نفوذ فرهنگ غرب و خلق ادبیات جدید: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
در اواخر قرن بیستم سالهای پرتلاطم و بحرانی فرا رسيد. سال 1990برای [[چین|چين]]، سال بحران اقتصادی بود. در اين دوره، بازارهای جهانی و تجارت بينالمللی، به دليل شرايط سخت | در اواخر قرن بیستم سالهای پرتلاطم و بحرانی فرا رسيد. سال 1990برای [[چین|چين]]، سال بحران اقتصادی بود. در اين دوره، بازارهای جهانی و تجارت بينالمللی، به دليل شرايط سخت [[چین|چين]]، به درون اين جامعه نفوذ کردند، به طور کلی، شيوه زندگی و شيوه خلق آثار ادبي در [[چین|چين]] را، بر اساس خواستههای خود تغيير دادند. به همين دليل، ايدئولوژی و آرمانهای حکومت سوسياليستی به تقابل با توصيفات شخصی پرداخت. | ||
شرکتهای بزرگ تجاری و بازار بينالملل غرب، به دليل رکود اقتصادی در [[چین|چين]]، توانستند آرام آرام در اين کشور نفوذ کنند و در شکلگيری زن معاصر [[چین|چين]]، سهيم باشند. آنان با شناخت کافی از موقعيت بد و دشوار [[چین|چين]]، اهداف امپرياليستی خود را در کالبد جامعهی نويسندگان زن چينی وارد ساختند. از آن پس نويسندگان زن چينی به خدمت فرهنگ غربی در آمدند و رفته رفته به زندگی به سبک غربی، به تفکر به سبک غربی و به خلق آثار به سبک غربی گرايش پيدا کردند. | |||
از معدود نويسندگان مشهور چينی | از معدود نويسندگان مشهور چينی که در مقابل فشارهای بی امان تهاجم فرهنگی غرب مقاومت کردند و از هويت اصيل خود دفاع کردند، میتوان از «ونگ آنی»، «چون رن» و «لين بی» نام برد. | ||
زنان نويسندهی غربزده ی [[چین]]، با آشنا شدن با شيوههای روايتی مدرن، همچون جريان سيال ذهن، بيان رؤياها و حوادث از هم پاره شده و ديگر شيوههای داستاننويسی، به شرح توهمات، حضور در خلأ و تمايلات درونی گنگ و پيچيدهی خود اقدام | زنان نويسندهی غربزده ی [[چین]]، با آشنا شدن با شيوههای روايتی مدرن، همچون جريان سيال ذهن، بيان رؤياها و حوادث از هم پاره شده و ديگر شيوههای داستاننويسی، به شرح توهمات، حضور در خلأ و تمايلات درونی گنگ و پيچيدهی خود اقدام کردند. استفاده از چنين شيوههايی، که با اهداف و نيات ادبيات استعمار نو تدوين شده بود، باعث شد تا زنان نويسندهی چينی، کاملاً در مسير اهداف از پيش تعيين شدهی غرب قرار گيرند. لذا، در غالب اين آثار، زنان به شرح تمايلات جنسی، خوشگذرانی، سطحینگری، پوچپنداری و... مبادرت ورزيدند. | ||
=== شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی === | === [[شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی]] === | ||
[[پرونده:The Woman Warrior Front Cover (1976 first edition).jpg|بندانگشتی|کتاب رمان «زنان | [[پرونده:The Woman Warrior Front Cover (1976 first edition).jpg|بندانگشتی|کتاب رمان «زنان جنگجو»، قابل بازیابی از: https://en.wikipedia.org/wiki/The_Woman_Warrior]] | ||
رفته رفته این دسته از زنان نویسنده، احساس | رفته رفته این دسته از زنان نویسنده، احساس کردند که تحمل زندگی در [[چین|چين]] را ندارند. به همين دليل، آنها به آمريکا و ساير کشورهای اروپايی روی آوردند. وجود محدوديتهای شديد گذشته و مواجه شدن با آزادی بی حد و مرز اخلاقی غربی، باعث شد تا اين زنان به راه خطا افتاده، به عنوان زنان زيباروی چينی شناخته شوند. اين زنان، از انجام هيچ کاری ابا نداشتند؛ و به مفاسد اجتماعی روی آوردند. آنان همچنين، به نگارش داستانها و سرودن اشعار سياسی عليه حکومت سوسياليستی [[چین|چين]] مبادرت ورزيده و در پی آن، به سنن، اعتقادات و [[فرهنگ چینی|فرهنگ سنتی مردم]] سرزمين خود يورش بردند. در اين ميان، بسياری از سنتها و باورهای درست و بنيادين فرهنگ کهن چينی، در کنار سنتهای نا مناسب قرار گرفته و از دم تيغ گذشتند. | ||
براي مردم غرب، رمانهايی | براي مردم غرب، رمانهايی که زنان چينی زيبارو خلق میکردند، بسيار جذاب و خواندنی بود. از طريق اين آثار، آنها به کشف تمامی رازهای [[چین|سرزمين چينی]] پی بردند. خلق فضاها و مکانهای جديد در داستانهای زنان چينی، داستانها را از حالت يکنواختی آثار غربی خارج و موج عظيمی در بستر جامعهی غرب پديد آورد. | ||
خانم وانگ، یکی از زنان نویسندهی معاصر چینی معتقد است، زن چينی بايد در جامعه حضوری سازنده و فعال داشته باشد، تلاش | خانم وانگ، یکی از زنان نویسندهی معاصر چینی معتقد است، زن چينی بايد در جامعه حضوری سازنده و فعال داشته باشد، تلاش کند، مادری خوب باشد، در کنار مردان، به کارهای علمی، عمرانی، ادبی و فرهنگی بپردازد. وی بر اين باور است که يک زن بايد آزادی انديشه داشته باشد. در چنين صورتی، او به بازيچهی دیگران تبدیل نشده و بدن و روح خود را برای دست يافتن به قدرت و ثروت، عرضه نمیکند.<ref>Jiang, Hong. (1990). The Personalization of Literature, Chinese Women’s Writing </ref> | ||
با گذشت زمان، زنان چينِی نويسنده در | با گذشت زمان، زنان چينِی نويسنده در آمريکا، به لقب زنان نويسندهی چينی- آمريکايی مفتخر شده و در پی آن، ادبيات نويسندگان زن چينی الاصل آمريکايی پا به عرصهی وجود گذاشت. اين سبک از [[ادبیات چینی|ادبيات]]، که خالقانش، همگی در خدمت استعمارگران بوده و آشکارا به آن اعتراف دارند، نوعی مخاطبان خاص برای خود يافته و همواره از يک منبع(غرب)، الهام می گیرند. در حقيقت، [[شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی|ادبيات چينی- آمريکايی]] به پشتوانهی فرهنگ آمريکايی تبدیل شده و درصدد است تا اين فرهنگ نامنسجم را به تمامی کشورها، به خصوص کشور [[چین|چين]]، صادر کند. <ref>-Deborah Johansen. Chinese Women’s Literature, Post and Peresent. (2010).</ref> | ||
محققين غربی، خود به اين مسأله معترف هستند | محققين غربی، خود به اين مسأله معترف هستند که اينگونه آثار، علیرغم تيراژهای بسيار بالا و توزيع بسيار ايدهآل، آنچنان، طبقه ی روشنفکر، دانشجو و محققان را به خود جلب نکردهاست. به همين سبب، براي غربیها اين سؤال مطرح است که چرا انديشمندان غربی، از پذيرش آثار ادبيات چينی- آمريکايی، سرباز میزنند؟ | ||
ماکسين، اچ، کينگستون <ref>-Maxine Hong Kingston.(1989) The Woman Warrior: Memoirs of a Girlhood Among Ghosts. Published by Random House Inc. New York.</ref> جزو نسل دوم نويسندگان چينی الاصل آمريکايی به حساب میآيد. او به دليل حمايت مجامع غربی، در جهان غرب به شهرت زيادی رسيده است. مشهورترين رمان او «زنان جنگجو» نام دارد. در اين اثر، او بر آن است تا اضمحلال و نابودی تمدن و فرهنگ [[چین|چين]] را به اثبات برساند. به نوعی، به بدگويی از تمدن چينی می پردازد. کتاب مذکور، با واکنش بسيار شديدی از سوی مخاطبان مواجه شده است. معترضان او، تنها به مردم [[چین|چين]] محدود نشده است، بلکه تمامی افراد اهل کتاب و صاحب انديشه، نسبت به اين کتاب بی محتوا، ابراز انزجار کردهاند. برخی از صاحبنظران بر اين باورند که آثار کينگستون، ارزش نقد و تحليل ندارند. کينگستون تنها به قصههايی که مادرش برای او تعريف میکرده تکیه کرده و به طور آشکارا، در مقابل ساير باورهای مردم [[چین|چين]]، از هر نوع و جنسی ایستاده است.<ref>-پارسی نژاد، کامران.(1383). ادبیات زنان زیبا رو. ماهنامه ادبیات داستانی. سال یازدهم، شماره 77-78، اسفند.</ref> | |||
نیز نگاه کنید به [[زنان در خلق ادبیات چینی]] | == نیز نگاه کنید به == | ||
[[زنان در خلق ادبیات چینی]]؛ [[شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == | ||
<references /> | |||
== منبع اصلی == | |||
<sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی].</big></sub> | |||
== نویسنده مقاله == | |||
علی محمد سابقی | |||
[[رده:ادبیات]] | |||
[[رده:زنان]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۲۸
در اواخر قرن بیستم سالهای پرتلاطم و بحرانی فرا رسيد. سال 1990برای چين، سال بحران اقتصادی بود. در اين دوره، بازارهای جهانی و تجارت بينالمللی، به دليل شرايط سخت چين، به درون اين جامعه نفوذ کردند، به طور کلی، شيوه زندگی و شيوه خلق آثار ادبي در چين را، بر اساس خواستههای خود تغيير دادند. به همين دليل، ايدئولوژی و آرمانهای حکومت سوسياليستی به تقابل با توصيفات شخصی پرداخت.
شرکتهای بزرگ تجاری و بازار بينالملل غرب، به دليل رکود اقتصادی در چين، توانستند آرام آرام در اين کشور نفوذ کنند و در شکلگيری زن معاصر چين، سهيم باشند. آنان با شناخت کافی از موقعيت بد و دشوار چين، اهداف امپرياليستی خود را در کالبد جامعهی نويسندگان زن چينی وارد ساختند. از آن پس نويسندگان زن چينی به خدمت فرهنگ غربی در آمدند و رفته رفته به زندگی به سبک غربی، به تفکر به سبک غربی و به خلق آثار به سبک غربی گرايش پيدا کردند.
از معدود نويسندگان مشهور چينی که در مقابل فشارهای بی امان تهاجم فرهنگی غرب مقاومت کردند و از هويت اصيل خود دفاع کردند، میتوان از «ونگ آنی»، «چون رن» و «لين بی» نام برد. زنان نويسندهی غربزده ی چین، با آشنا شدن با شيوههای روايتی مدرن، همچون جريان سيال ذهن، بيان رؤياها و حوادث از هم پاره شده و ديگر شيوههای داستاننويسی، به شرح توهمات، حضور در خلأ و تمايلات درونی گنگ و پيچيدهی خود اقدام کردند. استفاده از چنين شيوههايی، که با اهداف و نيات ادبيات استعمار نو تدوين شده بود، باعث شد تا زنان نويسندهی چينی، کاملاً در مسير اهداف از پيش تعيين شدهی غرب قرار گيرند. لذا، در غالب اين آثار، زنان به شرح تمايلات جنسی، خوشگذرانی، سطحینگری، پوچپنداری و... مبادرت ورزيدند.
شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی

رفته رفته این دسته از زنان نویسنده، احساس کردند که تحمل زندگی در چين را ندارند. به همين دليل، آنها به آمريکا و ساير کشورهای اروپايی روی آوردند. وجود محدوديتهای شديد گذشته و مواجه شدن با آزادی بی حد و مرز اخلاقی غربی، باعث شد تا اين زنان به راه خطا افتاده، به عنوان زنان زيباروی چينی شناخته شوند. اين زنان، از انجام هيچ کاری ابا نداشتند؛ و به مفاسد اجتماعی روی آوردند. آنان همچنين، به نگارش داستانها و سرودن اشعار سياسی عليه حکومت سوسياليستی چين مبادرت ورزيده و در پی آن، به سنن، اعتقادات و فرهنگ سنتی مردم سرزمين خود يورش بردند. در اين ميان، بسياری از سنتها و باورهای درست و بنيادين فرهنگ کهن چينی، در کنار سنتهای نا مناسب قرار گرفته و از دم تيغ گذشتند.
براي مردم غرب، رمانهايی که زنان چينی زيبارو خلق میکردند، بسيار جذاب و خواندنی بود. از طريق اين آثار، آنها به کشف تمامی رازهای سرزمين چينی پی بردند. خلق فضاها و مکانهای جديد در داستانهای زنان چينی، داستانها را از حالت يکنواختی آثار غربی خارج و موج عظيمی در بستر جامعهی غرب پديد آورد.
خانم وانگ، یکی از زنان نویسندهی معاصر چینی معتقد است، زن چينی بايد در جامعه حضوری سازنده و فعال داشته باشد، تلاش کند، مادری خوب باشد، در کنار مردان، به کارهای علمی، عمرانی، ادبی و فرهنگی بپردازد. وی بر اين باور است که يک زن بايد آزادی انديشه داشته باشد. در چنين صورتی، او به بازيچهی دیگران تبدیل نشده و بدن و روح خود را برای دست يافتن به قدرت و ثروت، عرضه نمیکند.[۱]
با گذشت زمان، زنان چينِی نويسنده در آمريکا، به لقب زنان نويسندهی چينی- آمريکايی مفتخر شده و در پی آن، ادبيات نويسندگان زن چينی الاصل آمريکايی پا به عرصهی وجود گذاشت. اين سبک از ادبيات، که خالقانش، همگی در خدمت استعمارگران بوده و آشکارا به آن اعتراف دارند، نوعی مخاطبان خاص برای خود يافته و همواره از يک منبع(غرب)، الهام می گیرند. در حقيقت، ادبيات چينی- آمريکايی به پشتوانهی فرهنگ آمريکايی تبدیل شده و درصدد است تا اين فرهنگ نامنسجم را به تمامی کشورها، به خصوص کشور چين، صادر کند. [۲]
محققين غربی، خود به اين مسأله معترف هستند که اينگونه آثار، علیرغم تيراژهای بسيار بالا و توزيع بسيار ايدهآل، آنچنان، طبقه ی روشنفکر، دانشجو و محققان را به خود جلب نکردهاست. به همين سبب، براي غربیها اين سؤال مطرح است که چرا انديشمندان غربی، از پذيرش آثار ادبيات چينی- آمريکايی، سرباز میزنند؟
ماکسين، اچ، کينگستون [۳] جزو نسل دوم نويسندگان چينی الاصل آمريکايی به حساب میآيد. او به دليل حمايت مجامع غربی، در جهان غرب به شهرت زيادی رسيده است. مشهورترين رمان او «زنان جنگجو» نام دارد. در اين اثر، او بر آن است تا اضمحلال و نابودی تمدن و فرهنگ چين را به اثبات برساند. به نوعی، به بدگويی از تمدن چينی می پردازد. کتاب مذکور، با واکنش بسيار شديدی از سوی مخاطبان مواجه شده است. معترضان او، تنها به مردم چين محدود نشده است، بلکه تمامی افراد اهل کتاب و صاحب انديشه، نسبت به اين کتاب بی محتوا، ابراز انزجار کردهاند. برخی از صاحبنظران بر اين باورند که آثار کينگستون، ارزش نقد و تحليل ندارند. کينگستون تنها به قصههايی که مادرش برای او تعريف میکرده تکیه کرده و به طور آشکارا، در مقابل ساير باورهای مردم چين، از هر نوع و جنسی ایستاده است.[۴]
نیز نگاه کنید به
زنان در خلق ادبیات چینی؛ شکل گیری ادبیات چینی-آمریکایی
کتابشناسی
- ↑ Jiang, Hong. (1990). The Personalization of Literature, Chinese Women’s Writing
- ↑ -Deborah Johansen. Chinese Women’s Literature, Post and Peresent. (2010).
- ↑ -Maxine Hong Kingston.(1989) The Woman Warrior: Memoirs of a Girlhood Among Ghosts. Published by Random House Inc. New York.
- ↑ -پارسی نژاد، کامران.(1383). ادبیات زنان زیبا رو. ماهنامه ادبیات داستانی. سال یازدهم، شماره 77-78، اسفند.
منبع اصلی
سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی.
نویسنده مقاله
علی محمد سابقی