگانه مخالف بودند. به همین جهت بود که  وقتی یسوعیان به عنوان سومین مرحله از هجوم مسیحیان به [[چین]] آمدند، با توجه به سابقه‌­ی بدی که از گذشته نسبت به آنان وجود داشت، نه در کسوت مبلغان مذهبی بلکه ابتدا تحت عنوان تکنیسین­‌های سودمند و افراد دانشمند در این کشور ظاهر شدند. ریاضیات، نجوم، جغرافی، هیدرولیک، تقویم و گاهنامه، توپ‌سازی و حتی نقاشی از جمله علومی بودند که یسوعیان از طریق معرفی آن­ها به چینیان وارد این کشور شدند<ref>رافائل، ایزرائیلی (1368). ترجمه: حسن تقی زاده طوسی. مسلمانان چینی رویارویی دو فرهنگ. بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی</ref>.  


اصولا­، چینی­ها با هرگونه تلاش به منظور تحمیل ایدئولوژی­های بیگانه مخالف بودند. به همین جهت بود که  وقتی یسوعیان به عنوان سومین مرحله از هجوم مسیحیان به چین آمدند، با توجه به سابقه­ی بدی که از گذشته نسبت به آنان وجود داشت، نه در کسوت مبلغان مذهبی بلکه ابتدا تحت عنوان تکنیسین­های سودمند و افراد دانشمند در این کشور ظاهر شدند. ریاضیات، نجوم، جغرافی، هیدرولیک، تقویم و گاهنامه، توپ سازی و حتی نقاشی از جمله علومی بودند که یسوعیان از طریق معرفی آن­ها به چینیان وارد این کشور شدند. (ایزرائیلی رافائل، 1368)
ماتیو ریچی(Matteo Ricci)، معروف­‌ترین مبلغ مسیحی بود که پیش از آمدن به [[چین]]، 4 سال در هند تحت تعالیم اساتید برجسته‌­ای در مورد [[چین]] و چگونگی تبلیغ در میان مردمان این سرزمین مطالعه کرده و در ماکائو با [[زبان چینی]] آشنا شده بود. وی در ماه اوت سال 1582 میلادی به همراه شخص دیگری به نام میشل روگری، برای تأثیر گزاری بیشتر، ابتدا با لباس راهبان بودایی و سری تراشیده وارد [[چین]] شد و تازمان مرگش هرگز این کشور را ترک نکرد<ref name=":1">ریچی، ماتیو(1387). ترجمه: محمد زمان. [[چین]] نامه. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، چاپ اول </ref>. این دو مبلغ وقتی متوجه ­شدند [[آیین بودا]] در جامعه‌­ی [[چین]] از جایگاه بالایی برخوردار نیست، تصمیم گرفتند برای تبلیغ مسیحیت از راه کنفوسیوس وارد شوند. لذا موهای خود را بلند و لباس راهبان کنفوسیوسی را بر تن می­‌کنند. ماتیو ریچی و همراهانش در [[پکن]] اقامت گزیده و تمام آموخته­‌ها و تجربه­‌های خود را به کار بردند تا چینیان را مسیحی کنند و با مسیحی کردن افراد مهمی از جمله چند تن از نخبگان کنفوسیوسی، به توفیقاتی هم دست یافتند. مبلغان یسوعی با معرفی دستاوردهای علمی اروپا در زمینه­‌های ریاضی، نجوم، تلسکوپ، از آن برای پیشبرد تبلیغ مسیحیت استفاده کردند. مبلغان مسیحی تحت آموزش­‌های ماتیو برای تأثیرگذاری بیشتر و جذب نخبگان و عامه‌­ی مردم [[چین]]، برای خود نام چینی انتخاب و با پوشیدن لباس چینی و پذیرش شهروندی چینی و رعیتی پادشاه [[چین]]، موفقیت بزرگی به دست آورده و با تواضع و بردباری درهای فروبسته­‌ی امپراتوری سلسله­‌ی مینگ را برای ورود عناصر خارجی تا اندازه‌­ای گشودند. این توفیقات حتی در دوران سلسله­‌ی چینگ نیز استمرار یافت.  


ماتیو ریچی[1]، معروف­ترین مبلغ مسیحی بود که پیش از آمدن به چین، 4 سال در هند تحت تعالیم اساتید برجسته­ای در مورد چین و چگونگی تبلیغ در میان مردمان این سرزمین مطالعه کرده و در ماکائو با زبان چینی آشنا شده بود. وی در ماه اوت سال 1582 میلادی به همراه شخص دیگری به نام میشل روگری، برای تأثیر گزاری بیشتر، ابتدا با لباس راهبان بودایی و سری تراشیده وارد چین شد و تازمان مرگش هرگز این کشور را ترک نکرد. (ریچی ماتیو، 1387) این دو مبلغ وقتی متوجه ­شدند آیین بودا در جامعه­ی چین از جایگاه بالایی برخوردار نیست، تصمیم گرفتند برای تبلیغ مسیحیت از راه کنفوسیوس وارد شوند. لذا موهای خود را بلند و لباس راهبان کنفوسیوسی را بر تن می­کنند. ماتیو ریچی و همراهانش در پکن اقامت گزیده و تمام آموخته­ها و تجربه­های خود را به کار بردند تا چینیان را مسیحی کنند و با مسیحی کردن افراد مهمی از جمله چند تن از نخبگان کنفوسیوسی، به توفیقاتی هم دست یافتند. مبلغان یسوعی با معرفی دستاوردهای علمی اروپا در زمینه­های ریاضی، نجوم، تلسکوپ، از آن برای پیشبرد تبلیغ مسیحیت استفاده کردند. مبلغان مسیحی تحت آموزش­های ماتیو برای تأثیر گذاری بیشتر و جذب نخبگان و عامه­ی مردم چین، برای خود نام چینی انتخاب و با پوشیدن لباس چینی و پذیرش شهروندی چینی و رعیتی پادشاه چین، موفقیت بزرگی به دست آورده و با تواضع و بردباری درهای فروبسته­ی امپراتوری سلسله­ی مینگ را برای ورود عناصر خارجی تا اندازه­ای گشودند. این توفیقات حتی در دوران سلسله­ی چینگ نیز استمرار یافت.  
با این­که در دوران‌­های تانگ و یوان نیز مسیحیت دو بار عمدتا توسط مبلغان و کشیشان ایرانی وارد [[چین]] شده بود، ولی هرگز تلاشی برای معرفی تفکرات و اندیشه‌­های فلسفی مسیحی صورت نگرفته بود. بنابراین می­‌توان ماتیو ریچی را نخستین مبلغ مسیحی دانست که چینیان را به شکل همه جانبه و براساس نظام خاص تبلیغاتی کلیسا با این دین آشنا کرد. ماتیو ریچی جمعا نوزده اثر به زبان چینی تألیف و ترجمه کرد که یکی از آن­ها ابداع روشی برای آموزش [[زبان چینی]] برای خارجیان، به‌ویژه مبلغان مسیحی، بود که تلفظ زبان و واژگان چینی را با استفاده از حروف لاتین آسان می‌­ساخت<ref name=":1" />. کتاب دیگر او «''هیأت اعزامی مسیحیان به [[چین]]»'' است که اثر بسیار مهمی در زمینه‌­ی [[چین]] شناسی به شمار می­‌آید[ii].


با این­که در دوران­های تانگ و یوان نیز مسیحیت دو بار عمدتا توسط مبلغان و کشیشان ایرانی وارد چین شده بود، ولی هرگز تلاشی برای معرفی تفکرات و اندیشه­های فلسفی مسیحی صورت نگرفته بود. بنابر این می­توان ماتیو ریچی را نخستین مبلغ مسیحی دانست که چینیان را به شکل همه جانبه و براساس نظام خاص تبلیغاتی کلیسا با این دین آشنا کرد. ماتیو ریچی جمعا نوزده اثر به زبان چینی تألیف و ترجمه کرد که یکی از آن­ها ابداع روشی برای آموزش زبان چینی برای خارجیان، به ویژه مبلغان مسیحی، بود که تلفظ زبان و واژگان چینی را با استفاده از حروف لاتین آسان می­ساخت. (همان : 69 و 71) کتاب دیگر او « ''هیأت اعزامی مسیحیان به چین»'' است که اثر بسیار مهمی در زمینه­ی چین شناسی به شمار می­آید[i].
پس از مرگ ریچی، اختلافاتی پیرامون چگونگی اجرای آداب و مناسک دینی و روش تبلیغ مسیحیت، چگونگی کنار آمدن با باورهای سنتی چینی­‌های تازه مسیحی شده، دامن‌گیر جانشیان وی شد و دسیسه­‌های دربار نیز برای آنان گران تمام شد. این مناقشات مدت­‌های مدیدی ادامه یافت، 8 پاپ برای حل این مشکلات تلاش کردند و دانشگاه­‌های معتبر اروپا درگیر این مباحث شدند. رم در حل مناقشه‌­ی تناقض اعتقادی که چینی­‌های تازه مسیحی شده و مبلغان یسوعی با آن روبرو شده بودند، ابتدا دچار تردید شد ولی سر انجام از مخالفان اجرای مناسک سنتی چینی حمایت کرده و فتوایی به شرح زیر صادر کرد:<blockquote>''«چینیان باستان بت‌پرست بودند و چینیان جدید ملحد؛ آثار کلاسیک کنفوسویسی و حتی آثار منتشر شده‌­ی یسوعی به [[زبان چینی]] عقایدی را آموزش می‌­دهند که متناقض با ایمان و اعتقاد مسیحی است؛ مناسک دینی نیا پرستی نامشروع است، به این دلیل که این مناسک به محضر ارواح اجداد نثار می­‌شود و لذا متضمن بت‌­پرستی و خرافه‌­پرستی است، شخص [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوس]] به شکل آشکار و عمومی، یک بت­پرست و به­‌صورت شخصی، ملحد است و نباید توسط مسیحیان هم­چون قدیسی بزرگ انگاشته شود.»''</blockquote>اساسا این تصمیم بدین معنا بود که یک چینی تازه مسیحی شده باید میان«چینی بودن» و «کاتولیک بودن»یکی را انتخاب کند. در واقع، هر اندازه که مسیحیت در شیوه‌­ی زندگی چینی­‌ها بیشتر مداخله می­‌کرد، چینی­‌ها با خشونت بیشتر با آن و حامیان سیاسی-نظامی­‌اش یعنی غرب، مخالفت می­‌کردند. و چون این گونه دخالت­‌های ناروا با هویت فرهنگی و ملی مردمان [[چین]] در تناقض بود، دربار امپراتوری چینگ، در سال 1724 میلادی، با صدور حکمی تبلیغ مسیحیت در این کشور را ممنوع اعلام کرد. با صدور این حکم به موج سوم و فصل مهمی از تاریخ کلیسای کاتولیک در [[چین]] قاطعانه خاتمه داده شد. اگرچه واتیکان بدون توجه به این ممنوعیت تلاش کرد هم­چنان در امور مسیحیان چینی دخالت کند، ولی امپراتور کانگ­شی ضمن سرزنش نماینده­‌ی پاپ که در سال 1720 به دربار آمده و خواستار پیروی مسیحیان چینی از واتیکان شده بود گفت:  <blockquote>«[[چین]] جایی برای کاتولیک­‌ها نیست و باید تبلیغ برای این دین ممنوع شود»<ref name=":0" />. </blockquote>
<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی</ref>


پس از مرگ ریچی، اختلافاتی پیرامون چگونگی اجرای آداب و مناسک دینی و روش تبلیغ مسیحیت، چگونگی کنار آمدن با باورهای سنتی چینی­های تازه مسیحی شده، دامنگیر جانشیان وی شد و دسیسه­های دربار نیز برای آنان گران تمام شد. این مناقشات مدت­های مدیدی ادامه یافت، 8 پاپ برای حل این مشکلات تلاش کردند و دانشگاه­های معتبر اروپا درگیر این مباحث شدند. رم در حل مناقشه­ی تناقض اعتقادی که چینی­های تازه مسیحی شده و مبلغان یسوعی با آن روبرو شده بودند، ابتدا دچار تردید شد ولی سر انجام از مخالفان اجرای مناسک سنتی چینی حمایت کرده و فتوایی به شرح زیر صادر کرد:
==پاورقی==
[ii] - بخشی از این کتاب، در قرن یازدهم هجری توسط شخصی به نام محمد زمان به فارسی ترجمه شده است که توسط خانم لوجین دانشجوی مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران تصحیح و همراه با مقدمه‌ای مفصل و توضیحات اضافی و مقابله با ترجمه‌های کهن چینی، انگلیسی، و ایتالیایی، از سوی مرکز نشر میراث مکتوب در سال 1387 در تهران منتشر شده است.
==کتابشناسی==


''« چینیان باستان بت پرست بودند و چینیان جدید ملحد؛ آثار کلاسیک کنفوسویسی و حتی آثار منتشر شده­ی یسوعی به زبان چینی عقایدی را آموزش می­دهند که متناقض با ایمان و اعتقاد مسیحی است؛ مناسک دینی نیا پرستی نامشروع است، به این دلیل که این مناسک به محضر ارواح اجداد نثار می­شود و لذا متضمن بت­پرستی و خرافه­پرستی است، شخص کنفوسیوس به شکل آشکار و عمومی، یک بت­پرست و به­صورت شخصی، ملحد است و نباید توسط مسیحیان هم­چون قدیسی بزرگ انگاشته شود.»''
<references />
 
اساسا این تصمیم بدین معنا بود که یک چینی تازه مسیحی شده باید میان«چینی بودن» و «کاتولیک بودن»یکی را انتخاب کند. در واقع، هر اندازه که مسیحیت در شیوه­ی زندگی چینی­ها بیشتر مداخله می­کرد، چینی­ها با خشونت بیشتر با آن و حامیان سیاسی-نظامی­اش یعنی غرب، مخالفت می­کردند. و چون این گونه دخالت­های ناروا با هویت فرهنگی و ملی مردمان چین در تناقض بود، دربار امپراتوری چینگ، در سال 1724 میلادی، با صدور حکمی تبلیغ مسیحیت در این کشور را ممنوع اعلام کرد. با صدور این حکم به موج سوم و فصل مهمی از تاریخ کلیسای کاتولیک در چین قاطعانه خاتمه داده شد. اگرچه واتیکان بدون توجه به این ممنوعیت تلاش کرد هم­چنان در امور مسیحیان چینی دخالت کند، ولی امپراتور کانگ­شی ضمن سرزنش نماینده­ی پاپ که در سال 1720 به دربار آمده و خواستار پیروی مسیحیان چینی از واتیکان شده بود گفت: «چین جایی برای کاتولیک­ها نیست و باید تبلیغ برای این دین ممنوع شود». (Bai Shouyi,2005: 383)
----[1] - Matteo Ricci.
----[i] - بخشی از این کتاب، در قرن یازدهم هجری توسط شخصی به نام محمد زمان به فارسی ترجمه شده است که توسط خانم لوجین دانشجوی مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران تصحیح و همراه با مقدمه ای مفصل و توضیحات اضافی و مقابله با ترجمه های کهن چینی، انگلیسی، و ایتالیایی، از سوی مرکز نشر میراث مکتوب در سال 1387 در تهران منتشر شده است.

نسخهٔ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۱۷

مبلغان یسوعی و موج سوم مسیحیت در چین

در قرن چهاردهم، بسیاری از حوادث و پیشامدهای پیش بینی نشده به فروکش کردن تبلیغات مسیحیت در چین کمک کرد. از جمله می­‌توان به فراگیر شدن مرگ سیاه(طاعون) در اروپا و روی کار آمدن سلسله­‌ی مینگ(1368 میلادی) در چین اشاره کرد که ادیان و آیین­‌های سنتی و بومی چین را به ادیان خارجی ترجیح می‌دادند. گفتنی است که پیش از آمدن مبلغان یسوعی، مسیحیت در چین اثر کم­رنگی در فرهنگ و جامعه‌­ی چین گذاشته بود. ضمن این­که هر موج جدید از مبلغان کاتولیک که به چین می­‌آمدند از حضور و فعالیت گروه­‌های هم‌کیش پیشین خود بی‌خبر بودند.

سومین مرحله‌­ی مسیحیت در چین با آمدن مبلغان یسوعی کلیسای کاتولیک در سال 1797 میلادی شروع شد. این مبلغان سوار بر کشتی­‌های تجاری اروپایی­‌ها وارد سرزمین چین شدند. آن­ها در دوران اوج رنسانس در اروپا به چین آمدند، یعنی زمانی که فعالیت ضد اصلاحات موجب قوت گرفتن کلیسای کاتولیک شده بود. لذا مبلغان مسیحی مشتاقانه به دنبال بسط و گسترش دین خود در آسیا و هند و چین بودند. سیاحان و بازرگانان پرتغالی مستقر در ژاپن نیز در این زمینه به کمک آن­ها شتافتند. این مبلغان در اواخر دوران سلسله­‌ی مینگ و اوایل دوران چینگ در 13 استان چین اقدام به راه‌اندازی کلیسا کردند. در سال 1610 تعداد پیروان کلیسا در چین حدود 2500 نفر بود ولی در 1617 شمار آنان به 13000، و در 1636 بالغ بر 38200 نفر، و در سال 1650 به 150 هزار نفر رسید[۱]. شخصیت­‌های سیاسی مهمی هم­چون شوگوانگچی و لی­جیزائو و خواجگان درباری مثل پانگ­تیانشو و روو سه و حتی خود امپراتور یونگ لی از مینگ جنوبی، ملکه‌اش، و دواگر ملکه‌­ی مادر، و ولیعهدش، همگی به کیش مسیحیت گرویدند. این امر نشان می‌دهد که در اواخر دوران مینگ و اوایل سلسله­‌ی چینگ، مسیحیت به صورت وسیع گسترش یافته بود.

اصولا­، چینی­‌ها با هرگونه تلاش به منظور تحمیل ایدئولوژی­‌های بیگانه مخالف بودند. به همین جهت بود که  وقتی یسوعیان به عنوان سومین مرحله از هجوم مسیحیان به چین آمدند، با توجه به سابقه‌­ی بدی که از گذشته نسبت به آنان وجود داشت، نه در کسوت مبلغان مذهبی بلکه ابتدا تحت عنوان تکنیسین­‌های سودمند و افراد دانشمند در این کشور ظاهر شدند. ریاضیات، نجوم، جغرافی، هیدرولیک، تقویم و گاهنامه، توپ‌سازی و حتی نقاشی از جمله علومی بودند که یسوعیان از طریق معرفی آن­ها به چینیان وارد این کشور شدند[۲].

ماتیو ریچی(Matteo Ricci)، معروف­‌ترین مبلغ مسیحی بود که پیش از آمدن به چین، 4 سال در هند تحت تعالیم اساتید برجسته‌­ای در مورد چین و چگونگی تبلیغ در میان مردمان این سرزمین مطالعه کرده و در ماکائو با زبان چینی آشنا شده بود. وی در ماه اوت سال 1582 میلادی به همراه شخص دیگری به نام میشل روگری، برای تأثیر گزاری بیشتر، ابتدا با لباس راهبان بودایی و سری تراشیده وارد چین شد و تازمان مرگش هرگز این کشور را ترک نکرد[۳]. این دو مبلغ وقتی متوجه ­شدند آیین بودا در جامعه‌­ی چین از جایگاه بالایی برخوردار نیست، تصمیم گرفتند برای تبلیغ مسیحیت از راه کنفوسیوس وارد شوند. لذا موهای خود را بلند و لباس راهبان کنفوسیوسی را بر تن می­‌کنند. ماتیو ریچی و همراهانش در پکن اقامت گزیده و تمام آموخته­‌ها و تجربه­‌های خود را به کار بردند تا چینیان را مسیحی کنند و با مسیحی کردن افراد مهمی از جمله چند تن از نخبگان کنفوسیوسی، به توفیقاتی هم دست یافتند. مبلغان یسوعی با معرفی دستاوردهای علمی اروپا در زمینه­‌های ریاضی، نجوم، تلسکوپ، از آن برای پیشبرد تبلیغ مسیحیت استفاده کردند. مبلغان مسیحی تحت آموزش­‌های ماتیو برای تأثیرگذاری بیشتر و جذب نخبگان و عامه‌­ی مردم چین، برای خود نام چینی انتخاب و با پوشیدن لباس چینی و پذیرش شهروندی چینی و رعیتی پادشاه چین، موفقیت بزرگی به دست آورده و با تواضع و بردباری درهای فروبسته­‌ی امپراتوری سلسله­‌ی مینگ را برای ورود عناصر خارجی تا اندازه‌­ای گشودند. این توفیقات حتی در دوران سلسله­‌ی چینگ نیز استمرار یافت.

با این­که در دوران‌­های تانگ و یوان نیز مسیحیت دو بار عمدتا توسط مبلغان و کشیشان ایرانی وارد چین شده بود، ولی هرگز تلاشی برای معرفی تفکرات و اندیشه‌­های فلسفی مسیحی صورت نگرفته بود. بنابراین می­‌توان ماتیو ریچی را نخستین مبلغ مسیحی دانست که چینیان را به شکل همه جانبه و براساس نظام خاص تبلیغاتی کلیسا با این دین آشنا کرد. ماتیو ریچی جمعا نوزده اثر به زبان چینی تألیف و ترجمه کرد که یکی از آن­ها ابداع روشی برای آموزش زبان چینی برای خارجیان، به‌ویژه مبلغان مسیحی، بود که تلفظ زبان و واژگان چینی را با استفاده از حروف لاتین آسان می‌­ساخت[۳]. کتاب دیگر او «هیأت اعزامی مسیحیان به چین» است که اثر بسیار مهمی در زمینه‌­ی چین شناسی به شمار می­‌آید[ii].

پس از مرگ ریچی، اختلافاتی پیرامون چگونگی اجرای آداب و مناسک دینی و روش تبلیغ مسیحیت، چگونگی کنار آمدن با باورهای سنتی چینی­‌های تازه مسیحی شده، دامن‌گیر جانشیان وی شد و دسیسه­‌های دربار نیز برای آنان گران تمام شد. این مناقشات مدت­‌های مدیدی ادامه یافت، 8 پاپ برای حل این مشکلات تلاش کردند و دانشگاه­‌های معتبر اروپا درگیر این مباحث شدند. رم در حل مناقشه‌­ی تناقض اعتقادی که چینی­‌های تازه مسیحی شده و مبلغان یسوعی با آن روبرو شده بودند، ابتدا دچار تردید شد ولی سر انجام از مخالفان اجرای مناسک سنتی چینی حمایت کرده و فتوایی به شرح زیر صادر کرد:

«چینیان باستان بت‌پرست بودند و چینیان جدید ملحد؛ آثار کلاسیک کنفوسویسی و حتی آثار منتشر شده‌­ی یسوعی به زبان چینی عقایدی را آموزش می‌­دهند که متناقض با ایمان و اعتقاد مسیحی است؛ مناسک دینی نیا پرستی نامشروع است، به این دلیل که این مناسک به محضر ارواح اجداد نثار می­‌شود و لذا متضمن بت‌­پرستی و خرافه‌­پرستی است، شخص کنفوسیوس به شکل آشکار و عمومی، یک بت­پرست و به­‌صورت شخصی، ملحد است و نباید توسط مسیحیان هم­چون قدیسی بزرگ انگاشته شود.»

اساسا این تصمیم بدین معنا بود که یک چینی تازه مسیحی شده باید میان«چینی بودن» و «کاتولیک بودن»یکی را انتخاب کند. در واقع، هر اندازه که مسیحیت در شیوه‌­ی زندگی چینی­‌ها بیشتر مداخله می­‌کرد، چینی­‌ها با خشونت بیشتر با آن و حامیان سیاسی-نظامی­‌اش یعنی غرب، مخالفت می­‌کردند. و چون این گونه دخالت­‌های ناروا با هویت فرهنگی و ملی مردمان چین در تناقض بود، دربار امپراتوری چینگ، در سال 1724 میلادی، با صدور حکمی تبلیغ مسیحیت در این کشور را ممنوع اعلام کرد. با صدور این حکم به موج سوم و فصل مهمی از تاریخ کلیسای کاتولیک در چین قاطعانه خاتمه داده شد. اگرچه واتیکان بدون توجه به این ممنوعیت تلاش کرد هم­چنان در امور مسیحیان چینی دخالت کند، ولی امپراتور کانگ­شی ضمن سرزنش نماینده­‌ی پاپ که در سال 1720 به دربار آمده و خواستار پیروی مسیحیان چینی از واتیکان شده بود گفت:

«چین جایی برای کاتولیک­‌ها نیست و باید تبلیغ برای این دین ممنوع شود»[۱].

[۴]

پاورقی

[ii] - بخشی از این کتاب، در قرن یازدهم هجری توسط شخصی به نام محمد زمان به فارسی ترجمه شده است که توسط خانم لوجین دانشجوی مقطع دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران تصحیح و همراه با مقدمه‌ای مفصل و توضیحات اضافی و مقابله با ترجمه‌های کهن چینی، انگلیسی، و ایتالیایی، از سوی مرکز نشر میراث مکتوب در سال 1387 در تهران منتشر شده است.

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ Shouyi, Bai (2007). An outline History of China: foreign languages Press, Beijing
  2. رافائل، ایزرائیلی (1368). ترجمه: حسن تقی زاده طوسی. مسلمانان چینی رویارویی دو فرهنگ. بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ریچی، ماتیو(1387). ترجمه: محمد زمان. چین نامه. تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، چاپ اول
  4. سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی