برکناری پرون، جنگ سرد در آرژانتین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « برکناری پرون، جنگ سرد و افزایش نفوذ آمریکا در حیات خلوت خود: اگرچه پرون از قدرت کنار رفت امّا آمریکا همچنان نقش اوّل را در صحنهی سیاسی آرژانتین بازی میکرد و جانشینان پرون نیز به دریافت کمکها و اجرای برنامههای آمریکا همت گماردند. این ز...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
برکناری پرون، جنگ سرد و افزایش نفوذ آمریکا در حیات خلوت خود: | برکناری پرون، جنگ سرد و افزایش نفوذ [[آمریکا]] در حیات خلوت خود: | ||
اگرچه پرون از قدرت کنار رفت امّا آمریکا همچنان نقش اوّل را در صحنهی سیاسی آرژانتین بازی میکرد و جانشینان پرون نیز به دریافت کمکها و اجرای برنامههای آمریکا همت گماردند. این زمان در صحنهی جهانی، جنگ سرد در اوج قرار داشت و آمریکا به «حیاط خلوت»[51] خود توجّه ویژهای داشت. بنابراین شاهد هستیم که کودتاهای آمریکایی نه تنها در این کشور بلکه در سایر کشورهای منطقه از جمله پاراگوئه، شیلی و... به وقوع میپیوست. در واقع محافظهکاران این کشور با کمک آمریکا قدرت را از دولتهایی که در پی اجرای برنامههای مستقلانه بودند، میگرفتند. برنامههای اقتصادی آمریکایی و ارائهی اعتبارات پی در پی وابستگی بیشتر به آمریکا را به دنبال داشت. فروندیسی که در نیمهی دوم دههی 1950 و اوایل دههی بعد از آن قدرت را در آرژانتین در دست داشت، بیش از 300 میلیون دلار از آمریکا وام گرفت و به علّت کاهش تولیدات مجبور شد برای به دست آوردن وام بیشتر برنامهی صرفهجویی اقتصادی آمریکا را به اجرا گذارد. این برنامه جریان گردش پول را کند و ارزش دستمزدها را که به علّت کاهش ارزش پول کشور، پایین آمده بود، تقریباً به هیچ تقلیل داد. قوانین مالیاتی بیشتر به ضرر طبقات متوسّط و مؤسّسات کوچک ملّی بود. بدین ترتیب بحران شدّت یافت. کارخانهها بسته شد و تعداد زیادی کارگر بیکار شدند. در سال 1961 اوضاع کمی بهبود یافت ولی از نظر توازن تجاری شرایط از همیشه بدتر بود(Romero,2011:153). | اگرچه پرون از قدرت کنار رفت امّا آمریکا همچنان نقش اوّل را در صحنهی سیاسی [[آرژانتین]] بازی میکرد و جانشینان پرون نیز به دریافت کمکها و اجرای برنامههای آمریکا همت گماردند. این زمان در صحنهی جهانی، جنگ سرد در اوج قرار داشت و آمریکا به «حیاط خلوت»[51] خود توجّه ویژهای داشت. بنابراین شاهد هستیم که کودتاهای آمریکایی نه تنها در این کشور بلکه در سایر کشورهای منطقه از جمله پاراگوئه، شیلی و... به وقوع میپیوست. در واقع محافظهکاران این کشور با کمک آمریکا قدرت را از دولتهایی که در پی اجرای برنامههای مستقلانه بودند، میگرفتند. برنامههای اقتصادی آمریکایی و ارائهی اعتبارات پی در پی وابستگی بیشتر به آمریکا را به دنبال داشت. فروندیسی که در نیمهی دوم دههی 1950 و اوایل دههی بعد از آن قدرت را در آرژانتین در دست داشت، بیش از 300 میلیون دلار از آمریکا وام گرفت و به علّت کاهش تولیدات مجبور شد برای به دست آوردن وام بیشتر برنامهی صرفهجویی اقتصادی آمریکا را به اجرا گذارد. این برنامه جریان گردش پول را کند و ارزش دستمزدها را که به علّت کاهش ارزش پول کشور، پایین آمده بود، تقریباً به هیچ تقلیل داد. قوانین مالیاتی بیشتر به ضرر طبقات متوسّط و مؤسّسات کوچک ملّی بود. بدین ترتیب بحران شدّت یافت. کارخانهها بسته شد و تعداد زیادی کارگر بیکار شدند. در سال 1961 اوضاع کمی بهبود یافت ولی از نظر توازن تجاری شرایط از همیشه بدتر بود(Romero,2011:153). | ||
برای انتخابات 18 مارس 1962 فروندیسی ارتش را قانع کرد که به حزب پرون (عدالتخواه) اجازهی شرکت در انتخابات مجلس داده شود. در نتیجه طرفدران پرون در چند استان اکثریت را به دست آوردند و روز بعد رئیسجمهور به منظور حفظ نظام جمهوری، کنترل استانهای مزبور را کاملاً در دست گرفت. امّا در 29 مارس ارتش رئیسجمهور را به زندان افکند و رئیس مجلس سنا (خوزه ماریا گیدو)[52] را به جای وی نشاند. گیدو بلافاصله نتایج انتخابات قبلی را لغو کرد و کنگره را برای مدّت یک سال تعطیل و تمامی احزاب را بدون استثنا منحل نمود و تا سال 1970 با قدرت فراوان به حکومت استبدادی خود ادامه داد و در نظر داشت که در سال 1973 که به نظر او اوضاع برای انتخابات آرام و قابل اطمینان خواهد شد، انتخابات آزاد انجام دهد. امّا در سال 1970 توسّط نظامیان به فرماندهی ژنرال لانوسه[53] فرماندهی نیروی زمینی از کار برکنار شد و وابستهی نظامی آرژانتین در واشنگتن به نام ژنرال لوینگستون [54] به ریاست جمهوری رسید. امّا چون نتوانست مطابق میل ژنرال لانوسه رفتار کند، پس از هفت ماه از زمامداری برکنار شد. پس از آن دولت به مدّت یک ماه توسّط شورای فرماندهان نظامی اداره میشد. تا اینکه شورای مذکور ژنرال لانوسه را به ریاست جمهوری برگزید (Luna ,1994: 217). | برای انتخابات 18 مارس 1962 فروندیسی ارتش را قانع کرد که به حزب پرون (عدالتخواه) اجازهی شرکت در انتخابات مجلس داده شود. در نتیجه طرفدران پرون در چند استان اکثریت را به دست آوردند و روز بعد رئیسجمهور به منظور حفظ نظام جمهوری، کنترل استانهای مزبور را کاملاً در دست گرفت. امّا در 29 مارس ارتش رئیسجمهور را به زندان افکند و رئیس مجلس سنا (خوزه ماریا گیدو)[52] را به جای وی نشاند. گیدو بلافاصله نتایج انتخابات قبلی را لغو کرد و کنگره را برای مدّت یک سال تعطیل و تمامی احزاب را بدون استثنا منحل نمود و تا سال 1970 با قدرت فراوان به حکومت استبدادی خود ادامه داد و در نظر داشت که در سال 1973 که به نظر او اوضاع برای انتخابات آرام و قابل اطمینان خواهد شد، انتخابات آزاد انجام دهد. امّا در سال 1970 توسّط نظامیان به فرماندهی ژنرال لانوسه[53] فرماندهی نیروی زمینی از کار برکنار شد و وابستهی نظامی آرژانتین در واشنگتن به نام ژنرال لوینگستون [54] به ریاست جمهوری رسید. امّا چون نتوانست مطابق میل ژنرال لانوسه رفتار کند، پس از هفت ماه از زمامداری برکنار شد. پس از آن دولت به مدّت یک ماه توسّط شورای فرماندهان نظامی اداره میشد. تا اینکه شورای مذکور ژنرال لانوسه را به ریاست جمهوری برگزید (Luna ,1994: 217). | ||
روند به قدرت رسیدن لوینگستون نیز بسیار جالب بود. در واقع کودتای دیگری توسّط آمریکا بر علیه حاکم قبلی طرفدار همین کشور به وقوع پیوسته بود و وابستهی نظامی که در آمریکا خدمت کرده بود، به ریاست کشور منصوب شده بود. دلیل اصلی هم فاصله گرفتن هرچند اندک از خواستهها و تصمیمات آمریکا بود. ذکر مجدّد این نکته ضروری است که در این سالها جنگ سرد در اوج قرار داشت و هر حرکت مخالفی هرچند کوچک در این منطقه پذیرفته نبود. دلیل کنار رفتن فروندیسی و زندانی شدن وی، اجازه دادن به پرونیستهای طرفدار طبقهی کارگر به شرکت در انتخابات و برگزیده شدن بود. تصمیم کنار زدن گیدو نیز به همین دلیل مجدّداً تکرار شد. | روند به قدرت رسیدن لوینگستون نیز بسیار جالب بود. در واقع کودتای دیگری توسّط آمریکا بر علیه حاکم قبلی طرفدار همین کشور به وقوع پیوسته بود و وابستهی نظامی که در آمریکا خدمت کرده بود، به ریاست کشور منصوب شده بود. دلیل اصلی هم فاصله گرفتن هرچند اندک از خواستهها و تصمیمات آمریکا بود. ذکر مجدّد این نکته ضروری است که در این سالها جنگ سرد در اوج قرار داشت و هر حرکت مخالفی هرچند کوچک در این منطقه پذیرفته نبود. دلیل کنار رفتن فروندیسی و زندانی شدن وی، اجازه دادن به پرونیستهای طرفدار طبقهی کارگر به شرکت در انتخابات و برگزیده شدن بود. تصمیم کنار زدن گیدو نیز به همین دلیل مجدّداً تکرار شد. |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۸
برکناری پرون، جنگ سرد و افزایش نفوذ آمریکا در حیات خلوت خود:
اگرچه پرون از قدرت کنار رفت امّا آمریکا همچنان نقش اوّل را در صحنهی سیاسی آرژانتین بازی میکرد و جانشینان پرون نیز به دریافت کمکها و اجرای برنامههای آمریکا همت گماردند. این زمان در صحنهی جهانی، جنگ سرد در اوج قرار داشت و آمریکا به «حیاط خلوت»[51] خود توجّه ویژهای داشت. بنابراین شاهد هستیم که کودتاهای آمریکایی نه تنها در این کشور بلکه در سایر کشورهای منطقه از جمله پاراگوئه، شیلی و... به وقوع میپیوست. در واقع محافظهکاران این کشور با کمک آمریکا قدرت را از دولتهایی که در پی اجرای برنامههای مستقلانه بودند، میگرفتند. برنامههای اقتصادی آمریکایی و ارائهی اعتبارات پی در پی وابستگی بیشتر به آمریکا را به دنبال داشت. فروندیسی که در نیمهی دوم دههی 1950 و اوایل دههی بعد از آن قدرت را در آرژانتین در دست داشت، بیش از 300 میلیون دلار از آمریکا وام گرفت و به علّت کاهش تولیدات مجبور شد برای به دست آوردن وام بیشتر برنامهی صرفهجویی اقتصادی آمریکا را به اجرا گذارد. این برنامه جریان گردش پول را کند و ارزش دستمزدها را که به علّت کاهش ارزش پول کشور، پایین آمده بود، تقریباً به هیچ تقلیل داد. قوانین مالیاتی بیشتر به ضرر طبقات متوسّط و مؤسّسات کوچک ملّی بود. بدین ترتیب بحران شدّت یافت. کارخانهها بسته شد و تعداد زیادی کارگر بیکار شدند. در سال 1961 اوضاع کمی بهبود یافت ولی از نظر توازن تجاری شرایط از همیشه بدتر بود(Romero,2011:153).
برای انتخابات 18 مارس 1962 فروندیسی ارتش را قانع کرد که به حزب پرون (عدالتخواه) اجازهی شرکت در انتخابات مجلس داده شود. در نتیجه طرفدران پرون در چند استان اکثریت را به دست آوردند و روز بعد رئیسجمهور به منظور حفظ نظام جمهوری، کنترل استانهای مزبور را کاملاً در دست گرفت. امّا در 29 مارس ارتش رئیسجمهور را به زندان افکند و رئیس مجلس سنا (خوزه ماریا گیدو)[52] را به جای وی نشاند. گیدو بلافاصله نتایج انتخابات قبلی را لغو کرد و کنگره را برای مدّت یک سال تعطیل و تمامی احزاب را بدون استثنا منحل نمود و تا سال 1970 با قدرت فراوان به حکومت استبدادی خود ادامه داد و در نظر داشت که در سال 1973 که به نظر او اوضاع برای انتخابات آرام و قابل اطمینان خواهد شد، انتخابات آزاد انجام دهد. امّا در سال 1970 توسّط نظامیان به فرماندهی ژنرال لانوسه[53] فرماندهی نیروی زمینی از کار برکنار شد و وابستهی نظامی آرژانتین در واشنگتن به نام ژنرال لوینگستون [54] به ریاست جمهوری رسید. امّا چون نتوانست مطابق میل ژنرال لانوسه رفتار کند، پس از هفت ماه از زمامداری برکنار شد. پس از آن دولت به مدّت یک ماه توسّط شورای فرماندهان نظامی اداره میشد. تا اینکه شورای مذکور ژنرال لانوسه را به ریاست جمهوری برگزید (Luna ,1994: 217).
روند به قدرت رسیدن لوینگستون نیز بسیار جالب بود. در واقع کودتای دیگری توسّط آمریکا بر علیه حاکم قبلی طرفدار همین کشور به وقوع پیوسته بود و وابستهی نظامی که در آمریکا خدمت کرده بود، به ریاست کشور منصوب شده بود. دلیل اصلی هم فاصله گرفتن هرچند اندک از خواستهها و تصمیمات آمریکا بود. ذکر مجدّد این نکته ضروری است که در این سالها جنگ سرد در اوج قرار داشت و هر حرکت مخالفی هرچند کوچک در این منطقه پذیرفته نبود. دلیل کنار رفتن فروندیسی و زندانی شدن وی، اجازه دادن به پرونیستهای طرفدار طبقهی کارگر به شرکت در انتخابات و برگزیده شدن بود. تصمیم کنار زدن گیدو نیز به همین دلیل مجدّداً تکرار شد.