پیشینه آموزش فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''پیشینه تاریخی'''
[[پرونده:60.jpg|بندانگشتی|مدرسه Ecole Maternelle Pajol. برگرفته از سایت archilovers، قابل بازیابی از https://www.archilovers.com/]]
به طور کلی می‌توان گفت که نظام آموزشی فرانسه، محصول برهه خاص زمانی است که از آغاز انقلاب ملی طی سال 1789 تا کنون همچنان ادامه داشته است. طرح‌های انقلابی طی سال‌های  1792 تا 1794، در خصوص آموزش ابتدایی رایگان و اجباری علوم، زبان‌های باستان، اخلاق، سیاست و استقرار جامعه‌ای آگاه، آزاد ومسئول برای کلیه کودکان به مدت5 سال طراحی و به مورد اجرا در آمد. مطابق چنین طرحی، پس از [[انقلاب فرانسه]] (طی سال1789) تدریس علوم مذهبی در مدارس، به دلیل عدم شکل‌گیری تفکر تجریدی و القاء تمرینات و مراسم مذهبی به صورت مکانیکی جایز نبود. این درحالی است که پس از پایان دوره آموزش پایه از حق انتخاب آزادانه مذهب برخوردار می‌باشند.


به طور كلي مي‌توان گفت كه نظام آموزشي فرانسه، محصول برهه خاص زماني است كه از آغاز انقلاب ملي طي سال 1789تاكنون همچنان ادامه داشته است. طرح‌هاي انقلابي طي سال‌هاي 1794- 1792، در خصوص آموزش ابتدايي رايگان و اجباري علوم، زبان‌هاي باستان، اخلاق، سياست و استقرار جامعه‌اي آگاه، آزاد ومسئول براي كليه كودكان به مدت5 سال طراحي و به مورد اجرا در آمد. مطابق چنين طرحي، پس از انقلاب [[فرانسه]] (طي سال1789) تدريس علوم مذهبي در مدارس، به دليل عدم شكل‌گيري تفكر تجريدي و القاء تمرينات و مراسم مذهبي به صورت مكانيكي جايز نبود. اين درحالي است كه پس از پايان دوره آموزش پايه از حق انتخاب آزادانه مذهب برخوردار مي‌باشند.
آموزش ابتدایی در کشور [[فرانسه]] به موجب قانون گیزو(Guizot) مصوب سال 1833 پایه‌گذاری گردید. طبق قانون مذکور، درکلیه روستا‌ها، ابتدا یک دبستان پسرانه و سپس یک دبستان دخترانه تأسیس گردید.نظام آموزش ابتدایی کشور فرانسه از ابتدا از نوعی سیاست عدم تمرکز پیروی نمود. به عبارت دیگر، از یک سو، مسئولیت احداث مدارس در اماکن مناسب، مراقبت و نگهداری از آنها و گزینش معلمین از ‌جمله وظایف جوامع محلی به شمار آمده و از سوی دیگر، تضمین یکپارچگی و کارآیی آموزش ابتدایی از طریق ایجاد شبکه مدارس تربیت معلم در سطح بخشی و تعیین برنامه‌های درسی و توزیع کتب آموزشی برعهده دولت گذاشته شد. نقش روستاها (جوامع محلی) و تقسیم مسئولیت میان روستاها و دولت در امر آموزش ابتدایی تا اواخر قرن نوزدهم به روال فوق بوده است. طبق قوانین فالو(Fallou)(مصوب1850) و ژول فری(Jules Ferry) (مصوب 1881) به ترتیب،‌ آموزش ابتدایی و پایه, رایگان اعلام و به مورد اجرا گذارده ‌شد. در این اثنا، مسأله جدایی آموزش از دین و سیاست(Laicite) مطرح گردید و از ژوئیه 1904 تعلیمات ابتدایی پایه، رایگان و لائیک به صورت رسمی به مورد اجرا گذارده شد. در ارتباط با لائیسیته که به معنای پاک‌سازی ساحت مدرسه از هر نوع آموزش سیاسی و مذهبی است, نظام آموزشی فرانسه تجربه‌ای ویژه اندوخت که طی آن مخالفت‌های دولت و کلیسا نقش عمده‌ای در آن ایفا می‌نمود. نهایتا نتیجه کشمکش‌های میان کلیسا و دولت طی یک قرن به ایجاد دو نوع مدرسه با عناوین مدارس دولتی و خصوصی منجر گردید.


آموزش ابتدايي در كشور فرانسه به موجب قانون گیزو[1] مصوب سال 1833 پايه‌گذاري گرديد. طبق قانون مذكور، دركليه روستا‌ها، ابتدا يك دبستان پسرانه و سپس يك دبستان دخترانه تأسيس گرديد.نظام آموزش ابتدايي كشور فرانسه از ابتدا از نوعي سياست عدم تمركز پيروي نمود. به عبارت ديگر، از يك سو، مسئوليت احداث مدارس در اماكن مناسب، مراقبت و نگهداري از آنها و گزينش معلمين از ‌جمله وظايف جوامع محلي به شمار آمده و از سوي ديگر، تضمين يكپارچگي و كارآيي آموزش ابتدايي از طريق ايجاد شبكه مدارس تربيت معلم در سطح بخشي و تعيين برنامه‌هاي درسي و توزيع كتب آموزشي برعهده دولت گذاشته شد. نقش روستاها (جوامع محلي) و تقسيم مسئوليت ميان روستاها و دولت در امر آموزش ابتدايي تا اواخر قرن نوزدهم به روال فوق بوده است. طبق قوانين فالو[2](مصوب1850) و ژول فري[3] (مصوب 1881) به ترتيب،‌ آموزش ابتدايي و پايه, رايگان اعلام و به مورد اجرا گذارده ‌شد. در اين اثنا، مسأله جدايي آموزش از دين و سياست[4] مطرح گرديد و از ژوئيه 1904 تعليمات ابتدايي پايه، رايگان و لائيك به صورت رسمي به مورد اجرا گذارده شد. در ارتباط با لائيسيته كه به معناي پاك‌سازي ساحت مدرسه از هر نوع آموزش سياسي و مذهبي است, نظام آموزشي فرانسه تجربه‌اي ويژه اندوخت كه طي آن مخالفت‌هاي دولت و كليسا نقش عمده‌اي در آن ايفا مي‌نمود. نهايتا نتيجه كشمكش‌هاي ميان كليسا و دولت طي يك قرن به ايجاد دو نوع مدرسه با عناوين مدارس دولتي و خصوصي منجر گرديد.
مطابق طرح دوری(Durry) طی سال1944، از حجم سنگین برنامه‌های آموزشی سیکل دوم آموزش متوسطه انتقاداتی به عمل آمد و برای نخستین بار، ازمدرسه واحد(Cole unique) سخن به میان آمد.از جمله دیگر اهداف طرح مذکور می‌توان به دسترسی به آموزش متوسطه جهت اخذ گواهینامه دیپلم(Baccalaureate)  تا سن18سالگی، گزینش نخبگان درحوزه صنایع، کشاورزی، تجارت، فعالیت‌های ذهنی، و اداری اشاره نمود.مطابق طرح فوق، هیچ کودک یا نوجوان فرانسوی به واسطه اعتقادات شخصی مذهبی خود از آموزش محروم نمی‌گردد.از این روی، هیچ نوع آموزش مذهبی درمدارس ارائه نمی‌گردد و این درحالیست که درخارج از مدارس، والدین از امکان فراهم‌سازی آموزش‌های لازم مذهبی برای فرزندان خود برخوردار می‌باشند.ازجمله مهم‌ترین ویژگی‌های طرح مدرسه فعال که برای نخستین بار درکشور روسیه، سوئیس، انگلستان، بلژیک و امریکا به مورد اجرا درآمد، می‌توان برمبنا بودن علایق دانش‌آموزان به عوض دروس مجزای آموزشی، توجه بر روحیه جمعی، آماده‌سازی کودکان جهت انجام پژوهشی،تدارک فهرست کتب، تقویت کتابخانه‌های مدرسه‌ای و گسترش مراکز آموزش عالی اشاره نمود. ضرورت بهره‌گیری از علم آموزش و علوم تربیتی در طراحی نظام آموزشی، بها دادن به واقعیات اقتصادی- اجتماعی، توضیح عینی و علمی وقایع، شکل‌پذیری فرهنگ و روش تفکر انتقادی، به کارگیری فعال انرژی، شناسایی شهروند آینده، آموزش مدنی و شهروندی از جمله ویژگی‌های نظام دموکراتیک آموزشی است که با اجرای طرح لانژون- والونLe plan Langevin-Wallon) ( 1947-1944)) طی چند دهه مورد استناد و استفاده در روند اصلاحات نظام آموزش فرانسه قرار گرفته است.


مطابق طرح دوری[5] طي سال1944 ، از حجم سنگين برنامه‌هاي آموزشي سيكل دوم آموزش متوسطه انتقاداتي به عمل آمد و براي نخستين بار، ازمدرسه واحد[6]سخن به ميان آمد.از جمله ديگر اهداف طرح مذكور مي‌توان به دسترسي به آموزش متوسطه جهت اخذ گواهينامه ديپلم[7]  تا سن18سالگي، گزينش نخبگان درحوزه صنايع، كشاورزي، تجارت، فعاليت‌هاي ذهني، و اداري اشاره نمود.مطابق طرح فوق، هيچ كودك يا نوجوان فرانسوي به واسطه اعتقادات شخصي مذهبي خود از آموزش محروم نمي‌گردد.از اين روي، هيچ نوع آموزش مذهبي درمدارس ارائه نمي‌گردد و اين درحاليست كه درخارج از مدارس، والدين از امكان فراهم سازي آموزش‌هاي لازم مذهبي براي فرزندان خود برخوردار مي‌باشند.ازجمله مهم‌ترين ويژگي‌هاي طرح مدرسه فعال كه براي نخستين بار دركشور روسيه، سوئيس، انگلستان، بلژيك و امريكا به مورد اجرا در آمد، مي‌توان برمبنا بودن علايق دانش‌آموزان به عوض دروس مجزاي آموزشي، توجه برروحية جمعي، آماده سازي كودكان جهت انجام پژوهشي،تدارك فهرست كتب، تقويت كتابخانه‌هاي مدرسه‌اي و گسترش مراكز آموزش عالي اشاره نمود. ضرورت بهره‌گيري از علم آموزش و علوم تربيتي در طراحي نظام آموزشي، بها دادن به واقعيات اقتصادي- اجتماعي، توضيح عيني و علمي وقايع، شكل پذيري فرهنگ و روش تفكر انتقادي، به كارگيري فعال انرژي، شناسايي شهروند آينده ، آموزش مدني و شهروندي از جمله ويژگي‌هاي نظام دموكراتيك آموزشي است كه با اجراي طرح لانژون- والون[8] ( 1947-1944) طي چند دهه مورد استناد و استفاده در روند اصلاحات نظام آموزش فرانسه قرار گرفته است.
در قالب طرح بیلیر طی سال‌های57- 1956 (  la réforme Billières en ) انتقاداتی مطرح شد که از آن جمله می‌توان به ضرورت تغییر ساختار نظام آموزشی، ضرورت سازمان‌دهی مشاوره تحصیلی و همگانی نمودن آموزش، گسترش و تداوم آموزش غیر پایه برای آحاد جامعه و نامتناسب بودن آموزش رایج ویژه دانش‌آموزان عقب مانده ذهنی اشاره نمود.


در قالب طرح بيلير طي سال‌هاي57- 1956 [9]انتقاداتي مطرح شد كه از آن جمله مي‌توان به ضرورت تغيير ساختار نظام آموزشي، ضرورت سازمان دهي مشاوره تحصيلي و همگاني نمودن آموزش، گسترش و تداوم آموزش غير پايه براي آحاد جامعه و نامتناسب بودن آموزش رايج ويژه دانش‌آموزان عقب مانده ذهني اشاره نمود.
ساختار حال حاضر نظام آموزشی کشور در خلال دهه‌های 60 و 70 دستخوش تغییرات تدریجی گردید که از جمله این تغییرات می‌توان به تفکیک مقاطع آموزش ابتدایی و متوسطه از یکدیگر اشاره نمود. از دهه 70 کشور فرانسه از افزایش قابل توجهی در توسعه و رشد نظام آموزش پیش دبستانی برخوردار گردیده است.در این اثنا، با توجه به تغییرات آموزشی کشور، امکان حضور کلیه کودکان گروه سنی 5-3 سال در کلاس‌های پیش دبستانی فراهم گردید. از سال 1967، سن حضور دانش‌آموزان در مدارس مقطع  آموزش پایه  بین رده‌های سنی 16-6 سال تعیین گردیده است.


ساختار حال حاضر نظام آموزشي كشور در خلال دهه هاي 60 و 70 دستخوش تغييرات تدريجي گرديد كه از جمله اين تغييرات مي‌توان به تفكيك مقاطع آموزش ابتدايي و متوسطه از يكديگر اشاره نمود. از دهه 70 كشور فرانسه از افزايش قابل توجهي در توسعه و رشد نظام آموزش پيش دبستاني برخوردار گرديده است.در اين اثنا، با توجه به تغييرات آموزشي كشور، امكان حضوركليه كودكان گروه سني 5-3 سال در كلاسهاي پيش دبستاني فراهم گرديد. از سال 1967، سن حضور دانش‌آموزان در مدارس مقطع  آموزش پايه  بين رده‌هاي سني 16-6 سال تعيين گرديده است.
مطابق قانون آبی(la loi haby de ) از ژوئیه سال1975، تنوع آموزشی در سیکل اول آموزش متوسطه ملغی شد و کولژ‌ها به ثبت‌نام از دانش‌ آموزان سال آخر ابتدایی در قالب آموزش رایگان و اجباری (تا رده سنی 16 سال) مبادرت نمودند. مدیریت نظام آموزش متوسطه، پیرو سیاست تمرکززدایی و قوانین مصوب سال‌های1983 و 1985میان دولت(وزارت آموزش و پرورش) و جوامع محلی، بخش‌ها، مناطق، مراکز کولژ و لیسه (دوره دوم آموزش متوسطه) تقسیم گردید. برخلاف مدیریت آموزش ابتدایی که از آغاز با مشارکت جوامع محلی همراه است، آموزش متوسطه تا ژانویه 1986 (طی180سال که از احداث نخستین لیسه‌های ناپلئون می‌گذشت) همچنان متمرکز و زیر سلطه مطلق دولت باقی مانده بود. تاثیر سیاست تمرکززدایی بر نظام متمرکز آموزش متوسطه همانند جنبش رهایی‌بخش کشور بوده است. مطابق قانون تمرکززدایی، به واسطه انتقال صلاحیت‌ها به نهادهای آموزش متوسطه، مدارس، محور اصلی نظم آموزشی محسوب گردید و در تطبیق سیاست‌های ملی با واقعیات محلی از آزادی عمل برخوردار شدند. تا پیش از تصویب قانون تمرکززدایی در آموزش متوسطه، کولژ و لیسه از جمله نهادهای آموزش عمومی ملی به شمار می‌آمدند.
 
مطابق قانون آبی[10]از ژوئيه سال1975، تنوع آموزشي در سيكل اول آموزش متوسطه ملغي شد و کولژ‌ها به ثبت نام از دانش‌ آموزان سال آخر ابتدايي در قالب آموزش رايگان و اجباري (تا رده سني 16 سال) مبادرت نمودند. مديريت نظام آموزش متوسطه، پيرو سياست تمركززدايي و قوانين مصوب سال‌هاي1983 و 1985ميان دولت(وزارت آموزش و پرورش) و جوامع محلي، بخشها، مناطق، مراكز کولژ و ليسه (دوره دوم آموزش متوسطه) تقسيم گرديد. برخلاف مديريت آموزش ابتدايي كه از آغاز با مشاركت جوامع محلي همراه است، آموزش متوسطه تا ژانويه 1986 (طي180سال كه از احداث نخستين ليسه‌هاي ناپلئون مي‌گذشت) همچنان متمركز و زير سلطه مطلق دولت باقي مانده بود. تاثير سياست تمركززدايي بر نظام متمركز آموزش متوسطه همانند جنبش رهايي‌بخش كشور بوده است. مطابق قانون تمركززدايي، به واسطه انتقال صلاحيت‌ها به نهادهاي آموزش متوسطه، مدارس، محور اصلي نظم آموزشي محسوب گرديد و در تطبيق سياست‌هاي ملي با واقعيات محلي از آزادي عمل برخوردار شدند. تا پيش از تصويب قانون تمركز زدايي در آموزش متوسطه، کولژ و ليسه از جمله نهادهاي آموزش عمومي ملي به شمار مي‌آمدند.

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۲

مدرسه Ecole Maternelle Pajol. برگرفته از سایت archilovers، قابل بازیابی از https://www.archilovers.com/

به طور کلی می‌توان گفت که نظام آموزشی فرانسه، محصول برهه خاص زمانی است که از آغاز انقلاب ملی طی سال 1789 تا کنون همچنان ادامه داشته است. طرح‌های انقلابی طی سال‌های 1792 تا 1794، در خصوص آموزش ابتدایی رایگان و اجباری علوم، زبان‌های باستان، اخلاق، سیاست و استقرار جامعه‌ای آگاه، آزاد ومسئول برای کلیه کودکان به مدت5 سال طراحی و به مورد اجرا در آمد. مطابق چنین طرحی، پس از انقلاب فرانسه (طی سال1789) تدریس علوم مذهبی در مدارس، به دلیل عدم شکل‌گیری تفکر تجریدی و القاء تمرینات و مراسم مذهبی به صورت مکانیکی جایز نبود. این درحالی است که پس از پایان دوره آموزش پایه از حق انتخاب آزادانه مذهب برخوردار می‌باشند.

آموزش ابتدایی در کشور فرانسه به موجب قانون گیزو(Guizot) مصوب سال 1833 پایه‌گذاری گردید. طبق قانون مذکور، درکلیه روستا‌ها، ابتدا یک دبستان پسرانه و سپس یک دبستان دخترانه تأسیس گردید.نظام آموزش ابتدایی کشور فرانسه از ابتدا از نوعی سیاست عدم تمرکز پیروی نمود. به عبارت دیگر، از یک سو، مسئولیت احداث مدارس در اماکن مناسب، مراقبت و نگهداری از آنها و گزینش معلمین از ‌جمله وظایف جوامع محلی به شمار آمده و از سوی دیگر، تضمین یکپارچگی و کارآیی آموزش ابتدایی از طریق ایجاد شبکه مدارس تربیت معلم در سطح بخشی و تعیین برنامه‌های درسی و توزیع کتب آموزشی برعهده دولت گذاشته شد. نقش روستاها (جوامع محلی) و تقسیم مسئولیت میان روستاها و دولت در امر آموزش ابتدایی تا اواخر قرن نوزدهم به روال فوق بوده است. طبق قوانین فالو(Fallou)(مصوب1850) و ژول فری(Jules Ferry) (مصوب 1881) به ترتیب،‌ آموزش ابتدایی و پایه, رایگان اعلام و به مورد اجرا گذارده ‌شد. در این اثنا، مسأله جدایی آموزش از دین و سیاست(Laicite) مطرح گردید و از ژوئیه 1904 تعلیمات ابتدایی پایه، رایگان و لائیک به صورت رسمی به مورد اجرا گذارده شد. در ارتباط با لائیسیته که به معنای پاک‌سازی ساحت مدرسه از هر نوع آموزش سیاسی و مذهبی است, نظام آموزشی فرانسه تجربه‌ای ویژه اندوخت که طی آن مخالفت‌های دولت و کلیسا نقش عمده‌ای در آن ایفا می‌نمود. نهایتا نتیجه کشمکش‌های میان کلیسا و دولت طی یک قرن به ایجاد دو نوع مدرسه با عناوین مدارس دولتی و خصوصی منجر گردید.

مطابق طرح دوری(Durry) طی سال1944، از حجم سنگین برنامه‌های آموزشی سیکل دوم آموزش متوسطه انتقاداتی به عمل آمد و برای نخستین بار، ازمدرسه واحد(Cole unique) سخن به میان آمد.از جمله دیگر اهداف طرح مذکور می‌توان به دسترسی به آموزش متوسطه جهت اخذ گواهینامه دیپلم(Baccalaureate)  تا سن18سالگی، گزینش نخبگان درحوزه صنایع، کشاورزی، تجارت، فعالیت‌های ذهنی، و اداری اشاره نمود.مطابق طرح فوق، هیچ کودک یا نوجوان فرانسوی به واسطه اعتقادات شخصی مذهبی خود از آموزش محروم نمی‌گردد.از این روی، هیچ نوع آموزش مذهبی درمدارس ارائه نمی‌گردد و این درحالیست که درخارج از مدارس، والدین از امکان فراهم‌سازی آموزش‌های لازم مذهبی برای فرزندان خود برخوردار می‌باشند.ازجمله مهم‌ترین ویژگی‌های طرح مدرسه فعال که برای نخستین بار درکشور روسیه، سوئیس، انگلستان، بلژیک و امریکا به مورد اجرا درآمد، می‌توان برمبنا بودن علایق دانش‌آموزان به عوض دروس مجزای آموزشی، توجه بر روحیه جمعی، آماده‌سازی کودکان جهت انجام پژوهشی،تدارک فهرست کتب، تقویت کتابخانه‌های مدرسه‌ای و گسترش مراکز آموزش عالی اشاره نمود. ضرورت بهره‌گیری از علم آموزش و علوم تربیتی در طراحی نظام آموزشی، بها دادن به واقعیات اقتصادی- اجتماعی، توضیح عینی و علمی وقایع، شکل‌پذیری فرهنگ و روش تفکر انتقادی، به کارگیری فعال انرژی، شناسایی شهروند آینده، آموزش مدنی و شهروندی از جمله ویژگی‌های نظام دموکراتیک آموزشی است که با اجرای طرح لانژون- والونLe plan Langevin-Wallon) ( 1947-1944)) طی چند دهه مورد استناد و استفاده در روند اصلاحات نظام آموزش فرانسه قرار گرفته است.

در قالب طرح بیلیر طی سال‌های57- 1956 ( la réforme Billières en ) انتقاداتی مطرح شد که از آن جمله می‌توان به ضرورت تغییر ساختار نظام آموزشی، ضرورت سازمان‌دهی مشاوره تحصیلی و همگانی نمودن آموزش، گسترش و تداوم آموزش غیر پایه برای آحاد جامعه و نامتناسب بودن آموزش رایج ویژه دانش‌آموزان عقب مانده ذهنی اشاره نمود.

ساختار حال حاضر نظام آموزشی کشور در خلال دهه‌های 60 و 70 دستخوش تغییرات تدریجی گردید که از جمله این تغییرات می‌توان به تفکیک مقاطع آموزش ابتدایی و متوسطه از یکدیگر اشاره نمود. از دهه 70 کشور فرانسه از افزایش قابل توجهی در توسعه و رشد نظام آموزش پیش دبستانی برخوردار گردیده است.در این اثنا، با توجه به تغییرات آموزشی کشور، امکان حضور کلیه کودکان گروه سنی 5-3 سال در کلاس‌های پیش دبستانی فراهم گردید. از سال 1967، سن حضور دانش‌آموزان در مدارس مقطع  آموزش پایه  بین رده‌های سنی 16-6 سال تعیین گردیده است.

مطابق قانون آبی(la loi haby de ) از ژوئیه سال1975، تنوع آموزشی در سیکل اول آموزش متوسطه ملغی شد و کولژ‌ها به ثبت‌نام از دانش‌ آموزان سال آخر ابتدایی در قالب آموزش رایگان و اجباری (تا رده سنی 16 سال) مبادرت نمودند. مدیریت نظام آموزش متوسطه، پیرو سیاست تمرکززدایی و قوانین مصوب سال‌های1983 و 1985میان دولت(وزارت آموزش و پرورش) و جوامع محلی، بخش‌ها، مناطق، مراکز کولژ و لیسه (دوره دوم آموزش متوسطه) تقسیم گردید. برخلاف مدیریت آموزش ابتدایی که از آغاز با مشارکت جوامع محلی همراه است، آموزش متوسطه تا ژانویه 1986 (طی180سال که از احداث نخستین لیسه‌های ناپلئون می‌گذشت) همچنان متمرکز و زیر سلطه مطلق دولت باقی مانده بود. تاثیر سیاست تمرکززدایی بر نظام متمرکز آموزش متوسطه همانند جنبش رهایی‌بخش کشور بوده است. مطابق قانون تمرکززدایی، به واسطه انتقال صلاحیت‌ها به نهادهای آموزش متوسطه، مدارس، محور اصلی نظم آموزشی محسوب گردید و در تطبیق سیاست‌های ملی با واقعیات محلی از آزادی عمل برخوردار شدند. تا پیش از تصویب قانون تمرکززدایی در آموزش متوسطه، کولژ و لیسه از جمله نهادهای آموزش عمومی ملی به شمار می‌آمدند.