پرش به محتوا

جریان‌های شاخص اهل سنت در عربستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
جریان‌های شاخص [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت در عربستان]] به دو گونه کلیدی مورد بررسی قرار گرفته است. نخست در قالب جریان‌های مذهبی و مکاتب فقهی چهارگانه [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت]] و دوم در قالب جریانهای سلفی چندگانه که در طول چند قرن اخیر در [[عربستان سعودی|عربستان]] نقش‌آفرینی‌های اصلی را بر عهده داشته‌اند.
جریان‌های شاخص [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت در عربستان]] به دو گونه کلیدی مورد بررسی قرار گرفته است. نخست در قالب جریان‌های مذهبی و مکاتب فقهی چهارگانه [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت]] و دوم در قالب جریانهای سلفی چندگانه که در طول چند قرن اخیر در [[عربستان سعودی|عربستان]] نقش‌آفرینی‌های اصلی را بر عهده داشته‌اند.


==== مذاهب و مکاتب فقهی چهارگانه اهل سنت در عربستان ====
=== مذاهب و مکاتب فقهی چهارگانه [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت در عربستان]] ===
مذاهب چهارگانه اهل سنت اشاره به چهار مذهب فقهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی دارد و مسلمانان سنی در مسائل فقهی پیرو یکی از این مذاهب هستند. این مذاهب در قرن دوم و سوم هجری به وجود آمدند. مذهب حنفی مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق) است. ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است. او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمی‌دانست. مذهب مالکی مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (۹۳-۱۷۹ق) است. مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل می‌کرد. فقه مالکی نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه محسوب می‌شود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد<ref name=":0">ویکی شیعه، مذاهب چهارگانه اهل سنت، (۴ فوریه ۲۰۲۵)، قابل بازیابی از [https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8_%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%87%D9%84_%D8%B3%D9%86%D8%AA https://fa.wikishia.net/view/A]</ref>.
مذاهب چهارگانه [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت]] اشاره به چهار مذهب فقهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی دارد و مسلمانان سنی در مسائل فقهی پیرو یکی از این مذاهب هستند. این مذاهب در قرن دوم و سوم هجری به وجود آمدند. مذهب حنفی مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق) است. ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است. او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمی‌دانست. مذهب مالکی مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (۹۳-۱۷۹ق) است. مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل می‌کرد. فقه مالکی نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه محسوب می‌شود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد<ref name=":0">ویکی شیعه، مذاهب چهارگانه اهل سنت، (۴ فوریه ۲۰۲۵)، قابل بازیابی از [https://fa.wikishia.net/view/%D9%85%D8%B0%D8%A7%D9%87%D8%A8_%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%A7%D9%87%D9%84_%D8%B3%D9%86%D8%AA https://fa.wikishia.net/view/A]</ref>.


مذهب شافعی، مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیث‌مدار دانسته‌اند. شافعی از برخی روش‌های اصحاب رأی نیز استفاده می‌کرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد. شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیک‌تر می‌دانند. مذهب حنبلی، مذهب پیروان احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود و از رأی و قیاس پرهیز می‌کرد. فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیث‌گرا در فقه اهل سنت است<ref name=":0" />. مکتب فقهی حنبلی، مبنای نظام حقوقی عربستان است. همچنین آموزش دینی اجباری در مدارس دولتی بر اساس این مکتب ارائه می‌شود. در نهادهای دینی عربستان غلبه با علمای مکتب حنبلی و وهابیون است اما سایر مکاتب نیز نمایندگانی دارند. از جمله مکاتب مالکی، حنفی و شافعی هر کدام یک نماینده در هیئت کبار علما دارند<ref name=":1">U.S. Department of State (.gov), SAUDI ARABIA, 2017, Available for https://2009-2017.state.gov/documents/organization/171744.pdf</ref>.
مذهب شافعی، مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیث‌مدار دانسته‌اند. شافعی از برخی روش‌های اصحاب رأی نیز استفاده می‌کرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد. شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به [[مکتب اهل بیت (ع) و پیروان آن در عربستان سعودی|شیعه امامیه]] نزدیک‌تر می‌دانند. مذهب حنبلی، مذهب پیروان احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود و از رأی و قیاس پرهیز می‌کرد. فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیث‌گرا در فقه [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت]] است<ref name=":0" />. مکتب فقهی حنبلی، مبنای نظام حقوقی [[عربستان سعودی|عربستان]] است. همچنین آموزش دینی اجباری در مدارس دولتی بر اساس این مکتب ارائه می‌شود. در نهادهای دینی [[عربستان سعودی|عربستان]] غلبه با علمای مکتب حنبلی و وهابیون است اما سایر مکاتب نیز نمایندگانی دارند. از جمله مکاتب مالکی، حنفی و شافعی هر کدام یک نماینده در هیئت کبار علما دارند<ref name=":1">U.S. Department of State (.gov), SAUDI ARABIA, 2017, Available for https://2009-2017.state.gov/documents/organization/171744.pdf</ref>.


==== جریانهای سلفی اهل سنت در عربستان ====
=== جریانهای سلفی [[اهل سنت در عربستان سعودی|اهل سنت در عربستان]] ===
عربستان سعودی به عنوان مهمترین مرکز و حامی اصلی گسترش سلفی‌گری در سطح جهان شناخته شده و سلفیت وهابی به عنوان یکی از دو رکن حکومت سعودی محسوب می‌شود. با این حال علاوه بر تکثر گرایش‌های سلفی درون عربستان سعودی و ظهور آن در قالب گروههای جهادی مانند القاعده، سلفی‌گری در بسیاری از جوامع و کشورهای اسلامی منطقه گسترش یافته و نقش آفرینی می‌کند. بر خلاف اواسط قرن بیستم اکنون می‌توان شاهد جریان ها و گروههای مختلفی در کشورهای منطقه بود که یا خود را سلفی می‌دانند و یا دیگران آنها را به سلفیت متهم می‌کنند. بر این اساس به رغم مبانی اعتقادی و فکری مشترک، تنوع و تکثر در سلفیت واقعیتی غیر قابل انکار است که باعث تلاشهایی برای جریان شناسی در میان سلفی ها و تبیین هر کدام از این جریانها شده است.
[[عربستان سعودی]] به عنوان مهمترین مرکز و حامی اصلی گسترش سلفی‌گری در سطح جهان شناخته شده و سلفیت وهابی به عنوان یکی از دو رکن حکومت سعودی محسوب می‌شود. با این حال علاوه بر تکثر گرایش‌های سلفی درون [[عربستان سعودی]] و ظهور آن در قالب گروههای جهادی مانند القاعده، سلفی‌گری در بسیاری از جوامع و کشورهای اسلامی منطقه گسترش یافته و نقش آفرینی می‌کند. بر خلاف اواسط قرن بیستم اکنون می‌توان شاهد جریان ها و گروههای مختلفی در کشورهای منطقه بود که یا خود را سلفی می‌دانند و یا دیگران آنها را به سلفیت متهم می‌کنند. بر این اساس به رغم مبانی اعتقادی و فکری مشترک، تنوع و تکثر در سلفیت واقعیتی غیر قابل انکار است که باعث تلاشهایی برای جریان شناسی در میان سلفی ها و تبیین هر کدام از این جریانها شده است.


با توجه به وجود منظرهای مختلف، پیدایش دیدگاهی واحد برای تقسیم‌بندی جریان‌های سلفی امکان پذیر نبوده و در نتیجه می‌توان شاهد ارایه تقسیم بندی های مختلفی در این خصوص بود. بر این اساس به جریان های مختلفی در میان سلفی‌ها اشاره می‌شود که از جمله مهمترین آنها عبارتند از: سلفیه سنتی، درباری، حکومتی، رسمی یا اصیل؛ سلفیه علمی؛ سلفیه فعال‌گرا؛ سلفیه قطبی یا جهادی؛ سلفیه میانه‌رو؛ سلفیه اصلاح‌طلب و؛ سلفیه سیاسی<ref>Brands of Salafism,( 06-11-2012), Available for<nowiki/>http://weekly.ahram.org.eg/News/127/32/Brands%20of%20Salafism.aspx</ref>. با این حال در مجموع اگر بخواهیم که به نوعی تقسیم بندی کلان از منظر سیاسی یا نوع رویکرد گروههای سلفی به قدرت سیاسی و حکومت ارایه دهیم می‌توان جریان های سلفی در عربستان را در سه طیف یا جریان کلی تبیین نمود: نخست سلفی‌های سنتی یا حکومتی که گرایش محافظه‌کارانه به قدرت سیاسی و حکومت دارند و در جهت مشروعیت بخشی به حکومت سعودی و حفظ نظم موجود عمل می‌کنند؛ دوم سلفی‌های جهادی یا انقلابی که خواستار تغییر حکومت سعودی به روشی انقلابی و جهادی هستند و پیوند چندانی با روشهای مسالمت آمیز و نهادهای سیاسی دموکراتیک و نوین ندارند و؛ سوم  نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح طلب که رویکردی اصلاحی و مسالمت آمیز به حکومت سعودی دارند و طرفدار مشارکت سیاسی و پذیرش روشها و نهادهای سیاسی نوین دموکراتیک بر حسب ضرورت هستند.
با توجه به وجود منظرهای مختلف، پیدایش دیدگاهی واحد برای تقسیم‌بندی جریان‌های سلفی امکان پذیر نبوده و در نتیجه می‌توان شاهد ارایه تقسیم بندی های مختلفی در این خصوص بود. بر این اساس به جریان های مختلفی در میان سلفی‌ها اشاره می‌شود که از جمله مهمترین آنها عبارتند از:  


===== سلفی‌های سنتی - حکومتی =====
* سلفیه سنتی، درباری، حکومتی، رسمی یا اصیل؛
سلفی‌گری سنتی یا حکومتی قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین جریان سلفی است که به وهابیت مشهور شده و در عربستان سعودی شکل گرفته، ترویج شده و موردحمایت قرار گرفته است. نماینده این تفکر گروه خاندان آل الشیخ  در عربستان هستند که ارتباط نسبی با شیخ محمدبن عبدالوهاب دارند و در حقیقت نسل و فرزندان شیخ هستند که به مبانی فکری او وفادار مانده‌اند. مفتی اعظم عربستان هم از خاندان آل الشیخ است. نهادهای رسمی دینی، مانند اللجنه الدائمه للفتوی که مرکز رسمی اجتهاد و فتوا دادن عربستان است، مراکز آموزش دینی مانند دانشگاه اسلامی شهر مدینه، هیئت امر به معروف و نهی از منکر که نهادی قدرتمند درعربستان است، وزارت اوقاف و دیگر مراکز دینی دردست خاندان آل الشیخ است. شاخصه اصلی وهابیت سنتی حکومتی، نگاه بسته آنها به مسائل است. آنها فلسفه سیاسی خاصی دارند که قیام مسلحانه را بر ضد حکومت حرام اعلام نموده  و خلاف شرع می‌دانند<ref>غریب رضا، حمیدرضا (2024)، بررسی جریان های جدید فکری و سیاسی عربستان، ''نشریه راه''، شماره 33، 16 ژانویه، قابل بازیابی از https://alhewaraldini.com/meetings-conferences/1730</ref>.
* سلفیه علمی؛
* سلفیه فعال‌گرا؛
* سلفیه قطبی یا جهادی؛
* سلفیه میانه‌رو؛
* سلفیه اصلاح‌طلب و؛
* سلفیه سیاسی<ref>Brands of Salafism,( 06-11-2012), Available for<nowiki/>http://weekly.ahram.org.eg/News/127/32/Brands%20of%20Salafism.aspx</ref>.
 
با این حال در مجموع اگر بخواهیم که به نوعی تقسیم بندی کلان از منظر سیاسی یا نوع رویکرد گروههای سلفی به قدرت سیاسی و حکومت ارایه دهیم می‌توان جریان های سلفی در [[عربستان سعودی|عربستان]] را در سه طیف یا جریان کلی تبیین نمود:
 
* نخست سلفی‌های سنتی یا حکومتی که گرایش محافظه‌کارانه به قدرت سیاسی و حکومت دارند و در جهت مشروعیت بخشی به حکومت سعودی و حفظ نظم موجود عمل می‌کنند؛
* دوم سلفی‌های جهادی یا انقلابی که خواستار تغییر حکومت سعودی به روشی انقلابی و جهادی هستند و پیوند چندانی با روشهای مسالمت آمیز و نهادهای سیاسی دموکراتیک و نوین ندارند و؛
* سوم نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح طلب که رویکردی اصلاحی و مسالمت آمیز به حکومت سعودی دارند و طرفدار مشارکت سیاسی و پذیرش روشها و نهادهای سیاسی نوین دموکراتیک بر حسب ضرورت هستند.
 
==== سلفی‌های سنتی - حکومتی ====
سلفی‌گری سنتی یا حکومتی قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین جریان سلفی است که به وهابیت مشهور شده و در [[عربستان سعودی]] شکل گرفته، ترویج شده و موردحمایت قرار گرفته است. نماینده این تفکر گروه خاندان آل الشیخ در [[عربستان سعودی|عربستان]] هستند که ارتباط نسبی با شیخ محمدبن عبدالوهاب دارند و در حقیقت نسل و فرزندان شیخ هستند که به مبانی فکری او وفادار مانده‌اند. مفتی اعظم [[عربستان سعودی|عربستان]] هم از خاندان آل الشیخ است. نهادهای رسمی دینی، مانند اللجنه الدائمه للفتوی که مرکز رسمی اجتهاد و فتوا دادن [[عربستان سعودی|عربستان]] است، مراکز آموزش دینی مانند دانشگاه اسلامی [[مدینه منوره|شهر مدینه]]، هیئت امر به معروف و نهی از منکر که نهادی قدرتمند در [[عربستان سعودی|عربستان]] است، وزارت اوقاف و دیگر مراکز دینی دردست خاندان آل الشیخ است. شاخصه اصلی وهابیت سنتی حکومتی، نگاه بسته آنها به مسائل است. آنها فلسفه سیاسی خاصی دارند که قیام مسلحانه را بر ضد حکومت حرام اعلام نموده  و خلاف شرع می‌دانند<ref>غریب رضا، حمیدرضا (2024)، بررسی جریان های جدید فکری و سیاسی عربستان، ''نشریه راه''، شماره 33، 16 ژانویه، قابل بازیابی از https://alhewaraldini.com/meetings-conferences/1730</ref>.


این جریان گرایش شدیدی به اندیشه‌های «محمد بن عبدالوهاب» دارد. اغلب علمای وهابی معروف به این جریان وابستگی فکری دارند. طرفداران اندیشه سلفی سنتی عموماً بر دعوت و تبلیغ تأکید داشته و اطاعت از نظام حاکم را به عنوان اولی‌الامر، واجب می‌دانند و هرگونه خروج بر آن را مخالف شرع تلقی می‌کنند. آنها بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید داشته و تمامی مسائل سیاسی را براساس قاعده حلال و حرام و نه بر پایه مصالح و مفاسد ارزیابی می‌کنند. آنان عموماً دچار جزم اندیشی بوده و با هرگونه نوگرایی مخالفت می‌کنند<ref>محمود واعظی، محمود (1391)، بحران‌های سیاسی و جنبش‌های اجتماعی در خاورميانه (نظريه‌ها و روندها)، تهران: وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ص ٣٧٤.</ref>. در سلفی‌گری سنتی اولویت به سیاست داده نمی‌شود. در این جریان و رویکرد در حالی که بر اهمیت توحید به عنوان ستون اسلام تاکید می شود، تلاش شده مفاهیم سیاسی کمرنگ شود. به اعتقاد آنها سیاست راهی برای زندگی خوب نیست و در نتیجه فعال‌گرایی سیاسی را نفی و به جای آن بر دعوت مذهبی تاکید دارند<ref>Moussalli, A.(2009), Wahhabism, Salafism and Islamism: Who Is The Enemy?, January, p.14, Available for http://conflictsforum.org/briefings/Wahhabism-Salafism-and-Islamism.pdf</ref>.
این جریان گرایش شدیدی به اندیشه‌های «محمد بن عبدالوهاب» دارد. اغلب علمای وهابی معروف به این جریان وابستگی فکری دارند. طرفداران اندیشه سلفی سنتی عموماً بر دعوت و تبلیغ تأکید داشته و اطاعت از نظام حاکم را به عنوان اولی‌الامر، واجب می‌دانند و هرگونه خروج بر آن را مخالف شرع تلقی می‌کنند. آنها بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید داشته و تمامی مسائل سیاسی را براساس قاعده حلال و حرام و نه بر پایه مصالح و مفاسد ارزیابی می‌کنند. آنان عموماً دچار جزم اندیشی بوده و با هرگونه نوگرایی مخالفت می‌کنند<ref>محمود واعظی، محمود (1391)، بحران‌های سیاسی و جنبش‌های اجتماعی در خاورميانه (نظريه‌ها و روندها)، تهران: وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ص ٣٧٤.</ref>. در سلفی‌گری سنتی اولویت به سیاست داده نمی‌شود. در این جریان و رویکرد در حالی که بر اهمیت توحید به عنوان ستون اسلام تاکید می شود، تلاش شده مفاهیم سیاسی کمرنگ شود. به اعتقاد آنها سیاست راهی برای زندگی خوب نیست و در نتیجه فعال‌گرایی سیاسی را نفی و به جای آن بر دعوت مذهبی تاکید دارند<ref>Moussalli, A.(2009), Wahhabism, Salafism and Islamism: Who Is The Enemy?, January, p.14, Available for http://conflictsforum.org/briefings/Wahhabism-Salafism-and-Islamism.pdf</ref>.


===== سلفی‌های جهادی - انقلابی =====
==== سلفی‌های جهادی - انقلابی ====
دومین جریان مهم در میان سلفی‌های عربستان سلفی های جهادی- انقلابی هستند که به رغم بسیاری از مبانی فکری و اعتقادی مشترک با سلفی های سنتی و وهابیت مانند تکفیر و اعتقاد به مبارزه با بدعت و شرک، تفاوتهای مهمی نیز با آنها دارند. سلفی‌های جهادی در حالی که همانند سلفی های سنتی مشارکت در نهادهای سیاسی دموکراتیک و حکومتداری بر مبنای دموکراتیک را به شدت رد می‌کنند به حفظ وضع موجود و پذیرش حاکمیت مسلط اعتقادی ندارند و در نتیجه خروج مسلحانه در مقابل حاکم جائر را لازم و واجب بر می‌شمارند. در نتیجه این گونه تفکر است که بر خلاف سلفی‌های سنتی که در خدمت حکومت سعودی و در حال مشروعیت بخشیدن به آن هستند، سلفی های جهادی با جائر و فاسد شمردن این نوع حاکمیت در عرصه نظری قیام علیه آنها را واجب دانسته و در مرحله عمل به صورت مسلحانه با این حکومتها مبارزه می کنند. القاعده در شبه جزیره عربستان و شاخه عربستانی داعش از جمله جریانهای سلفی جهادی در عربستان و شبه جزیره عربی محسوب می‌شوند.
دومین جریان مهم در میان سلفی‌های [[عربستان سعودی|عربستان]] سلفی های جهادی- انقلابی هستند که به رغم بسیاری از مبانی فکری و اعتقادی مشترک با سلفی های سنتی و وهابیت مانند تکفیر و اعتقاد به مبارزه با بدعت و شرک، تفاوتهای مهمی نیز با آنها دارند. سلفی‌های جهادی در حالی که همانند سلفی های سنتی مشارکت در نهادهای سیاسی دموکراتیک و حکومتداری بر مبنای دموکراتیک را به شدت رد می‌کنند به حفظ وضع موجود و پذیرش حاکمیت مسلط اعتقادی ندارند و در نتیجه خروج مسلحانه در مقابل حاکم جائر را لازم و واجب بر می‌شمارند. در نتیجه این گونه تفکر است که بر خلاف سلفی‌های سنتی که در خدمت حکومت سعودی و در حال مشروعیت بخشیدن به آن هستند، سلفی های جهادی با جائر و فاسد شمردن این نوع حاکمیت در عرصه نظری قیام علیه آنها را واجب دانسته و در مرحله عمل به صورت مسلحانه با این حکومتها مبارزه می کنند. [[سازمان القاعده و طالبان|القاعده]] در شبه جزیره [[عربستان سعودی|عربستان]] و شاخه عربستانی داعش از جمله جریانهای سلفی جهادی در [[عربستان سعودی|عربستان]] و شبه جزیره عربی محسوب می‌شوند.
 
سلفی های جهادی که از دهه ١٩٨٠ و با جنگ [[افغانستان]] به منصه ظهور رسیدند به صورت ملموسی در [[سازمان القاعده و طالبان|شبکه القاعده]] و گروههای جهادی همسو با آن تبلور یافتند و به نیرویی مهم در جهان اهل سنت تبدیل شدند. این جریان که جریانی تحول یافته در مقابل سلفی های سنتی محسوب می‌شوند ضمن اینکه از افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب بهره می‌گیرند، از برخی دیگر از علما و متفکرین سنی نیز تاثیر فکری پذیرفته‌اند که در ترکیبی نوین به صورت امروزین آن نمودار شده است. از جمله این متفکرین به عبدالسلام فرج، سید قطب و ابوعلی مودودی اشاره می‌شود که هر کدام به شکلی بر افکار و ایدئولوژی سلفی‌های جهادی تاثیرگذار بوده و باعث شده‌اند تا این جریان به رویکردی انقلابی و مسلحانه روی آورد. مضافا اینکه این رویکرد انقلابی و مسلحانه در ترکیب با اندیشه های تکفیری و انحرافی وهابیت باعث فجایع و خشونت های بسیاری شده که از جمله در اقدامات خشونت بار در مقابل [[مکتب اهل بیت (ع) و پیروان آن در عربستان سعودی|شیعیان]] نمود یافته است.
 
سلفی های جهادی به تاسی از اندیشه های سید قطب بر تکفیرگرایی و جهاد تاکید اساسی دارند. از نظر این جریان و به خصوص [[سازمان القاعده و طالبان|سازمان القاعده]]، جهاد چیزی بیش از یک حکم فقهی فرعی و در ردیف اصول اولیه دین اسلام اهمیت یافته است. به اعتقاد سلفی های جهادی و تکفیری جهاد، جنگ و ترور دشمنان خدا امری ضروی و تکامل بخش دعوت مسالمت آمیز به تشکیل حکومت اسلامی است. آنان با تمسک به آیات الهی، آرای فقهای سلفی و وهابی و تفسیرهای خاص خود، جهاد ابتدایی، تروریسم و هر گونه خشونت علیه هر کسی را موجه جلوه می‌دهند و جهاد در راه خدا تفسیر می‌کنند. همچنین جریان جهادی هر گونه مشی همکاری جویانه و محافظه کارانه در قبال حکومت های لائیک منطقه را رد می‌کنند و هر جریان و گروهی که مخالف عقاید  تکفیری و جهادی باشد را مستحق کشته شدن و مبارزه می‌دانند. این جریان همچنین هر گونه سعه صدر یا اهمالی را در برابر تشکیل حکومت اسلامی بر نمی‌تابند و تلاش دارند با اعمال انقلابی جامعه کافرشده را به سرعت به جامعه‌اي مسلمان تبدیل و حکومت اسلامی را با جهاد مداوم احیا کنند<ref>اخلاقی نیا، مهدی (1389)، مقایسه اندیشه‌های سلفی اخوان باسلفی‌های جهادی- تکفیری، ''فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام''، شماره ٤٤، زمستان، ص 5-9.</ref>.
 
==== نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح‌طلب ====
سلفیت اصلاح طلب به دنبال این است که حد میانه‌ای میان سلفیت جهادی و سلفیت حکومتی و سنتی باشد. این جریان نگاه سلفیت سنتی به حاکمیت سیاسی و مشروعیت بخشی دینی به حاکمیت ها را قبول ندارد.  سلفیت اصلاح‌طلب تعامل با ولی امر(حاکم سیاسی) و سکوت در همه مسایل طبق دیدگاه سلفی‌های سنتی را نمی پذیرد. به اعتقاد سلفی های سنتی حتی نصیحت حاکمان مسلمانان ( النصیحه لأئمه المسلمین) که واجب است باید سری باشد، تا احساسات برضد حاکمان تحریک نشود. اما سلفی‌های اصلاح طلب این نگاه را قبول ندارد و نقدهایی را نسبت به حاکمیت وارد می‌کنند. این جریان در عین حال رویکرد جهادی و مبارزات سیاسی و قیام مسلحانه را هم نقد می‌کند و به دنبال این است که با رشد فرهنگ عمومی و تربیت مردم، اصلاحات تدریجی انجام دهند. برخی از مهمترین شخصیتها در جریان نوسلفی‌های [[عربستان سعودی|عربستان]] عبارتند از:
 
* سلمان العوده؛
* عایض القرنی؛
* ناصر العمر؛
* سفر الحوالی و؛
* بن جبرین<ref>پژوهشگاه مطالعات تقریبی، جریان نوسلفی‌گری در عربستان، ( 25 دی 1400)، قابل بازیابی از [https://taqribstudies.ir/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/ https://taqribstudies.ir/86]</ref>.


سلفی های جهادی که از دهه ١٩٨٠ و با جنگ افغانستان به منصه ظهور رسیدند به صورت ملموسی در شبکه القاعده و گروههای جهادی همسو با آن تبلور یافتند و به نیرویی مهم در جهان اهل سنت تبدیل شدند. این جریان که جریانی تحول یافته در مقابل سلفی های سنتی محسوب می‌شوند ضمن اینکه از افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب بهره می‌گیرند، از برخی دیگر از علما و متفکرین سنی نیز تاثیر فکری پذیرفته‌اند که در ترکیبی نوین به صورت امروزین آن نمودار شده است. از جمله این متفکرین به عبدالسلام فرج، سید قطب و ابوعلی مودودی اشاره می‌شود که هر کدام به شکلی بر افکار و ایدئولوژی سلفی‌های جهادی تاثیرگذار بوده و باعث شده‌اند تا این جریان به رویکردی انقلابی و مسلحانه روی آورد. مضافا اینکه این رویکرد انقلابی و مسلحانه در ترکیب با اندیشه های تکفیری و انحرافی وهابیت باعث فجایع و خشونت های بسیاری شده که از جمله در اقدامات خشونت بار در مقابل شیعیان نمود یافته است.
شخصيتهایی مانند «رشيد رضا»، «ابن باديس» و «علال الفاسي» جزو پيشروان گرايش سلفيت اصلاحی به شمار می آيند. اين جريان در سالهای اخير، به ويژه بعد از رشد جريانهای سلفی جهادی، به نوعی ويژگی هماهنگ سازی ميان دو گرايش پيش گفته را پيدا کرده است. اين ويژگی بيانگر حالتی از همزيستی ميان دو انديشه متناقض است به گونه‌ای که تلاش می کند با ارايه ترکيب جديدی از اين دو انديشه، ميان ويژگيهای دو تفکر جمع نمايد. همچنين ميان شيوه جهاد با اشغالگران و مبارزه با حکومت های استبدادی تفاوت قايل می شود و در نوع نخست روش مبارزه مسلحانه را توصيه می کنند. برخی شخصيت های اين جريان همانند «ابويعرب مرزوقی» هر چند فاصله فکری و روشي خود را با جريان حاکم وهابيت نشان داده است ولی شخصيت ابن تيميه و نوع روش انديشه او را به عنوان روشی اصلاح گرانه در تاريخ اصلاح دينی برشمرده و از او به عنوان مصلحی دينی الگو سازي مي‌کند. يکی از محورهای فکری اين جريان تلاش برای مصلح نشان دادن شخصيت های سلفی است و تلاش آن برای برون رفت وهابيت و سلفی گری از حالت مجادله و خصومت با ديگر فرق و مذاهب نیز قابل توجه است<ref>محمدی، یوسف خان، خرمشاد، محمدباقر (1401)، واکاوی آینده اسلام سلفی - وهابی- تکفیری در عربستان سعودی، ''مطالعات سیاسی جهان اسلام''، 11(3)،  پاییز، ص 5-7.</ref>.


سلفی های جهادی به تاسی از اندیشه های سید قطب بر تکفیرگرایی و جهاد تاکید اساسی دارند. از نظر این جریان و به خصوص سازمان القاعده، جهاد چیزی بیش از یک حکم فقهی فرعی و در ردیف اصول اولیه دین اسلام اهمیت یافته است. به اعتقاد سلفی های جهادی و تکفیری جهاد، جنگ و ترور دشمنان خدا امری ضروی و تکامل بخش دعوت مسالمت آمیز به تشکیل حکومت اسلامی است. آنان با تمسک به آیات الهی، آرای فقهای سلفی و وهابی و تفسیرهای خاص خود، جهاد ابتدایی، تروریسم و هر گونه خشونت علیه هر کسی را موجه جلوه می‌دهند و جهاد در راه خدا تفسیر می‌کنند. همچنین جریان جهادی هر گونه مشی همکاری جویانه و محافظه کارانه در قبال حکومت های لائیک منطقه را رد می‌کنند و هر جریان و گروهی که مخالف عقاید  تکفیری و جهادی باشد را مستحق کشته شدن و مبارزه می‌دانند. این جریان همچنین هر گونه سعه صدر یا اهمالی را در برابر تشکیل حکومت اسلامی بر نمی‌تابند و تلاش دارند با اعمال انقلابی جامعه کافرشده را به سرعت به جامعه‌اي مسلمان تبدیل و حکومت اسلامی را با جهاد مداوم احیا کنند<ref>اخلاقی نیا، مهدی (1389)، مقایسه اندیشه‌های سلفی اخوان باسلفی‌های جهادی- تکفیری، ''فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام''، شماره ٤٤، زمستان، ص 5-9.</ref>.
نیز نگاه کنید به


===== نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح‌طلب =====
== کتابشناسی ==
سلفیت اصلاح طلب به دنبال این است که حد میانه‌ای میان سلفیت جهادی و سلفیت حکومتی و سنتی باشد. این جریان نگاه سلفیت سنتی به حاکمیت سیاسی و مشروعیت بخشی دینی به حاکمیت ها را قبول ندارد.  سلفیت اصلاح‌طلب تعامل با ولی امر(حاکم سیاسی) و سکوت در همه مسایل طبق دیدگاه سلفی‌های سنتی را نمی پذیرد. به اعتقاد سلفی های سنتی حتی نصیحت حاکمان مسلمانان ( النصیحه لأئمه المسلمین) که واجب است باید سری باشد، تا احساسات برضد حاکمان تحریک نشود. اما سلفی‌های اصلاح طلب این نگاه را قبول ندارد و نقدهایی را نسبت به حاکمیت وارد می‌کنند. این جریان در عین حال رویکرد جهادی و مبارزات سیاسی و قیام مسلحانه را هم نقد می‌کند و به دنبال این است که با رشد فرهنگ عمومی و تربیت مردم، اصلاحات تدریجی انجام دهند.  برخی از مهمترین شخصیتها در جریان نوسلفی‌های عربستان عبارتند از: سلمان العوده؛ عایض القرنی؛ ناصر العمر؛ سفر الحوالی و؛ بن جبرین<ref>پژوهشگاه مطالعات تقریبی، جریان نوسلفی‌گری در عربستان، ( 25 دی 1400)، قابل بازیابی از [https://taqribstudies.ir/%D8%AC%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%86%D9%88%D8%B3%D9%84%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86/ https://taqribstudies.ir/86]</ref>.
<references />


شخصيتهایی مانند «رشيد رضا»، «ابن باديس» و «علال الفاسي» جزو پيشروان گرايش سلفيت اصلاحی به شمار می آيند. اين جريان در سالهای اخير، به ويژه بعد از رشد جريانهای سلفی جهادی، به نوعی ويژگی هماهنگ سازي ميان دو گرايش پيش گفته را پيدا کرده است. اين ويژگی بيانگر حالتی از همزيستي ميان دو انديشه متناقض است به گونه‌اي که تلاش مي‌کند با ارايه ترکيب جديدی از اين دو انديشه، ميان ويژگيهای دو تفکر جمع نمايد. همچنين ميان شيوه جهاد با اشغالگران و مبارزه با حکومت های استبدادی تفاوت قايل می شود و در نوع نخست روش مبارزه مسلحانه را توصيه می کنند. برخی شخصيتهای اين جريان همانند «ابويعرب مرزوقی» هر چند فاصله فکري و روشي خود را با جريان حاکم وهابيت نشان داده است ولي شخصيت ابن تيميه و نوع روش انديشه او را به عنوان روشی اصلاحگرانه در تاريخ اصلاح دينی برشمرده و از او به عنوان مصلحي ديني الگو سازي مي‌کند. يکي از محورهاي فکري اين جريان تلاش براي مصلح نشان دادن شخصيتهای سلفی است و تلاش آن برای برون رفت وهابيت و سلفی گری از حالت مجادله و خصومت با ديگر فرق و مذاهب نیز قابل توجه است<ref>محمدی، یوسف خان، خرمشاد، محمدباقر (1401)، واکاوی آینده اسلام سلفی - وهابی- تکفیری در عربستان سعودی، ''مطالعات سیاسی جهان اسلام''، 11(3)،  پاییز، ص 5-7.</ref>.
== نویسنده مقاله ==
[[علی اکبر اسدی]]

نسخهٔ ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۱۸

جریان‌های شاخص اهل سنت در عربستان به دو گونه کلیدی مورد بررسی قرار گرفته است. نخست در قالب جریان‌های مذهبی و مکاتب فقهی چهارگانه اهل سنت و دوم در قالب جریانهای سلفی چندگانه که در طول چند قرن اخیر در عربستان نقش‌آفرینی‌های اصلی را بر عهده داشته‌اند.

مذاهب و مکاتب فقهی چهارگانه اهل سنت در عربستان

مذاهب چهارگانه اهل سنت اشاره به چهار مذهب فقهی حنفی، مالکی، شافعی و حنبلی دارد و مسلمانان سنی در مسائل فقهی پیرو یکی از این مذاهب هستند. این مذاهب در قرن دوم و سوم هجری به وجود آمدند. مذهب حنفی مذهب پیروان فقهی ابوحنیفه (۸۰-۱۵۰ق) است. ابوحنیفه امام اهل رأی بوده است. او با وجود اصرار و تأکید بر احکام تعبدی و سنت نبوی، اخبار و روایات غیرقطعی را برای فتوا دادن کافی نمی‌دانست. مذهب مالکی مذهب پیروان فقهی مالک بن انس (۹۳-۱۷۹ق) است. مالک در استنباط احکام به کتاب، سنت، عمل اهل مدینه، مصالح مرسله، قول صحابه و استحسان عمل می‌کرد. فقه مالکی نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه محسوب می‌شود که پایبندی بسیاری به ظواهر قرآن دارد[۱].

مذهب شافعی، مذهب پیروان محمد بن ادریس شافعی (۱۵۰-۲۰۴ق) است. فقه شافعی بر پایه حدیث بنا شده بود، به نحوی که برخی فقه شافعی را فقهی حدیث‌مدار دانسته‌اند. شافعی از برخی روش‌های اصحاب رأی نیز استفاده می‌کرد و توانست در میانه این دو روش قرار گیرد. شیعیان عموماً پیروان مذهب شافعی را به شیعه امامیه نزدیک‌تر می‌دانند. مذهب حنبلی، مذهب پیروان احمد بن حنبل (۱۶۴-۲۴۱ق) است. احمد پیرو فقه حدیثی بود و از رأی و قیاس پرهیز می‌کرد. فقه حنبلی بیش از مذاهب دیگر به ظاهر احادیث و اقوال صحابه گرایش داشت و نماینده شاخص اندیشه حدیث‌گرا در فقه اهل سنت است[۱]. مکتب فقهی حنبلی، مبنای نظام حقوقی عربستان است. همچنین آموزش دینی اجباری در مدارس دولتی بر اساس این مکتب ارائه می‌شود. در نهادهای دینی عربستان غلبه با علمای مکتب حنبلی و وهابیون است اما سایر مکاتب نیز نمایندگانی دارند. از جمله مکاتب مالکی، حنفی و شافعی هر کدام یک نماینده در هیئت کبار علما دارند[۲].

جریانهای سلفی اهل سنت در عربستان

عربستان سعودی به عنوان مهمترین مرکز و حامی اصلی گسترش سلفی‌گری در سطح جهان شناخته شده و سلفیت وهابی به عنوان یکی از دو رکن حکومت سعودی محسوب می‌شود. با این حال علاوه بر تکثر گرایش‌های سلفی درون عربستان سعودی و ظهور آن در قالب گروههای جهادی مانند القاعده، سلفی‌گری در بسیاری از جوامع و کشورهای اسلامی منطقه گسترش یافته و نقش آفرینی می‌کند. بر خلاف اواسط قرن بیستم اکنون می‌توان شاهد جریان ها و گروههای مختلفی در کشورهای منطقه بود که یا خود را سلفی می‌دانند و یا دیگران آنها را به سلفیت متهم می‌کنند. بر این اساس به رغم مبانی اعتقادی و فکری مشترک، تنوع و تکثر در سلفیت واقعیتی غیر قابل انکار است که باعث تلاشهایی برای جریان شناسی در میان سلفی ها و تبیین هر کدام از این جریانها شده است.

با توجه به وجود منظرهای مختلف، پیدایش دیدگاهی واحد برای تقسیم‌بندی جریان‌های سلفی امکان پذیر نبوده و در نتیجه می‌توان شاهد ارایه تقسیم بندی های مختلفی در این خصوص بود. بر این اساس به جریان های مختلفی در میان سلفی‌ها اشاره می‌شود که از جمله مهمترین آنها عبارتند از:

  • سلفیه سنتی، درباری، حکومتی، رسمی یا اصیل؛
  • سلفیه علمی؛
  • سلفیه فعال‌گرا؛
  • سلفیه قطبی یا جهادی؛
  • سلفیه میانه‌رو؛
  • سلفیه اصلاح‌طلب و؛
  • سلفیه سیاسی[۳].

با این حال در مجموع اگر بخواهیم که به نوعی تقسیم بندی کلان از منظر سیاسی یا نوع رویکرد گروههای سلفی به قدرت سیاسی و حکومت ارایه دهیم می‌توان جریان های سلفی در عربستان را در سه طیف یا جریان کلی تبیین نمود:

  • نخست سلفی‌های سنتی یا حکومتی که گرایش محافظه‌کارانه به قدرت سیاسی و حکومت دارند و در جهت مشروعیت بخشی به حکومت سعودی و حفظ نظم موجود عمل می‌کنند؛
  • دوم سلفی‌های جهادی یا انقلابی که خواستار تغییر حکومت سعودی به روشی انقلابی و جهادی هستند و پیوند چندانی با روشهای مسالمت آمیز و نهادهای سیاسی دموکراتیک و نوین ندارند و؛
  • سوم نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح طلب که رویکردی اصلاحی و مسالمت آمیز به حکومت سعودی دارند و طرفدار مشارکت سیاسی و پذیرش روشها و نهادهای سیاسی نوین دموکراتیک بر حسب ضرورت هستند.

سلفی‌های سنتی - حکومتی

سلفی‌گری سنتی یا حکومتی قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین جریان سلفی است که به وهابیت مشهور شده و در عربستان سعودی شکل گرفته، ترویج شده و موردحمایت قرار گرفته است. نماینده این تفکر گروه خاندان آل الشیخ در عربستان هستند که ارتباط نسبی با شیخ محمدبن عبدالوهاب دارند و در حقیقت نسل و فرزندان شیخ هستند که به مبانی فکری او وفادار مانده‌اند. مفتی اعظم عربستان هم از خاندان آل الشیخ است. نهادهای رسمی دینی، مانند اللجنه الدائمه للفتوی که مرکز رسمی اجتهاد و فتوا دادن عربستان است، مراکز آموزش دینی مانند دانشگاه اسلامی شهر مدینه، هیئت امر به معروف و نهی از منکر که نهادی قدرتمند در عربستان است، وزارت اوقاف و دیگر مراکز دینی دردست خاندان آل الشیخ است. شاخصه اصلی وهابیت سنتی حکومتی، نگاه بسته آنها به مسائل است. آنها فلسفه سیاسی خاصی دارند که قیام مسلحانه را بر ضد حکومت حرام اعلام نموده  و خلاف شرع می‌دانند[۴].

این جریان گرایش شدیدی به اندیشه‌های «محمد بن عبدالوهاب» دارد. اغلب علمای وهابی معروف به این جریان وابستگی فکری دارند. طرفداران اندیشه سلفی سنتی عموماً بر دعوت و تبلیغ تأکید داشته و اطاعت از نظام حاکم را به عنوان اولی‌الامر، واجب می‌دانند و هرگونه خروج بر آن را مخالف شرع تلقی می‌کنند. آنها بر امر به معروف و نهی از منکر تأکید داشته و تمامی مسائل سیاسی را براساس قاعده حلال و حرام و نه بر پایه مصالح و مفاسد ارزیابی می‌کنند. آنان عموماً دچار جزم اندیشی بوده و با هرگونه نوگرایی مخالفت می‌کنند[۵]. در سلفی‌گری سنتی اولویت به سیاست داده نمی‌شود. در این جریان و رویکرد در حالی که بر اهمیت توحید به عنوان ستون اسلام تاکید می شود، تلاش شده مفاهیم سیاسی کمرنگ شود. به اعتقاد آنها سیاست راهی برای زندگی خوب نیست و در نتیجه فعال‌گرایی سیاسی را نفی و به جای آن بر دعوت مذهبی تاکید دارند[۶].

سلفی‌های جهادی - انقلابی

دومین جریان مهم در میان سلفی‌های عربستان سلفی های جهادی- انقلابی هستند که به رغم بسیاری از مبانی فکری و اعتقادی مشترک با سلفی های سنتی و وهابیت مانند تکفیر و اعتقاد به مبارزه با بدعت و شرک، تفاوتهای مهمی نیز با آنها دارند. سلفی‌های جهادی در حالی که همانند سلفی های سنتی مشارکت در نهادهای سیاسی دموکراتیک و حکومتداری بر مبنای دموکراتیک را به شدت رد می‌کنند به حفظ وضع موجود و پذیرش حاکمیت مسلط اعتقادی ندارند و در نتیجه خروج مسلحانه در مقابل حاکم جائر را لازم و واجب بر می‌شمارند. در نتیجه این گونه تفکر است که بر خلاف سلفی‌های سنتی که در خدمت حکومت سعودی و در حال مشروعیت بخشیدن به آن هستند، سلفی های جهادی با جائر و فاسد شمردن این نوع حاکمیت در عرصه نظری قیام علیه آنها را واجب دانسته و در مرحله عمل به صورت مسلحانه با این حکومتها مبارزه می کنند. القاعده در شبه جزیره عربستان و شاخه عربستانی داعش از جمله جریانهای سلفی جهادی در عربستان و شبه جزیره عربی محسوب می‌شوند.

سلفی های جهادی که از دهه ١٩٨٠ و با جنگ افغانستان به منصه ظهور رسیدند به صورت ملموسی در شبکه القاعده و گروههای جهادی همسو با آن تبلور یافتند و به نیرویی مهم در جهان اهل سنت تبدیل شدند. این جریان که جریانی تحول یافته در مقابل سلفی های سنتی محسوب می‌شوند ضمن اینکه از افکار ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب بهره می‌گیرند، از برخی دیگر از علما و متفکرین سنی نیز تاثیر فکری پذیرفته‌اند که در ترکیبی نوین به صورت امروزین آن نمودار شده است. از جمله این متفکرین به عبدالسلام فرج، سید قطب و ابوعلی مودودی اشاره می‌شود که هر کدام به شکلی بر افکار و ایدئولوژی سلفی‌های جهادی تاثیرگذار بوده و باعث شده‌اند تا این جریان به رویکردی انقلابی و مسلحانه روی آورد. مضافا اینکه این رویکرد انقلابی و مسلحانه در ترکیب با اندیشه های تکفیری و انحرافی وهابیت باعث فجایع و خشونت های بسیاری شده که از جمله در اقدامات خشونت بار در مقابل شیعیان نمود یافته است.

سلفی های جهادی به تاسی از اندیشه های سید قطب بر تکفیرگرایی و جهاد تاکید اساسی دارند. از نظر این جریان و به خصوص سازمان القاعده، جهاد چیزی بیش از یک حکم فقهی فرعی و در ردیف اصول اولیه دین اسلام اهمیت یافته است. به اعتقاد سلفی های جهادی و تکفیری جهاد، جنگ و ترور دشمنان خدا امری ضروی و تکامل بخش دعوت مسالمت آمیز به تشکیل حکومت اسلامی است. آنان با تمسک به آیات الهی، آرای فقهای سلفی و وهابی و تفسیرهای خاص خود، جهاد ابتدایی، تروریسم و هر گونه خشونت علیه هر کسی را موجه جلوه می‌دهند و جهاد در راه خدا تفسیر می‌کنند. همچنین جریان جهادی هر گونه مشی همکاری جویانه و محافظه کارانه در قبال حکومت های لائیک منطقه را رد می‌کنند و هر جریان و گروهی که مخالف عقاید  تکفیری و جهادی باشد را مستحق کشته شدن و مبارزه می‌دانند. این جریان همچنین هر گونه سعه صدر یا اهمالی را در برابر تشکیل حکومت اسلامی بر نمی‌تابند و تلاش دارند با اعمال انقلابی جامعه کافرشده را به سرعت به جامعه‌اي مسلمان تبدیل و حکومت اسلامی را با جهاد مداوم احیا کنند[۷].

نوسلفی‌ها یا سلفی‌های اصلاح‌طلب

سلفیت اصلاح طلب به دنبال این است که حد میانه‌ای میان سلفیت جهادی و سلفیت حکومتی و سنتی باشد. این جریان نگاه سلفیت سنتی به حاکمیت سیاسی و مشروعیت بخشی دینی به حاکمیت ها را قبول ندارد.  سلفیت اصلاح‌طلب تعامل با ولی امر(حاکم سیاسی) و سکوت در همه مسایل طبق دیدگاه سلفی‌های سنتی را نمی پذیرد. به اعتقاد سلفی های سنتی حتی نصیحت حاکمان مسلمانان ( النصیحه لأئمه المسلمین) که واجب است باید سری باشد، تا احساسات برضد حاکمان تحریک نشود. اما سلفی‌های اصلاح طلب این نگاه را قبول ندارد و نقدهایی را نسبت به حاکمیت وارد می‌کنند. این جریان در عین حال رویکرد جهادی و مبارزات سیاسی و قیام مسلحانه را هم نقد می‌کند و به دنبال این است که با رشد فرهنگ عمومی و تربیت مردم، اصلاحات تدریجی انجام دهند. برخی از مهمترین شخصیتها در جریان نوسلفی‌های عربستان عبارتند از:

  • سلمان العوده؛
  • عایض القرنی؛
  • ناصر العمر؛
  • سفر الحوالی و؛
  • بن جبرین[۸].

شخصيتهایی مانند «رشيد رضا»، «ابن باديس» و «علال الفاسي» جزو پيشروان گرايش سلفيت اصلاحی به شمار می آيند. اين جريان در سالهای اخير، به ويژه بعد از رشد جريانهای سلفی جهادی، به نوعی ويژگی هماهنگ سازی ميان دو گرايش پيش گفته را پيدا کرده است. اين ويژگی بيانگر حالتی از همزيستی ميان دو انديشه متناقض است به گونه‌ای که تلاش می کند با ارايه ترکيب جديدی از اين دو انديشه، ميان ويژگيهای دو تفکر جمع نمايد. همچنين ميان شيوه جهاد با اشغالگران و مبارزه با حکومت های استبدادی تفاوت قايل می شود و در نوع نخست روش مبارزه مسلحانه را توصيه می کنند. برخی شخصيت های اين جريان همانند «ابويعرب مرزوقی» هر چند فاصله فکری و روشي خود را با جريان حاکم وهابيت نشان داده است ولی شخصيت ابن تيميه و نوع روش انديشه او را به عنوان روشی اصلاح گرانه در تاريخ اصلاح دينی برشمرده و از او به عنوان مصلحی دينی الگو سازي مي‌کند. يکی از محورهای فکری اين جريان تلاش برای مصلح نشان دادن شخصيت های سلفی است و تلاش آن برای برون رفت وهابيت و سلفی گری از حالت مجادله و خصومت با ديگر فرق و مذاهب نیز قابل توجه است[۹].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ ویکی شیعه، مذاهب چهارگانه اهل سنت، (۴ فوریه ۲۰۲۵)، قابل بازیابی از https://fa.wikishia.net/view/A
  2. U.S. Department of State (.gov), SAUDI ARABIA, 2017, Available for https://2009-2017.state.gov/documents/organization/171744.pdf
  3. Brands of Salafism,( 06-11-2012), Available forhttp://weekly.ahram.org.eg/News/127/32/Brands%20of%20Salafism.aspx
  4. غریب رضا، حمیدرضا (2024)، بررسی جریان های جدید فکری و سیاسی عربستان، نشریه راه، شماره 33، 16 ژانویه، قابل بازیابی از https://alhewaraldini.com/meetings-conferences/1730
  5. محمود واعظی، محمود (1391)، بحران‌های سیاسی و جنبش‌های اجتماعی در خاورميانه (نظريه‌ها و روندها)، تهران: وزارت امور خارجه،دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ص ٣٧٤.
  6. Moussalli, A.(2009), Wahhabism, Salafism and Islamism: Who Is The Enemy?, January, p.14, Available for http://conflictsforum.org/briefings/Wahhabism-Salafism-and-Islamism.pdf
  7. اخلاقی نیا، مهدی (1389)، مقایسه اندیشه‌های سلفی اخوان باسلفی‌های جهادی- تکفیری، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، شماره ٤٤، زمستان، ص 5-9.
  8. پژوهشگاه مطالعات تقریبی، جریان نوسلفی‌گری در عربستان، ( 25 دی 1400)، قابل بازیابی از https://taqribstudies.ir/86
  9. محمدی، یوسف خان، خرمشاد، محمدباقر (1401)، واکاوی آینده اسلام سلفی - وهابی- تکفیری در عربستان سعودی، مطالعات سیاسی جهان اسلام، 11(3)،  پاییز، ص 5-7.

نویسنده مقاله

علی اکبر اسدی