کوه در اسطوره های چینی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:Kunlunmountainmyth2.jpg|بندانگشتی|نقاشی از کوه کونلون چین]]در کیهان‌شناسی باستانی [[چین]]، زمین چهار گوش و دارای چهار کوه اصلی است که با گذشت زمان، پنجمین کوه در مرکز زمین بر این مجموعه افزوده شده است. این کوه­‌های اصلی در شعایر و ا[[اسطوره در چین|سطوره­‌های چینی]] از جایگاه ویژه‌­ای برخوردار هستند و گویی تلاش‌­های انسان در درون این مربع انجام می­‌گیرد که که چهار دیوار بلند آن را در میان گرفته است.
[[پرونده:Kunlunmountainmyth2.jpg|بندانگشتی|نقاشی از کوه کونلون چین. برگرفته از سایت wikipedia، قابل بازیابی از https://en.m.wikipedia.org/wiki/File:Peak_in_Kunlun_range.jpg|373x373پیکسل]]در کیهان‌شناسی باستانی [[چین]]، زمین چهار گوش و دارای چهار کوه اصلی است که با گذشت زمان، پنجمین کوه در مرکز زمین بر این مجموعه افزوده شده است. این کوه­‌های اصلی در شعایر و ا[[اسطوره در چین|سطوره­‌های چینی]] از جایگاه ویژه‌­ای برخوردار هستند و گویی تلاش‌­های انسان در درون این مربع انجام می­‌گیرد که که چهار دیوار بلند آن را در میان گرفته است.


فرمانروایان با استفاده از تقدس این کوه‌­ها تلاش می‌­کردند تا حاکمیت خود را بر چهار سوی زمین تثبیت کنند. از بین این چهار کوه، قله‌ی کوه تای­شان بیش از سایر قله‌­ها مورد توجه بود.از نظر اهمیت اسطوره­‌ای، نخست کوهساران شرق و قله­‌ی تَی­شَن و پس از آن کوهساران بهشت غرب (کون لون) مورد توجه قرار داشتند. براساس این [[اسطوره در چین|اسطوره‌­ها]]، خورشید از کوه تَی ­شَن طلوع می­‌کند و ارواح مردگان به دامنه­‌های این کوه باز می­‌گردند و تای­شان داور مرگ و سرنوشت است.
فرمانروایان با استفاده از تقدس این کوه‌­ها تلاش می‌­کردند تا حاکمیت خود را بر چهار سوی زمین تثبیت کنند. از بین این چهار کوه، قله‌ی کوه تای­شان بیش از سایر قله‌­ها مورد توجه بود.از نظر اهمیت اسطوره­‌ای، نخست کوهساران شرق و قله­‌ی تَی­شَن و پس از آن کوهساران بهشت غرب (کون لون) مورد توجه قرار داشتند. براساس این [[اسطوره در چین|اسطوره‌­ها]]، خورشید از کوه تَی ­شَن طلوع می­‌کند و ارواح مردگان به دامنه­‌های این کوه باز می­‌گردند و تای­شان داور مرگ و سرنوشت است.
خط ۵: خط ۵:
تمام امپراتوران در این کوه مراسم قربانی به جای می‌­آوردند. این پنج کوه منشأ قدرت بوده و شمشیرهای جادویی امپراتوران از آهن این کوه­‌ها ساخته می‌­شد و آن­ها را در همین کوه­‌ها مخفی می­‌کردند. در [[ادبیات چینی|ادبیات عامه­‌ی مردم چین]]، آهنگران و شمشیرهای جادویی ساخت آنان به وفور دیده می­‌شود. در [[فرهنگ عمومی در چین|فرهنگ سنتی چین]] هم کوه نماد خدای زمین است و انجام مراسم قربانی در این کوه­‌ها خاص امپراتوران بود.
تمام امپراتوران در این کوه مراسم قربانی به جای می‌­آوردند. این پنج کوه منشأ قدرت بوده و شمشیرهای جادویی امپراتوران از آهن این کوه­‌ها ساخته می‌­شد و آن­ها را در همین کوه­‌ها مخفی می­‌کردند. در [[ادبیات چینی|ادبیات عامه­‌ی مردم چین]]، آهنگران و شمشیرهای جادویی ساخت آنان به وفور دیده می­‌شود. در [[فرهنگ عمومی در چین|فرهنگ سنتی چین]] هم کوه نماد خدای زمین است و انجام مراسم قربانی در این کوه­‌ها خاص امپراتوران بود.


کوه کون­لون نیز در [[اسطوره ها و افسانه های چینی|افسانه‌­ها]] کوهی بلند است که سر بر آسمان می­‌ساید و ریشه در ژرفای خاک دارد. این کوه نماد پیوند جنسی میان زمین و آسمان است. کون­لون منزلگاه فرمانروای بزرگ آسمانی و هیولاها و موجودات آسمانی است.<ref>کریستی، آنتونی (1373) اساطیر چین. ترجمه: باجلان فرخی. چ اول. انتشارات اساطیر.</ref>.<ref>سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص 966-967</ref>
کوه کون­لون نیز در [[اسطوره ها و افسانه های چینی|افسانه‌­ها]] کوهی بلند است که سر بر آسمان می­‌ساید و ریشه در ژرفای خاک دارد. این کوه نماد پیوند جنسی میان زمین و آسمان است. کون­لون منزلگاه فرمانروای بزرگ آسمانی و هیولاها و موجودات آسمانی است.<ref>کریستی، آنتونی (1373) اساطیر چین. ترجمه: باجلان فرخی. چ اول. انتشارات اساطیر.</ref><ref>سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص966-967.</ref>
 
==نیز نگاه کنید به==
نیز نگاه کنید به [[فرهنگ عمومی در چین]]؛ [[اسطوره ها و افسانه های چینی|اسطوره­‌ها و افسانه­‌های چینی]]؛ [[اسطوره در چین]]؛ [[اسطوره های آفرینش در چین]]؛ [[مناطق جغرافیایی اسطوره­‌های چینی]]
[[چین]]؛ [[فرهنگ عمومی در چین]]؛ [[اسطوره ها و افسانه های چینی|اسطوره­‌ها و افسانه­‌های چینی]]؛ [[اسطوره در چین]]؛ [[اسطوره های آفرینش در چین]]؛ [[مناطق جغرافیایی اسطوره­‌های چینی]]
==کتابشناسی==
==کتابشناسی==
<references />
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۰۰:۲۷

نقاشی از کوه کونلون چین. برگرفته از سایت wikipedia، قابل بازیابی از https://en.m.wikipedia.org/wiki/File:Peak_in_Kunlun_range.jpg

در کیهان‌شناسی باستانی چین، زمین چهار گوش و دارای چهار کوه اصلی است که با گذشت زمان، پنجمین کوه در مرکز زمین بر این مجموعه افزوده شده است. این کوه­‌های اصلی در شعایر و اسطوره­‌های چینی از جایگاه ویژه‌­ای برخوردار هستند و گویی تلاش‌­های انسان در درون این مربع انجام می­‌گیرد که که چهار دیوار بلند آن را در میان گرفته است.

فرمانروایان با استفاده از تقدس این کوه‌­ها تلاش می‌­کردند تا حاکمیت خود را بر چهار سوی زمین تثبیت کنند. از بین این چهار کوه، قله‌ی کوه تای­شان بیش از سایر قله‌­ها مورد توجه بود.از نظر اهمیت اسطوره­‌ای، نخست کوهساران شرق و قله­‌ی تَی­شَن و پس از آن کوهساران بهشت غرب (کون لون) مورد توجه قرار داشتند. براساس این اسطوره‌­ها، خورشید از کوه تَی ­شَن طلوع می­‌کند و ارواح مردگان به دامنه­‌های این کوه باز می­‌گردند و تای­شان داور مرگ و سرنوشت است.

تمام امپراتوران در این کوه مراسم قربانی به جای می‌­آوردند. این پنج کوه منشأ قدرت بوده و شمشیرهای جادویی امپراتوران از آهن این کوه­‌ها ساخته می‌­شد و آن­ها را در همین کوه­‌ها مخفی می­‌کردند. در ادبیات عامه­‌ی مردم چین، آهنگران و شمشیرهای جادویی ساخت آنان به وفور دیده می­‌شود. در فرهنگ سنتی چین هم کوه نماد خدای زمین است و انجام مراسم قربانی در این کوه­‌ها خاص امپراتوران بود.

کوه کون­لون نیز در افسانه‌­ها کوهی بلند است که سر بر آسمان می­‌ساید و ریشه در ژرفای خاک دارد. این کوه نماد پیوند جنسی میان زمین و آسمان است. کون­لون منزلگاه فرمانروای بزرگ آسمانی و هیولاها و موجودات آسمانی است.[۱][۲]

نیز نگاه کنید به

چین؛ فرهنگ عمومی در چین؛ اسطوره­‌ها و افسانه­‌های چینی؛ اسطوره در چین؛ اسطوره های آفرینش در چین؛ مناطق جغرافیایی اسطوره­‌های چینی

کتابشناسی

  1. کریستی، آنتونی (1373) اساطیر چین. ترجمه: باجلان فرخی. چ اول. انتشارات اساطیر.
  2. سابقی، علی محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل چین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد سوم، ص966-967.