روابط فرهنگی اسپانیا و ایران: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «تاريخ و ميراث مشترك فرهنگي؛ پيشينه و تحولات روابط فرهنگي دو كشور در خصوص روابط فرهنگي دو كشور گرچه تاريخ مشخصي از آغاز روابط فرهنگي ايران واسپانيا در دست نيست لكن بنا به گفته مورخان، جاي پاي ايران در تاريخ و فرهنگ اسپانيا به خوبي قابل تشخيص ا...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
تاريخ و ميراث مشترك فرهنگي؛ پيشينه و تحولات روابط فرهنگي دو كشور | تاريخ و ميراث مشترك فرهنگي؛ پيشينه و تحولات روابط فرهنگي دو كشور | ||
در خصوص روابط فرهنگي دو كشور گرچه تاريخ مشخصي از آغاز روابط فرهنگي ايران واسپانيا در دست نيست لكن بنا به گفته مورخان، جاي پاي ايران در تاريخ و فرهنگ اسپانيا به خوبي قابل تشخيص است. درطول هشت قرن حاكميت مسلمانان در اندلس، فرهنگ ايراني به عنوان يكي از اركان فرهنگ اسلامي نقش شايسته اي در شكوه و عظمت فرهنگ و تمدن آندلس ايفاء كرد و حضور مؤثر ايرانيان در زمينه هاي علوم، موسيقي، ادبيات در دوره حكومت اسلامي در آندلس مورد تاييد مورخان ميباشد. فرهیختگان اسپانیایی معتقدند ایرانیان هیچ نقشی در لشگرکشی به سرزمینشان نداشتهاند، اما به نقش ایرانیان در انتقال فرهنگ به اسپانیا احترام بسیاری قائلاند. به باور آنها تمدن اسلامی را دانشمندان ایرانی به اندلس بردهاند. مطالب ادبي مانند كليله و دمنه و مرزباننامه ترجمه شده و به آندلس رفته است.[11] مقامات حريري در پديد آمدن قصههاي امروزي اسپانيا نقش بسياري داشته و زندگي عمومي و خصوصي مردمان آندلس تحت تأثير سنتهاي شرقي قرار گرفته است. نفوذ فارابي در موسيقي اسپانيايي در تاريخ و مكتوبهاي مختلف مشهود است. موسيقي رديف دستگاهي ايراني پايه موسيقي «فلامينگوي» اسپانيا است. آناليز رديفها و ريتمهاي موسيقي ایرانی نشان ميدهد كه دقيقا همان ريتمهايي است كه در موسيقي فلامينگوي اسپانيا نيز وجود دارد به خصوص موسيقي كوليهاي اسپانيا كه اساسا عدهاي معتقدند آنها از جنوب ايران به اسپانيا مهاجرت كردهاند. | در خصوص روابط فرهنگي دو كشور گرچه تاريخ مشخصي از آغاز روابط فرهنگي ايران واسپانيا در دست نيست لكن بنا به گفته مورخان، جاي پاي ايران در تاريخ و فرهنگ اسپانيا به خوبي قابل تشخيص است. درطول هشت قرن حاكميت مسلمانان در اندلس، فرهنگ ايراني به عنوان يكي از اركان فرهنگ اسلامي نقش شايسته اي در شكوه و عظمت فرهنگ و تمدن آندلس ايفاء كرد و حضور مؤثر ايرانيان در زمينه هاي علوم، موسيقي، ادبيات در دوره حكومت اسلامي در آندلس مورد تاييد مورخان ميباشد. فرهیختگان اسپانیایی معتقدند ایرانیان هیچ نقشی در لشگرکشی به سرزمینشان نداشتهاند، اما به نقش ایرانیان در انتقال فرهنگ به [[اسپانیا]] احترام بسیاری قائلاند. به باور آنها تمدن اسلامی را دانشمندان ایرانی به اندلس بردهاند. مطالب ادبي مانند كليله و دمنه و مرزباننامه ترجمه شده و به آندلس رفته است.[11] مقامات حريري در پديد آمدن قصههاي امروزي اسپانيا نقش بسياري داشته و زندگي عمومي و خصوصي مردمان آندلس تحت تأثير سنتهاي شرقي قرار گرفته است. نفوذ فارابي در موسيقي اسپانيايي در تاريخ و مكتوبهاي مختلف مشهود است. موسيقي رديف دستگاهي ايراني پايه موسيقي «فلامينگوي» اسپانيا است. آناليز رديفها و ريتمهاي موسيقي ایرانی نشان ميدهد كه دقيقا همان ريتمهايي است كه در موسيقي فلامينگوي اسپانيا نيز وجود دارد به خصوص موسيقي كوليهاي اسپانيا كه اساسا عدهاي معتقدند آنها از جنوب ايران به اسپانيا مهاجرت كردهاند. | ||
«زرياب» به عنوان يكي از تاثيرگذارترين اشخاص ايرانيتبار در پايهگذاري موسيقي فلامينگوست كه توانست كل مباني موسيقي ايران را به آندلس و اروپا ببرد. تاثير زرياب بر اسپانيا تنها در زمينه موسيقي نيست بلكه زندگي او نشان میدهد كه حتي نوع لباس پوشيدن و غذا خوردن او هم بر زيست اسپانياييها تاثيرگذار بوده است. | «زرياب» به عنوان يكي از تاثيرگذارترين اشخاص ايرانيتبار در پايهگذاري موسيقي فلامينگوست كه توانست كل مباني موسيقي ايران را به آندلس و اروپا ببرد. تاثير زرياب بر اسپانيا تنها در زمينه موسيقي نيست بلكه زندگي او نشان میدهد كه حتي نوع لباس پوشيدن و غذا خوردن او هم بر زيست اسپانياييها تاثيرگذار بوده است. |
نسخهٔ ۲۵ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۰۷
تاريخ و ميراث مشترك فرهنگي؛ پيشينه و تحولات روابط فرهنگي دو كشور
در خصوص روابط فرهنگي دو كشور گرچه تاريخ مشخصي از آغاز روابط فرهنگي ايران واسپانيا در دست نيست لكن بنا به گفته مورخان، جاي پاي ايران در تاريخ و فرهنگ اسپانيا به خوبي قابل تشخيص است. درطول هشت قرن حاكميت مسلمانان در اندلس، فرهنگ ايراني به عنوان يكي از اركان فرهنگ اسلامي نقش شايسته اي در شكوه و عظمت فرهنگ و تمدن آندلس ايفاء كرد و حضور مؤثر ايرانيان در زمينه هاي علوم، موسيقي، ادبيات در دوره حكومت اسلامي در آندلس مورد تاييد مورخان ميباشد. فرهیختگان اسپانیایی معتقدند ایرانیان هیچ نقشی در لشگرکشی به سرزمینشان نداشتهاند، اما به نقش ایرانیان در انتقال فرهنگ به اسپانیا احترام بسیاری قائلاند. به باور آنها تمدن اسلامی را دانشمندان ایرانی به اندلس بردهاند. مطالب ادبي مانند كليله و دمنه و مرزباننامه ترجمه شده و به آندلس رفته است.[11] مقامات حريري در پديد آمدن قصههاي امروزي اسپانيا نقش بسياري داشته و زندگي عمومي و خصوصي مردمان آندلس تحت تأثير سنتهاي شرقي قرار گرفته است. نفوذ فارابي در موسيقي اسپانيايي در تاريخ و مكتوبهاي مختلف مشهود است. موسيقي رديف دستگاهي ايراني پايه موسيقي «فلامينگوي» اسپانيا است. آناليز رديفها و ريتمهاي موسيقي ایرانی نشان ميدهد كه دقيقا همان ريتمهايي است كه در موسيقي فلامينگوي اسپانيا نيز وجود دارد به خصوص موسيقي كوليهاي اسپانيا كه اساسا عدهاي معتقدند آنها از جنوب ايران به اسپانيا مهاجرت كردهاند.
«زرياب» به عنوان يكي از تاثيرگذارترين اشخاص ايرانيتبار در پايهگذاري موسيقي فلامينگوست كه توانست كل مباني موسيقي ايران را به آندلس و اروپا ببرد. تاثير زرياب بر اسپانيا تنها در زمينه موسيقي نيست بلكه زندگي او نشان میدهد كه حتي نوع لباس پوشيدن و غذا خوردن او هم بر زيست اسپانياييها تاثيرگذار بوده است.
نگاه ابن سينا و داستانهاي سهروردي و فخرالدين رازي فرهنگ و ادب شكل گرفتهاي در تعامل با ايران و اسپانياست و مولانا در دمشق با ابن عربي ارتباط داشت . نهضت ترجمه نيز توانست كمكهاي بسياري به اين مسأله كند و موسيقي، هنر، معماري، هنرهاي دستي مانند بافندگي، مينياتوري، خاتمكاري در اسپانيا فراوان به چشم ميخورد و نظرات فلاسفه ای مانند فارابي، ابنسينا و غزالي الهامبخش آنان بود. ترجمه متوني چون كليله و دمنه در سده پنجم هجري (دوازده ميلادي ) به فرمان دون آلفونسوي دهم و يا ترجمه هزار و يك شب و تأثير آن بر رمان نويسي اسپانيا در سده هاي ميانه كه مورد تأكيد و تأييد خوان برنت قرار گرفته؛ يا ترجمه سندباد نامه به فرمان دون فادريك،كه در طليطله با عنوان( El Libro de los Engaños ) در 1253 م ترجمه شده از آن جمله است .[12]
بي شك حضور شماري از ايرانيان با نفوذ در اندلس براي توجه به فرهنگ و زبان ايراني بسيار تأثير گذار بوده است . ابن موضوع از دير باز مورد توجه مورخان قرار گرفته است . از جمله اين مورخان ، المقّري است كه ليستي از اسامي ايرانياني كه در دربار حكومتهاي اسپانيا حضور و نفوذ داشته اند ، ارائه داده است . هم چنانكه در دوران معاصر نيز لوسين بووا ، اسامي ايراني اسپانيا و پرتغال را استخراج كرده است كساني چون زرياب ، ابو الحكم عمرو كرماني (رياضي دان ، پزشك و منجم ) ، عمرو بن مودود فارسي ، صحاب بن محمد خراساني ، عبدالله بن محمد خراساني (هر دو شاعر ، اديب و موسيقي دان ) ، يحيي بن عبدالرحمن اصفهاني ، ابو حاتم رازي ، ابوالقاسم رازي ، ابوالخير احمد طالقاني ، عمر بن عثمان باخرزي ، ابوبكر احمد شيرازي ، ابوالفتح سمرقندي ، ابو علي فارسي و موسي الفارسي تنها نمونه اي از نام بردگان در فهرست هاي بلند بالاي اينان است .
مقّري در مقابل فهرستي از نام و مشخصات اندلسي هائي كه به ايران سفر كرده ودر آنجا مانده اند ، نيز ارائه داده كه ابوبكر الاندلسي الجياني ، ابوبكر يحيي بن سعدون قرطبي ، ابو محمد عبدالله بن عيسي الاندلسي ، ابو عبدالله محمد بن صالح المعافري الاندلسي از آن جمله اند . هم چنانكه به اين ليست بايد نام كساني چون ابن جبير و كلاويخو را نيز اضافه نمود .
بيشترين ميراث فرهنگ و هنر اسلامي و ايراني در مساجد، قصرها و كاخها مديون فرمولهاي طراحي شده ايرانيان است زيبايي هنر اسلامي از هيچ بهوجود نيامده و تمام اين تأثيرات را از ايران ساساني گرفتهاند. عمرخيام معتقد است كه زمان به ضربآهنگ خورشيد پيش ميرود و زبان به ضرب آهنگ عشق پيش ميرود. وی خاطرنشان كرد: صنايعي مانند كشت ابريشم، نام ميوهها، تجارت، دريانوردي، انواع بادبانها، زندگي شهرنشيني، صنعت چاپ، كاغذسازي، سفالسازي، سراميك و... از طريق ايرانيان به اروپا و اسپانيا رفت.
يكي از برترين و شناختهترين ويژگيهاي اسپانيا پديده فرهنگي گاو اوژني است، اسپانيا سرزمين گاو اوژنان است، اين پديده توسط ماتادورهاي اسپانيا روايي يافته و خاستگاه كهني را به تصوير كشيده است. ميتوان انگاشت كه پديده نامدار گاو اوژني در اسپانيا نمود، نشان و يادگاري باشد كه يكي از آيينهاي كهن ايراني در اين سرزمين هنوز برجاي مانده است. آن آيين مهرپرستي و ميترائيسم ناميده ميشود. در آيين مهرپرستي يكي از نگارههاي بسيار شناخته شده كه بهويژه نمونههاي فراوان از آن را در روم باستان و اروپا ميتوان يافت نگاه مهر است، جوان برومند و رخشانروي كه بر پشت پاي ژنده نشسته و خنجري بر آن كشيده است و ميخواهد گاو را پي كند. گاو اوژني يكي از ويژگيهاي بنيادي مهر ايراني است و گاو در نمادشناسي، كهنترين نشانه آفرينش آب و خاك، جهان گيتي و پيكرينه است زيرا گاو، مام زمين محسوب ميشود و در افسانه كهن هم زمين با شاخ گاوي نهاده شده و در برابر شير، نماد آفرينش برين و آتشين است. در اين پديده آسمان بر زمين و گيتي بر مينو و مينو بر گيتي چيره ميشود، اين ورزش و پديده فرهنگي كه در اسپانيا روايي يافته، بخش سرشتي و ساختاري آن ناگزير از فرهنگ اسپانياست. مهر، با پي كردن گاو ميكوشد آفرينش را از بند برهاند و جانها را رهايي ببخشد و زمين را به آسمان بپيوندد و بازگرداند. پيوندهاي اسپانياييها با ايرانيان به روزگاران بسيار كهن نيز بازميگردد.[13]
سال ۱۲۱۸م. مصادف با تاسیس قدیمیترین دانشگاه اسپانیا بود. در این دانشگاه که در زمان تاسیس جزء چهار دانشگاه برتر دنیا بوده، زبان و ادبیات فارسی تدریس میشده که تدریج این رشته از بین رفته است. بین ممالک اروپایی اسپانیا اولین کشوری است که با ایران شروع به برقراری روابط سیاسی میکند. همچنین ایران در سال ۱۳۸۰قرارداد پژوهشهای دو طرفهای را با شورای عالی تحقیقات اسپانیا که یکی از بهترین شوراهای عالی تحقیقات اتحادیه اروپاست به امضا رساند. در سالهای ۱۳۷۱، ۱۳۸۲و ۱۳۸۶ نیز سه قرارداد بین سه دانشگاه مهم ایران و سه دانشگاه مهم اسپانیا بسته شد که وجود تفاهمنامهی جامع فرهنگی نقش اصلی را در ایجاد این روابط بر عهده داشته است.»
معهذا، نخستين سند فرهنگي بين دو كشور در دوران حكومت پهلوي منعقد ميگردد. سند مذكور در 24 نوامبر 1958 در تهران توسط وزير خارجه وقت ايران و سفير اسپانيا در تهران به امضاء رسيد. البته تحول اصلی در مناسبات طرفین پس از پیروزی انقلاب اسلامی حاصل میشود؛ چرا که تفاهمنامهی ناقص دو پاراگرافی سالهای قبل از انقلاب، جای خود را به تفاهمنامهی جامع سال ۱۹۷۷م. میدهد. تفاهمنامههای فرهنگی در برقراری روابط فرهنگی نقش بسیار مهمی دارد.