ورود آیین زرتشت به چین: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Icon-Zoroastrian-Prayer-Hall-Hong-Kong.jpg|بندانگشتی|زرتشت در چین]] | [[پرونده:Icon-Zoroastrian-Prayer-Hall-Hong-Kong.jpg|بندانگشتی|زرتشت در چین]] | ||
مهاجرت زرتشتیان به [[چین]] پس از پیروزی مسلمانان عرب بر سرزمین پارس در دوران ساسانی(42-637 میلادی) صورت گرفت. یزدگرد سوم، آخرین امپراتور ساسانی پس از شکست در مقابل سپاه اسلام، به سمت شرق ایران گریخت و ضمن تقاضای کمک از دربار ا[[سلسله تانگ|مپراتوری تانگ]](618-907 میلادی) و عدم دریافت پاسخ مثبت از | مهاجرت زرتشتیان به [[چین]] پس از پیروزی مسلمانان عرب بر سرزمین پارس در دوران ساسانی(42-637 میلادی) صورت گرفت. یزدگرد سوم، آخرین امپراتور ساسانی پس از شکست در مقابل سپاه اسلام، به سمت شرق ایران گریخت و ضمن تقاضای کمک از دربار ا[[سلسله تانگ|مپراتوری تانگ]](618-907 میلادی) و عدم دریافت پاسخ مثبت از [[چین]]، به قبایل ترک پناهنده شد که با خیانت آنها و بنا به قول معروف، به دست آسیابانی به قتل رسید. ولی [[سلسله تانگ|دربار امپراتور تانگ]] پیروز فرزند وی را تحت حمایت خود گرفت و او به همراه دیگر پناهندگان وارد [[چین|سرزمین چین]] شدند و افزون بر اعطای پست نظامی به پیروز در ارتش امپراتوری، به آنان اجازه داده شد تا با ساختن آتشکده ها، به دین خود باقی بمانند. پیروز پس از چندین بار تلاش برای باز ستاندن سرزمین از دست رفته، در شهر چانگاَن(پایتخت آنروز [[چین]]) درگذشت و فرزند وی به نام نرسی لقب پادشاهی بی تاج و تخت ایران را به ارث برد. | ||
او نیز بارها تلاش کرد تا با مساعدت بخشی از سربازان چینی، سرزمین پارس را پس بگیرد که در این راه توفیقی نصیبش نشد. این پناهندگان دور از وطن، برای مدت بیش از 200 سال در [[چین]] با صلح و آرامش زندگی کرده و افزون بر داشتن موقعیت و جایگاه رفیع دولتی در دربار <ref>سین لیان، جان. (1386). تاریخ روابط چین و ایران از روزگار اشکانی تا شاهرخ تیموری، مترجم جان هون نیان، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی.</ref> و بر برگزاری مراسم و آیین های دینی خود، به تبلیغ آن نیز پرداختند و تعدادی از چینی ها، حتی مقامات دولتی، نیز به این دین بپیوندند. این آزادی برگزاری مراسم و [[ورود آیین زرتشت به چین|تبلیغات دینی زرتشتیان]]، تا سال 845 میلادی که تمامی ادیان خارجی غیر بومی به استثنای بودیزم، از سوی امپراتوری مورد اذیت و آزار و محدود سازی پیروان ادیان و حتی تخریب معابد و مصادره ی اموال و موقوفات آنها و ممنوعیت فعالیت دینی قرار گرفتند، ادامه داشت. البته پس از رفع این ممنوعیت در دوران های بعد نیز [[ورود آیین زرتشت به چین|آیین زرتشتی]] به صورت پراکنده در مناطق مختلف [[چین]] به حیات خود ادامه داد، ولی دیگر آن رونق پیشین و حمایت دربار را در پی نداشت. | او نیز بارها تلاش کرد تا با مساعدت بخشی از سربازان چینی، سرزمین پارس را پس بگیرد که در این راه توفیقی نصیبش نشد. این پناهندگان دور از وطن، برای مدت بیش از 200 سال در [[چین]] با صلح و آرامش زندگی کرده و افزون بر داشتن موقعیت و جایگاه رفیع دولتی در دربار <ref>سین لیان، جان. (1386). تاریخ روابط چین و ایران از روزگار اشکانی تا شاهرخ تیموری، مترجم جان هون نیان، سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی.</ref> و بر برگزاری مراسم و آیین های دینی خود، به تبلیغ آن نیز پرداختند و تعدادی از چینی ها، حتی مقامات دولتی، نیز به این دین بپیوندند. این آزادی برگزاری مراسم و [[ورود آیین زرتشت به چین|تبلیغات دینی زرتشتیان]]، تا سال 845 میلادی که تمامی ادیان خارجی غیر بومی به استثنای بودیزم، از سوی امپراتوری مورد اذیت و آزار و محدود سازی پیروان ادیان و حتی تخریب معابد و مصادره ی اموال و موقوفات آنها و ممنوعیت فعالیت دینی قرار گرفتند، ادامه داشت. البته پس از رفع این ممنوعیت در دوران های بعد نیز [[ورود آیین زرتشت به چین|آیین زرتشتی]] به صورت پراکنده در مناطق مختلف [[چین]] به حیات خود ادامه داد، ولی دیگر آن رونق پیشین و حمایت دربار را در پی نداشت. | ||
هنوز در بسیاری از شهرها و مناطقی همچون چانگاَن(شیاَن امروز)، لویانگ(پایتخت باستانی [[چین]])، کایفنگ، لیانجو در استان گانسو و... آثاری از آتشکده های سابق [[ورود آیین زرتشت به چین|زرتشتیان]] وجود دارد. باتوجه به روشن بودن آتش در معابد [[ورود آیین زرتشت به چین|زرتشتیان]]، چینی ها به [[ورود آیین زرتشت به چین|آیین زرتشت]]، دین آتش پرستان هم می گفتند.<ref>سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی | هنوز در بسیاری از شهرها و مناطقی همچون چانگاَن(شیاَن امروز)، لویانگ(پایتخت باستانی [[چین]])، کایفنگ، لیانجو در استان گانسو و... آثاری از آتشکده های سابق [[ورود آیین زرتشت به چین|زرتشتیان]] وجود دارد. باتوجه به روشن بودن آتش در معابد [[ورود آیین زرتشت به چین|زرتشتیان]]، چینی ها به [[ورود آیین زرتشت به چین|آیین زرتشت]]، دین آتش پرستان هم می گفتند.<ref>سابقی، علی محمد. (1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.</ref> | ||
نیز نگاه کنید به [[ادیان و آیین های وارداتي(غیر بومی) در چین | == نیز نگاه کنید به == | ||
* [[ادیان و آیین های وارداتي(غیر بومی) در چین]] | |||
* [[آیین بودا]] | |||
* [[آیین مانوی در چین|آیین مانوی]] | |||
== کتابشناسی == | == کتابشناسی == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۶
مهاجرت زرتشتیان به چین پس از پیروزی مسلمانان عرب بر سرزمین پارس در دوران ساسانی(42-637 میلادی) صورت گرفت. یزدگرد سوم، آخرین امپراتور ساسانی پس از شکست در مقابل سپاه اسلام، به سمت شرق ایران گریخت و ضمن تقاضای کمک از دربار امپراتوری تانگ(618-907 میلادی) و عدم دریافت پاسخ مثبت از چین، به قبایل ترک پناهنده شد که با خیانت آنها و بنا به قول معروف، به دست آسیابانی به قتل رسید. ولی دربار امپراتور تانگ پیروز فرزند وی را تحت حمایت خود گرفت و او به همراه دیگر پناهندگان وارد سرزمین چین شدند و افزون بر اعطای پست نظامی به پیروز در ارتش امپراتوری، به آنان اجازه داده شد تا با ساختن آتشکده ها، به دین خود باقی بمانند. پیروز پس از چندین بار تلاش برای باز ستاندن سرزمین از دست رفته، در شهر چانگاَن(پایتخت آنروز چین) درگذشت و فرزند وی به نام نرسی لقب پادشاهی بی تاج و تخت ایران را به ارث برد.
او نیز بارها تلاش کرد تا با مساعدت بخشی از سربازان چینی، سرزمین پارس را پس بگیرد که در این راه توفیقی نصیبش نشد. این پناهندگان دور از وطن، برای مدت بیش از 200 سال در چین با صلح و آرامش زندگی کرده و افزون بر داشتن موقعیت و جایگاه رفیع دولتی در دربار [۱] و بر برگزاری مراسم و آیین های دینی خود، به تبلیغ آن نیز پرداختند و تعدادی از چینی ها، حتی مقامات دولتی، نیز به این دین بپیوندند. این آزادی برگزاری مراسم و تبلیغات دینی زرتشتیان، تا سال 845 میلادی که تمامی ادیان خارجی غیر بومی به استثنای بودیزم، از سوی امپراتوری مورد اذیت و آزار و محدود سازی پیروان ادیان و حتی تخریب معابد و مصادره ی اموال و موقوفات آنها و ممنوعیت فعالیت دینی قرار گرفتند، ادامه داشت. البته پس از رفع این ممنوعیت در دوران های بعد نیز آیین زرتشتی به صورت پراکنده در مناطق مختلف چین به حیات خود ادامه داد، ولی دیگر آن رونق پیشین و حمایت دربار را در پی نداشت.
هنوز در بسیاری از شهرها و مناطقی همچون چانگاَن(شیاَن امروز)، لویانگ(پایتخت باستانی چین)، کایفنگ، لیانجو در استان گانسو و... آثاری از آتشکده های سابق زرتشتیان وجود دارد. باتوجه به روشن بودن آتش در معابد زرتشتیان، چینی ها به آیین زرتشت، دین آتش پرستان هم می گفتند.[۲]