شطری از عقاید اسماعیلیه: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''شطری از عقاید اسماعیلیه''' برای آشنایی با پیچیدگیهای عقاید اسماعیلیه، بد نیست، بعضی از عقاید خاص ایشان تحریر شود. اسماعیلیان، هرگونه انتساب صفت به خداوند را انکار و هرگونه حد و تعریف یا نسبت صورت، ماهیت و حتی وجود را به شکلی که مقتضای یک صف...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
برای آشنایی با پیچیدگیهای عقاید اسماعیلیه، بد نیست، بعضی از عقاید خاص ایشان تحریر شود. اسماعیلیان، هرگونه انتساب صفت به خداوند را انکار و هرگونه حد و تعریف یا نسبت صورت، ماهیت و حتی وجود را به شکلی که مقتضای یک صفت باشد، از خداوند نفی میکنند. | |||
به اعتقاد اسماعیلیان، بر روی زمین، یک ناطق وجود دارد که او پیامبری دارای شریعت است. هر ناطقی، یک وصی دارد که او امامی است که وارث بلافصل آن پیامبر است و بنیاد و اساس امامت و نخستین امام هر عصر است. او امینِ راز نبوت بوده و موظف به تأویل است؛ علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امامِ اساس و وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است. | |||
به | «ادوار نبوت» از مصطحات خاص [[اسماعیلیه]] در تاریخ انبیا است.: به زعم ایشان، ادوار نبوت، هفت تا است و هر دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح میشود و یک یا چند دسته هفتگانه از امامان، جانشین آنان میشوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان میرساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را برمیانگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود. | ||
ادوار پیامبران اولوالعزم به ترتیب عبارت است از: آدم که امام دورانش شیث بود. نوح که امام دورانش، سام بود. ابراهیم که امام دورانش اسماعیل بود.موسی که امام دورانش هارون بود. عیسی که امام دورانش شمعون بود. محمد که امام دورانش علی بود. | |||
از نظر اسماعیلیان، امامت دارای چهار یا پنج مرتبه است: | |||
امام مُقیم: کسی است که پیامبر ناطق را برمیانگیزد و این عالیترین درجه امامت است. به او «رب الوقت» و نیز «صاحب العصر» نیز گفته میشود. | |||
امام | امام اساس: او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم مییابد. او همچنین مسئول امور دعوت باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تأویل و علوم الهی هستند. | ||
امام | امام مُتِم: کسی است که در انتهای دوره، رسالت را ادا میکند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیتهای او بهاندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است؛ به همین جهت، به او «ناطق الدور» نیز گفته میشود. | ||
امام | امام مستقر: کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد. | ||
امام | امام مُستودع: کسی است که به نیابت از امام مستقر، به امور امامت میپردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز میگویند. او پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است؛ با این حال، او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.<ref>شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)</ref> | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[اسماعیلیه]] | |||
== کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۴
برای آشنایی با پیچیدگیهای عقاید اسماعیلیه، بد نیست، بعضی از عقاید خاص ایشان تحریر شود. اسماعیلیان، هرگونه انتساب صفت به خداوند را انکار و هرگونه حد و تعریف یا نسبت صورت، ماهیت و حتی وجود را به شکلی که مقتضای یک صفت باشد، از خداوند نفی میکنند.
به اعتقاد اسماعیلیان، بر روی زمین، یک ناطق وجود دارد که او پیامبری دارای شریعت است. هر ناطقی، یک وصی دارد که او امامی است که وارث بلافصل آن پیامبر است و بنیاد و اساس امامت و نخستین امام هر عصر است. او امینِ راز نبوت بوده و موظف به تأویل است؛ علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امامِ اساس و وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است.
«ادوار نبوت» از مصطحات خاص اسماعیلیه در تاریخ انبیا است.: به زعم ایشان، ادوار نبوت، هفت تا است و هر دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح میشود و یک یا چند دسته هفتگانه از امامان، جانشین آنان میشوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان میرساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را برمیانگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود.
ادوار پیامبران اولوالعزم به ترتیب عبارت است از: آدم که امام دورانش شیث بود. نوح که امام دورانش، سام بود. ابراهیم که امام دورانش اسماعیل بود.موسی که امام دورانش هارون بود. عیسی که امام دورانش شمعون بود. محمد که امام دورانش علی بود.
از نظر اسماعیلیان، امامت دارای چهار یا پنج مرتبه است:
امام مُقیم: کسی است که پیامبر ناطق را برمیانگیزد و این عالیترین درجه امامت است. به او «رب الوقت» و نیز «صاحب العصر» نیز گفته میشود.
امام اساس: او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم مییابد. او همچنین مسئول امور دعوت باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تأویل و علوم الهی هستند.
امام مُتِم: کسی است که در انتهای دوره، رسالت را ادا میکند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیتهای او بهاندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است؛ به همین جهت، به او «ناطق الدور» نیز گفته میشود.
امام مستقر: کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد.
امام مُستودع: کسی است که به نیابت از امام مستقر، به امور امامت میپردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز میگویند. او پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است؛ با این حال، او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.[۱]
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ شنی، کریم (۱۴۰۰). فرهنگ و تاریخ سوریه. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)