آسیب شناسی اجتماعی در فرانسه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
===آسيب شناسي اجتماعي===
[[فرانسه]] از نظر اجتماعی با مشکلاتی نظیر مهاجرت و بحران هویت، رشد بزهکاری، متزلزل بودن بنیاد خانواده، وضعیت اسفبار زندان ها، بیکاری، خودکشی و غیره مواجه است.
[[فرانسه]] از نظر اجتماعي با مشكلاتي نظير مهاجرت و بحران هويت، رشد بزهكاري، متزلزل بودن بنياد خانواده، وضعيت اسفبار زندان ها، بيكاري، خودكشي و غيره مواجه است.
====[[بحران هویت در فرانسه]]====
از نگاه جامعه‌شناسی کلید واژه‌های این بحران را در مواردی چون حومه‌های شهری، جوانان، مهاجرین، تبعیض، فقر، بیکاری، عوامل خارجی، قانون شکنی، بحران‌های بین‌المللی، استعمار و مستعمرات، خشونت، بنیادگرایی (در معنای عام کلمه)، رقابت‌های حزبی، پلیس و... می‌توان خلاصه کرد. غالب حومه‌های شهری [[فرانسه]] محل سکونت مهاجرینی است که اغلب از مستعمرات سابق فرانسه آمده‌اند. تبعیض و نابرابری از بارزترین وجوه برخی حومه‌های شهری مهاجرنشین در [[فرانسه]] است. مهاجرین مسلمان به‌ویژه عرب تبار کشورهای شمال آفریقا تاکنون نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی در ساختار و هرم جمعیتی، سیاسی و اقتصادی [[فرانسه]] کسب کنند. نظام سیاسی [[فرانسه]] با وجود شعارها و تلاش‌های فراوان به‌دلیل سیاست‌های ناهمگن و متناقض هنوز نتوانسته خارجیان به‌ویژه خارجیان مسلمان و به‌طور خاص مسلمانان مستعمرات سابق را در این جمهوری جذب و هضم کند. نوع عمل و زیست مسلمانان عرب تبار مغربی و انزوای آنان در جامعه [[فرانسه]] از سویی و برخورد فرانسویان از سوی دیگر، دو سوی حلقه بسته‌ای را تشکیل داده که ظاهرا راه برون رفت از آن مشکل می‌نماید و مسلما ایجاد آشوب راه آن نیست.[[پرونده:گتو.jpg|بندانگشتی|گتو]]"گتو" (Ghetto) اصطلاحی است که برای اماکن اقامتی این نوع از مهاجران بکار گرفته می‌شود و دارای بار منفی است. در سالهای گذشته بسیاری از جامعه شناسان به مساله "گتو" به‌عنوان مناطقی جرم‌خیز پرداخته‌اند. این مفهوم از این جهت مورد نقد مخالفین واقع شده که دولت با ساخت گتوها در واقع تلاش کرده که طبقات مهاجر را دور هم جمع کرده و از ورود و انتشار آنها به متن جامعه فرانسوی جلوگیری کند. این کار با اعمال سیاست‌هایی مستقیم و غیرمستقیم صورت گرفته‌است، به این صورت که فرد مهاجر با مشکلات فراوانی برای زندگی روبروست، نداشتن اجازه کار، موقت بودن اجازه اقامت و محدودیت‌های مالی دیگری چون نداشتن حساب بانکی قوی، معتبر و پایدار از سویی وی را در ضعفی مزمن نگاه می‌دارد و از سوی دیگر نبود شغل، نداشتن تخصص و سرمایه، استقبال نکردن کارفرمایان فرانسوی و گران‌بودن هزینه‌های مسکن وی را عملا به حاشیه می‌راند. او که نمی‌تواند به دلیل همین محدودیت‌ها به متن جامعه [[فرانسه]] وارد شود و با بیکاری و فقر مزمن روبروست به حاشیه رانده می‌شود. مهاجر در این مناطق با افراد مشابه خود روبروست، درد مشترک، سرنوشت مشابه و آینده و برخوردهای همسان از سوی جامعه میزبان آنها را به هم می‌پیوندد و این همبستگی می‌تواند در صورت بروز کوچکترین مساله‌ای به یک آشوب و بحران اجتماعی در سال‌های اخیر و در تب و تاب سیاست‌های حزبی از سوی جامعه‌شناسان یا کارشناسان نسبت به این مساله هشدارهایی داده شده و این مساله‌جدیدی نیست.


'''مهاجرت و بحران هويت''': از نگاه جامعه‌شناسي كليد واژه‌هاي اين بحران را در مواردي چون حومه‌هاي شهري، جوانان، مهاجرين، تبعيض، فقر، بيكاري، عوامل خارجي، قانون شكني، بحران‌هاي بين‌المللي، استعمار و مستعمرات، خشونت، بنيادگرايي (در معناي عام كلمه)، رقابت‌هاي حزبي، پليس و... مي‌توان خلاصه كرد. غالب حومه‌هاي شهري فرانسه محل سكونت مهاجريني است كه اغلب از مستعمرات سابق فرانسه آمده‌اند. تبعيض و نابرابري از بارزترين وجوه برخي حومه‌هاي شهري مهاجرنشين در فرانسه است. مهاجرين مسلمان بويژه عرب تبار كشورهاي شمال آفريقا تاكنون نتوانسته‌اند جايگاه مناسبي در ساختار و هرم جمعيتي، سياسي و اقتصادي فرانسه كسب كنند. نظام سياسي فرانسه با وجود شعارها و تلاش‌هاي فراوان بدليل سياست‌هاي ناهمگن و متناقض هنوز نتوانسته خارجيان بويژه خارجيان مسلمان و بطور خاص مسلمانان مستعمرات سابق را در اين جمهوري جذب و هضم كند. نوع عمل و زيست مسلمانان عرب تبار مغربي و انزواي آنان در جامعه فرانسه از سويي و برخورد فرانسويان از سوي ديگر، دو سوي حلقه بسته‌اي را تشكيل داده كه ظاهرا راه برون رفت از آن مشكل مي‌نمايد و مسلما ايجاد آشوب راه آن نيست.
با توجه به برخوردهای تند پلیس [[فرانسه]] با عاملان ناآرامی‌های مربوط به حومه شهرها بخصوص [[پاریس]]، پدیده نوینی که درباب مسایل اجتماعی [[فرانسه]] رخ داده، برخورد خصمانه و خشونت‌آمیز و گاه زیرزمینی جوانان با ماموران پلیس است.‌ گزارش‌ها نشان می‌دهد که جوانان فرانسه در سال‌های اخیر بیشترین میزان انتقام فیزیکی را از ماموران پلیس داشته‌اند.
====[[بزهکاری در فرانسه]]====
ژان مری بوکل، وزیر مشاور دادگستری فرانسه در مصاحبه با مطبوعات با اشاره به رشد بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان در بیست سال گذشته که به رقم تکان دهنده 118% می رسد، یادآوری کرده‌است که در سال‌ 2010 میلادی تعداد 214612 کودک یا دست به جرائم جنائی زده‌اند و یا مرتکب بزهکاری‌های کوچکتر شده‌اند. این مقام مسئول فرانسوی دو منبع مهم آلودگی نوجوانان زیر هجده سال را به انجام اعمال تبهکارانه، ناتوانی خانواده ها در تربیت فرزندان و نیز شکست تحصیلی نوجوانان و در نتیجه خروج آنها از کادر مدرسه و جذب شدنشان در شبکه‌های تبهکار ارزیابی می‌کند. اعتیاد مسئله‌ای است که بیشتر دامن‌گیر نسل جوان [[فرانسه]] است. شراب در فرانسه به وفور مصرف می‌شود و الکلیسم جامعه فرانسه را تهدید می‌کند.<ref>برگرفته‌ازwww.persian.rfi.fr/.../20101115-بزهکاری-ا</ref>
====[[خودکشی در فرانسه]]====
همه ساله بیش از 100000 نفر در [[فرانسه]] یعنی در هر 50 دقیقه یک نفر بر اثر خودکشی می‌میرند. گفته می‌شود آمار تلفات خودکشی دو برابر کشته‌شدگان جاده‌ای در [[فرانسه]] است. سالانه بیش از 1500 نفر در [[فرانسه]] بر اثر خودکشی در ایستگاه‌های مترو و قطار از بین می‌روند و این کشور از سال‌های دور با این پدیده اجتماعی مواجه بوده‌است. این افراد در ایستگاه‌های مترو و راه‌آهن در کمین لوکوموتیوها می‌نشینند و به محض نزدیک شدن مترو یا قطار به ایستگاه مورد نظر، یکباره خود را در مقابل چشمان بهت‌زده مردم بر روی ریل‌ها می‌اندازند. تاکنون‌ب یکاری و بی‌خانمانی به عنوان عوامل اصلی خودکشی در [[فرانسه]] قلمداد می‌شد، اما جامعه‌شناسان پا را فراتر گذاشته و خاستگاه اجتماعی افراد و وظایف متقابل بین فرد و خانواده و جامعه را نیز در این واقعه مورد توجه قرار داده‌اند.‌ به عقیده آنان، بیکاری، تنهایی و نبود کانون گرم خانواده، مسئولیت سنگین زندگی که یک جوان با جدایی از خانواده باید آن را تجربه کند، عمده‌ترین عوامل بروز این پدیده به ویژه در قشر جوان است.
====[[وضعیت زندان های فرانسه]]====
[[پرونده:پییر ویکتور.jpg|بندانگشتی|پییر ویکتور]]رشد روز افزون بزهکاری، ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم های مختلف ازسوی بخش قابل توجهی از شهروندان فرانسوی، ازدیاد زندانیان در فرانسه را در پی داشته‌است. زندان‌های [[فرانسه]] برای 56 هزار نفر جای دارد و برغم سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در زندانهای کشور شرایط نگهداری زندانیان بسیار نامطلوب است. در اول ژوئیه سال 2011 میلادی 56 هزار و81 زندانی دارای جای تعیین شده بودند که برای 11هزار و 185 نفر بقیه جایی تعریف نشده بود واین میزان به نسبت سال 2010 میلادی با 14 درصد افزایش همراه بوده‌است. آمارها نشان می‌دهد که در [[فرانسه]] به ازای هر100هزار نفر 196 زندانی مرد و 5/6 زندانی زن وجود داشته و متوسط مدت حبس برای این افراد هم در سال 2010 میلادی، 8/9 ماه بوده‌است.<ref>گزارشی از نقض آشكار حقوق بشر از سرزمين‌های اشغالی تا سراسراروپا. قابل بازیابی از:<nowiki>http://isna.ir/fa/print/9005-14723/</nowiki></ref>


"گتو"[14] اصطلاحي است كه براي اماكن اقامتي اين نوع از مهاجران بكار گرفته مي‌شود و داراي بار منفي است. در سالهاي گذشته بسياري از جامعه شناسان به مساله "گتو" به‌عنوان مناطقي جرم‌خيز پرداخته‌اند. اين مفهوم از اين جهت مورد نقد مخالفين واقع شده كه دولت با ساخت گتوها در واقع تلاش كرده كه طبقات مهاجر را دور هم جمع كرده و از ورود و انتشار آنها به متن جامعه فرانسوي جلوگيري كند. اين كار با اعمال سياست‌هايي مستقيم و غيرمستقيم صورت گرفته است، به اين صورت كه فرد مهاجر با مشكلات فراواني براي زندگي روبروست، نداشتن اجازه كار، موقت بودن اجازه اقامت و محدوديت‌هاي مالي ديگري چون نداشتن حساب بانكي قوي، معتبر و پايدار از سويي وي را در ضعفي مزمن نگاه مي‌دارد و از سوي ديگر نبود شغل، نداشتن تخصص و سرمايه، استقبال نكردن كارفرمايان فرانسوي و گران‌بودن هزينه‌هاي مسكن وي را عملا به حاشيه مي‌راند. او كه نمي‌تواند به دليل همين محدوديت‌ها به متن جامعه فرانسه وارد شود و با بيكاري و فقر مزمن روبروست به حاشيه رانده مي‌شود. مهاجر در اين مناطق با افراد مشابه خود روبروست، درد مشترك، سرنوشت مشابه و آينده و برخوردهاي همسان از سوي جامعه ميزبان آنها را به هم مي‌پيوندد و اين همبستگي مي‌تواند در صورت بروز كوچكترين مساله‌اي به يك آشوب و بحران اجتمادر سال‌هاي اخير و در تب و تاب سياست‌هاي حزبي از سوي جامعه‌شناسان يا كارشناسان نسبت به اين مساله هشدارهايي داده شده و اين مساله‌جديدي نيست.
به گفته 'پییر ویکتور'مدیرتحقیقات مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS)درسه ماه اول سال 2011 میلادی تعداد ورودی به زندان های فرانسه 10 درصد افزایش داشته و این درحالی است که افزایش اجرای حکم در زندانیانی که بین 1 تا زیر سه سال حبس دارند با 50 درصد رشد همراه بوده‌است.<ref>برگرفته ازirna.ir/NewsShow.aspx?NID=30508205</ref>


با توجه به برخوردهاي تند پليس فرانسه با عاملان ناآرامي‌هاي مربوط به حومه شهرها بخصوص پاريس، پديده نويني كه درباب مسايل اجتماعي فرانسه رخ داده، برخورد خصمانه و خشونت‌آميز و گاه زير زميني جوانان با ماموران پليس است.  گزارش ها نشان مي‌دهد كه جوانان فرانسه در سال هاي اخير بيشترين ميزان انتقام فيزيكي را از ماموران پليس داشته اند.
شواهد نشان می‌دهد که در زندان‌هایی که افرادی با دوره‌های حبس کم دیده می‌شوند یا آنهایی که منتظر صدور احکام خود هستند شرایط نگهداری زندانیان مناسب نیست و با قانون کیفری اصلا انطباق ندارد.
====[[جرایم در فرانسه]]====
جرائم سازمان یافته و فعالیت گروه‌های غیر قانونی که به طور تشکیلاتی در کار قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و غیره هستند، یکی از مشکلات اجتماعی موجود در [[فرانسه]] است. سرقت زنجیره‌‌‌‌‌‌‌ای سه بانک‌ در شهر [[پاریس]] با حفر تونل‌های زیرزمینی درسال 2010 نمونه‌ای از جرائم سازمان یافته در این کشور است. در یک مورد از این سرقت‌ها بیش از 200 صندوق شخصی بانک کردیت لیونز با اموالی به ارزش 2 میلیون یورو به سرقت رفت.<ref>برگرفته‌از  <nowiki>http://www.aftabir.com/news/view/2010/apr/08/</nowiki></ref>


'''بزهكاري:''' ژان مری بوکل، وزیر مشاور دادگستری فرانسه در مصاحبه با مطبوعات با اشاره به رشد بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان در بیست سال گذشته که به رقم تکان دهنده 118% می رسد، یادآوری کرده است که در سال  2010 ميلادي تعداد 214612 کودک یا دست به جرائم جنائی زده اند و یا مرتکب بزهکاری های کوچکتر شده اند. این مقام مسئول فرانسوی دو منبع مهم آلودگی نوجوانان زیر هجده سال را به انجام اعمال تبهکارانه، ناتوانی خانواده ها در تربیت فرزندان و نیز شکست تحصیلی نوجوانان و در نتیجه خروج آنها از کادر مدرسه و جذب شدنشان در شبکه های تبهکار ارزیابی می کند. اعتياد مسئله اي است كه بيشتر دامنگير نسل جوان فرانسه است. شراب در فرانسه به وفور مصرف مي شود و الكليسم جامعه فرانسه را تهديد مي كند.[15]
درسال 2002 جرایم سنگینی مبنی بر٣٧٥٠ یورو و ٦ ماه حبس برای زنان خیابانی وضع گردید. اصلی‌ترین گروهی که در [[پاریس]] مورد هدف بودند، زنان طبقه کارگری پاریس بودند که مستقل کار می‌کردند. قوانین سخت دولت، باعث رانده شدن این قشر از شهر پاریس شد. اما پس از رانده شدن این قشر، نیروهای جدیدی از صحرای آفریقا، «کوزوو» و «رومانی» توسط شبکه های مافیایی مرتبط با تجارت دختران و زنان، جانشین آنان شدند.
====[[تكدی گری در فرانسه|تکدی گری در فرانسه]]====
[[پرونده:Mendier en France.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|دسته دوم گداهای فرانسه]]گداهای فرانسه معمولا سه دسته هستند؛ کلوشارها میخوارگان ولگردی هستند که همیشه بطری شراب در دست و تکه‌ای نان در جیب و روزنامه‌ای در بغل دارند. زمستان‌ها روی مجراهای فاضلاب، که گرم است و تابستان‌ها کنار خیابان‌ها و معابر عمومی، و یا زیرپل‌های رود سن که خنک است، می‌خوابند. معمولا شغلی ندارند و اگر داشته باشند، از نوع تعمیر مجراهای فاضلاب است. شاید هرگز در عمرشان حمام نکنند. البته مزاحمتی هم برای کسی فراهم نمی‌آورند و دولت فرانسه، با استناد به این نکته که " هیچ کس حق ندارد نوع زندگی خود را بر دیگری تحمیل کند " آنان را آزاد می‌گذارد. دسته دوم کسانی که دو زانو به حالت نیم خیز روی زمین می‌نشینند و یک کاغذ دست می‌گیرند که روی آن نوشته «من گرسنه هستم و...» ؛ سوم کسانی که چیزی مثل روزنامه مجانی یک بروشور یا یک چنین چیزی دست آدم می‌دهند و پول می خواهند.به جز این سه گروه افرادی هم هستند که به قولی با هنرشان پول می گیرند. موزیسین‌هایی که با نواختن موسیقی، اجرای نمایش عروسکی و یا نمایش اسکیت بازی از مردم پول دریافت می‌کنند.
=====قوانین امروز فرانسه در مبارزه با تکدی گری=====
در 18 مارس2003، قانونی به نام «قانون امنیت داخلی» با هدف مقابله با افزایش جرم و ناامنی به تصویب رسید. با تصویب این قانون جرایم و ضمانت اجراهای جدیدی ایجاد شد که یکی از حوزه های آن، مربوط به قوانین تکدی گری می‌شد. امروزه این قوانین با نام «بهره‌برداری از تکدی گری» به عنوان یکی از بخش‌های فصل 5 از عنوان 2 کتاب دوم در قانون جزای فرانسه گنجانده شده‌اند. در این خصوص سه ماده در این بخش پیش بینی شده‌است: ماده اول به تعریف جرم «بهره‌برداری از تکدی گری» پرداخته‌است. طبق این ماده هر نوع سازماندهی تکدی گری دیگران، برای کسب سود یا بهره‌برداری از کسانی که به طور مستقیم به تکدی گری می‌پردازند و مشارکت در عواید و اخذ پول از آنها، از مصادیق این جرم است. همچنان که در شق 3 و 4 هرگونه استخدام، آموزش و منحرف کردن و فشار آوردن بر افراد برای مبادرت به گدایی یا انجام کارهایی که در جهت دریافت کمک در معابر عمومی انجام می‌شود نیز از مصادیق این جرم محسوب می‌شوند. مشمولان این ماده به سه سال زندان و جریمه 45 هزار یورویی محکوم می‌شوند. بر اساس ماده دوم در صورتی که مرتکب، افراد نابالغ یا آسیب پذیر از لحاظ روانی، جسمی و بیمار و... یا تعداد زیادی از افراد را به عنوان متکدی به کار گیرد، این مجازات می تواند به پنج سال زندان و جریمه یی برابر با 75 هزار یورو تبدیل شود. همچنین موارد دیگری نیز از مصادیق این تشدید مجازات برشمرده شده‌اند. ماده سوم نیز مقرر کرده‌است که اگر چنین جرمی در قالب یک باند سازمان یافته شناسایی شود، این تشدید مجازات به 10سال زندان و جریمه‌ایی معادل یک میلیون و 500 هزار یورو افزایش خواهد یافت. چنان که ملاحظه می‌شود، قوانین امروزی در [[فرانسه]]، ضمانت اجراهای نسبتا شدیدی را برای مقابله با تکدی گری به ویژه از نوع سازمان یافته آن مقرر کرده‌است.<ref>بررسی سازوكارهای مقابله با تكدی‌گری در قوانين [[فرانسه]]. روزنامه اعتماد، شماره 2538 به تاريخ 17/8/91، ص12.</ref><ref>نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ [[فرانسه]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی].</ref>


'''خودكشي :''' همه ساله بيش از 100000 نفر در فرانسه يعني در هر 50 دقيقه يك نفر بر اثر خودكشي مي ميرند. گفته مي شود آمار تلفات خودكشي دو برابر كشته شدگان جاده اي در فرانسه است. سالانه بيش از 1500 نفر در فرانسه بر اثر خودكشي در ايستگاه هاي مترو و قطار از بين مي روند و اين كشور از سال هاي دور با اين پديده اجتماعي مواجه بوده است. اين افراد در ایستگاه‌هاي مترو و راه‌آهن در كمين لوكوموتيوها مي‌نشينند و به محض نزديك شدن مترو يا قطار به ايستگاه مورد نظر، يكباره خود را در مقابل چشمان بهت‌زده مردم بر روي ريل‌ها مي‌اندازند. تاكنون‌بيكاري و بي‌خانماني به عنوان عوامل اصلي خودكشي در فرانسه قلمداد مي‌شد، اما جامعه‌شناسان پا را فراتر گذاشته و خاستگاه اجتماعي افراد و وظايف متقابل بين فرد و خانواده و جامعه را نيز در اين واقعه مورد توجه قرار داده‌اند.  به عقيده آنان، بيكاري، تنهايي و نبود كانون گرم خانواده، مسئولیت سنگين زندگي كه يك جوان با جدايي از خانواده بايد آن را تجربه كند، عمده‌ترين عوامل بروز اين پديده به ويژه در قشر جوان است.
== نیز نگاه کنید به==
 
*[[جامعه و نظام اجتماعی فرانسه]]
'''وضعيت اسفبار زندان هاي فرانسه:''' رشد روز افزون بزهكاري، ناهنجاري هاي اجتماعي و ارتكاب جرم هاي مختلف ازسوي بخش قابل توجهي ازشهروندان فرانسوي، ازدياد زندانيان در فرانسه را در پي داشته است. زندان هاي فرانسه براي 56 هزار نفر جاي دارد و برغم سرمايه گذاري هاي صورت گرفته در زندانهاي كشور شرايط نگهداري زندانيان بسيار نامطلوب است. در اول ژوئيه سال 2011 ميلادي 56 هزار و81 زنداني داراي جاي تعيين شده بودند كه براي11هزار و 185 نفر بقيه جايي تعريف نشده بود واين ميزان به نسبت سال 2010 ميلادي با 14 درصد افزايش همراه بوده است. آمارها نشان مي دهد كه درفرانسه به ازاي هر100هزار نفر 196 زنداني مرد و 5/6 زنداني زن وجود داشته و متوسط مدت حبس براي اين افراد هم در سال 2010 ميلادي ، 8/9 ماه بوده است. [16]
==کتابشناسی==
 
به گفته 'پيير ويكتور'مديرتحقيقات مركز ملي تحقيقات علمي ( CNRS )درسه ماه اول سال 2011 ميلادي تعداد ورودي به زندان هاي فرانسه 10 درصد افزايش داشته و اين درحالي است كه افزايش اجراي حكم در زندانياني كه بين 1 تا زير سه سال حبس دارند با 50 درصد رشد همراه بوده است.[17]
 
شواهد نشان مي دهد كه در زندان هايي كه افرادي با دوره هاي حبس كم ديده مي شوند يا آنهايي كه منتظر صدور احكام خود هستند شرايط نگهداري زندانيان مناسب نيست و با قانون كيفري اصلا انطباق ندارد.
 
'''جرائم سازمان يافته:''' جرائم سازمان يافته و فعاليت گروه هاي غير قانوني كه به طور تشكيلاتي در كار قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و غيره هستند، يكي از مشكلات اجتماعي موجود در فرانسه است. سرقت زنجیره‌‌‌‌‌‌‌ای سه بانک‌ در شهر پاريس با حفر تونل هاي زيرزميني درسال 2010 نمونه اي از جرائم سازمان يافته در اين كشور است. در یک مورد از اين سرقت ها بیش از 200 صندوق شخصی بانک کردیت لیونز با اموالی به ارزش 2 میلیون یورو به سرقت رفت. [18]
 
درسال 2002 جرايم سنگيني مبني بر٣٧٥٠ يورو و ٦ ماه حبس براي زنان خياباني وضع گرديد. اصلي‌ترين گروهي كه در پاريس مورد هدف بودند، زنان طبقه كارگري پاريس بودند كه مستقل كار مي‌كردند. قوانين سخت دولت، باعث رانده شدن اين قشر از شهر پاريس شد. اما پس از رانده شدن اين قشر، نيروهاي جديدي از صحراي آفريقا، «كوزوو» و «روماني» توسط شبکه هاي مافيايي مرتبط با تجارت دختران و زنان ، جانشين آنان شدند.
 
'''تكدي گري :''' گداهای فرانسه معمولا سه دسته هستند؛ كلوشارها ميخوارگان ولگردي هستند كه هميشه بطري شراب در دست و تكه اي نان در جيب و روزنامه اي در بغل دارند . زمستان ها روي مجراهاي فاضلاب، كه گرم است و تابستانها كنار خيابان ها و معابر عمومي ، و يا زير پل هاي رود سن كه خنك است ، مي خوابند . معمولا شغلي ندارند و اگر داشته باشند ، از نوع تعمير مجراهاي فاضلاب است . شايد هرگز در عمرشان حمام نكنند . البته مزاحمتي هم براي كسي فراهم نمي آورند و دولت فرانسه ، با استناد به اين نكته كه " هيچ كس حق ندارد نوع زندگي خود را بر ديگري تحميل كند " آنان را آزاد مي گذارد. دسته دوم كساني كه دو زانو به حالت نیم خیز روی زمین می نشینند و یك کاغذ دست می گیرند که روی آن نوشته «من گرسنه هستم و ...» ؛ سوم كساني که چیزی مثل روزنامه مجانی یك بروشور یا یك چنین چیزی دست آدم می دهند و پول می خواهند.به جز این سه گروه افرادی هم هستند که به قولی با هنرشان پول می گیرند. موزيسين هايي كه با نواختن موسيقي، اجراي نمايش عروسكي و يا نمايش اسكيت بازي از مردم پول دريافت مي كنند.
 
قوانين امروز فرانسه در مبارزه با تكدي گري :
 
در 18 مارس2003، قانوني به نام «قانون امنيت داخلي» با هدف مقابله با افزايش جرم و ناامني به تصويب رسيد. با تصويب اين قانون جرايم و ضمانت اجراهاي جديدي ايجاد شد كه يكي از حوزه هاي آن، مربوط به قوانين تكدي گري مي شد. امروزه اين قوانين با نام «بهره برداري از تكدي گري» به عنوان يكي از بخش هاي فصل 5 از عنوان 2 كتاب دوم در قانون جزاي فرانسه گنجانده شده اند. در اين خصوص سه ماده در اين بخش پيش بيني شده است: ماده اول به تعريف جرم «بهره برداري از تكدي گري» پرداخته است. طبق اين ماده هر نوع سازماندهي تكدي گري ديگران، براي كسب سود يا بهره برداري از كساني كه به طور مستقيم به تكدي گري مي پردازند و مشاركت در عوايد و اخذ پول از آنها، از مصاديق اين جرم است. همچنان كه در شق 3 و 4 هرگونه استخدام، آموزش و منحرف كردن و فشار آوردن بر افراد براي مبادرت به گدايي يا انجام كارهايي كه در جهت دريافت كمك در معابر عمومي انجام مي شود نيز از مصاديق اين جرم محسوب مي شوند. مشمولان اين ماده به سه سال زندان و جريمه 45 هزار يورويي محكوم مي شوند. بر اساس ماده دوم در صورتي كه مرتكب، افراد نابالغ يا آسيب پذير از لحاظ رواني، جسمي و بيمار و... يا تعداد زيادي از افراد را به عنوان متكدي به كار گيرد، اين مجازات مي تواند به پنج سال زندان و جريمه يي برابر با 75 هزار يورو تبديل شود. همچنين موارد ديگري نيز از مصاديق اين تشديد مجازات برشمرده شده اند. ماده سوم نيز مقرر كرده است كه اگر چنين جرمي در قالب يك باند سازمان يافته شناسايي شود، اين تشديد مجازات به 10سال زندان و جريمه يي معادل يك ميليون و 500 هزار يورو افزايش خواهد يافت. چنان كه ملاحظه مي شود، قوانين امروزي در فرانسه، ضمانت اجراهاي نسبتا شديدي را براي مقابله با تكدي گري به ويژه از نوع سازمان يافته آن مقرر كرده است.[19]

نسخهٔ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۵

فرانسه از نظر اجتماعی با مشکلاتی نظیر مهاجرت و بحران هویت، رشد بزهکاری، متزلزل بودن بنیاد خانواده، وضعیت اسفبار زندان ها، بیکاری، خودکشی و غیره مواجه است.

بحران هویت در فرانسه

از نگاه جامعه‌شناسی کلید واژه‌های این بحران را در مواردی چون حومه‌های شهری، جوانان، مهاجرین، تبعیض، فقر، بیکاری، عوامل خارجی، قانون شکنی، بحران‌های بین‌المللی، استعمار و مستعمرات، خشونت، بنیادگرایی (در معنای عام کلمه)، رقابت‌های حزبی، پلیس و... می‌توان خلاصه کرد. غالب حومه‌های شهری فرانسه محل سکونت مهاجرینی است که اغلب از مستعمرات سابق فرانسه آمده‌اند. تبعیض و نابرابری از بارزترین وجوه برخی حومه‌های شهری مهاجرنشین در فرانسه است. مهاجرین مسلمان به‌ویژه عرب تبار کشورهای شمال آفریقا تاکنون نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی در ساختار و هرم جمعیتی، سیاسی و اقتصادی فرانسه کسب کنند. نظام سیاسی فرانسه با وجود شعارها و تلاش‌های فراوان به‌دلیل سیاست‌های ناهمگن و متناقض هنوز نتوانسته خارجیان به‌ویژه خارجیان مسلمان و به‌طور خاص مسلمانان مستعمرات سابق را در این جمهوری جذب و هضم کند. نوع عمل و زیست مسلمانان عرب تبار مغربی و انزوای آنان در جامعه فرانسه از سویی و برخورد فرانسویان از سوی دیگر، دو سوی حلقه بسته‌ای را تشکیل داده که ظاهرا راه برون رفت از آن مشکل می‌نماید و مسلما ایجاد آشوب راه آن نیست.

گتو

"گتو" (Ghetto) اصطلاحی است که برای اماکن اقامتی این نوع از مهاجران بکار گرفته می‌شود و دارای بار منفی است. در سالهای گذشته بسیاری از جامعه شناسان به مساله "گتو" به‌عنوان مناطقی جرم‌خیز پرداخته‌اند. این مفهوم از این جهت مورد نقد مخالفین واقع شده که دولت با ساخت گتوها در واقع تلاش کرده که طبقات مهاجر را دور هم جمع کرده و از ورود و انتشار آنها به متن جامعه فرانسوی جلوگیری کند. این کار با اعمال سیاست‌هایی مستقیم و غیرمستقیم صورت گرفته‌است، به این صورت که فرد مهاجر با مشکلات فراوانی برای زندگی روبروست، نداشتن اجازه کار، موقت بودن اجازه اقامت و محدودیت‌های مالی دیگری چون نداشتن حساب بانکی قوی، معتبر و پایدار از سویی وی را در ضعفی مزمن نگاه می‌دارد و از سوی دیگر نبود شغل، نداشتن تخصص و سرمایه، استقبال نکردن کارفرمایان فرانسوی و گران‌بودن هزینه‌های مسکن وی را عملا به حاشیه می‌راند. او که نمی‌تواند به دلیل همین محدودیت‌ها به متن جامعه فرانسه وارد شود و با بیکاری و فقر مزمن روبروست به حاشیه رانده می‌شود. مهاجر در این مناطق با افراد مشابه خود روبروست، درد مشترک، سرنوشت مشابه و آینده و برخوردهای همسان از سوی جامعه میزبان آنها را به هم می‌پیوندد و این همبستگی می‌تواند در صورت بروز کوچکترین مساله‌ای به یک آشوب و بحران اجتماعی در سال‌های اخیر و در تب و تاب سیاست‌های حزبی از سوی جامعه‌شناسان یا کارشناسان نسبت به این مساله هشدارهایی داده شده و این مساله‌جدیدی نیست.

با توجه به برخوردهای تند پلیس فرانسه با عاملان ناآرامی‌های مربوط به حومه شهرها بخصوص پاریس، پدیده نوینی که درباب مسایل اجتماعی فرانسه رخ داده، برخورد خصمانه و خشونت‌آمیز و گاه زیرزمینی جوانان با ماموران پلیس است.‌ گزارش‌ها نشان می‌دهد که جوانان فرانسه در سال‌های اخیر بیشترین میزان انتقام فیزیکی را از ماموران پلیس داشته‌اند.

بزهکاری در فرانسه

ژان مری بوکل، وزیر مشاور دادگستری فرانسه در مصاحبه با مطبوعات با اشاره به رشد بزهکاری در میان کودکان و نوجوانان در بیست سال گذشته که به رقم تکان دهنده 118% می رسد، یادآوری کرده‌است که در سال‌ 2010 میلادی تعداد 214612 کودک یا دست به جرائم جنائی زده‌اند و یا مرتکب بزهکاری‌های کوچکتر شده‌اند. این مقام مسئول فرانسوی دو منبع مهم آلودگی نوجوانان زیر هجده سال را به انجام اعمال تبهکارانه، ناتوانی خانواده ها در تربیت فرزندان و نیز شکست تحصیلی نوجوانان و در نتیجه خروج آنها از کادر مدرسه و جذب شدنشان در شبکه‌های تبهکار ارزیابی می‌کند. اعتیاد مسئله‌ای است که بیشتر دامن‌گیر نسل جوان فرانسه است. شراب در فرانسه به وفور مصرف می‌شود و الکلیسم جامعه فرانسه را تهدید می‌کند.[۱]

خودکشی در فرانسه

همه ساله بیش از 100000 نفر در فرانسه یعنی در هر 50 دقیقه یک نفر بر اثر خودکشی می‌میرند. گفته می‌شود آمار تلفات خودکشی دو برابر کشته‌شدگان جاده‌ای در فرانسه است. سالانه بیش از 1500 نفر در فرانسه بر اثر خودکشی در ایستگاه‌های مترو و قطار از بین می‌روند و این کشور از سال‌های دور با این پدیده اجتماعی مواجه بوده‌است. این افراد در ایستگاه‌های مترو و راه‌آهن در کمین لوکوموتیوها می‌نشینند و به محض نزدیک شدن مترو یا قطار به ایستگاه مورد نظر، یکباره خود را در مقابل چشمان بهت‌زده مردم بر روی ریل‌ها می‌اندازند. تاکنون‌ب یکاری و بی‌خانمانی به عنوان عوامل اصلی خودکشی در فرانسه قلمداد می‌شد، اما جامعه‌شناسان پا را فراتر گذاشته و خاستگاه اجتماعی افراد و وظایف متقابل بین فرد و خانواده و جامعه را نیز در این واقعه مورد توجه قرار داده‌اند.‌ به عقیده آنان، بیکاری، تنهایی و نبود کانون گرم خانواده، مسئولیت سنگین زندگی که یک جوان با جدایی از خانواده باید آن را تجربه کند، عمده‌ترین عوامل بروز این پدیده به ویژه در قشر جوان است.

وضعیت زندان های فرانسه

پییر ویکتور

رشد روز افزون بزهکاری، ناهنجاری های اجتماعی و ارتکاب جرم های مختلف ازسوی بخش قابل توجهی از شهروندان فرانسوی، ازدیاد زندانیان در فرانسه را در پی داشته‌است. زندان‌های فرانسه برای 56 هزار نفر جای دارد و برغم سرمایه‌گذاری‌های صورت گرفته در زندانهای کشور شرایط نگهداری زندانیان بسیار نامطلوب است. در اول ژوئیه سال 2011 میلادی 56 هزار و81 زندانی دارای جای تعیین شده بودند که برای 11هزار و 185 نفر بقیه جایی تعریف نشده بود واین میزان به نسبت سال 2010 میلادی با 14 درصد افزایش همراه بوده‌است. آمارها نشان می‌دهد که در فرانسه به ازای هر100هزار نفر 196 زندانی مرد و 5/6 زندانی زن وجود داشته و متوسط مدت حبس برای این افراد هم در سال 2010 میلادی، 8/9 ماه بوده‌است.[۲]

به گفته 'پییر ویکتور'مدیرتحقیقات مرکز ملی تحقیقات علمی (CNRS)درسه ماه اول سال 2011 میلادی تعداد ورودی به زندان های فرانسه 10 درصد افزایش داشته و این درحالی است که افزایش اجرای حکم در زندانیانی که بین 1 تا زیر سه سال حبس دارند با 50 درصد رشد همراه بوده‌است.[۳]

شواهد نشان می‌دهد که در زندان‌هایی که افرادی با دوره‌های حبس کم دیده می‌شوند یا آنهایی که منتظر صدور احکام خود هستند شرایط نگهداری زندانیان مناسب نیست و با قانون کیفری اصلا انطباق ندارد.

جرایم در فرانسه

جرائم سازمان یافته و فعالیت گروه‌های غیر قانونی که به طور تشکیلاتی در کار قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و غیره هستند، یکی از مشکلات اجتماعی موجود در فرانسه است. سرقت زنجیره‌‌‌‌‌‌‌ای سه بانک‌ در شهر پاریس با حفر تونل‌های زیرزمینی درسال 2010 نمونه‌ای از جرائم سازمان یافته در این کشور است. در یک مورد از این سرقت‌ها بیش از 200 صندوق شخصی بانک کردیت لیونز با اموالی به ارزش 2 میلیون یورو به سرقت رفت.[۴]

درسال 2002 جرایم سنگینی مبنی بر٣٧٥٠ یورو و ٦ ماه حبس برای زنان خیابانی وضع گردید. اصلی‌ترین گروهی که در پاریس مورد هدف بودند، زنان طبقه کارگری پاریس بودند که مستقل کار می‌کردند. قوانین سخت دولت، باعث رانده شدن این قشر از شهر پاریس شد. اما پس از رانده شدن این قشر، نیروهای جدیدی از صحرای آفریقا، «کوزوو» و «رومانی» توسط شبکه های مافیایی مرتبط با تجارت دختران و زنان، جانشین آنان شدند.

تکدی گری در فرانسه

دسته دوم گداهای فرانسه

گداهای فرانسه معمولا سه دسته هستند؛ کلوشارها میخوارگان ولگردی هستند که همیشه بطری شراب در دست و تکه‌ای نان در جیب و روزنامه‌ای در بغل دارند. زمستان‌ها روی مجراهای فاضلاب، که گرم است و تابستان‌ها کنار خیابان‌ها و معابر عمومی، و یا زیرپل‌های رود سن که خنک است، می‌خوابند. معمولا شغلی ندارند و اگر داشته باشند، از نوع تعمیر مجراهای فاضلاب است. شاید هرگز در عمرشان حمام نکنند. البته مزاحمتی هم برای کسی فراهم نمی‌آورند و دولت فرانسه، با استناد به این نکته که " هیچ کس حق ندارد نوع زندگی خود را بر دیگری تحمیل کند " آنان را آزاد می‌گذارد. دسته دوم کسانی که دو زانو به حالت نیم خیز روی زمین می‌نشینند و یک کاغذ دست می‌گیرند که روی آن نوشته «من گرسنه هستم و...» ؛ سوم کسانی که چیزی مثل روزنامه مجانی یک بروشور یا یک چنین چیزی دست آدم می‌دهند و پول می خواهند.به جز این سه گروه افرادی هم هستند که به قولی با هنرشان پول می گیرند. موزیسین‌هایی که با نواختن موسیقی، اجرای نمایش عروسکی و یا نمایش اسکیت بازی از مردم پول دریافت می‌کنند.

قوانین امروز فرانسه در مبارزه با تکدی گری

در 18 مارس2003، قانونی به نام «قانون امنیت داخلی» با هدف مقابله با افزایش جرم و ناامنی به تصویب رسید. با تصویب این قانون جرایم و ضمانت اجراهای جدیدی ایجاد شد که یکی از حوزه های آن، مربوط به قوانین تکدی گری می‌شد. امروزه این قوانین با نام «بهره‌برداری از تکدی گری» به عنوان یکی از بخش‌های فصل 5 از عنوان 2 کتاب دوم در قانون جزای فرانسه گنجانده شده‌اند. در این خصوص سه ماده در این بخش پیش بینی شده‌است: ماده اول به تعریف جرم «بهره‌برداری از تکدی گری» پرداخته‌است. طبق این ماده هر نوع سازماندهی تکدی گری دیگران، برای کسب سود یا بهره‌برداری از کسانی که به طور مستقیم به تکدی گری می‌پردازند و مشارکت در عواید و اخذ پول از آنها، از مصادیق این جرم است. همچنان که در شق 3 و 4 هرگونه استخدام، آموزش و منحرف کردن و فشار آوردن بر افراد برای مبادرت به گدایی یا انجام کارهایی که در جهت دریافت کمک در معابر عمومی انجام می‌شود نیز از مصادیق این جرم محسوب می‌شوند. مشمولان این ماده به سه سال زندان و جریمه 45 هزار یورویی محکوم می‌شوند. بر اساس ماده دوم در صورتی که مرتکب، افراد نابالغ یا آسیب پذیر از لحاظ روانی، جسمی و بیمار و... یا تعداد زیادی از افراد را به عنوان متکدی به کار گیرد، این مجازات می تواند به پنج سال زندان و جریمه یی برابر با 75 هزار یورو تبدیل شود. همچنین موارد دیگری نیز از مصادیق این تشدید مجازات برشمرده شده‌اند. ماده سوم نیز مقرر کرده‌است که اگر چنین جرمی در قالب یک باند سازمان یافته شناسایی شود، این تشدید مجازات به 10سال زندان و جریمه‌ایی معادل یک میلیون و 500 هزار یورو افزایش خواهد یافت. چنان که ملاحظه می‌شود، قوانین امروزی در فرانسه، ضمانت اجراهای نسبتا شدیدی را برای مقابله با تکدی گری به ویژه از نوع سازمان یافته آن مقرر کرده‌است.[۵][۶]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. برگرفته‌ازwww.persian.rfi.fr/.../20101115-بزهکاری-ا
  2. گزارشی از نقض آشكار حقوق بشر از سرزمين‌های اشغالی تا سراسراروپا. قابل بازیابی از:http://isna.ir/fa/print/9005-14723/
  3. برگرفته ازirna.ir/NewsShow.aspx?NID=30508205
  4. برگرفته‌از http://www.aftabir.com/news/view/2010/apr/08/
  5. بررسی سازوكارهای مقابله با تكدی‌گری در قوانين فرانسه. روزنامه اعتماد، شماره 2538 به تاريخ 17/8/91، ص12.
  6. نعيمی گورابی، محمد حسين (1392). جامعه و فرهنگ فرانسه. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی.