نخستین مدارس مسیحی در ساحل عاج: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «به‌جای مدارس مسیحی، شاید بهتر باشد از واژه مدارس استعماری استفاده کنیم؛ چراکه نه‌تنها مؤسسان این مدارس استعمارگران فرانسوی بودند، بلکه اساساً این مدارس، درجهت تأمین منافع استعماری فرانسه پدید آمدند. همچنین پیش‌از اینکه این مدارس به‌‌شک...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
به‌جای مدارس مسیحی، شاید بهتر باشد از واژه مدارس استعماری استفاده کنیم؛ چراکه نه‌تنها مؤسسان این مدارس استعمارگران فرانسوی بودند، بلکه اساساً این مدارس، درجهت تأمین منافع استعماری فرانسه پدید آمدند. همچنین پیش‌از اینکه این مدارس به‌‌شکلی رسمی در سال 1887 به‌‌وجود بیایند، 5 سال پیش‌ازاین تاریخ و در شکلی خصوصی، مدرسه تحت نظارت فرانسه در این سرزمین که هنوز نام ساحل‌ عاج به خود نگرفته بود و «مؤسسات فرانسوی ساحل طلا» نامیده می‌شد، تأسیس شده بود (Gnaoulé Oupoh, 2000: 13).
به‌جای مدارس مسیحی، شاید بهتر باشد از واژه مدارس استعماری استفاده کنیم؛ چراکه نه‌ تنها مؤسسان این مدارس استعمارگران فرانسوی بودند، بلکه اساساً این مدارس، در جهت تأمین منافع استعماری [[فرانسه]] پدید آمدند. همچنین پیش‌ از اینکه این مدارس به‌‌ شکلی رسمی در سال 1887 به‌‌وجود بیایند، 5 سال پیش‌ از این تاریخ و در شکلی خصوصی، مدرسه تحت نظارت فرانسه در این سرزمین که هنوز نام [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] به خود نگرفته بود و «مؤسسات فرانسوی ساحل طلا» نامیده می‌شد، تأسیس شده بود.<ref>Gnaoulé-Oupoh, B. (2000). La littérature ivoirienne, Karthala, Paris.p.13.</ref>


نخستین کسی که در این زمینه، یعنی در حوزه آموزش رسمی از طریق احداث مدارس فرانسوی و مسیحی، فعالیت خود را شروع می‌کند، «آرتور وِردیه»[1] است. وردیه از کسانی است که با نیات استعماری و کشت و تجارت کافه به ساحل‌ عاج آمده است. وی امیدوار است بتواند به کسانی که روی زمین‌های او کار می‌کنند، خواندن و نوشتن بیاموزد. در سال 1887، دولت فرانسه، معلمی به‌نام «ژان دور»[2] را به آسینی گسیل می‌دارد (Ibid: 14). ژان دور در کرینجابو، نخستین مدرسه ابتدایی را برپا می‌کند. این مدرسه، سال اول و سال دوم را ازسر می‌گذراند تا سال سوم که به دستور حاکم جدید، «ترش لاپلن»[3] به آسینی منتقل می‌شود؛ سپس در منطقه الیما[4] مدرسه‌ای برپا می‌شود و با حدود سی دانش‌آموز کار خود را شروع می‌کند. این سی دانش‌آموز نخستین کسانی هستند که در ساحل‌ عاج تعلیم به زبان فرانسه را آغاز می‌کنند. بین سال‌های 1893 تا 1896، ترش لاپلن بنای مدارس دیگری را نیز می‌گذارد که به‌‌دست معلم‌های فرانسوی و مشاوران محلی اداره می‌شوند.
نخستین کسی که در این زمینه، یعنی در حوزه آموزش رسمی از طریق احداث مدارس فرانسوی و مسیحی، فعالیت خود را شروع می‌کند، «آرتور وِردیه» (Arthur Verdier) است. وردیه از کسانی است که با نیات استعماری و کشت و تجارت کافه به [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] آمده است. وی امیدوار است بتواند به کسانی که روی زمین‌های او کار می‌کنند، خواندن و نوشتن بیاموزد. در سال 1887، دولت فرانسه، معلمی به‌ نام «ژان دور» (Jean D’heur) را به آسینی گسیل می‌دارد (Ibid: 14). ژان دور در کرینجابو، نخستین مدرسه ابتدایی را برپا می‌کند. این مدرسه، سال اول و سال دوم را از سر می‌گذراند تا سال سوم که به دستور حاکم جدید، «ترش لاپلن» (Treiche Laplène) به آسینی منتقل می‌شود؛ سپس در منطقه الیما (Elima) مدرسه‌ای برپا می‌شود و با حدود سی دانش‌آموز کار خود را شروع می‌کند. این سی دانش‌آموز نخستین کسانی هستند که در [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] تعلیم به زبان فرانسه را آغاز می‌کنند. بین سال‌های 1893 تا 1896، ترش لاپلن بنای مدارس دیگری را نیز می‌گذارد که به‌‌ دست معلم‌های فرانسوی و مشاوران محلی اداره می‌شوند.


درخصوص آموزش مسیحی در ساحل‌ عاج باید به خیلی عقب‌تر بازگشت. در ابتدای فصل تاریخ اشاره کردیم که تعدادی مبلغ مسیحی در سال 1637 به این سرزمین رسیدند، اما در کار خود به موفقیتی دست نیافتند. مأموریت‌هایی ازاین‌ دست، 50 سال بعد و سپس در سال‌های 1842 تا 1845 تکرار شد، اما باز به‌جایی نرسید؛ به این ترتیب، مأموریت‌های مذهبی و تبلیغی فرانسویان در ساحل‌ عاج تا زمانی که رسماً در 1893، این سرزمین مستعمره اعلام می‌گردد، ناموفق بوده‌اند (Désalmand, 2008: 118)؛ اما در این تاریخ و پس‌ازآن، «لویی گوستاو بنژر»،[5] نخستین حاکم این مستعمره، جامعه مبلغان آفریقایی مستقر در شهر لیون را به ساحل‌ عاج دعوت می‌کند. درواقع فرانسه با این کار، نه‌تنها درصدد مهار گسترش اسلام در این کشور است، بلکه از نفوذ روزافزون انگلیسی‌ها نیز بیم دارد. در این زمان، مدارسی به‌نام «ساندی اسکول» مشغول به کار بودند و هر یکشنبه، کودکان بسیاری را برای آموزش فرهنگ و زبان انگلیسی در خود گرد می‌آوردند.
درخصوص آموزش مسیحی در [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] باید به خیلی عقب‌تر بازگشت. در ابتدای فصل تاریخ اشاره کردیم که تعدادی مبلغ مسیحی در سال 1637 به این سرزمین رسیدند، اما در کار خود به موفقیتی دست نیافتند. مأموریت‌هایی از این‌ دست، 50 سال بعد و سپس در سال‌های 1842 تا 1845 تکرار شد، اما باز به‌ جایی نرسید؛ به این ترتیب، مأموریت‌های مذهبی و تبلیغی فرانسویان در [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] تا زمانی که رسماً در 1893، این سرزمین مستعمره اعلام می‌گردد، ناموفق بوده‌اند<ref>Désalmand, P. (2008) ''Histoire de l'éducation en Côte d’Ivoire: des origines à la Conférence de Brazzaville'', Abidjan: Les Éditions du CERAP.p.118.</ref>؛ اما در این تاریخ و پس‌ از آن، «لویی گوستاو بنژر»، (Louis Gustave Binger) نخستین حاکم این مستعمره، جامعه مبلغان آفریقایی مستقر در [[شهر لیون]] را به [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] دعوت می‌کند. در واقع فرانسه با این کار، نه‌ تنها درصدد مهار گسترش اسلام در این کشور است، بلکه از نفوذ روزافزون انگلیسی‌ها نیز بیم دارد. در این زمان، مدارسی به‌نام «ساندی اسکول» مشغول به کار بودند و هر یکشنبه، کودکان بسیاری را برای آموزش فرهنگ و زبان انگلیسی در خود گرد می‌آوردند.


در ژانویه 1895، گروه مذکور از فرانسه به ساحل‌ عاج می‌رسد و کار خود را آغاز می‌کند. به‌زودی مدرسه‌ای در دابو[6] باز می‌شود؛ بخشی از مبلغان مسئولیت آموزش دختران را برعهده می‌گیرند. اندک‌اندک ساختار کار منظم‌تر می‌شود و بر تعداد مدارس افزوده می‌شود. درمجموع، سال 1895 بیش‌از 200 دانش‌آموز در مدارس مختلف، مشغول به تحصیل می‌شوند.
در ژانویه 1895، گروه مذکور از فرانسه به [[ساحل عاج|ساحل‌ عاج]] می‌رسد و کار خود را آغاز می‌کند. به‌ زودی مدرسه‌ای در دابو (Dabou) باز می‌شود؛ بخشی از مبلغان مسئولیت آموزش دختران را بر عهده می‌گیرند. اندک‌اندک ساختار کار منظم‌تر می‌شود و بر تعداد مدارس افزوده می‌شود. در مجموع، سال 1895 بیش‌ از 200 دانش‌آموز در مدارس مختلف، مشغول به تحصیل می‌شوند.<ref>حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل‌ عاج. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص.335-337.</ref>
 
== نیز نگاه کنید به ==
 
== کتابشناسی ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۶:۰۰

به‌جای مدارس مسیحی، شاید بهتر باشد از واژه مدارس استعماری استفاده کنیم؛ چراکه نه‌ تنها مؤسسان این مدارس استعمارگران فرانسوی بودند، بلکه اساساً این مدارس، در جهت تأمین منافع استعماری فرانسه پدید آمدند. همچنین پیش‌ از اینکه این مدارس به‌‌ شکلی رسمی در سال 1887 به‌‌وجود بیایند، 5 سال پیش‌ از این تاریخ و در شکلی خصوصی، مدرسه تحت نظارت فرانسه در این سرزمین که هنوز نام ساحل‌ عاج به خود نگرفته بود و «مؤسسات فرانسوی ساحل طلا» نامیده می‌شد، تأسیس شده بود.[۱]

نخستین کسی که در این زمینه، یعنی در حوزه آموزش رسمی از طریق احداث مدارس فرانسوی و مسیحی، فعالیت خود را شروع می‌کند، «آرتور وِردیه» (Arthur Verdier) است. وردیه از کسانی است که با نیات استعماری و کشت و تجارت کافه به ساحل‌ عاج آمده است. وی امیدوار است بتواند به کسانی که روی زمین‌های او کار می‌کنند، خواندن و نوشتن بیاموزد. در سال 1887، دولت فرانسه، معلمی به‌ نام «ژان دور» (Jean D’heur) را به آسینی گسیل می‌دارد (Ibid: 14). ژان دور در کرینجابو، نخستین مدرسه ابتدایی را برپا می‌کند. این مدرسه، سال اول و سال دوم را از سر می‌گذراند تا سال سوم که به دستور حاکم جدید، «ترش لاپلن» (Treiche Laplène) به آسینی منتقل می‌شود؛ سپس در منطقه الیما (Elima) مدرسه‌ای برپا می‌شود و با حدود سی دانش‌آموز کار خود را شروع می‌کند. این سی دانش‌آموز نخستین کسانی هستند که در ساحل‌ عاج تعلیم به زبان فرانسه را آغاز می‌کنند. بین سال‌های 1893 تا 1896، ترش لاپلن بنای مدارس دیگری را نیز می‌گذارد که به‌‌ دست معلم‌های فرانسوی و مشاوران محلی اداره می‌شوند.

درخصوص آموزش مسیحی در ساحل‌ عاج باید به خیلی عقب‌تر بازگشت. در ابتدای فصل تاریخ اشاره کردیم که تعدادی مبلغ مسیحی در سال 1637 به این سرزمین رسیدند، اما در کار خود به موفقیتی دست نیافتند. مأموریت‌هایی از این‌ دست، 50 سال بعد و سپس در سال‌های 1842 تا 1845 تکرار شد، اما باز به‌ جایی نرسید؛ به این ترتیب، مأموریت‌های مذهبی و تبلیغی فرانسویان در ساحل‌ عاج تا زمانی که رسماً در 1893، این سرزمین مستعمره اعلام می‌گردد، ناموفق بوده‌اند[۲]؛ اما در این تاریخ و پس‌ از آن، «لویی گوستاو بنژر»، (Louis Gustave Binger) نخستین حاکم این مستعمره، جامعه مبلغان آفریقایی مستقر در شهر لیون را به ساحل‌ عاج دعوت می‌کند. در واقع فرانسه با این کار، نه‌ تنها درصدد مهار گسترش اسلام در این کشور است، بلکه از نفوذ روزافزون انگلیسی‌ها نیز بیم دارد. در این زمان، مدارسی به‌نام «ساندی اسکول» مشغول به کار بودند و هر یکشنبه، کودکان بسیاری را برای آموزش فرهنگ و زبان انگلیسی در خود گرد می‌آوردند.

در ژانویه 1895، گروه مذکور از فرانسه به ساحل‌ عاج می‌رسد و کار خود را آغاز می‌کند. به‌ زودی مدرسه‌ای در دابو (Dabou) باز می‌شود؛ بخشی از مبلغان مسئولیت آموزش دختران را بر عهده می‌گیرند. اندک‌اندک ساختار کار منظم‌تر می‌شود و بر تعداد مدارس افزوده می‌شود. در مجموع، سال 1895 بیش‌ از 200 دانش‌آموز در مدارس مختلف، مشغول به تحصیل می‌شوند.[۳]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. Gnaoulé-Oupoh, B. (2000). La littérature ivoirienne, Karthala, Paris.p.13.
  2. Désalmand, P. (2008) Histoire de l'éducation en Côte d’Ivoire: des origines à la Conférence de Brazzaville, Abidjan: Les Éditions du CERAP.p.118.
  3. حسینی، روح الله، خان آبادی، سعید(1400). جامعه و فرهنگ ساحل‌ عاج. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص.335-337.