پرش به محتوا

پیشینه پیروان اهل‌بیت در آفریقای جنوبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Hamidian (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
مطالعهٔ تاریخِ پیروانِ اهلِ‌بیت (ع) در آفریقای جنوبی نیازمندِ رویکردی چندسطحی است؛ زیرا این تاریخ نه تنها با سیرِ ورود و گسترشِ اسلام در جنوبِ آفریقا پیوند دارد، بلکه در دلِ تحولاتِ کلانِ استعماری، مهاجرتی و ایدئولوژیکِ قرن‌های اخیر تکوین یافته است. از دیدگاهِ تاریخی، حضورِ شیعیان در آفریقای جنوبی را می‌توان در سه دورهٔ متمایز تحلیل کرد: ۱. دورهٔ آغازینِ اسلامی‌سازیِ کیپ  (قرن هفدهم تا نوزدهم)، ۲. دورهٔ مهاجرت‌های قراردادی و شکل‌گیری جوامع مسلمانِ ناتال (قرن نوزدهم تا میانهٔ قرن بیستم)'''، ۲.'''۳. دورهٔ بیداری و نهادسازیِ فراملی (از دههٔ ۱۹۷۰ به بعد)'''ل (قرن نوزدهم تا میانهٔ قرن بیستم)، و''' '''۳. دورهٔ بیداری و نهادسازیِ فراملی (از دههٔ ۰ به بعد). هر دوره دارای ساختار، منطق و منابع متفاوتی برای انتقالِ معرفت''' و هویت بوده است.
مطالعهٔ تاریخِ پیروانِ اهلِ‌بیت (ع) در آفریقای جنوبی نیازمندِ رویکردی چندسطحی است؛ زیرا این تاریخ نه تنها با سیرِ ورود و گسترشِ اسلام در جنوبِ آفریقا پیوند دارد، بلکه در دلِ تحولاتِ کلانِ استعماری، مهاجرتی و ایدئولوژیکِ قرن‌های اخیر تکوین یافته است. از دیدگاهِ تاریخی، حضورِ شیعیان در آفریقای جنوبی را می‌توان در سه دورهٔ متمایز تحلیل کرد: ۱. دورهٔ آغازینِ اسلامی‌سازیِ کیپ  (قرن هفدهم تا نوزدهم)، ۲. دورهٔ مهاجرت‌های قراردادی و شکل‌گیری جوامع مسلمانِ ناتال (قرن نوزدهم تا میانهٔ قرن بیستم)، و ۳. دورهٔ بیداری و نهادسازیِ فراملی (از دههٔ ۱۹۷۰ به بعد). هر دوره دارای ساختار، منطق و منابع متفاوتی برای انتقالِ معرفت و هویت بوده است.


'''۱. اسلامِ آغازین و زمینه‌های فرهنگی پیشا‌شیعی'''
'''۱. اسلامِ آغازین و زمینه‌های فرهنگی پیشا‌شیعی'''

نسخهٔ ‏۲۵ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۸:۵۸

مطالعهٔ تاریخِ پیروانِ اهلِ‌بیت (ع) در آفریقای جنوبی نیازمندِ رویکردی چندسطحی است؛ زیرا این تاریخ نه تنها با سیرِ ورود و گسترشِ اسلام در جنوبِ آفریقا پیوند دارد، بلکه در دلِ تحولاتِ کلانِ استعماری، مهاجرتی و ایدئولوژیکِ قرن‌های اخیر تکوین یافته است. از دیدگاهِ تاریخی، حضورِ شیعیان در آفریقای جنوبی را می‌توان در سه دورهٔ متمایز تحلیل کرد: ۱. دورهٔ آغازینِ اسلامی‌سازیِ کیپ  (قرن هفدهم تا نوزدهم)، ۲. دورهٔ مهاجرت‌های قراردادی و شکل‌گیری جوامع مسلمانِ ناتال (قرن نوزدهم تا میانهٔ قرن بیستم)، و ۳. دورهٔ بیداری و نهادسازیِ فراملی (از دههٔ ۱۹۷۰ به بعد). هر دوره دارای ساختار، منطق و منابع متفاوتی برای انتقالِ معرفت و هویت بوده است.

۱. اسلامِ آغازین و زمینه‌های فرهنگی پیشا‌شیعی

ورود اسلام به آفریقای جنوبی را نمی‌توان از منظرِ صرفاً تبلیغی یا فقهی بررسی کرد؛ این ورود، بخشی از سازوکارِ انتقالِ اجباریِ نیروی انسانی از شرقِ هند و مجمع‌الجزایر اندونزی به مستعمرهٔ هلندیِ «کیپ» در قرن هفدهم بود. نخستین مسلمانانِ شناخته‌شده در کیپ گروهی از بردگان و زندانیان سیاسیِ تبعیدشده از جاوه و سوماترا بودند که در متونِ تاریخی با نامِ Mardyckers یا Cape Malays ثبت شده‌اند [1].

نقشِ این گروه‌ها در حفظِ ایمان و شعائر اسلامی تعیین‌کننده بود؛ اما آنان به‌سببِ محدودیت‌های مذهبی و زبانی، آموزه‌ها را عمدتاً به شکلِ شفاهی منتقل می‌کردند. در این مرحله تقسیماتِ مذهبیِ درون‌اسلامی (شیعه–سنی) هنوز به‌صورت نهادینه مطرح نبود، بااین‌حال در برخی مناسک (به‌ویژه در تعزیه‌خوانی‌ها و بزرگداشت‌های مذهبی) نشانه‌هایی از عواطفِ اهل‌بیتی و الگوهای هم‌ذات‌پندار با واقعهٔ عاشورا دیده می‌شود [2].

به‌تدریج، سنتِ دینیِ Cape Malay با نوعی تلفیق میانِ شریعتِ شافعی، عرفانِ جاوه‌ای، و محبتِ اهل‌بیت شکل گرفت. پژوهش‌های تاریخی نشان داده‌اند که در متونِ دعا و ادبیاتِ عامیانهٔ مسلمانانِ کیپ، ذکرِ نامِ علی(ع)، فاطمه(س) و امام حسین(ع) رایج بوده است، هرچند در ساختارِ رسمیِ فقهی به‌عنوانِ مکتبِ مستقل شناخته نمی‌شد [3]. این زمینهٔ فرهنگی در قرون بعدی زمینه‌سازِ پذیرشِ آموزه‌های شیعی در قالب‌های جدید شد.

۲. مهاجرت‌های هندی و ورود تشیع به ساختارِ اجتماعی ناتال

مرحلهٔ دوم از میانهٔ قرن نوزدهم با ورود کارگرانِ هندیِ قرارداد به ایالتِ ناتال آغاز شد. بیش از ۱۵۰ هزار کارگر از ایالت‌های گجرات، بمبئی و دهلی به آفریقای جنوبی منتقل شدند تا در مزارعِ نیشکر کار کنند [4]. این مهاجران طی چند نسل ساختارِ جدیدی از جوامعِ مسلمان را پدید آوردند که شاملِ ترکیبِ اهل‌سنتِ حنفی، اهلِ تصوف، و گروه‌های شیعیِ خواجایی/اسماعیلی بود [5].

گروه‌های خواجایی، که در اصل از بومیانِ گجرات بودند، نوعی تشیعِ اسماعیلی-فرهنگی را با خود آوردند. آنان از طریقِ شبکه‌های تجاری و خانوادگی در شهرهای ناتال، دربان و پیتِرمریتزبرگ استقرار یافتند. اگرچه این گروه‌ها در آن زمان از نظر عددی اندک بودند، اما در حفظِ سنت‌های اهل‌بیتی نقشی ماندگار داشتند. برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند که حتی در نیمهٔ دومِ قرن نوزدهم، مجالسِ عاشورا در دربان و پیتِرمریتزبرگ برگزار می‌شد و جامعهٔ خواجایی در آن مشارکت داشت [6].

در کنارِ آنان، بخشی از مسلمانانِ سنیِ هندى‌تبار نیز به دلیلِ پیوندهای خانوادگی و فرهنگی با شیعیانِ گجراتی با مفاهیمِ کربلا و اهل‌بیت آشنا بودند. این اختلاط، زمینهٔ اجتماعیِ پذیرشِ آموزه‌های شیعی را حتی در غیابِ نهاد رسمی فراهم کرد. از نظر جامعه‌شناختی، این پدیده را می‌توان «شیعی‌بودگیِ فرهنگی» نامید — نوعی گرایشِ عاطفی به اهل‌بیت بدون پذیرشِ ساختارِ فقهیِ شیعی [7].

۳. دوران آپارتاید و ظهورِ همبستگی‌های اسلامی

قرن بیستم، به‌ویژه دهه‌های ۱۹۴۰ تا ۱۹۸۰، برای همهٔ مسلمانانِ آفریقای جنوبی دورانِ دوگانگی بود: از سویی محدودیت‌های سیاسیِ رژیمِ آپارتاید و از سوی دیگر، رشدِ شبکه‌های همبستگی درون‌دینی. جامعهٔ مسلمان به‌عنوانِ اقلیتِ نژادی و مذهبی، از طریقِ مدارس و انجمن‌های فرهنگی، به انسجامِ درونی روی آورد. در این میان، شماری از خانواده‌های شیعی و خواجایی در قالبِ انجمن‌های عمومی مسلمانان مشارکت داشتند و به‌تدریج شبکه‌هایی از مراکزِ خیریه و دینی شکل گرفت [8][9].

در همین دوره است که اصطلاحِ «Shi’a South African» برای نخستین بار در مطبوعاتِ انگلیسی‌زبانِ محلی به‌کار رفت. این اصطلاح ناظر به گروه‌هایی بود که از دههٔ ۱۹۶۰ به بعد، ارتباطاتی با مراکزِ علمیِ نجف، قم و کراچی برقرار کردند. از نظر تاریخی، این ارتباط‌ها بیشتر از طریقِ دانشجویانِ مذهبیِ آفریقای جنوبی که در حوزه‌های علمیه تحصیل کرده بودند، برقرار شد [10].

در این دوره، پیوندهای مذهبی با روندهای جهانی نیز تداخل یافت. به‌ویژه پس از دههٔ ۱۹۷۰، با گسترشِ نهضت‌های ضد‌استعماری در آفریقا، مفاهیمِ عدالت و مقاومت در ادبیاتِ سیاسیِ مسلمانانِ آفریقای جنوبی پررنگ شد. آموزه‌های عاشورا و مفهومِ قیامِ حسینی، به‌عنوانِ استعاره‌ای از مقاومتِ اخلاقی علیه تبعیض، جایگاهی خاص در خطابه‌های مذهبی یافتند [11]. این تحول، جنبهٔ سیاسیِ جدیدی به حضورِ شیعیان بخشید و آنان را در گفتمانِ ضد‌آپارتاید به یکی از صداهای فعال تبدیل کرد.

۴. انقلاب ایران و نهادینه‌سازیِ رسمی تشیع (از ۱۹۷۹ تا امروز)

انقلابِ اسلامیِ ایران در سال ۱۹۷۹ نقطهٔ عطفی برای تشیع در سراسرِ جهان بود، و آفریقای جنوبی نیز از این تحولات بی‌تأثیر نماند. با گسترشِ رسانه‌های جهانی و نفوذِ گفتمانِ مقاومت، گروه‌های مسلمانِ جوان در آفریقای جنوبی به آموزه‌های امام خمینی(ره) و مفهومِ «ولایت» علاقه‌مند شدند [12]. در این فضا، نخستین نهادهای رسمیِ شیعی شکل گرفتند، از جمله تأسیسِ «Ahlul Bait Foundation of South Africa» (AFOSA) در دههٔ ۱۹۹۰ که مأموریتِ خود را آموزش، تبلیغ و گفت‌وگوی بین‌مذهبی معرفی کرد [13].

AFOSA با تأسیسِ مسجدِ اهل‌بیت در اوتری (Cape Town) و برگزاری مراسمِ مذهبی و همایش‌های فرهنگی، نقشی اساسی در تثبیتِ هویتِ شیعی در این کشور ایفا کرد. حضورِ روحانیانی مانند «سید آفتاب حیدر» و استفاده از رسانه‌های نوین برای پخش خطبه‌ها، نسلِ جدیدی از رهبریِ شیعی را به‌وجود آورد [14][15]. این نهاد نه‌تنها در آموزش دینی، بلکه در امور خیریه، خدمات اجتماعی، و تعامل با سازمان‌های بین‌الادیان نیز فعال است.

از منظرِ تحلیلی، دههٔ ۱۹۹۰ را می‌توان «دورهٔ نهادینه‌سازیِ تشیع» نامید. در این دوره، سازمان‌ها و مؤسسات فرهنگیِ شیعی به‌صورتِ قانونی ثبت شدند، همکاری‌هایی با مراکز فرهنگی و دانشگاهی آغاز شد، و گفتمانِ وحدت اسلامی به‌صورتِ رسمی در گفتارِ رهبرانِ دینی مطرح گردید [16]. هم‌زمان، برخی چالش‌ها نیز پدید آمدند: رسانه‌های سنیِ محافظه‌کار گاه این گسترش را به «نفوذِ خارجی» تعبیر کردند و حساسیت‌هایی برانگیختند. بااین‌حال، نهادهای شیعی از طریقِ مشارکت در پروژه‌های بین‌الادیان و فعالیت‌های اجتماعی توانستند مشروعیتِ عمومیِ خود را تثبیت کنند [17].

۵. مرحلهٔ کنونی: جهانی‌سازی، دیاسپورا و چالشِ هویت

در دههٔ اخیر، جامعهٔ شیعی آفریقای جنوبی در مواجهه با دو نیروی متقابل قرار گرفته است: جهانی‌شدنِ رسانه‌ای و چالش‌های بومیِ فرهنگی. از یک سو، حضورِ درخورتوجهِ رسانه‌های دیجیتال و شبکه‌های ارتباطی، امکانِ اتصالِ پیروانِ اهل‌بیت به مراکزِ علمیِ جهانی را فراهم کرده است؛ از سوی دیگر، حفظِ اصالتِ فرهنگی و زبانیِ محلی دشوارتر شده است [18]. رهبرانِ محلی تلاش می‌کنند با ایجادِ برنامه‌های آموزشی دو‌زبانه (انگلیسی–اردو یا انگلیسی–آفریکانس) و تأکید بر خدماتِ اجتماعی، نسلِ جوان را در چارچوبِ بومی نگاه دارند.

از دیدگاه جامعه‌شناسیِ دین، وضعیتِ کنونی را می‌توان «مرحلهٔ تثبیتِ هویتِ ترکیبی» نامید؛ یعنی جامعه‌ای که هم وفادار به سنتِ اهل‌بیت است و هم در چارچوبِ دموکراسیِ چندفرهنگیِ آفریقای جنوبی مشارکت می‌کند. این وضعیت نیازمند توازن میانِ «پایبندی اعتقادی» و «پذیرشِ تنوعِ دینی» است — الگویی که در پژوهش‌های جدید از آن با عنوانِ Civic Shi’ism یاد می‌شود [19].

۶. جمع‌بندی تحلیلی

تاریخِ پیروانِ اهل‌بیت در آفریقای جنوبی روایتِ پیوسته‌ای از مقاومت، انطباق و نهادسازی است. از بردگانِ اندونزیایی تا مهاجرانِ گجراتی و از فعالانِ دینی تا نهادهای نوینِ فرهنگی، همه در شکل‌گیری این تاریخ نقش داشته‌اند. اگرچه جمعیتِ شیعیان در مقایسه با اکثریتِ مسلمانِ سنی اندک است، اما سهمِ فرهنگی و نمادین آنان چشمگیر است. آنان توانسته‌اند آموزه‌های عاشورا را با تجربهٔ تاریخیِ تبعیض و رهایی در آفریقای جنوبی پیوند دهند و از این رهگذر، مدلی از تشیعِ عدالت‌محور و مدنی ارائه دهند.

جدول زیر نشان می‌دهد چگونه هر دوره، منطق و کارکرد خاصی در تحکیمِ هویت داشته است:

دوره تاریخی منشأ حضور ویژگی محوری نوع سازمان تأثیر کلیدی
قرن 17–19 (دوره‌ی کیپ مالای) اندونزی/جاوه ایمانِ شفاهی و عرفانی شبکه‌های خانوادگی پیوندِ فرهنگی با اهل‌بیت
قرن 19–20 (مهاجرت هندی) گجرات و بمبئی تشیعِ خانوادگی/خواجایی انجمن‌های محلی نخستین مراسم عاشورا
1948–1979 (آپارتاید) درون‌زا و مقاومتی همبستگیِ دینی و عدالت‌خواهی انجمن‌های عمومی پیوندِ عاشورا با مقاومت
پس از 1979 (انقلاب ایران) شبکه‌های فراملی نهادسازی و آموزش AFOSA و مساجد جدید تثبیتِ هویت رسمی شیعی
دههٔ 2000–اکنون دیاسپورای جهانی شیعیّت مدنی/ترکیبی مراکز فرهنگی و دیجیتال حضور فعال در گفت‌وگوی بین‌ادیان


۷. نتیجه‌گیری

شناختِ پیشینهٔ شیعیانِ آفریقای جنوبی صرفاً توصیفِ تاریخ نیست، بلکه تحلیلِ چگونگیِ انطباقِ یک سنتِ جهانی با یک بسترِ محلی است. تشیع در آفریقای جنوبی نه به‌عنوان یک «دینِ وارداتی»، بلکه به‌عنوانِ یک تجربهٔ زیسته از عدالت، مقاومت و ایمان بازتولید شده است. در این معنا، جامعهٔ شیعیِ آفریقای جنوبی نمونه‌ای از توانِ «ترجمهٔ فرهنگیِ تشیع» است؛ ترجمه‌ای که آموزه‌های عاشورا را به زبانِ عدالت اجتماعی، همزیستی و مدارا بیان می‌کند.


منابع

1.   SAHistory.org.za. (2011). The Cape Malay Community. Retrieved from https://www.sahistory.org.za/article/cape-malay

2.   Armstrong, J. (1983). Islam in the Cape: The Mardyckers and the Roots of the Cape Malay Faith. Cape Town: UCT Press.

3.   Tayob, A. (1999). Islam in South Africa: Mosques, Imams and Sermons. Gainesville: University Press of Florida.

4.   Kaarsholm, P. (2008). Migration, Islam and Identity Strategies in KwaZulu-Natal. Nordic Africa Institute.

5.   Vahed, G. (2001). Indian Islam in Colonial Natal, 1860–1910. University of Natal Press.

6.   Esack, F. (1994). The Qur’an, Liberation and Pluralism: An Islamic Perspective of Interreligious Solidarity Against Oppression. Oxford: Oneworld.

7.   Vahed, G. (2021). Muslims in Post-Apartheid South Africa: Race, Community and Identity. Journal of Muslim Minority Affairs.

8.   Tayob, A., & Green, N. (2019). Religion and Resistance in South Africa. Brill.

9.   Goolam, V. (2022). Between the Local and the Global: The Iranian Revolution and Sunni–Shia Relations in South Africa. Brill.

10. AFOSA. (n.d.). Ahlul Bait Foundation of South Africa: About Us. Retrieved from https://afosa.org/

11. News24. (2017). New Mosque in Ottery Opens to the Public. Retrieved from https://www.news24.com/

12. U.S. Department of State. (2023). Report on International Religious Freedom: South Africa. Retrieved from https://www.state.gov/

13. Pew Research Center. (2009). Mapping the Global Muslim Population. Washington, DC.

14. Mosqpedia. (n.d.). Ahlul Bait Mosque Complex. Retrieved from https://mosqpedia.org/

15. ABNA News Agency. (2018). Imam Hussain Programs in Cape Town. Retrieved from https://en.abna24.com/

16. World Organisation of Shi’a Centres (WOCOSHIAC). (2020). Directory of Shia Centres: South Africa.

17. Tayob, A. (2006). Islamic Discourse in Africa. Ohio University Press.

18. Vahed, G. (2017). Globalization and Religious Networks in Southern Africa. Routledge.

19. Prothero, S. (2024). Civic Shi’ism and Global Diasporas. Harvard Divinity Review.

نویسنده : علی نصیری

ویرایش : دانشنامه ملل