مکتب قانونگرایان: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
اندیشهی قانونگرایان(Legalism) مبتنی بر فلسفهی سیاسی عملگرایی است و طرفداران آن به شدت معتقد به حکومت قانون هستند. بر اساس این اندیشه، حکومت حاکم بایستی بر سه پایه استوار باشد: | |||
اندیشهی | |||
1- قانون یا اصول غیر قابل تغییر؛ | 1- قانون یا اصول غیر قابل تغییر؛ | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
3- مشروعیت، قدرت و یا کاریزما<ref>.Yan,Zou (2011).Encyclopedia Britanica. Retrieved</ref>. | 3- مشروعیت، قدرت و یا کاریزما<ref>.Yan,Zou (2011).Encyclopedia Britanica. Retrieved</ref>. | ||
[[مکتب قانونگرایان|قانونگرایی]]، زیربنای فلسفهی حکومتی [[سلسله چین|سلسلهی چین]]( نخست سلسلهی امپراتوری [[چین]]) بود، و به همین خاطر این سلسله متهم به امپراتوری استبدادی قانون است. شعار بنیانگذاران این تفکر«تنظیم قوانین مشخص و شفاف، و اجرای مجازاتهای سنگین» بود. [[مکتب قانونگرایان|قانونگرایان]] معتقد بودند که درست است که به برخی از افراد | [[مکتب قانونگرایان|قانونگرایی]]، زیربنای فلسفهی حکومتی [[سلسله چین|سلسلهی چین]]( نخست سلسلهی امپراتوری [[چین]]) بود، و به همین خاطر این سلسله متهم به امپراتوری استبدادی قانون است. شعار بنیانگذاران این تفکر«تنظیم قوانین مشخص و شفاف، و اجرای مجازاتهای سنگین» بود. [[مکتب قانونگرایان|قانونگرایان]] معتقد بودند که درست است که به برخی از افراد می توان از طریق شفقت و مهربانی حکمرانی کرد، ولی اکثر آنان را به جز از طریق قانون نمیتوان کنترل کرد. | ||
این مکتب سیاسی- فلسفی توسط دو نفر به نامهای شانگ یانگ(Shang Yang) و خَن فِی(Han Fei) بودند که در [[دوران حکومت های هم ستیز|دوران حاکمیت کشورهای همستیز]] پایهگذاری شد. این مکتب فکری بر اجرای بدون چون و چرای قانون بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه تأکید دارد. این اندیشه به شدت با [[کنفوسیوس و اندیشه های او|اندیشهی کنفوسیوسی و]] [[موهیست ها|موهیستی]] که معتقد به تعامل و مداراست، مخالف بود. همین امر باعث شد که در دوران [[سلسله چین|سلسلهی چین]] با هرنوع فکر و اندیشهی مخالف مقابله شود. | این مکتب سیاسی- فلسفی توسط دو نفر به نامهای شانگ یانگ(Shang Yang) و خَن فِی(Han Fei) بودند که در [[دوران حکومت های هم ستیز|دوران حاکمیت کشورهای همستیز]] پایهگذاری شد. این مکتب فکری بر اجرای بدون چون و چرای قانون بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه تأکید دارد. این اندیشه به شدت با [[کنفوسیوس و اندیشه های او|اندیشهی کنفوسیوسی و]] [[موهیست ها|موهیستی]] که معتقد به تعامل و مداراست، مخالف بود. همین امر باعث شد که در دوران [[سلسله چین|سلسلهی چین]] با هرنوع فکر و اندیشهی مخالف مقابله شود. | ||
در این دوران تمام کتابهای اندیشههای مخالف همراه با مبلغان و اندیشمندان این اندیشهها در آتش قهر امپراتوری سوزانده شوند. [[سلسله چینگ|دوران چینگ]] به دوران کتاب سوزی نیز شهرت دارد. پس از سقوط زود هنگام [[سلسله چینگ|سلسلهی چینگ]]، از سوی اندیشمندان [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوسی]] بر [[مکتب قانونگرایان]] خط بطلان کشیده شد و برای همیشه از عرصهی سیاست محو شد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی</ref>. | در این دوران تمام کتابهای اندیشههای مخالف همراه با مبلغان و اندیشمندان این اندیشهها در آتش قهر امپراتوری سوزانده شوند. [[سلسله چینگ|دوران چینگ]] به دوران کتاب سوزی نیز شهرت دارد. پس از سقوط زود هنگام [[سلسله چینگ|سلسلهی چینگ]]، از سوی اندیشمندان [[کنفوسیوس و اندیشه های او|کنفوسیوسی]] بر [[مکتب قانونگرایان]] خط بطلان کشیده شد و برای همیشه از عرصهی سیاست محو شد<ref>سابقی، علی محمد(1392). جامعه و فرهنگ [[چین]]. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی.</ref>. | ||
== نیز نگاه کنید به == | |||
* [[ادیان در چین]] | |||
* [[آیین ها، ادیان و مذاهب باستانی و بومی چین]] | |||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
<references /> | <references /> |
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۵۸
اندیشهی قانونگرایان(Legalism) مبتنی بر فلسفهی سیاسی عملگرایی است و طرفداران آن به شدت معتقد به حکومت قانون هستند. بر اساس این اندیشه، حکومت حاکم بایستی بر سه پایه استوار باشد:
1- قانون یا اصول غیر قابل تغییر؛
2- روش، تاکتیک، هنر و حکومت داری؛
3- مشروعیت، قدرت و یا کاریزما[۱].
قانونگرایی، زیربنای فلسفهی حکومتی سلسلهی چین( نخست سلسلهی امپراتوری چین) بود، و به همین خاطر این سلسله متهم به امپراتوری استبدادی قانون است. شعار بنیانگذاران این تفکر«تنظیم قوانین مشخص و شفاف، و اجرای مجازاتهای سنگین» بود. قانونگرایان معتقد بودند که درست است که به برخی از افراد می توان از طریق شفقت و مهربانی حکمرانی کرد، ولی اکثر آنان را به جز از طریق قانون نمیتوان کنترل کرد.
این مکتب سیاسی- فلسفی توسط دو نفر به نامهای شانگ یانگ(Shang Yang) و خَن فِی(Han Fei) بودند که در دوران حاکمیت کشورهای همستیز پایهگذاری شد. این مکتب فکری بر اجرای بدون چون و چرای قانون بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه تأکید دارد. این اندیشه به شدت با اندیشهی کنفوسیوسی و موهیستی که معتقد به تعامل و مداراست، مخالف بود. همین امر باعث شد که در دوران سلسلهی چین با هرنوع فکر و اندیشهی مخالف مقابله شود.
در این دوران تمام کتابهای اندیشههای مخالف همراه با مبلغان و اندیشمندان این اندیشهها در آتش قهر امپراتوری سوزانده شوند. دوران چینگ به دوران کتاب سوزی نیز شهرت دارد. پس از سقوط زود هنگام سلسلهی چینگ، از سوی اندیشمندان کنفوسیوسی بر مکتب قانونگرایان خط بطلان کشیده شد و برای همیشه از عرصهی سیاست محو شد[۲].