پرش به محتوا

استقرار جمهوری خلق چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Samiei (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mahdi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


با پایان جنگ جهانی دوم و گسترش [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|كمونیسم]] در سرتاسر جهان و نفوذ فوق العاده ­ی [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و حزب تحت رهبریش در [[چین]]، وی توانست هر دو دشمن پیش رو([[ژاپن]] و [[مارشال چیانگ کایشک، ژنرال سرخ|چیانگ]]) را شكست دهد. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] پس از ورود به [[پکن]] پایتخت، طی نطقی در اول اكتبر سال 1949، در میدان تیان آن ­مِن، استقرار [[جمهوری خلق چین]] را اعلام و بر حاكمیت [[مارشال چیانگ کایشک، ژنرال سرخ|چیانگ کایشک]] خط پایان كشید.
با پایان جنگ جهانی دوم و گسترش کمونیسم ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] در سرتاسر جهان و نفوذ فوق العاده‌ی [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و حزب تحت رهبریش در [[چین]]، وی توانست هر دو دشمن پیش رو ([[ژاپن]] و چیانگ) را شکست دهد. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] پس از ورود به [[پکن]] پایتخت، طی نطقی در اول اکتبر سال 1949، در میدان تیان آن­مِن، استقرار [[جمهوری خلق چین]] را اعلام و بر حاکمیت چیانگ کای شِک خط پایان کشید.
[[پرونده:Images (5).jpg|بندانگشتی|مائو و استالین]]


=== تاسیس [[جمهوری خلق چین]] ===
=== تاسیس [[جمهوری خلق چین]] ===
پس از تأسیس [[جمهوری خلق چین]]، و از اوایل سال1950، [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] رهبری حزب و كمیسیون نظامی آن را بر عهده گرفت و در واقع به قدرت مطلقه در این كشور تبدیل شد. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] كه از نظر فكری راهی غیر از راه اتحاد جماهیر شوروی [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|كمونیستی]] را دنبال می­ کرد، پس از مرگ استالین در سال 1953، جایگاه رهبریش در میان [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|كمونیست­ های]] جهان، به ویژه در [[چین]] هرچه بیشتر تقویت گردید. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] پیش خود فکر می ­کرد که پس از مرگ استالین وی به خاطر سابقه ­ی طولانی مارکسیستی داشتن به رهبری جهان [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیسم]] برگزیده خواهد شد. با انتخاب [[خروشچف]] به عنوان جانشین [[استالین]]، مائو به آرزویش نرسید و لذا، سرناسازگاری با مسکو را در پیش گرفت. وی حتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه ­ی [[استالین]] هم به مسکو نرفت و [[چوئن لای، نخست وزیر مادام العمر جمهوری خلق چین|چوئن ­لای]] را به نمایندگی از خود به [[مسکو]] فرستاد. جدا شدن راه [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیسم]] چینی از [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیسم]] [[روسیه|اتحاد جماهیر شوروی]] و آغاز اختلافات میان این دو کشور [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیستی]] که در نهایت به جدایی راه آن­ها و تقسیم جهان [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|کمونیست]] به دو قطب متضاد [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائوئیستی]] و لنینیستی انجامید، از همین ­جا آغاز گردید. ادامه ­ی این روند سبب شد، روابط [[پکن]] و [[مسکو]] عملا در سال1962قطع شود. در چنین شرایطی، [[پکن]] تلاش نمود سیاست نگاه به دیگران([[روسیه|اتحاد جماهیر شوروی)]] را با اتخاذ سیاست انزواگرایی به سیاست«تدبیر منزل از درون» تغییر دهد<ref name=":1">وردی نژاد، فریدون و دیگران(1390).اژدهای شکیبا، چینِ دیروز، امروز و فردا. تهران:انتشارات اطلاعات. چاپ دوم. </ref>.
[[پرونده:Images (5).jpg|بندانگشتی|مائو و استالین. قابل بازیابی از https://gadtb.com/fa/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B5%D9%85%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%88-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C/]]پس از تأسیس [[جمهوری خلق چین]]، و از اوایل سال1950، [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] رهبری حزب و کمیسیون نظامی آن را بر عهده گرفت و در واقع به قدرت مطلقه در این کشور تبدیل شد. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] که از نظر فکری راهی غیر از راه اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] را دنبال می­ کرد، پس از مرگ استالین در سال 1953، جایگاه رهبریش در میان کمونیست­‌های ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] جهان، به ویژه در [[چین]] هرچه بیشتر تقویت گردید. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] پیش خود فکر می­کرد که پس از مرگ استالین وی به خاطر سابقه‌ی طولانی مارکسیستی داشتن به رهبری جهان کمونیسم ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] برگزیده خواهد شد. با انتخاب خروشچف به عنوان جانشین استالین، [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] به آرزویش نرسید و لذا، سرناسازگاری با مسکو را در پیش گرفت. وی حتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه‌ی استالین هم به مسکو نرفت و چوئن­لای را به نمایندگی از خود به [[مسکو]] فرستاد. جدا شدن راه کمونیسم ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] چینی از کمونیسم ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] اتحاد جماهیر شوروی و آغاز اختلافات میان این دو کشور کمونیستی ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] که در نهایت به جدایی راه آن‌ها و تقسیم جهان کمونیست ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] به دو قطب متضاد مائوئیستی و لنینیستی انجامید، از همین­جا آغاز گردید[i]. ادامه‌ی این روند سبب شد، روابط [[پکن]] و [[مسکو]] عملا در سال1962 قطع شود. در چنین شرایطی، [[پکن]] تلاش نمود سیاست نگاه به دیگران (اتحاد جماهیر شوروی) را با اتخاذ سیاست انزواگرایی به سیاست«تدبیر منزل از درون» تغییر دهد<ref name=":1">وردی نژاد، فریدون و دیگران(1390).اژدهای شکیبا، چینِ دیروز، امروز و فردا. تهران:انتشارات اطلاعات. چاپ دوم. </ref>.


بین سال­ های1950تا1952، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] به رهبری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] برای تثبیت موقعیت و جایگاه حزب، به سرکوب مخالفان پرداخت. در سال1953، کمیته­ ی مرکزی حزب، بنا به پیشنهاد [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]]، برنامه ­ی اصلاحات اقتصادی و صنعتی شدن کشور را از تغییر مالکیت خصوصی و اصلاحات ارضی آغاز کرد. در واقع، توزیع مجدد زمین از آرمان­ ها و برنامه ای اساسی [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] ب­شمار می ­رفت.
بین سال­‌های1950 تا 1952، [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] به رهبری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] برای تثبیت موقعیت و جایگاه حزب، به سرکوب مخالفان پرداخت. در سال1953، کمیته‌ی مرکزی حزب، بنا به پیشنهاد [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]]، برنامه‌ی اصلاحات اقتصادی و صنعتی شدن کشور را از تغییر مالکیت خصوصی و اصلاحات ارضی آغاز کرد. در واقع، توزیع مجدد زمین از آرمان­‌ها و برنامه‌ای اساسی [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] ب­شمار می­رفت. در سال 1949که [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] اداره‌ی کشور [[چین]] را بر عهده گرفت، حدود 500میلیون نفر (90 درصد روستا نشین و10درصد شهر نشین) از [[جمعیت چین]] در روستاها زندگی می­‌کردند، در حالی­که نیمی از زمین­‌های زیرکشت به کم­تر از یک­ دهم جمعیت روستایی تعلق داشت، یعنی دو سوم جمعیت روستایی تنها یک پنجم زمین­‌های کشاورزی را در اختیار داشت. لذا، در سال1952، حدود 13میلیون اَکِر[ii] زمین در میان بیش از 300میلیون روستایی بدون زمین تقسیم شد. طبعا مالکان پیشین زمین در برابر این اقدام دولت مقاومت می‌کردند. لذا، دولت برای شکستن این مقاومت­‌ها، با تشکیل دادگاه­‌های خلقی، بسیاری از مالکان زمین را به اعدام محکوم کرد<ref>Brugger,Bill(1981). China Libration and Transformation.Rowman and Little field, pp.80-85.</ref>.


در سال 1949که [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست]] اداره ­ی کشور [[چین]] را بر عهده گرفت، حدود 500میلیون نفر(90 درصد روستا نشین و10درصد شهر نشین) از [[جمعیت چین]] در روستاها زندگی می­ کردند، در حالی­که نیمی از زمین­ های زیرکشت به کم­تر از یک­ دهم جمعیت روستایی تعلق داشت، یعنی دو سوم جمعیت روستایی تنها یک پنجم زمین­ های کشاورزی را در اختیار داشت. لذا، در سال1952، حدود 13میلیون اَکِر زمین در میان بیش از 300میلیون روستایی بدون زمین تقسیم شد. طبعا مالکان پیشین زمین در برابر این اقدام دولت مقاومت می ­کردند. لذا، دولت برای شکستن این مقاومت­ ها، با تشکیل دادگاه­ های خلقی، بسیاری از مالکان زمین را به اعدام محکوم کرد<ref>Brugger,Bill(1981). China Libration and Transformation.Rowman and Little field, pp.80-85.</ref>.
=== فعالیت‌های [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] ===
در اواسط سال1956، سعی شد فضای سیاسی آزاد تری ایجاد شود. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] در سال1957، کتابی تحت عنوان«تناقض صحیح میان مردم» تألیف و منتشر ساخت که زمینه را برای توسعه و تکثر فرهنگی، البته در چارچوب نظام کمونیستی ([[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|حزب کمونیست)]] فراهم ساخت که به«صدگل» معروف شد. در این مرحله تعدادی از روشنفکران و مخالفان [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] با استفاده از فضای بازی که به وجود آمده بود، به ارایه‌ی نظریات خود که اغلب مخالف دیدگاه‌های [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] بود پرداختند. این جنبش فکری و انتقادی در اواسط بهار1957، به شکل غیر مترقب ه­ای رشد کرد و دامنه‌ی انتقادات فراگیر شد. این وضعیت و فضای انتقادی برای دو سه ماهی برای دولت و [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] قابل تحمل بود، ولی یکباره [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و هم­ پیمانانش نسبت به آن به شدت واکنش نشان داده و این گرایش‌ها را به راستگراها نسبت داده و تحت عنوان جنبش ضد راستگرایی، تمام افرادی را که حرف­‌های انتقادآمیز زده بودند، به اتهام داشتن افکار خطرناک دستگیر و روانه‌ی زندان کرده و یا به اردوگاه کار اجباری فرستادند. با این حرکت، تمام مخالفان فکری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و زمینه­‌های روشنفکری در [[چین]] از میان برداشته شد و دیکتاتوری مطلق فکری و فرهنگی تمام عیار به رهبری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] به وجود آمد.


=== فعالیت های [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] ===
== نیز نگاه کنید به ==
در اواسط سال1956، سعی شد فضای سیاسی آزاد تری ایجاد شود. [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] در سال1957، كتابی تحت عنوان«تناقض صحیح میان مردم» تألیف و منتشر ساخت كه زمینه را برای توسعه و تكثر فرهنگی، البته در چارچوب [[حزب کمونیست و احیای هویت ملی چین|نظام كمونیستی]] فراهم ساخت كه به«صدگل» معروف شد. در این مرحله تعدادی از روشنفکران و مخالفان [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] با استفاده از فضای بازی که به وجود آمده بود، به ارایه­ ی نظریات خود که اغلب مخالف دیدگاه ­های [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] بود پرداختند. این جنبش فکری و انتقادی در اواسط بهار1957، به شکل غیر مترقب ه­ای رشد کرد و دامنه­ ی انتقادات فراگیر شد. این وضعیت و فضای انتقادی برای دو سه ماهی برای دولت و [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] قابل تحمل بود، ولی یکباره [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و هم­ پیمانانش نسبت به آن به شدت واکنش نشان داده و این گرایش ­ها را به راستگراها نسبت داده و تحت عنوان جنبش ضد راستگرایی، تمام افرادی را که حرف­ های انتقادآمیز زده بودند، به اتهام داشتن افکار خطرناک دستگیر و روانه­ ی زندان کرده و یا به اردوگاه کار اجباری فرستادند. با این حركت، تمام مخالفان فكری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] و زمینه­ های روشنفكری در [[چین]] از میان برداشته شد و دیكتاتوری مطلق فكری و فرهنگی تمام عیار به رهبری [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین|مائو]] به وجود آمد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول</ref>.
[[جمهوری خلق چین]]؛ [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین]]


== نیز نگاه کنید به ==
== پاورقی ==
<small>[i]- اختلافات میان چین و اتحاد جماهیر شوروی در طول دهه­ی 1950ادامه یافت و در اواخر این دهه به اوج خود رسید. خروشچف از برنامه­ی«جهش سریع به پیش» مائو انتقاد و در مقابل، مائو هم خروشچف را فردی تجدید نظر طلب، بزدل و کاپیتالیست نامید. این اختلافات تا قطع کامل روابط دو جانبه پیش رفت. موافقت­نامه­ی سال 1957 شوروی برای کمک به ساخت سلاح هسته­ای و موشک­های دور برد توسط چین، در اواسط سال1959 لغو و تا سال1960 اکثر تکنیسین­ها و کارشناسان شوروی از چین فراخوانده شد و کمک­های اقتصادی و فنی به چین متوقف و خطر رویارویی دو کشور به صورت جدی مطرح گردید. همین رویارویی‌ها و اختلافات باعث شد که مائو اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان دشمن شماره یک چین قلمداد و خطر حمله­ی شوروی به این کشور را قطعی تلقی کرد. لذا، برای دفع این خطر، حاضر شد روابط خود را در سال1971 با غرب به ویژه آمریکا برقرار سازد.</small>


* [[جمهوری خلق چین]]
<small>[ii]- هر اَکِر، برابر است با 8/4046 متر مربع.</small>
* [[مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین]]


== کتابشناسی ==
== کتابشناسی ==
<references />
== منبع اصلی ==
<sub><big>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی].</big></sub>
== نویسنده مقاله ==
علی محمد سابقی
[[رده:تاریخ معاصر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۱

با پایان جنگ جهانی دوم و گسترش کمونیسم (حزب کمونیست) در سرتاسر جهان و نفوذ فوق العاده‌ی مائو و حزب تحت رهبریش در چین، وی توانست هر دو دشمن پیش رو (ژاپن و چیانگ) را شکست دهد. مائو پس از ورود به پکن پایتخت، طی نطقی در اول اکتبر سال 1949، در میدان تیان آن­مِن، استقرار جمهوری خلق چین را اعلام و بر حاکمیت چیانگ کای شِک خط پایان کشید.

تاسیس جمهوری خلق چین

مائو و استالین. قابل بازیابی از https://gadtb.com/fa/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B5%D9%85%D8%AF%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D9%88%D9%84-%D9%88-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C/

پس از تأسیس جمهوری خلق چین، و از اوایل سال1950، مائو رهبری حزب و کمیسیون نظامی آن را بر عهده گرفت و در واقع به قدرت مطلقه در این کشور تبدیل شد. مائو که از نظر فکری راهی غیر از راه اتحاد جماهیر شوروی کمونیستی (حزب کمونیست) را دنبال می­ کرد، پس از مرگ استالین در سال 1953، جایگاه رهبریش در میان کمونیست­‌های (حزب کمونیست) جهان، به ویژه در چین هرچه بیشتر تقویت گردید. مائو پیش خود فکر می­کرد که پس از مرگ استالین وی به خاطر سابقه‌ی طولانی مارکسیستی داشتن به رهبری جهان کمونیسم (حزب کمونیست) برگزیده خواهد شد. با انتخاب خروشچف به عنوان جانشین استالین، مائو به آرزویش نرسید و لذا، سرناسازگاری با مسکو را در پیش گرفت. وی حتی برای شرکت در مراسم تشییع جنازه‌ی استالین هم به مسکو نرفت و چوئن­لای را به نمایندگی از خود به مسکو فرستاد. جدا شدن راه کمونیسم (حزب کمونیست) چینی از کمونیسم (حزب کمونیست) اتحاد جماهیر شوروی و آغاز اختلافات میان این دو کشور کمونیستی (حزب کمونیست) که در نهایت به جدایی راه آن‌ها و تقسیم جهان کمونیست (حزب کمونیست) به دو قطب متضاد مائوئیستی و لنینیستی انجامید، از همین­جا آغاز گردید[i]. ادامه‌ی این روند سبب شد، روابط پکن و مسکو عملا در سال1962 قطع شود. در چنین شرایطی، پکن تلاش نمود سیاست نگاه به دیگران (اتحاد جماهیر شوروی) را با اتخاذ سیاست انزواگرایی به سیاست«تدبیر منزل از درون» تغییر دهد[۱].

بین سال­‌های1950 تا 1952، حزب کمونیست به رهبری مائو برای تثبیت موقعیت و جایگاه حزب، به سرکوب مخالفان پرداخت. در سال1953، کمیته‌ی مرکزی حزب، بنا به پیشنهاد مائو، برنامه‌ی اصلاحات اقتصادی و صنعتی شدن کشور را از تغییر مالکیت خصوصی و اصلاحات ارضی آغاز کرد. در واقع، توزیع مجدد زمین از آرمان­‌ها و برنامه‌ای اساسی حزب کمونیست ب­شمار می­رفت. در سال 1949که حزب کمونیست اداره‌ی کشور چین را بر عهده گرفت، حدود 500میلیون نفر (90 درصد روستا نشین و10درصد شهر نشین) از جمعیت چین در روستاها زندگی می­‌کردند، در حالی­که نیمی از زمین­‌های زیرکشت به کم­تر از یک­ دهم جمعیت روستایی تعلق داشت، یعنی دو سوم جمعیت روستایی تنها یک پنجم زمین­‌های کشاورزی را در اختیار داشت. لذا، در سال1952، حدود 13میلیون اَکِر[ii] زمین در میان بیش از 300میلیون روستایی بدون زمین تقسیم شد. طبعا مالکان پیشین زمین در برابر این اقدام دولت مقاومت می‌کردند. لذا، دولت برای شکستن این مقاومت­‌ها، با تشکیل دادگاه­‌های خلقی، بسیاری از مالکان زمین را به اعدام محکوم کرد[۲].

فعالیت‌های مائو

در اواسط سال1956، سعی شد فضای سیاسی آزاد تری ایجاد شود. مائو در سال1957، کتابی تحت عنوان«تناقض صحیح میان مردم» تألیف و منتشر ساخت که زمینه را برای توسعه و تکثر فرهنگی، البته در چارچوب نظام کمونیستی (حزب کمونیست) فراهم ساخت که به«صدگل» معروف شد. در این مرحله تعدادی از روشنفکران و مخالفان مائو با استفاده از فضای بازی که به وجود آمده بود، به ارایه‌ی نظریات خود که اغلب مخالف دیدگاه‌های مائو بود پرداختند. این جنبش فکری و انتقادی در اواسط بهار1957، به شکل غیر مترقب ه­ای رشد کرد و دامنه‌ی انتقادات فراگیر شد. این وضعیت و فضای انتقادی برای دو سه ماهی برای دولت و مائو قابل تحمل بود، ولی یکباره مائو و هم­ پیمانانش نسبت به آن به شدت واکنش نشان داده و این گرایش‌ها را به راستگراها نسبت داده و تحت عنوان جنبش ضد راستگرایی، تمام افرادی را که حرف­‌های انتقادآمیز زده بودند، به اتهام داشتن افکار خطرناک دستگیر و روانه‌ی زندان کرده و یا به اردوگاه کار اجباری فرستادند. با این حرکت، تمام مخالفان فکری مائو و زمینه­‌های روشنفکری در چین از میان برداشته شد و دیکتاتوری مطلق فکری و فرهنگی تمام عیار به رهبری مائو به وجود آمد.

نیز نگاه کنید به

جمهوری خلق چین؛ مائو تسه تونگ(مائو زدونگ)، بنیانگذار جمهوری خلق چین

پاورقی

[i]- اختلافات میان چین و اتحاد جماهیر شوروی در طول دهه­ی 1950ادامه یافت و در اواخر این دهه به اوج خود رسید. خروشچف از برنامه­ی«جهش سریع به پیش» مائو انتقاد و در مقابل، مائو هم خروشچف را فردی تجدید نظر طلب، بزدل و کاپیتالیست نامید. این اختلافات تا قطع کامل روابط دو جانبه پیش رفت. موافقت­نامه­ی سال 1957 شوروی برای کمک به ساخت سلاح هسته­ای و موشک­های دور برد توسط چین، در اواسط سال1959 لغو و تا سال1960 اکثر تکنیسین­ها و کارشناسان شوروی از چین فراخوانده شد و کمک­های اقتصادی و فنی به چین متوقف و خطر رویارویی دو کشور به صورت جدی مطرح گردید. همین رویارویی‌ها و اختلافات باعث شد که مائو اتحاد جماهیر شوروی را به عنوان دشمن شماره یک چین قلمداد و خطر حمله­ی شوروی به این کشور را قطعی تلقی کرد. لذا، برای دفع این خطر، حاضر شد روابط خود را در سال1971 با غرب به ویژه آمریکا برقرار سازد.

[ii]- هر اَکِر، برابر است با 8/4046 متر مربع.

کتابشناسی

  1. وردی نژاد، فریدون و دیگران(1390).اژدهای شکیبا، چینِ دیروز، امروز و فردا. تهران:انتشارات اطلاعات. چاپ دوم.
  2. Brugger,Bill(1981). China Libration and Transformation.Rowman and Little field, pp.80-85.

منبع اصلی

سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی.

نویسنده مقاله

علی محمد سابقی