داستان‌های حماسی ایران در تایلند: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « ==== داستان‌های حماسی ایران ==== در میان قصه‌های قدیمی سیام مجموعه‌ای به نام «ایران آریاتام» موجود است که درواقع داستان‌های حکمت‌آموز پادشاهان ایرانی و ترجمه داستان‌هایی از شاهنامه و گلستان است و با کمی تغییرات و افزودن برخی داستان‌های دیگ...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در میان قصه‌های قدیمی سیام مجموعه‌ای به نام «ایران آریاتام» موجود است که درواقع داستان‌های حکمت‌آموز پادشاهان ایرانی و ترجمهٔ داستان‌هایی از شاهنامه و گلستان است و با کمی تغییرات و افزودن برخی داستان‌های دیگر از منابع فارسی به «ایران راچاتام» یا قصه پادشاهان دادگستر ایران معروف شده است.


==== داستان‌های حماسی ایران ====
به‌نظر می‌رسد این‌مجموعه را در اواسط سدهٔ هفدهم میلادی و در زمان سلطنت نارای کبیر، پادشاه ایران‌دوست سیام، فردی ایرانی از روی شاهنامهٔ فردوسی به زبان تایی ترجمه کرده است. می‌دانیم که درزمان این‌پادشاه، ایرانیان حضور وسیعی در همهٔ شئون سیام داشتند و در دربار وی قصه‌های شاهنامه و داستان امیرحمزه را روایت می‌کردند<ref name=":3">(الهی، ۱۳۸۲: ۷۶).</ref>.  
در میان قصه‌های قدیمی سیام مجموعه‌ای به نام «ایران آریاتام» موجود است که درواقع داستان‌های حکمت‌آموز پادشاهان ایرانی و ترجمه داستان‌هایی از شاهنامه و گلستان است و با کمی تغییرات و افزودن برخی داستان‌های دیگر از منابع فارسی به «ایران راچاتام» یا قصه پادشاهان دادگستر ایران معروف شده است.


به‌نظر می‌رسد این‌مجموعه را در اواسط سده هفدهم میلادی و در زمان سلطنت نارای کبیر، پادشاه ایران‌دوست سیام، فردی ایرانی از روی شاهنامه فردوسی به زبان تایی ترجمه کرده است، می‌دانیم که درزمان این‌پادشاه، ایرانیان حضور وسیعی در همه شئون سیام داشتند و در دربار وی قصه‌های شاهنامه و داستان امیرحمزه را روایت می‌کردند (الهی، ۱۳۸۲: ۷۶).
== کتابشناسی ==

نسخهٔ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۲۱

در میان قصه‌های قدیمی سیام مجموعه‌ای به نام «ایران آریاتام» موجود است که درواقع داستان‌های حکمت‌آموز پادشاهان ایرانی و ترجمهٔ داستان‌هایی از شاهنامه و گلستان است و با کمی تغییرات و افزودن برخی داستان‌های دیگر از منابع فارسی به «ایران راچاتام» یا قصه پادشاهان دادگستر ایران معروف شده است.

به‌نظر می‌رسد این‌مجموعه را در اواسط سدهٔ هفدهم میلادی و در زمان سلطنت نارای کبیر، پادشاه ایران‌دوست سیام، فردی ایرانی از روی شاهنامهٔ فردوسی به زبان تایی ترجمه کرده است. می‌دانیم که درزمان این‌پادشاه، ایرانیان حضور وسیعی در همهٔ شئون سیام داشتند و در دربار وی قصه‌های شاهنامه و داستان امیرحمزه را روایت می‌کردند[۱].  

کتابشناسی

  1. (الهی، ۱۳۸۲: ۷۶).