طریقت های مهم مصر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
برخی از طریقتهای مهم مصر عبارتند از: | برخی از طریقتهای مهم مصر عبارتند از: | ||
=== | |||
=== [[طریقت الاحمدیة مصر|الاحمدیة (یا بدویه)]] === | |||
[[پرونده:احمد البدوی.png|بندانگشتی|مسجد احمد البدوی]]منسوب به سید احمد البدوی (د 675 ه) که نسب به امام علی (ع) میبرد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به مصر رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس مملوکی در مصر گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بیبند و باری و اعمال خلاف از جمله میگساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامهی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار میرود. از علائم مشخصهی آنان، استفاده از پرچم و عمامهی قرمز است. سلسلههای متعددی از این طریقت منشعب شدهاند که البیومیه و الشناویه از جملهی آنان است. | [[پرونده:احمد البدوی.png|بندانگشتی|مسجد احمد البدوی]]منسوب به سید احمد البدوی (د 675 ه) که نسب به امام علی (ع) میبرد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به مصر رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس مملوکی در مصر گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بیبند و باری و اعمال خلاف از جمله میگساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامهی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار میرود. از علائم مشخصهی آنان، استفاده از پرچم و عمامهی قرمز است. سلسلههای متعددی از این طریقت منشعب شدهاند که البیومیه و الشناویه از جملهی آنان است. | ||
=== | |||
=== [[طریقت الخلوتیة مصر|الخلوتیة]] === | |||
منسوب به شیخ محمد الخلوتی (د 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به مصر مهاجرت کردند. این طریقت در مصر شکوفا شد و شاخههای متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیهاند. | منسوب به شیخ محمد الخلوتی (د 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به مصر مهاجرت کردند. این طریقت در مصر شکوفا شد و شاخههای متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیهاند. | ||
=== | |||
=== [[طریقت الدسوقیة مصر|الدسوقیة]] === | |||
[[پرونده:شیخ ابراهیم الدسوقی.png|بندانگشتی|شیخ ابراهیم الدسوقی]]منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی (د 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای مصر متولد شد. او شافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخههای متعددی از آن منشعب شدهاند که از جملهی آنها الشرنوبیه و الشهاویه و شاخهای دیگر از آن که به عنوان طریقتی مستقل در سالهای اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقتهای صوفی مصر است. شاخههای آن علاوه بر مصر در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گستردهاست. | [[پرونده:شیخ ابراهیم الدسوقی.png|بندانگشتی|شیخ ابراهیم الدسوقی]]منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی (د 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای مصر متولد شد. او شافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخههای متعددی از آن منشعب شدهاند که از جملهی آنها الشرنوبیه و الشهاویه و شاخهای دیگر از آن که به عنوان طریقتی مستقل در سالهای اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقتهای صوفی مصر است. شاخههای آن علاوه بر مصر در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گستردهاست. | ||
=== | |||
=== [[طریقت الرفاعیة مصر|الرفاعیة]] === | |||
منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی (د 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره میزیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به مصر مهاجرت و در [http://wiki.icro.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%B5%D8%B1 اسکندریه] سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در مصر گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشههای شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخههای قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخههای متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است. | منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی (د 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره میزیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به مصر مهاجرت و در [http://wiki.icro.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%B5%D8%B1 اسکندریه] سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در مصر گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشههای شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخههای قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخههای متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است. | ||
=== | |||
=== [[طریقت الشاذلیة مصر|الشاذلیة]] === | |||
[[پرونده:شیخ ابوالحسن الشاذلی.png|پیوند=http://wiki.icro.ir/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B4%DB%8C%D8%AE%20%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86%20%D8%A7%D9%84%D8%B4%D8%A7%D8%B0%D9%84%DB%8C.png|بندانگشتی|شیخ ابوالحسن الشاذلی]] | |||
منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایشهای صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به مصر و اقامت در [http://wiki.icro.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%B5%D8%B1 اسکندریه] شد. به تدریج حلقهای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاءاله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشهدارترین و پرشاخهترین طریقتهای صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی مصر داشته است. از جمله شاخههای این طریقت میتوان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخههای آن علاوه بر مصر، در شمال آفریقا نیز پراکندهاند.[[پرونده:السيد محمد ماضی ابو العزائم.png|بندانگشتی|السيد محمد ماضی ابو العزائم]] | منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایشهای صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به مصر و اقامت در [http://wiki.icro.ir/%D8%B4%D9%87%D8%B1%20%D8%A7%D8%B3%DA%A9%D9%86%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D9%85%D8%B5%D8%B1 اسکندریه] شد. به تدریج حلقهای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاءاله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشهدارترین و پرشاخهترین طریقتهای صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی مصر داشته است. از جمله شاخههای این طریقت میتوان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخههای آن علاوه بر مصر، در شمال آفریقا نیز پراکندهاند.[[پرونده:السيد محمد ماضی ابو العزائم.png|بندانگشتی|السيد محمد ماضی ابو العزائم]] | ||
=== | |||
=== [[طریقت العزمیة مصر|العزمیة]] === | |||
از طریقتهای نسبتا جدید در مصر است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت.<ref>صدر هاشمی، ص88</ref> این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگیهای قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است.<ref>حسن (2009)، ص415</ref> طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهرهگیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز، انتقاد از عقبماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید میورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات دربارهی تشیع پاسخ میدهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) از برنامههای سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگیهای طریقت عزمیه، نقد اندیشههای خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقتهای صوفیه است. این طریقت علاوه بر مصر، در سودان و لیبی هم پیروانی دارد. | از طریقتهای نسبتا جدید در مصر است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت.<ref>صدر هاشمی، ص88</ref> این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگیهای قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است.<ref>حسن (2009)، ص415</ref> طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهرهگیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز، انتقاد از عقبماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید میورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات دربارهی تشیع پاسخ میدهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) از برنامههای سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگیهای طریقت عزمیه، نقد اندیشههای خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقتهای صوفیه است. این طریقت علاوه بر مصر، در سودان و لیبی هم پیروانی دارد. | ||
=== | |||
=== [[طریقت العشیرة المحمدیة مصر|العشیرة المحمدیة]] === | |||
[[پرونده:شیخ محمد زکی ابراهیم.png|بندانگشتی|شیخ محمد زکی ابراهیم]]علیرغم آنکه از شاخههای شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریانهای صوفی مصر مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکلگیری این طریقت نتیجهی اندیشههای اصلاحطلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقتهای صوفی مصر پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روشها و رفتار مشایخ و پیروان طریقتهای صوفی است و معتقد است که جریانهای صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهشهای صوفی است که در زمرهی اقدامات نوگرایانه جریانهای صوفی مصر به شمار میرود. | [[پرونده:شیخ محمد زکی ابراهیم.png|بندانگشتی|شیخ محمد زکی ابراهیم]]علیرغم آنکه از شاخههای شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریانهای صوفی مصر مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکلگیری این طریقت نتیجهی اندیشههای اصلاحطلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقتهای صوفی مصر پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روشها و رفتار مشایخ و پیروان طریقتهای صوفی است و معتقد است که جریانهای صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهشهای صوفی است که در زمرهی اقدامات نوگرایانه جریانهای صوفی مصر به شمار میرود. | ||
=== | |||
=== [[طریقت القادریة مصر|القادریة]] === | |||
طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. آموزهها و فعالیتهای تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بتپرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر مصر در گسترهی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزههای این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بودهاند. قدیمیترین شاخههای قادریه در مصر، فارضیه و پس از آن قاسمیه است.<ref>صدر هاشمی، ص87 تا 90.</ref>. <ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل [[مصر]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص261-264.</ref> | طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. آموزهها و فعالیتهای تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بتپرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر مصر در گسترهی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزههای این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بودهاند. قدیمیترین شاخههای قادریه در مصر، فارضیه و پس از آن قاسمیه است.<ref>صدر هاشمی، ص87 تا 90.</ref>. <ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامع فرهنگ و ملل [[مصر]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص261-264.</ref> | ||
==نیز نگاه کنید به== | ==نیز نگاه کنید به== |
نسخهٔ ۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۱۱
برخی از طریقتهای مهم مصر عبارتند از:
الاحمدیة (یا بدویه)
منسوب به سید احمد البدوی (د 675 ه) که نسب به امام علی (ع) میبرد. او در فاس مغرب متولد شد و مدتی در عراق بود و سپس به مصر رفت و در شهر طنطا اقامت گزید؛ از آن پس طریقت به نام او شکل گرفت و در عصر حکومت بیبرس مملوکی در مصر گسترش یافت. از عوامل محبوبیت و گسترش این طریقت، تشویق مسلمانان به مبارزه با مهاجمان صلیبی توسط پیروان آن بود. بعدها بروز برخی انحرافات و شیوع بیبند و باری و اعمال خلاف از جمله میگساری در میان پیروان آن، سبب رویگردانی عامهی مسلمانان از آنان شد. این طریقت، مردم پسندترین طریقت روستایی به شمار میرود. از علائم مشخصهی آنان، استفاده از پرچم و عمامهی قرمز است. سلسلههای متعددی از این طریقت منشعب شدهاند که البیومیه و الشناویه از جملهی آنان است.
الخلوتیة
منسوب به شیخ محمد الخلوتی (د 689 ه) از مشایخ صوفیه خراسان و طریقتی ترکی الاصل است. مرکزیت این طریقت در تبریز بود و پس از آنکه این شهر به تصرف صفویان درآمد، پیروان آن به تدریج به مصر مهاجرت کردند. این طریقت در مصر شکوفا شد و شاخههای متعددی از آن پدید آمدند که از جمله آنها بکریه، بیرامیه، جوهریه و مرداشیهاند.
الدسوقیة
منسوب به شیخ ابراهیم الدسوقی (د 676 ه) از اقطاب چهارگانه صوفیان است که درالدسوق از شهرهای مصر متولد شد. او شافعی مذهب و علاوه بر مقام قطب، فقیهی مورد توجه مردم بود. شاخههای متعددی از آن منشعب شدهاند که از جملهی آنها الشرنوبیه و الشهاویه و شاخهای دیگر از آن که به عنوان طریقتی مستقل در سالهای اخیر به رسمیت شناخته شده است، الدسوقیة المحمدیة است که در عین حال از جدیدترین طریقتهای صوفی مصر است. شاخههای آن علاوه بر مصر در سودان، الجزایر، لیبی، یمن، پاکستان و برخی از کشورهای اروپایی گستردهاست.
الرفاعیة
منسوب به شیخ ابوالعباس احمد الرفاعی (د 578ه) از اقطاب بزرگ صوفیه است که در بصره میزیست و پس از مرگش، شیخ ابوالفتح الواسطی (د 632ه) که به مصر مهاجرت و در اسکندریه سکنی گزیده بود، با دعوت و تبلیغ توانست این طریقت را در مصر گسترش دهد. برخی بر این باورند که الرفاعی تحت تأثیر اندیشههای شیخ عبدالقادر گیلانی قرار داشت و طریقت او نیز از شاخههای قادریه است. طریقت الرفاعیه دارای شاخههای متعدد از جمله علوانیه، کیالیه، حریریه و جبرتیه است.
الشاذلیة
منسوب به شیخ ابوالحسن الشاذلی (د 656 ه) او زاهدی نابینا بود که به دلیل گرایشهای صوفیانه ناگزیر از ترک مغرب و مهاجرت به مصر و اقامت در اسکندریه شد. به تدریج حلقهای از شاگردان بر گرد او جمع آمدند. او نه خانقاه داشت و نه خود طریقت و آداب خاصی بنا نهاد. پس از او، مریدانش از جمله ابوالعباس المرسی و ابن عطاءاله السکندری طریقت را به نام او بنیان گذاشتند. طریقت شاذلیه از ریشهدارترین و پرشاخهترین طریقتهای صوفیه است و در طول قرون متمادی، تأثیر بسیاری بر روند تحولات فرهنگی و اجتماعی مصر داشته است. از جمله شاخههای این طریقت میتوان از وفائیه، جزولیه، مکیه، محمدیه و درقاویه نام برد. پیروان این طریقت و شاخههای آن علاوه بر مصر، در شمال آفریقا نیز پراکندهاند.
العزمیة
از طریقتهای نسبتا جدید در مصر است که آن را السیدمحمد ماضی ابوالعزائم (د 356 1ه) با شعار احیای خلافت فاطمی در سال (1353 ه-1934م) بنیان گذاشت.[۱] این طریقت از ویژگی اصلاح طلبانه برخوردار است و وابستگیهای قومی و ملی خود را در مشارکت در جنبش مدنی علیه اشغال انگلیس و نیز مشارکت در جنگ علیه اسرائیل در سال 1948 نشان داده است.[۲] طریقت عزمیه همچنین به دلیل استفاده از شعارهای نو از جمله آمیزش دین و سیاست، بهرهگیری از ادبیات شیعی، نقد شدید وهابیت و ضدیت با صهیونیسم و نیز، انتقاد از عقبماندگی مسلمانان، توانسته است افکار عمومی را به خود جلب کند. این طریقت هر چند سنی مذهب است، از بسیاری از باورهای شیعه، دفاع و به ویژه بر مشترکات میان تصوف و تشیع تأکید میورزد؛ از جمله، سلسله جزوات «الفتوحات العزمیة» که از سوی این طریقت انتشار یافته، به بسیاری از اتهامات و ابهامات دربارهی تشیع پاسخ میدهد. همچنین برگزاری میلاد امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) از برنامههای سالیانه و مناسبتی ویژه این طریقت است. از دیگر ویژگیهای طریقت عزمیه، نقد اندیشههای خرافی و عملکرد انحرافی برخی مشایخ و پیروان طریقتهای صوفیه است. این طریقت علاوه بر مصر، در سودان و لیبی هم پیروانی دارد.
العشیرة المحمدیة
علیرغم آنکه از شاخههای شاذلیه است به عنوان جریانی فکری اصلاحی در میان جریانهای صوفی مصر مطرح شده است. این طریقت صوفی توسط شیخ محمد زکی ابراهیم (د 1419 ه) بنیان گرفت. شکلگیری این طریقت نتیجهی اندیشههای اصلاحطلبانه موسس آن بود که صرفا به میراث سنتی صوفیه بسنده نکرد و با رویکردی نوگرایانه، جریانی جدید را در میان طریقتهای صوفی مصر پدید آورد. این جریان صوفی منتقد برخی روشها و رفتار مشایخ و پیروان طریقتهای صوفی است و معتقد است که جریانهای صوفی باید به منابع اصلی و صدق و صفای پیشین بازگردند. از اقدامات مهم این طریقت، تأسیس آکادمی پژوهشهای صوفی است که در زمرهی اقدامات نوگرایانه جریانهای صوفی مصر به شمار میرود.
القادریة
طریقت منسوب به شیخ عبدالقادر گیلانی معروف به قطب اعظم (د562ه) که نسب او به امام حسن مجتبی (ع) میرسد. آموزهها و فعالیتهای تبلیغی این طریقت صوفی نقش مهمی در گسترش اسلام در میان قبایل بتپرست آفریقا و نیز در شبه قاره هند داشته است. پیروان این طرقت، علاوه بر مصر در گسترهی وسیعی از جهان اسلام حضور دارند. با اینکه آموزههای این طریقت ریشه در مذهب حنبلی دارد، پیروان آن تا حدود زیادی اهل تسامح و تساهل بودهاند. قدیمیترین شاخههای قادریه در مصر، فارضیه و پس از آن قاسمیه است.[۳]. [۴]