دیپلماسی عمومی آلمان: تفاوت میان نسخهها
صفحهای تازه حاوی «'''دیپلماسی عمومی آلمان''' '''مقدمه''' دیپلماسی عمومی رویکردی چند وجهی به روابط بین الملل است که تفاوت قابل توجهی با دیپلماسی سنتی دارد. در حالی که تلاش های دیپلماتیک متعارف در درجه اول بر تعاملات دولت با دولت متمرکز است، دیپلماسی عمومی فراتر از...» ایجاد کرد |
|||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
''' | دیپلماسی عمومی رویکردی چند وجهی به روابط بین الملل است که تفاوت قابل توجهی با دیپلماسی سنتی دارد. در حالی که تلاش های دیپلماتیک متعارف در درجه اول بر تعاملات دولت با دولت متمرکز است، دیپلماسی عمومی فراتر از این چارچوب است تا مستقیما با جمعیت های خارجی، سازمان های غیردولتی و سایر بازیگران غیردولتی تعامل داشته باشد. این رویکرد به دنبال تأثیرگذاری بر نگرش های عمومی در سایر کشورها به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و ارتقای تصویر مثبت از دولت است<ref>Brovina, N. (2018). Developments and theoretical approaches on public diplomacy. ''The International Journal of Applied Language Studies and Culture'', 1(1)، 1–12.</ref><ref>Daimah, D. (2022). Public diplomacy as an instrument foreign policy. ''Proceedings of the International Conference on Service Science'', 1(1)، 123–135.</ref>. | ||
مفهوم سازی دیپلماسی عمومی در طول زمان تکامل یافته است. تعاریف معاصر تشخیص می دهند که دیپلماسی عمومی شامل "فرآیندی است که از طریق آن روابط مستقیم با مردم یک کشور برای پیشبرد منافع و گسترش ارزش های کسانی که نمایندگی می شوند" دنبال می شود<ref name=":0">Fitzpatrick, K. (2017). Public diplomacy in the public interest. ''Journal of International Communication'',23(2)، 1–18. </ref>. گرگوری این درک را با توصیف دیپلماسی عمومی به عنوان «ابزارهایی که توسط دولت ها، انجمن های دولت ها، و برخی از بازیگران فرعی و غیردولتی برای درک فرهنگ ها، نگرش ها و رفتارها استفاده می شود، گسترش داد. ایجاد و مدیریت روابط؛ و بر افکار تأثیر بگذارند و اقدامات را برای پیشبرد منافع و ارزش های خود بسیج کنند"<ref name=":0" />. | |||
''' | اهمیت دیپلماسی عمومی در دهه های اخیر، به ویژه با شتاب جهانی شدن و توسعه اینترنت به عنوان بستری برای انتشار ایده ها، به طور قابل توجهی افزایش یافته است<ref name=":1">Reshetnikova, L. G. (2018). E-diplomacy as instrument for establishment of interethnic relations. ''Journal of Digital Governance'', 4(1)،12–25.</ref>. در حالی که دیپلماسی عمومی سنتی به شدت به تبلیغات اطلاعاتی از طریق رادیو، تلویزیون و تولید فیلم متکی بود، فناوری های دیجیتال به طور قابل توجهی دامنه و قابلیت های خود را گسترش داده اند و راه های جدیدی برای تعامل بین رهبران جهان، سازمان های غیردولتی و افراد ایجاد کرده اند<ref name=":1" /><ref>Pike, S., & Kinsey, D. F. (2021). Diplomatic identity and communication: Using Q methodology to assess subjective perceptions of diplomatic practitioners. ''Place Branding and Public Diplomacy'', 17(3)، 275–290</ref>. | ||
دیپلماسی عمومی | دیپلماسی عمومی به طور گسترده ای به عنوان ابزاری برای "قدرت نرم" شناخته می شود، مفهومی که توسط جوزف نای معرفی شده است و روند دستیابی به منافع استراتژیک را از طریق توسعه نگرش های مثبت در جوامع خارجی توصیف می کند<ref name=":2">Tolstoguzov, O., & Pitukhina, M. (2020). Public diplomacy in cross-border cooperation. ''The Heritage'', 3(2)، 99–112.</ref>. در این زمینه، دیپلماسی عمومی با افزایش جذابیت یک کشور از طریق زبان، فرهنگ و سبک زندگی، همکاری های اجتماعی-فرهنگی، حسن همجواری و امنیت را تقویت می کند<ref name=":2" /><ref>Zamanli, E. (2022). Intensification cycle in digital diplomacy. ''KnE Social Sciences'', 7(1)، 1–15.</ref>. علیرغم اهمیت روزافزون بازیگران غیردولتی در دیپلماسی عمومی، محققان به طور کلی اتفاق نظر دارند که دولت ها به عنوان آغازگر و مروج تلاش های دیپلماتیک عمومی ضروری هستند<ref>Wei, C. (2020). Public diplomacy: Functions, functional boundaries and measurement methods. ''The Heritage'', 5(2)، 33–47.</ref>. | ||
ابزارهای اصلی دیپلماسی عمومی شامل تعیین دستور کار، همگام سازی پیام های اطلاعاتی توسط سازمان های دولتی، استفاده از کانال های ارتباطی مختلف و رویدادهای ویژه طراحی شده برای ایجاد اعتماد و روابط پایدار بین بازیگران بین المللی است<ref>Khorishko, L., & Kovpak, V. (2021). Public diplomacy as a tool for the formation of the political brand of Germany. ''Reality of Politics'', 14(1)، 88–102.</ref>. در قرن بیست و یکم، یک "دیپلماسی عمومی جدید" ظهور کرده است که توسط پیشرفت های تکنولوژیکی و اینترنت هدایت می شود. این رویکرد بر گفتگو، تبادل اطلاعات و تعامل قوی با رسانه ها و مردم خارجی تأکید دارد، نه ارائه اطلاعات یک طرفه که مشخصه شیوه های قبلی است<ref>Pike, S., & Kinsey, D. F. (2021). Diplomatic identity and communication: Using Q methodology to assess subjective perceptions of diplomatic practitioners. ''Place Branding and Public Diplomacy'', 17(3)، 275–290. </ref>. این تحولات نقش دیپلمات ها را تغییر داده است، که اکنون مسئولیت برقراری ارتباط مستقیم با شهروندان کشورهای خارجی، جلب توجه آنها و تأثیرگذاری بر نظرات سیاسی آنها برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی کشورشان را بر عهده دارند. | |||
( | === سیر تحول دیپلماسی عمومی آلمان === | ||
دیپلماسی عمومی آلمان ریشه های تاریخی عمیقی دارد که به بیش از 150 سال پیش باز می گردد زیرا این کشور رویکرد خود را برای ایجاد پتانسیل قدرت نرم توسعه داده و اصلاح کرده است<ref>Naumov, A. (2021). Soft power and public diplomacy of Germany: Past and present. ''Genesis: исторические исследования [Genesis: Historical Research]'', 8(2)، 77–94.</ref>. حتی در دوران قاجار، دولت آلمان قدرت دیپلماسی فرهنگی را به رسمیت شناخت و در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، فعالیت های فرهنگی مداوم و گسترده ای را به عنوان راهی برای هدایت ساختار بین المللی تحت سلطه روسیه و بریتانیا به رسمیت شناخت. | |||
پیامدهای جنگ جهانی اول نقطه عطف مهمی در تکامل دیپلماسی عمومی آلمان بود. علیرغم نارضایتی تلخ بین آلمان و ایالات متحده در سال 1919، آلمان وایمار موفق شد به سرعت بر انزوای پس از جنگ خود غلبه کند و تا سال 1929 یک مشارکت قوی فراآتلانتیک ایجاد کند<ref>Piller, E. (2021). Selling Weimar: German public diplomacy and the United States, 1918–1933. ''Cambridge University Press''.</ref>. این بهبود دیپلماتیک قابل توجه در درجه اول از طریق ابتکارات فرهنگی به جای ابزارهای سنتی سیاست خارجی به دست آمد. آلمان وایمار یک کمپین دیپلماسی عمومی نوآورانه را دنبال کرد که به شدت از روابط فرهنگی با آمریکایی های آلمانی تبار، دانشگاه های ایالات متحده و گردشگران آمریکایی برای بازسازی اعتماد و ایجاد یک دوستی سودمند سیاسی استفاده می کرد<ref>Piller, E. (2021). The transatlantic dynamics of European cultural diplomacy: Germany, France and the battle for US affections in the 1920s. ''Contemporary European History'', 30(4)، 567–583. </ref>. | |||
در ایالات متحده پس از جنگ، آلمان از این ابتکارات فرهنگی برای دنبال کردن چشم انداز خود از نظم بین المللی جدید و ایجاد روابط مطلوب فراآتلانتیک به عنوان بخشی از تلاش های گسترده تر خود برای بازنگری در معاهده ورسای استفاده کرد. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان با چالش بزرگتری در بازسازی وجهه بین المللی خود مواجه شد. تجربه این کشور در توسعه قدرت نرم در میان کشورهای اتحادیه اروپا بی نظیر شد، عمدتا به این دلیل که آلمان مجبور شد شهرت بین المللی "از دست رفته" خود را پس از وحشت جنگ بازگرداند<ref>Megem, M., Maksimov, I., & Gritsaenko, P. (2016). Key actors of German soft power in the Baltics. ''Baltic Studies Quarterly'',10(4)، 55–70.</ref>. | |||
دیپلماسی | ایجاد تصویری مثبت بدون استفاده از دیپلماسی فرهنگی در این شرایط تقریبا غیرممکن بود. علاوه بر این، برای مدت طولانی، آلمان غربی گزینه های دیپلماتیک محدودی داشت و در درجه اول به رویکردهای "قدرت هوشمند" متکی بود. در دهه های اخیر، آلمان به اصلاح استراتژی های دیپلماسی عمومی خود ادامه داده است. محققان آلمانی مانند گرهارد ویتکامپر نقش ویژه ای را که آلمان در شکل گیری هویت اروپایی ایفا می کند، که به عنوان پایه ای برای اتحاد اتحادیه اروپا عمل می کند، برجسته کرده اند<ref name=":3">Froltsov, V. (2005). The post-Soviet puzzle and Western democracies. ''East European Politics'', 21(3)، 67–82.</ref>. | ||
با این حال، برای تحقق کامل این پتانسیل، به ویژه در کشورهای پس از فروپاشی شوروی، آلمان نیاز به توسعه یک "سیاست فرهنگی" جدید دارد که فراتر از ترویج زبان آلمانی یا حمایت از مشاغل آلمانی در خارج از کشور باشد. این رویکرد تکامل یافته شامل انتشار فعال تر ارزش های دموکراتیک با در نظر گرفتن تنوع سیستم های سیاسی و شرایط اجتماعی در جمهوری های شوروی سابق است. همانطور که کارل کایزر، محقق آلمانی اظهار داشت، چنین ترویج فعالی برای دموکراسی به ویژه برای آلمان سودمند خواهد بود<ref name=":3" />. امروزه، دیپلماسی عمومی همچنان ابزار کلیدی در ایجاد پتانسیل "قدرت نرم" آلمان است که نشان دهنده اوج بیش از یک قرن تکامل و سازگاری دیپلماتیک است<ref name=":4">Naumov, A. (2021). Soft power and public diplomacy of Germany: Past and present. ''Genesis: исторические исследования [Genesis: Historical Research]'', 8(2)، 77–94.</ref>. | |||
با این حال، برای تحقق کامل این پتانسیل، به ویژه در کشورهای پس از فروپاشی شوروی، آلمان نیاز به توسعه یک "سیاست فرهنگی" جدید دارد که فراتر از ترویج زبان آلمانی یا حمایت از مشاغل آلمانی در خارج از کشور باشد. این رویکرد تکامل یافته شامل انتشار فعال تر ارزش های دموکراتیک با در نظر گرفتن تنوع سیستم های سیاسی و شرایط اجتماعی در جمهوری های شوروی سابق است. همانطور که کارل کایزر، محقق آلمانی اظهار داشت، چنین ترویج فعالی برای دموکراسی به ویژه برای آلمان سودمند خواهد بود | |||
امروزه، دیپلماسی عمومی همچنان ابزار کلیدی در ایجاد پتانسیل "قدرت نرم" آلمان است که نشان دهنده اوج بیش از یک قرن تکامل و سازگاری دیپلماتیک است ( | |||
=== اهداف و اصول کلیدی دیپلماسی عمومی آلمان === | |||
دیپلماسی عمومی آلمان بر مجموعه ای از اهداف و اصول کلیدی استوار است که عبارتند از: | دیپلماسی عمومی آلمان بر مجموعه ای از اهداف و اصول کلیدی استوار است که عبارتند از: | ||
# '''ارتقای تصویر مثبت از آلمان:''' تلاش برای معرفی آلمان به عنوان کشوری مدرن، پویا، صلحطلب، متعهد به ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر، و دارای فرهنگی غنی و متنوع؛ | |||
# '''ایجاد درک متقابل:''' تسهیل گفتوگو و تبادل نظر با افکار عمومی خارجی به منظور کاهش سوءتفاهمها، مقابله با کلیشههای منفی و ایجاد شناخت عمیقتر از جامعه، فرهنگ و سیاستهای آلمان؛ | |||
# '''تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه:''' استفاده از ابزارهای دیپلماسی عمومی برای تحکیم روابط با کشورهای دیگر، سازمانهای بینالمللی و نهادهای مدنی در سراسر جهان؛ | |||
# '''پیشبرد منافع ملی آلمان:''' حمایت از اهداف سیاست خارجی آلمان در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی از طریق نفوذ بر افکار عمومی خارجی؛ | |||
# '''ترویج زبان و فرهنگ آلمانی:''' حمایت از آموزش زبان آلمانی در خارج از کشور و معرفی دستاوردهای فرهنگی و هنری آلمان به مخاطبان بینالمللی؛ | |||
# '''حمایت از تبادلات علمی و آموزشی:''' تسهیل تبادل دانشجو، پژوهشگر و استاد بین آلمان و سایر کشورها به منظور تقویت همکاریهای علمی و آموزشی؛ | |||
# '''ارائه اطلاعات دقیق و شفاف:''' مقابله با اطلاعات نادرست و تبلیغات منفی از طریق ارائه اطلاعات موثق و دسترسیپذیر در مورد آلمان و سیاستهای آن. | |||
اصول راهنمای دیپلماسی عمومی آلمان عبارتند از: | اصول راهنمای دیپلماسی عمومی آلمان عبارتند از: | ||
* '''گفتوگو و تعامل دوسویه:''' تأکید بر ایجاد ارتباطات تعاملی و | * '''گفتوگو و تعامل دوسویه:''' تأکید بر ایجاد ارتباطات تعاملی و شنیدن دیدگاههای مخاطبان خارجی؛ | ||
* '''شفافیت و صداقت:''' ارائه اطلاعات به صورت روشن، | * '''شفافیت و صداقت:''' ارائه اطلاعات به صورت روشن، صادقانه و قابل اعتماد؛ | ||
* '''تنوع و شمول:''' توجه به تنوع فرهنگی و اجتماعی | * '''تنوع و شمول:''' توجه به تنوع فرهنگی و اجتماعی مخاطبان و تلاش برای برقراری ارتباط با گروههای مختلف؛ | ||
* '''پایدار و بلندمدت:''' رویکردی مستمر و برنامهریزی شده | * '''پایدار و بلندمدت:''' رویکردی مستمر و برنامهریزی شده برای دستیابی به اهداف بلندمدت؛ | ||
* '''همکاری و مشارکت:''' تعامل نزدیک با نهادهای دولتی و | * '''همکاری و مشارکت:''' تعامل نزدیک با نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزه روابط بینالملل. | ||
=== بازیگران و نهادهای دیپلماسی عمومی آلمان === | |||
دستگاه دیپلماسی عمومی آلمان با شبکه ای هماهنگ از نهادها که تحت هدایت استراتژیک وزارت امور خارجه فدرال آلمان فعالیت می کنند، که به عنوان مرجع اصلی دولتی نظارت بر تلاش های دیپلماسی عمومی این کشور عمل می کند، مشخص می شود<ref name=":5">Kuzina, O. (2023). Modern public diplomacy of Germany in the USA. ''Vestnik of Saint Petersburg University. International Relations'', 16(2)، 110–125.</ref>. این چارچوب نهادی نشان دهنده تعهد آلمان به یک رویکرد جامع است که به ابعاد مختلف تعامل بین المللی می پردازد. در هسته استراتژی دیپلماسی عمومی آلمان، سازمان های واسطه ای قرار دارند که برای دهه ها یکی از ویژگی های بارز دیپلماسی فرهنگی آلمان بوده اند. در حالی که کشورهای دیگر مانند انگلستان تمرکز دیپلماسی عمومی خود را به سمت ارتقای تجارت تغییر داده اند، آلمان سرمایه گذاری قابل توجهی در این سازمان ها را برای تقویت روابط و تبادل فرهنگی حفظ کرده است<ref>Pamment, J., Fjällhed, A., & Smedberg, M. (2023). The ‘logics’ of public diplomacy: In search of what unites a multidisciplinary research field. ''The Hague Journal of Diplomacy'', 18(1)، 1–25. </ref>. این واسطه ها ضمن دریافت بودجه دولتی با درجه ای از استقلال عمل می کنند و به آنها اجازه می دهد ضمن پیشبرد منافع آلمان، اعتبار خود را در بین مخاطبان بین المللی حفظ کنند. | |||
در میان این سازمان های میانجی، بنیادهای سیاسی نقش ویژه ای ایفا می کنند. بنیاد فردریش ابرت (FES) نمونه ای از این رویکرد به عنوان یک سازمان غیردولتی است که برای انجام مأموریت های همسو با اهداف سیاست خارجی آلمان از دولت حمایت مالی دریافت می کند. FES در کشورهای متعددی از جمله ویتنام فعالیت می کند و ارزش های دموکراتیک را ترویج می کند و نفوذ آلمان را از طریق تعامل فرهنگی و سیاسی ایجاد می کند. فراتر از نهادهای غیرنظامی، نیروهای مسلح آلمان (بوندسوهر) به عنوان یک بازیگر مهم در دیپلماسی عمومی آلمان نیز عمل می کنند. ارتش دهه هاست که دیپلماسی عمومی را در وضعیت عملیاتی خود تمرین می کند و نشان دهنده بعد منحصر به فردی از نمایش قدرت نرم آلمان است که مکمل تلاش های دیپلماتیک غیرنظامی آن است<ref>Swistek, G. (2013). The nexus between public diplomacy and military diplomacy in foreign affairs and defense policy. ''Defense & Security Analysis'', 29(4)، 321–335.</ref>. | |||
==== 1. وزارت امور خارجه آلمان ==== | |||
وزارت امور خارجه آلمان (Auswärtiges Amt)[1]، مسئولیت کلی هماهنگی و تعیین راهبرد دیپلماسی عمومی آلمان را بر عهده دارد و از طریق سفارتخانهها و کنسولگریهای خود در سراسر جهان، برنامههای مختلفی را اجرا میکند. | |||
==== 2. مؤسسه گوته ==== | |||
مؤسسه گوته (Goethe-Institut)[2]، مهمترین نهاد فرهنگی آلمان که با داشتن شبکهای گسترده از مراکز در کشورهای مختلف، به ترویج زبان آلمانی، تبادلات فرهنگی و ارائه تصویری معاصر از آلمان میپردازد. | |||
==== 3. سازمان تبادل آکادمیک آلمان ==== | |||
سازمان تبادل آکادمیک آلمان (DAAD - Deutscher Akademischer Austauschdienst)[3]، نقش کلیدی در حمایت از تبادلات علمی و آموزشی بین آلمان و سایر کشورها ایفا میکند و بورسیههای تحصیلی و فرصتهای پژوهشی متنوعی را ارائه میدهد. | |||
==== 4. بنیاد الکساندر فون هومبولت ==== | |||
بنیاد الکساندر فون هومبولت (Alexander von Humboldt Stiftung)[4]، از پژوهشگران برجسته بینالمللی برای انجام تحقیقات در آلمان حمایت میکند و شبکهای جهانی از پژوهشگران ممتاز را ایجاد کرده است. | |||
==== 5. مؤسسه روابط خارجی ==== | |||
مؤسسه روابط خارجی (ifa - Institut für Auslandsbeziehungen)[5]، به تقویت تبادلات فرهنگی و هنری بین آلمان و سایر کشورها، حمایت از گفتوگوهای بینفرهنگی و ارائه اطلاعات در مورد سیاست فرهنگی خارجی آلمان میپردازد. | |||
==== 6. دویچه وله ==== | |||
دویچه وله (Deutsche Welle - DW)[6]، رسانه بینالمللی آلمان است که با تولید و انتشار محتوا به زبانهای مختلف، به ارائه دیدگاه آلمان در مورد مسائل جهانی و معرفی فرهنگ و جامعه این کشور میپردازد. | |||
==== 7. نهادهای سیاسی و بنیادهای وابسته به احزاب ==== | |||
این نهادها از طریق برگزاری سمینارها، کنفرانسها و برنامههای تبادل، به تعامل با نخبگان و فعالان سیاسی در کشورهای دیگر میپردازند. | |||
==== 8. سازمانهای غیردولتی (NGOs) ==== | |||
بسیاری از سازمانهای غیردولتی آلمانی در زمینههای مختلف حقوق بشر، توسعه پایدار، محیط زیست و غیره، در سطح بینالمللی فعال بوده و به پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی آلمان کمک میکنند. | |||
==== 9. بخش خصوصی ==== | |||
شرکتهای آلمانی با فعالیتهای بینالمللی خود، از طریق معرفی محصولات و خدمات با کیفیت و رعایت استانداردهای اخلاقی، میتوانند به تقویت تصویر مثبت از آلمان کمک کنند. | |||
=== ابزار و رویکردهای دیپلماسی عمومی آلمان === | |||
جعبه ابزار دیپلماسی عمومی آلمان به طور قابل توجهی برای جبران محدودیت های تاریخی این کشور در منابع سنتی قدرت سخت تکامل یافته است. آلمان به عنوان کشوری که به دنبال بازسازی جایگاه بین المللی خود پس از جنگ جهانی دوم است، رویکردهای پیچیده ای را در دیپلماسی عمومی ایجاد کرده است که به آن اجازه می دهد از طریق مکانیسم های قدرت نرم نفوذ خود را اعمال کند<ref name=":4" />. این سازگاری استراتژیک، دیپلماسی عمومی را به عنوان سنگ بنای استراتژی تعامل بین المللی آلمان قرار داده است. | |||
یکی از ویژگی های بارز دیپلماسی عمومی آلمان، پذیرش بازیگران غیردولتی به عنوان شرکای اساسی در شکل دادن به تصویر بین المللی کشور است. شرکت ها، سازمان های مدنی، هنرمندان، نویسندگان و سایر افراد برجسته اغلب در تلاش های برندسازی ملی آلمان مشارکت می کنند که اغلب با اثربخشی بیشتری نسبت به ابتکارات رسمی دولت است<ref>Allen, J. K. (2016). Sexy Danes, tipsy Germans: The use of positive cultural stereotypes in nation branding efforts. ''Journal of Cultural Marketing'', 2(1)، 45–58.</ref>. این رویکرد چند وجهی به آلمان اجازه می دهد تا ضمن حفظ اعتبار در بین مخاطبان بین المللی، از طریق کانال های مختلف نفوذ خود را نشان دهد. دیپلماسی عمومی آلمان در امتداد چندین بردار کلیدی همکاری دوجانبه، به ویژه در روابط خود با ایالات متحده عمل می کند. اینها شامل تبادل فرهنگی، همکاری علمی و آموزشی، ترویج ارزش های فراآتلانتیک و مشارکت اقتصادی است. این رویکرد جامع تضمین می کند که آلمان می تواند با بخش های مختلف جوامع خارجی تعامل داشته باشد و در عین حال منافع خود را در حوزه های مختلف پیش ببرد. بُعد دیجیتال هم یک فرصت و هم یک چالش برای دیپلماسی عمومی آلمان است. در حالی که موسسات آلمانی حضور آنلاین قابل توجهی ایجاد کرده اند، تلاش های دیپلماسی دیجیتال آنها اغلب بیشتر بر ایجاد نمایندگی نهادی متمرکز است تا تعامل معنادار مخاطبان<ref name=":5" />. این امر نشان می دهد که با ادامه تکامل ارتباطات جهانی، فضایی برای رشد در قابلیت های دیپلماسی دیجیتال آلمان وجود دارد. | |||
شایان ذکر است که دیپلماسی عمومی آلمان منحصرا بر استراتژی های جذب متمرکز نیست. در برخی زمینه ها، مانند مهاجرت و سیاست پناهندگی، آلمان آنچه را که محققان آن را «بعد منفی» دیپلماسی عمومی توصیف می کنند، به کار گرفته است - روایت هایی با هدف بازدارندگی مهاجران بالقوه به جای جذب آنها<ref>Limani, B., & Limani, E. (2022). “Let us talk”: Incorporating the Coordinated Management of Meaning’s communication perspective as part of public diplomacy efforts. ''Humanities and Social Sciences Communications'', 9(1)، Article 45. </ref>. این نشان دهنده تطبیق پذیری جعبه ابزار دیپلماسی عمومی آلمان است که می تواند برای خدمت به اهداف مختلف سیاسی فراتر از بهبود تصویر ساده تطبیق داده شود. رویکرد دیپلماسی عمومی آلمان با ثبات، هماهنگی و شفافیت در سراسر شبکه نهادی آن مشخص می شود<ref name=":5" />. این ویژگی ها به آلمان کمک کرده است تا تصویر بین المللی مثبتی بسازد و در مناطقی که در غیر این صورت ممکن است به دلیل منابع محدود قدرت سخت خود محدود شود، نفوذ ایجاد کند. | |||
=== مطالعات موردی === | |||
==== جام جهانی فوتبال 2006 ==== | |||
جام جهانی فوتبال 2006 | |||
آلمان با موفقیت از جام جهانی فوتبال 2006 به عنوان یک پلت فرم دیپلماسی عمومی برای تغییر درک بین المللی از این کشور استفاده کرد. این رویداد فرصتی را برای مقابله با کلیشه های غیرمشتاق با معرفی آلمان به عنوان کشوری خوش برخورد و مهمان نواز فراهم کرد. آلمان از طریق کمپین های تبلیغاتی موثر متعدد در طول مسابقات، تصاویر مثبتی را هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی ایجاد کرد که رضایت داخلی گسترده ای را از نمایندگی بین المللی این کشور ایجاد کرد (جیمز، 2021) | آلمان با موفقیت از جام جهانی فوتبال 2006 به عنوان یک پلت فرم دیپلماسی عمومی برای تغییر درک بین المللی از این کشور استفاده کرد. این رویداد فرصتی را برای مقابله با کلیشه های غیرمشتاق با معرفی آلمان به عنوان کشوری خوش برخورد و مهمان نواز فراهم کرد. آلمان از طریق کمپین های تبلیغاتی موثر متعدد در طول مسابقات، تصاویر مثبتی را هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی ایجاد کرد که رضایت داخلی گسترده ای را از نمایندگی بین المللی این کشور ایجاد کرد (جیمز، 2021) | ||
==== دیپلماسی عمومی در آسیای مرکزی: مورد قرقیزستان ==== | |||
تلاش های دیپلماسی عمومی آلمان در آسیای مرکزی، به ویژه در قرقیزستان، رویکرد خود را در مناطقی که با قدرت های دیگری مانند روسیه رقابت می کند، به نمایش می گذارد. وضعیت چالش برانگیز اقتصادی و اجتماعی-سیاسی قرقیزستان محیطی را ایجاد کرده است که پذیرای برنامه های تأمین مالی خارجی است و آن را به یک مطالعه موردی منحصر به فرد برای تحقیقات دیپلماسی عمومی تبدیل کرده است. بنیادهای سیاسی آلمان بازیگران فراملی کلیدی را در این زمینه نمایندگی می کنند و ابتکارات قدرت نرم را اجرا می کنند که در تضاد با سازمان های تحت حمایت روسیه است که در همان فضا فعالیت می کنند. این مطالعه موردی بینش های ارزشمندی را در مورد ماهیت و ماهیت سیاست های قدرت نرم آلمان در آسیای مرکزی و فراتر از آن ارائه می دهد<ref>Pierobon, C., & Sharshenova, A. (2023). German and Russian public diplomacy efforts in Kyrgyzstan: A comparative study of norm entrepreneurship. ''European Studies'', 15(2)، 200–215.</ref>. | |||
=== رویکردهای در حال تکامل در دوره های زمانی مختلف === | |||
دیپلماسی عمومی آلمان به طور قابل توجهی در دوره های تاریخی متمایز تکامل یافته است. یک تحلیل مزمن از دیپلماسی عمومی آلمان نشان می دهد که چگونه استراتژی های آن با شرایط سیاسی در حال تغییر، به ویژه در سه دوره حساس: 1949-1990 (دوران جنگ سرد)، 1990-2001 (پس از اتحاد مجدد) و 2001 تا کنون، سازگار شده است. این انتقال ها، که اغلب با تغییر در مدیریت و تغییر پویایی بین المللی مشخص می شود، اهمیت قابل توجه رهبری فردی را در شکل دادن به رویکردهای دیپلماسی عمومی برجسته می کند<ref>Ohnesorge, H. W. (2021). The method of comparative-historical analysis: A tailor-made approach to public diplomacy research. ''Place Branding and Public Diplomacy'', 17(4)، 325–337. </ref>. | |||
رویکردهای در حال تکامل در دوره های زمانی مختلف | |||
دیپلماسی عمومی آلمان به طور قابل توجهی در دوره های تاریخی متمایز تکامل یافته است. یک تحلیل مزمن از دیپلماسی عمومی آلمان نشان می دهد که چگونه استراتژی های آن با شرایط سیاسی در حال تغییر، به ویژه در سه دوره حساس: 1949-1990 (دوران جنگ سرد)، 1990-2001 (پس از اتحاد مجدد) و 2001 تا کنون، سازگار شده است. این انتقال ها، که اغلب با تغییر در مدیریت و تغییر پویایی بین المللی مشخص می شود، اهمیت قابل توجه رهبری فردی را در شکل دادن به رویکردهای دیپلماسی عمومی برجسته می کند | |||
== نیز نگاه کنید به == | |||
[[دیپلماسی عمومی ترکیه]]؛ [[دیپلماسی عمومی فرانسه]]؛ [[دیپلماسی عمومی چین]]؛ [[دیپلماسی عمومی بریتانیا]]؛ [[دیپلماسی عمومی قطر]]؛ [[دیپلماسی عمومی عربستان سعودی]]؛ [[دیپلماسی عمومی امارات متحده عربی]]؛ [[دیپلماسی عمومی هند]]؛ [[دیپلماسی عمومی آذربایجان]]؛ [[دیپلماسی عمومی عمان]]؛ [[دیپلماسی عمومی پاکستان]] | |||
== پاورقی == | |||
<small>[1]. وبسایت رسمی وزارت امور خارجه آلمان، منبع اصلی اطلاعات در مورد سیاست خارجی و فعالیتهای دیپلماسی عمومی این کشور است. بخشهای مربوط به سیاست فرهنگی و آموزشی خارجی (Auswärtige Kultur- und Bildungspolitik) و ارتباطات خارجی (Externe Kommunikation) حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند. آدرس وب سایت وزارت امور خارجه: www.auswaertiges-amt.de</small> | |||
<small>[2]. وبسایت مؤسسه گوته، به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی آلمان در سطح بینالمللی، اطلاعات جامعی در مورد فعالیتها، برنامهها و اهداف این مؤسسه در زمینه ترویج زبان و فرهنگ آلمانی ارائه میدهد. آدرس وب سایت موسسه گوته: www.goethe.de</small> | |||
<small>[3]. وبسایت DAAD، منبع اصلی اطلاعات در مورد بورسیههای تحصیلی، فرصتهای پژوهشی و برنامههای تبادل علمی بین آلمان و سایر کشورها است. آدرس وب سایت سازمان تبادل آکادمیک آلمان: www.daad.de</small> | |||
<small>[4]. وبسایت این بنیاد، اطلاعات مربوط به برنامههای حمایتی از پژوهشگران بینالمللی و شبکه پژوهشگران ممتاز را ارائه میدهد. آدرس وب سایت بنیاد الکساندر فون هومبولت: www.humboldt-foundation.de</small> | |||
5. | <small>[5]. وبسایت ifa، اطلاعات مربوط به فعالیتهای این مؤسسه در زمینه تبادلات فرهنگی، گفتوگوهای بینفرهنگی و سیاست فرهنگی خارجی آلمان را شامل میشود. آدرس وب سایت موسسه روابط خارجی: www.ifa.de</small> | ||
<small>[6].وبسایت دویچه وله، به عنوان رسانه بینالمللی آلمان، آرشیو کاملی از اخبار، گزارشها و برنامههای تولید شده توسط این رسانه را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. آدرس وب سایت دویچه وله: www.dw.com</small> | |||
== کتابشناسی == | |||
<references /> | |||
== نویسنده مقاله == | |||
[[محمد حسین شعاعی]] | |||
[[رده:سیاست خارجی و کنشگری فراملی در حوزه فرهنگی(دیپلماسی فرهنگی و عمومی)]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۰۳
دیپلماسی عمومی رویکردی چند وجهی به روابط بین الملل است که تفاوت قابل توجهی با دیپلماسی سنتی دارد. در حالی که تلاش های دیپلماتیک متعارف در درجه اول بر تعاملات دولت با دولت متمرکز است، دیپلماسی عمومی فراتر از این چارچوب است تا مستقیما با جمعیت های خارجی، سازمان های غیردولتی و سایر بازیگران غیردولتی تعامل داشته باشد. این رویکرد به دنبال تأثیرگذاری بر نگرش های عمومی در سایر کشورها به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی و ارتقای تصویر مثبت از دولت است[۱][۲].
مفهوم سازی دیپلماسی عمومی در طول زمان تکامل یافته است. تعاریف معاصر تشخیص می دهند که دیپلماسی عمومی شامل "فرآیندی است که از طریق آن روابط مستقیم با مردم یک کشور برای پیشبرد منافع و گسترش ارزش های کسانی که نمایندگی می شوند" دنبال می شود[۳]. گرگوری این درک را با توصیف دیپلماسی عمومی به عنوان «ابزارهایی که توسط دولت ها، انجمن های دولت ها، و برخی از بازیگران فرعی و غیردولتی برای درک فرهنگ ها، نگرش ها و رفتارها استفاده می شود، گسترش داد. ایجاد و مدیریت روابط؛ و بر افکار تأثیر بگذارند و اقدامات را برای پیشبرد منافع و ارزش های خود بسیج کنند"[۳].
اهمیت دیپلماسی عمومی در دهه های اخیر، به ویژه با شتاب جهانی شدن و توسعه اینترنت به عنوان بستری برای انتشار ایده ها، به طور قابل توجهی افزایش یافته است[۴]. در حالی که دیپلماسی عمومی سنتی به شدت به تبلیغات اطلاعاتی از طریق رادیو، تلویزیون و تولید فیلم متکی بود، فناوری های دیجیتال به طور قابل توجهی دامنه و قابلیت های خود را گسترش داده اند و راه های جدیدی برای تعامل بین رهبران جهان، سازمان های غیردولتی و افراد ایجاد کرده اند[۴][۵].
دیپلماسی عمومی به طور گسترده ای به عنوان ابزاری برای "قدرت نرم" شناخته می شود، مفهومی که توسط جوزف نای معرفی شده است و روند دستیابی به منافع استراتژیک را از طریق توسعه نگرش های مثبت در جوامع خارجی توصیف می کند[۶]. در این زمینه، دیپلماسی عمومی با افزایش جذابیت یک کشور از طریق زبان، فرهنگ و سبک زندگی، همکاری های اجتماعی-فرهنگی، حسن همجواری و امنیت را تقویت می کند[۶][۷]. علیرغم اهمیت روزافزون بازیگران غیردولتی در دیپلماسی عمومی، محققان به طور کلی اتفاق نظر دارند که دولت ها به عنوان آغازگر و مروج تلاش های دیپلماتیک عمومی ضروری هستند[۸].
ابزارهای اصلی دیپلماسی عمومی شامل تعیین دستور کار، همگام سازی پیام های اطلاعاتی توسط سازمان های دولتی، استفاده از کانال های ارتباطی مختلف و رویدادهای ویژه طراحی شده برای ایجاد اعتماد و روابط پایدار بین بازیگران بین المللی است[۹]. در قرن بیست و یکم، یک "دیپلماسی عمومی جدید" ظهور کرده است که توسط پیشرفت های تکنولوژیکی و اینترنت هدایت می شود. این رویکرد بر گفتگو، تبادل اطلاعات و تعامل قوی با رسانه ها و مردم خارجی تأکید دارد، نه ارائه اطلاعات یک طرفه که مشخصه شیوه های قبلی است[۱۰]. این تحولات نقش دیپلمات ها را تغییر داده است، که اکنون مسئولیت برقراری ارتباط مستقیم با شهروندان کشورهای خارجی، جلب توجه آنها و تأثیرگذاری بر نظرات سیاسی آنها برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی کشورشان را بر عهده دارند.
سیر تحول دیپلماسی عمومی آلمان
دیپلماسی عمومی آلمان ریشه های تاریخی عمیقی دارد که به بیش از 150 سال پیش باز می گردد زیرا این کشور رویکرد خود را برای ایجاد پتانسیل قدرت نرم توسعه داده و اصلاح کرده است[۱۱]. حتی در دوران قاجار، دولت آلمان قدرت دیپلماسی فرهنگی را به رسمیت شناخت و در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، فعالیت های فرهنگی مداوم و گسترده ای را به عنوان راهی برای هدایت ساختار بین المللی تحت سلطه روسیه و بریتانیا به رسمیت شناخت.
پیامدهای جنگ جهانی اول نقطه عطف مهمی در تکامل دیپلماسی عمومی آلمان بود. علیرغم نارضایتی تلخ بین آلمان و ایالات متحده در سال 1919، آلمان وایمار موفق شد به سرعت بر انزوای پس از جنگ خود غلبه کند و تا سال 1929 یک مشارکت قوی فراآتلانتیک ایجاد کند[۱۲]. این بهبود دیپلماتیک قابل توجه در درجه اول از طریق ابتکارات فرهنگی به جای ابزارهای سنتی سیاست خارجی به دست آمد. آلمان وایمار یک کمپین دیپلماسی عمومی نوآورانه را دنبال کرد که به شدت از روابط فرهنگی با آمریکایی های آلمانی تبار، دانشگاه های ایالات متحده و گردشگران آمریکایی برای بازسازی اعتماد و ایجاد یک دوستی سودمند سیاسی استفاده می کرد[۱۳].
در ایالات متحده پس از جنگ، آلمان از این ابتکارات فرهنگی برای دنبال کردن چشم انداز خود از نظم بین المللی جدید و ایجاد روابط مطلوب فراآتلانتیک به عنوان بخشی از تلاش های گسترده تر خود برای بازنگری در معاهده ورسای استفاده کرد. پس از جنگ جهانی دوم، آلمان با چالش بزرگتری در بازسازی وجهه بین المللی خود مواجه شد. تجربه این کشور در توسعه قدرت نرم در میان کشورهای اتحادیه اروپا بی نظیر شد، عمدتا به این دلیل که آلمان مجبور شد شهرت بین المللی "از دست رفته" خود را پس از وحشت جنگ بازگرداند[۱۴].
ایجاد تصویری مثبت بدون استفاده از دیپلماسی فرهنگی در این شرایط تقریبا غیرممکن بود. علاوه بر این، برای مدت طولانی، آلمان غربی گزینه های دیپلماتیک محدودی داشت و در درجه اول به رویکردهای "قدرت هوشمند" متکی بود. در دهه های اخیر، آلمان به اصلاح استراتژی های دیپلماسی عمومی خود ادامه داده است. محققان آلمانی مانند گرهارد ویتکامپر نقش ویژه ای را که آلمان در شکل گیری هویت اروپایی ایفا می کند، که به عنوان پایه ای برای اتحاد اتحادیه اروپا عمل می کند، برجسته کرده اند[۱۵].
با این حال، برای تحقق کامل این پتانسیل، به ویژه در کشورهای پس از فروپاشی شوروی، آلمان نیاز به توسعه یک "سیاست فرهنگی" جدید دارد که فراتر از ترویج زبان آلمانی یا حمایت از مشاغل آلمانی در خارج از کشور باشد. این رویکرد تکامل یافته شامل انتشار فعال تر ارزش های دموکراتیک با در نظر گرفتن تنوع سیستم های سیاسی و شرایط اجتماعی در جمهوری های شوروی سابق است. همانطور که کارل کایزر، محقق آلمانی اظهار داشت، چنین ترویج فعالی برای دموکراسی به ویژه برای آلمان سودمند خواهد بود[۱۵]. امروزه، دیپلماسی عمومی همچنان ابزار کلیدی در ایجاد پتانسیل "قدرت نرم" آلمان است که نشان دهنده اوج بیش از یک قرن تکامل و سازگاری دیپلماتیک است[۱۶].
اهداف و اصول کلیدی دیپلماسی عمومی آلمان
دیپلماسی عمومی آلمان بر مجموعه ای از اهداف و اصول کلیدی استوار است که عبارتند از:
- ارتقای تصویر مثبت از آلمان: تلاش برای معرفی آلمان به عنوان کشوری مدرن، پویا، صلحطلب، متعهد به ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشر، و دارای فرهنگی غنی و متنوع؛
- ایجاد درک متقابل: تسهیل گفتوگو و تبادل نظر با افکار عمومی خارجی به منظور کاهش سوءتفاهمها، مقابله با کلیشههای منفی و ایجاد شناخت عمیقتر از جامعه، فرهنگ و سیاستهای آلمان؛
- تقویت روابط دوجانبه و چندجانبه: استفاده از ابزارهای دیپلماسی عمومی برای تحکیم روابط با کشورهای دیگر، سازمانهای بینالمللی و نهادهای مدنی در سراسر جهان؛
- پیشبرد منافع ملی آلمان: حمایت از اهداف سیاست خارجی آلمان در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی از طریق نفوذ بر افکار عمومی خارجی؛
- ترویج زبان و فرهنگ آلمانی: حمایت از آموزش زبان آلمانی در خارج از کشور و معرفی دستاوردهای فرهنگی و هنری آلمان به مخاطبان بینالمللی؛
- حمایت از تبادلات علمی و آموزشی: تسهیل تبادل دانشجو، پژوهشگر و استاد بین آلمان و سایر کشورها به منظور تقویت همکاریهای علمی و آموزشی؛
- ارائه اطلاعات دقیق و شفاف: مقابله با اطلاعات نادرست و تبلیغات منفی از طریق ارائه اطلاعات موثق و دسترسیپذیر در مورد آلمان و سیاستهای آن.
اصول راهنمای دیپلماسی عمومی آلمان عبارتند از:
- گفتوگو و تعامل دوسویه: تأکید بر ایجاد ارتباطات تعاملی و شنیدن دیدگاههای مخاطبان خارجی؛
- شفافیت و صداقت: ارائه اطلاعات به صورت روشن، صادقانه و قابل اعتماد؛
- تنوع و شمول: توجه به تنوع فرهنگی و اجتماعی مخاطبان و تلاش برای برقراری ارتباط با گروههای مختلف؛
- پایدار و بلندمدت: رویکردی مستمر و برنامهریزی شده برای دستیابی به اهداف بلندمدت؛
- همکاری و مشارکت: تعامل نزدیک با نهادهای دولتی و غیردولتی فعال در حوزه روابط بینالملل.
بازیگران و نهادهای دیپلماسی عمومی آلمان
دستگاه دیپلماسی عمومی آلمان با شبکه ای هماهنگ از نهادها که تحت هدایت استراتژیک وزارت امور خارجه فدرال آلمان فعالیت می کنند، که به عنوان مرجع اصلی دولتی نظارت بر تلاش های دیپلماسی عمومی این کشور عمل می کند، مشخص می شود[۱۷]. این چارچوب نهادی نشان دهنده تعهد آلمان به یک رویکرد جامع است که به ابعاد مختلف تعامل بین المللی می پردازد. در هسته استراتژی دیپلماسی عمومی آلمان، سازمان های واسطه ای قرار دارند که برای دهه ها یکی از ویژگی های بارز دیپلماسی فرهنگی آلمان بوده اند. در حالی که کشورهای دیگر مانند انگلستان تمرکز دیپلماسی عمومی خود را به سمت ارتقای تجارت تغییر داده اند، آلمان سرمایه گذاری قابل توجهی در این سازمان ها را برای تقویت روابط و تبادل فرهنگی حفظ کرده است[۱۸]. این واسطه ها ضمن دریافت بودجه دولتی با درجه ای از استقلال عمل می کنند و به آنها اجازه می دهد ضمن پیشبرد منافع آلمان، اعتبار خود را در بین مخاطبان بین المللی حفظ کنند.
در میان این سازمان های میانجی، بنیادهای سیاسی نقش ویژه ای ایفا می کنند. بنیاد فردریش ابرت (FES) نمونه ای از این رویکرد به عنوان یک سازمان غیردولتی است که برای انجام مأموریت های همسو با اهداف سیاست خارجی آلمان از دولت حمایت مالی دریافت می کند. FES در کشورهای متعددی از جمله ویتنام فعالیت می کند و ارزش های دموکراتیک را ترویج می کند و نفوذ آلمان را از طریق تعامل فرهنگی و سیاسی ایجاد می کند. فراتر از نهادهای غیرنظامی، نیروهای مسلح آلمان (بوندسوهر) به عنوان یک بازیگر مهم در دیپلماسی عمومی آلمان نیز عمل می کنند. ارتش دهه هاست که دیپلماسی عمومی را در وضعیت عملیاتی خود تمرین می کند و نشان دهنده بعد منحصر به فردی از نمایش قدرت نرم آلمان است که مکمل تلاش های دیپلماتیک غیرنظامی آن است[۱۹].
1. وزارت امور خارجه آلمان
وزارت امور خارجه آلمان (Auswärtiges Amt)[1]، مسئولیت کلی هماهنگی و تعیین راهبرد دیپلماسی عمومی آلمان را بر عهده دارد و از طریق سفارتخانهها و کنسولگریهای خود در سراسر جهان، برنامههای مختلفی را اجرا میکند.
2. مؤسسه گوته
مؤسسه گوته (Goethe-Institut)[2]، مهمترین نهاد فرهنگی آلمان که با داشتن شبکهای گسترده از مراکز در کشورهای مختلف، به ترویج زبان آلمانی، تبادلات فرهنگی و ارائه تصویری معاصر از آلمان میپردازد.
3. سازمان تبادل آکادمیک آلمان
سازمان تبادل آکادمیک آلمان (DAAD - Deutscher Akademischer Austauschdienst)[3]، نقش کلیدی در حمایت از تبادلات علمی و آموزشی بین آلمان و سایر کشورها ایفا میکند و بورسیههای تحصیلی و فرصتهای پژوهشی متنوعی را ارائه میدهد.
4. بنیاد الکساندر فون هومبولت
بنیاد الکساندر فون هومبولت (Alexander von Humboldt Stiftung)[4]، از پژوهشگران برجسته بینالمللی برای انجام تحقیقات در آلمان حمایت میکند و شبکهای جهانی از پژوهشگران ممتاز را ایجاد کرده است.
5. مؤسسه روابط خارجی
مؤسسه روابط خارجی (ifa - Institut für Auslandsbeziehungen)[5]، به تقویت تبادلات فرهنگی و هنری بین آلمان و سایر کشورها، حمایت از گفتوگوهای بینفرهنگی و ارائه اطلاعات در مورد سیاست فرهنگی خارجی آلمان میپردازد.
6. دویچه وله
دویچه وله (Deutsche Welle - DW)[6]، رسانه بینالمللی آلمان است که با تولید و انتشار محتوا به زبانهای مختلف، به ارائه دیدگاه آلمان در مورد مسائل جهانی و معرفی فرهنگ و جامعه این کشور میپردازد.
7. نهادهای سیاسی و بنیادهای وابسته به احزاب
این نهادها از طریق برگزاری سمینارها، کنفرانسها و برنامههای تبادل، به تعامل با نخبگان و فعالان سیاسی در کشورهای دیگر میپردازند.
8. سازمانهای غیردولتی (NGOs)
بسیاری از سازمانهای غیردولتی آلمانی در زمینههای مختلف حقوق بشر، توسعه پایدار، محیط زیست و غیره، در سطح بینالمللی فعال بوده و به پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی آلمان کمک میکنند.
9. بخش خصوصی
شرکتهای آلمانی با فعالیتهای بینالمللی خود، از طریق معرفی محصولات و خدمات با کیفیت و رعایت استانداردهای اخلاقی، میتوانند به تقویت تصویر مثبت از آلمان کمک کنند.
ابزار و رویکردهای دیپلماسی عمومی آلمان
جعبه ابزار دیپلماسی عمومی آلمان به طور قابل توجهی برای جبران محدودیت های تاریخی این کشور در منابع سنتی قدرت سخت تکامل یافته است. آلمان به عنوان کشوری که به دنبال بازسازی جایگاه بین المللی خود پس از جنگ جهانی دوم است، رویکردهای پیچیده ای را در دیپلماسی عمومی ایجاد کرده است که به آن اجازه می دهد از طریق مکانیسم های قدرت نرم نفوذ خود را اعمال کند[۱۶]. این سازگاری استراتژیک، دیپلماسی عمومی را به عنوان سنگ بنای استراتژی تعامل بین المللی آلمان قرار داده است.
یکی از ویژگی های بارز دیپلماسی عمومی آلمان، پذیرش بازیگران غیردولتی به عنوان شرکای اساسی در شکل دادن به تصویر بین المللی کشور است. شرکت ها، سازمان های مدنی، هنرمندان، نویسندگان و سایر افراد برجسته اغلب در تلاش های برندسازی ملی آلمان مشارکت می کنند که اغلب با اثربخشی بیشتری نسبت به ابتکارات رسمی دولت است[۲۰]. این رویکرد چند وجهی به آلمان اجازه می دهد تا ضمن حفظ اعتبار در بین مخاطبان بین المللی، از طریق کانال های مختلف نفوذ خود را نشان دهد. دیپلماسی عمومی آلمان در امتداد چندین بردار کلیدی همکاری دوجانبه، به ویژه در روابط خود با ایالات متحده عمل می کند. اینها شامل تبادل فرهنگی، همکاری علمی و آموزشی، ترویج ارزش های فراآتلانتیک و مشارکت اقتصادی است. این رویکرد جامع تضمین می کند که آلمان می تواند با بخش های مختلف جوامع خارجی تعامل داشته باشد و در عین حال منافع خود را در حوزه های مختلف پیش ببرد. بُعد دیجیتال هم یک فرصت و هم یک چالش برای دیپلماسی عمومی آلمان است. در حالی که موسسات آلمانی حضور آنلاین قابل توجهی ایجاد کرده اند، تلاش های دیپلماسی دیجیتال آنها اغلب بیشتر بر ایجاد نمایندگی نهادی متمرکز است تا تعامل معنادار مخاطبان[۱۷]. این امر نشان می دهد که با ادامه تکامل ارتباطات جهانی، فضایی برای رشد در قابلیت های دیپلماسی دیجیتال آلمان وجود دارد.
شایان ذکر است که دیپلماسی عمومی آلمان منحصرا بر استراتژی های جذب متمرکز نیست. در برخی زمینه ها، مانند مهاجرت و سیاست پناهندگی، آلمان آنچه را که محققان آن را «بعد منفی» دیپلماسی عمومی توصیف می کنند، به کار گرفته است - روایت هایی با هدف بازدارندگی مهاجران بالقوه به جای جذب آنها[۲۱]. این نشان دهنده تطبیق پذیری جعبه ابزار دیپلماسی عمومی آلمان است که می تواند برای خدمت به اهداف مختلف سیاسی فراتر از بهبود تصویر ساده تطبیق داده شود. رویکرد دیپلماسی عمومی آلمان با ثبات، هماهنگی و شفافیت در سراسر شبکه نهادی آن مشخص می شود[۱۷]. این ویژگی ها به آلمان کمک کرده است تا تصویر بین المللی مثبتی بسازد و در مناطقی که در غیر این صورت ممکن است به دلیل منابع محدود قدرت سخت خود محدود شود، نفوذ ایجاد کند.
مطالعات موردی
جام جهانی فوتبال 2006
آلمان با موفقیت از جام جهانی فوتبال 2006 به عنوان یک پلت فرم دیپلماسی عمومی برای تغییر درک بین المللی از این کشور استفاده کرد. این رویداد فرصتی را برای مقابله با کلیشه های غیرمشتاق با معرفی آلمان به عنوان کشوری خوش برخورد و مهمان نواز فراهم کرد. آلمان از طریق کمپین های تبلیغاتی موثر متعدد در طول مسابقات، تصاویر مثبتی را هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی ایجاد کرد که رضایت داخلی گسترده ای را از نمایندگی بین المللی این کشور ایجاد کرد (جیمز، 2021)
دیپلماسی عمومی در آسیای مرکزی: مورد قرقیزستان
تلاش های دیپلماسی عمومی آلمان در آسیای مرکزی، به ویژه در قرقیزستان، رویکرد خود را در مناطقی که با قدرت های دیگری مانند روسیه رقابت می کند، به نمایش می گذارد. وضعیت چالش برانگیز اقتصادی و اجتماعی-سیاسی قرقیزستان محیطی را ایجاد کرده است که پذیرای برنامه های تأمین مالی خارجی است و آن را به یک مطالعه موردی منحصر به فرد برای تحقیقات دیپلماسی عمومی تبدیل کرده است. بنیادهای سیاسی آلمان بازیگران فراملی کلیدی را در این زمینه نمایندگی می کنند و ابتکارات قدرت نرم را اجرا می کنند که در تضاد با سازمان های تحت حمایت روسیه است که در همان فضا فعالیت می کنند. این مطالعه موردی بینش های ارزشمندی را در مورد ماهیت و ماهیت سیاست های قدرت نرم آلمان در آسیای مرکزی و فراتر از آن ارائه می دهد[۲۲].
رویکردهای در حال تکامل در دوره های زمانی مختلف
دیپلماسی عمومی آلمان به طور قابل توجهی در دوره های تاریخی متمایز تکامل یافته است. یک تحلیل مزمن از دیپلماسی عمومی آلمان نشان می دهد که چگونه استراتژی های آن با شرایط سیاسی در حال تغییر، به ویژه در سه دوره حساس: 1949-1990 (دوران جنگ سرد)، 1990-2001 (پس از اتحاد مجدد) و 2001 تا کنون، سازگار شده است. این انتقال ها، که اغلب با تغییر در مدیریت و تغییر پویایی بین المللی مشخص می شود، اهمیت قابل توجه رهبری فردی را در شکل دادن به رویکردهای دیپلماسی عمومی برجسته می کند[۲۳].
نیز نگاه کنید به
دیپلماسی عمومی ترکیه؛ دیپلماسی عمومی فرانسه؛ دیپلماسی عمومی چین؛ دیپلماسی عمومی بریتانیا؛ دیپلماسی عمومی قطر؛ دیپلماسی عمومی عربستان سعودی؛ دیپلماسی عمومی امارات متحده عربی؛ دیپلماسی عمومی هند؛ دیپلماسی عمومی آذربایجان؛ دیپلماسی عمومی عمان؛ دیپلماسی عمومی پاکستان
پاورقی
[1]. وبسایت رسمی وزارت امور خارجه آلمان، منبع اصلی اطلاعات در مورد سیاست خارجی و فعالیتهای دیپلماسی عمومی این کشور است. بخشهای مربوط به سیاست فرهنگی و آموزشی خارجی (Auswärtige Kultur- und Bildungspolitik) و ارتباطات خارجی (Externe Kommunikation) حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند. آدرس وب سایت وزارت امور خارجه: www.auswaertiges-amt.de
[2]. وبسایت مؤسسه گوته، به عنوان مهمترین نهاد فرهنگی آلمان در سطح بینالمللی، اطلاعات جامعی در مورد فعالیتها، برنامهها و اهداف این مؤسسه در زمینه ترویج زبان و فرهنگ آلمانی ارائه میدهد. آدرس وب سایت موسسه گوته: www.goethe.de
[3]. وبسایت DAAD، منبع اصلی اطلاعات در مورد بورسیههای تحصیلی، فرصتهای پژوهشی و برنامههای تبادل علمی بین آلمان و سایر کشورها است. آدرس وب سایت سازمان تبادل آکادمیک آلمان: www.daad.de
[4]. وبسایت این بنیاد، اطلاعات مربوط به برنامههای حمایتی از پژوهشگران بینالمللی و شبکه پژوهشگران ممتاز را ارائه میدهد. آدرس وب سایت بنیاد الکساندر فون هومبولت: www.humboldt-foundation.de
[5]. وبسایت ifa، اطلاعات مربوط به فعالیتهای این مؤسسه در زمینه تبادلات فرهنگی، گفتوگوهای بینفرهنگی و سیاست فرهنگی خارجی آلمان را شامل میشود. آدرس وب سایت موسسه روابط خارجی: www.ifa.de
[6].وبسایت دویچه وله، به عنوان رسانه بینالمللی آلمان، آرشیو کاملی از اخبار، گزارشها و برنامههای تولید شده توسط این رسانه را در اختیار مخاطبان قرار میدهد. آدرس وب سایت دویچه وله: www.dw.com
کتابشناسی
- ↑ Brovina, N. (2018). Developments and theoretical approaches on public diplomacy. The International Journal of Applied Language Studies and Culture, 1(1)، 1–12.
- ↑ Daimah, D. (2022). Public diplomacy as an instrument foreign policy. Proceedings of the International Conference on Service Science, 1(1)، 123–135.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ Fitzpatrick, K. (2017). Public diplomacy in the public interest. Journal of International Communication,23(2)، 1–18.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ Reshetnikova, L. G. (2018). E-diplomacy as instrument for establishment of interethnic relations. Journal of Digital Governance, 4(1)،12–25.
- ↑ Pike, S., & Kinsey, D. F. (2021). Diplomatic identity and communication: Using Q methodology to assess subjective perceptions of diplomatic practitioners. Place Branding and Public Diplomacy, 17(3)، 275–290
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ Tolstoguzov, O., & Pitukhina, M. (2020). Public diplomacy in cross-border cooperation. The Heritage, 3(2)، 99–112.
- ↑ Zamanli, E. (2022). Intensification cycle in digital diplomacy. KnE Social Sciences, 7(1)، 1–15.
- ↑ Wei, C. (2020). Public diplomacy: Functions, functional boundaries and measurement methods. The Heritage, 5(2)، 33–47.
- ↑ Khorishko, L., & Kovpak, V. (2021). Public diplomacy as a tool for the formation of the political brand of Germany. Reality of Politics, 14(1)، 88–102.
- ↑ Pike, S., & Kinsey, D. F. (2021). Diplomatic identity and communication: Using Q methodology to assess subjective perceptions of diplomatic practitioners. Place Branding and Public Diplomacy, 17(3)، 275–290.
- ↑ Naumov, A. (2021). Soft power and public diplomacy of Germany: Past and present. Genesis: исторические исследования [Genesis: Historical Research], 8(2)، 77–94.
- ↑ Piller, E. (2021). Selling Weimar: German public diplomacy and the United States, 1918–1933. Cambridge University Press.
- ↑ Piller, E. (2021). The transatlantic dynamics of European cultural diplomacy: Germany, France and the battle for US affections in the 1920s. Contemporary European History, 30(4)، 567–583.
- ↑ Megem, M., Maksimov, I., & Gritsaenko, P. (2016). Key actors of German soft power in the Baltics. Baltic Studies Quarterly,10(4)، 55–70.
- ↑ ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ Froltsov, V. (2005). The post-Soviet puzzle and Western democracies. East European Politics, 21(3)، 67–82.
- ↑ ۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Naumov, A. (2021). Soft power and public diplomacy of Germany: Past and present. Genesis: исторические исследования [Genesis: Historical Research], 8(2)، 77–94.
- ↑ ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ ۱۷٫۲ Kuzina, O. (2023). Modern public diplomacy of Germany in the USA. Vestnik of Saint Petersburg University. International Relations, 16(2)، 110–125.
- ↑ Pamment, J., Fjällhed, A., & Smedberg, M. (2023). The ‘logics’ of public diplomacy: In search of what unites a multidisciplinary research field. The Hague Journal of Diplomacy, 18(1)، 1–25.
- ↑ Swistek, G. (2013). The nexus between public diplomacy and military diplomacy in foreign affairs and defense policy. Defense & Security Analysis, 29(4)، 321–335.
- ↑ Allen, J. K. (2016). Sexy Danes, tipsy Germans: The use of positive cultural stereotypes in nation branding efforts. Journal of Cultural Marketing, 2(1)، 45–58.
- ↑ Limani, B., & Limani, E. (2022). “Let us talk”: Incorporating the Coordinated Management of Meaning’s communication perspective as part of public diplomacy efforts. Humanities and Social Sciences Communications, 9(1)، Article 45.
- ↑ Pierobon, C., & Sharshenova, A. (2023). German and Russian public diplomacy efforts in Kyrgyzstan: A comparative study of norm entrepreneurship. European Studies, 15(2)، 200–215.
- ↑ Ohnesorge, H. W. (2021). The method of comparative-historical analysis: A tailor-made approach to public diplomacy research. Place Branding and Public Diplomacy, 17(4)، 325–337.