سیاستگذاری فرهنگی سوریه: تفاوت میان نسخهها
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سیاستهای فرهنگی سوریه''' در آخرین برنامه پنج ساله (2006-2010)، 3 هدف کلی را دنبال | |||
'''سیاستهای فرهنگی سوریه''' در آخرین برنامه پنج ساله (2006-2010)، 3 هدف کلی را دنبال می کند: | |||
1. ترویج میراث فرهنگی ملموس و ناملموس سوریه و همچنین هنرهای سنتی | 1. ترویج میراث فرهنگی ملموس و ناملموس سوریه و همچنین هنرهای سنتی | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
3. اتخاذ رویکرد «فرهنگ برای همه»؛ مثل گسترش فرهنگ گفتگو و معرفی فرهنگ عرب | 3. اتخاذ رویکرد «فرهنگ برای همه»؛ مثل گسترش فرهنگ گفتگو و معرفی فرهنگ عرب | ||
همان طور که پیشتر بیان شد، الگوی غالب در سیاستهای فرهنگی سوریه، مدل سوسیالیستی خاصی است؛ یعنی مطلقاً دولتی نیست. دولت از طریق شبکهای از نهادها که همه جنبههای زندگی فرهنگی را پوشش میدهد، نقش اساسی در پرورش فرهنگ خود ایفا | همان طور که پیشتر بیان شد، الگوی غالب در سیاستهای فرهنگی سوریه، مدل سوسیالیستی خاصی است؛ یعنی مطلقاً دولتی نیست. دولت از طریق شبکهای از نهادها که همه جنبههای زندگی فرهنگی را پوشش میدهد، نقش اساسی در پرورش فرهنگ خود ایفا می کند. مقامات ارشد مستقیماً بر فعالیتهای فرهنگی نظارت می کنند و اغلب خودشان برای کارآفرینی دست به ابتکار عمل میزنند. | ||
اگرچه دولت بازیگر اصلی در بخش عمومی است؛ اما دیگر تنها بازیگر نیست. جامعه مدنی و بخش خصوصی در تولید فعالاند. این امر منجر به رویکردی موازی شده است که می توان آن را «مدل حمایتی» نامید. | اگرچه دولت بازیگر اصلی در بخش عمومی است؛ اما دیگر تنها بازیگر نیست. جامعه مدنی و بخش خصوصی در تولید فعالاند. این امر منجر به رویکردی موازی شده است که می توان آن را «مدل حمایتی» نامید. |
نسخهٔ ۲۱ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۱۹
سیاستهای فرهنگی سوریه در آخرین برنامه پنج ساله (2006-2010)، 3 هدف کلی را دنبال می کند:
1. ترویج میراث فرهنگی ملموس و ناملموس سوریه و همچنین هنرهای سنتی
2. توسعه تولیدات فرهنگی و سرمایه گذاری برای جنبش فرهنگی
3. اتخاذ رویکرد «فرهنگ برای همه»؛ مثل گسترش فرهنگ گفتگو و معرفی فرهنگ عرب
همان طور که پیشتر بیان شد، الگوی غالب در سیاستهای فرهنگی سوریه، مدل سوسیالیستی خاصی است؛ یعنی مطلقاً دولتی نیست. دولت از طریق شبکهای از نهادها که همه جنبههای زندگی فرهنگی را پوشش میدهد، نقش اساسی در پرورش فرهنگ خود ایفا می کند. مقامات ارشد مستقیماً بر فعالیتهای فرهنگی نظارت می کنند و اغلب خودشان برای کارآفرینی دست به ابتکار عمل میزنند.
اگرچه دولت بازیگر اصلی در بخش عمومی است؛ اما دیگر تنها بازیگر نیست. جامعه مدنی و بخش خصوصی در تولید فعالاند. این امر منجر به رویکردی موازی شده است که می توان آن را «مدل حمایتی» نامید.