|
|
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
|
| |
|
| ==== سابقه تاریخی و تشكیل جمعیت ====
| |
| سرزمین [[گرجستان]] از زمان های قدیم مسكونی بوده است، آثار باستانی مربوط به دوره های سنگ، مفرغ و آهن نشان دهنده ساختارهای زندگی قبیله ای و دوره گذرا به جامعه طبقاتی و طبقات اجتماعی است. تعداد [[جمعیت گرجستان]] در دوره های متفاوت دارای نوسان بوده است. برای نمونه در سده های 12 و 13 میلادی در دوره شكوفایی فئودالیسم، جمعیت گرجستان به حدود 5 میلیون نفر میرسید. در آغار ربع دوم قرن 13 میلادی به علت حمله خوارزمشاهیان و مهاجمان مغول، جمعیت كاهش یافت.
| |
|
| |
| تجاوزات متعدد كشور را تضعیف و اتحاد دولت را در هم ریخت. گرجستان در سالهای بعد، حتی دوره های بدتری را در اثنای تجاوزات متحد ترك ها تجربه كرد. لشكركشی ارتش ایران برای سركوب حاكمان متمرد، تغییراتی در ساختار جمعیت پدید آورد. در اثنای اواخر سده های میانه، جنگهای ممتد، تبعیدها و قتل عام ها، تعداد جمعیت را بطور چشمگیری كاهش داد. در پایان قرن 18 میلادی، جمعیت گرجستان فقط به 675 هزار نفر می رسید. در آغاز قرن 19 میلادی گرجستان به [[روسیه]] منضم شد. شهرك های ویران شده آباد و زندگی فرهنگی مردم از نو گسترش یافت. تغییرات مهم گرجستان پس از اصلاحات سرمایه داری سالهای 1860 به وقوع پیوست، شهرك ها و روستاهای گرجستان وارد مناسبات سرمایه داری شدند. در اثنای این دوره جمعیت شهرك ها افزایش یافت و در شهرها طبقا ت اجتماعی جدید به ظهور رسید. در پایان قرن 19 میلادی جمعیت گرجستان به حدود 2 میلیون نفر رسید. در اثنای پیروزی انقلاب اكتبر اقتصاد كشور توسعه یافت و تعداد جمعیت رو به فزونی گذاشت.
| |
|
| |
| تعداد جمعیت گرجستان در اثر مهاجرت نیز افزایش یافت. همه ساله تعدادی از گرجی ها از سایر نقاط شوروی به گرجستان مهاجرت كرده و در شهرها و شهركها ساكن شدند. از طرف دیگر، تعدادی از جمعیت ثابت جمهوری، عمدتاً جوانان تحصیل كرده دانشگاهی به سایر نقاط شوروی مهاجرت كردند. 1920 افزایش طبیعی جمعیت زیاد بود. برای نمونه، در سال ـ در سال های 40 ـ 1940 نرخ زاد و ولد بر نرخ مرگ و میر فزونی یافت و به بیش از 18 در هزار رسید. در سال های سخت جنگ دوم، نرخ زاد و ولد به شدت كاهش یافت. در سال 1945 میزان 1950 نرخ رشد به 16 در - رشد طبیعی جمعیت دوباره افزایش یافت. درسالهای 1963 هزار رسید كه تقریباً برابر رشد متوسط شوروی بود. در سال های بعد نرخ زاد و ولد به 12/ طور چشمگیری كاهش یافت و در سا ل 1967 رشد طبیع ی جمعیت گرجستان به 2 در هزار رسید.
| |
|
| |
| از ویژگیهای دیگر جمعیت گرجستان همبستگی موجود بین جمعیت شهری و روستایی است. اطلاعات نشان می دهد كه بسیاری از تغییرات مهم اقتصادی و اجتماعی كه در جمهوری در دوره شوروی به وجود آمد، نقش مهمی در تحول جمعیت داشته است. بیش از 80 درصد از جمعیت گرجستان را گرجیها تشكیل می دهد سكونت گرجی ها و دیگر نمایندگان اقوام غیر گرجی در نقاط مختلف گرجستان، در ارتباط با شرایط تاریخی بوده است. تعداد زیادی از جمعیت ساكن در نقاط روستایی گرجستان شرقی و جنوبی را ارامنه و آذریها تشكیل می دهد كه در اواخر دوره فئودالیسم به این نقاط كوچانده شده اند. (بهرام امیر احمدیان، 1377، ص 107)
| |
|
| |
| گروه بزرگی از ارامنه در قرن نوزدهم از تركیه به نواحی جنوبی گرجستان مهاجرت كرده و در تعداد زیادی از شهرك ها ساكن شدند. تعدادی از ساكنان روسی، عمدتاً نظامی و در قسمت جنوبی گرجستان بعضی از فرقه هایی كه توسط دولتمردان روسی مورد اذیت قرار گرفتند در این نقطه سكونت گزیده اند. در گرجستان غربی، تركیب جمعیت، بسیار یكسان است. روستاها اغلب بطور انحصاری دارای جمعیت گرجی است.
| |
|
| |
| اكثریت اوست های جمهوری در ناحیه تسخین والی متمركز شد ه اند. آبخازها در شمال غربی گرجستان در جمهوری خودمختار [[آبخازیا]] ساكن هستند. ملیت ساكنان جمهوری خودمختار [[آجاریا]] در جنوب غربی گرجستان، گرجی است كه در دوره حكومت امپراتوری عثمانی مسلمان شده اند. آن ها دارای [[زبان گرجی]] و فرهنگ آجاری هستند. امروزه آن ها به جهت پاره ای از ویژگی های فرهنگی و لهجه مخصوص به خود تا اندازه ای از دیگر گرجی ها متمایزند.
| |
|
| |
| در دوره فئودالیسم تقسیمات گرجستان منتج به انزوای پاره ای از استان های تاریخی جغرافیایی شد. آمیزش نزدیك نسبی گرجی ها غالباً توسط حصارهای سیاسی و حتی جغرافیایی جلوگیری می شد. كوه نشینان كه در دره های تنگ صعب العبور در بین كوهستان ها و صخره های قفقاز بزرگ سكونت داشتند، به ویژه در انزوا بودند. چنین حصارهایی سبب پیدایش گروه های اصیل قومی شده است. این گروه ها به طور عمده با ویژگی های لهجه ای و زبانی، همچنین زندگی روزمره، آداب و سنن خود، با دیگر گرجی ها متمایز شده اند. این فرایند در پیشرفت قبایل گرجی "مگرل ها" و "سوان ها" كه بر طبق زبان ادبی گرجی، دارای لهجه محلی مربوط به خود هستند تأثیر بسیار داشته است. (بهرام امیراحمدیان، 1383، ص 164)
| |