ایرانشناسی و ایرانشناسان در چین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «پیشینه­ی ایرانشناسی به معنای عام آن در چین،  به آغاز روابط و مبادلات تجاری، سیاسی و فرهنگی میان دو کشور در دوران اشکانیان بر می­گردد. این واقعیت را می­توان در اسناد و مدارک و کتاب­های تاریخی چینی باقی مانده از آن دوران به وضوح مشاهده کرد. اطلا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
=== مقدمه ===
پیشینه­ی ایرانشناسی به معنای عام آن در چین،  به آغاز روابط و مبادلات تجاری، سیاسی و فرهنگی میان دو کشور در دوران اشکانیان بر می­گردد. این واقعیت را می­توان در اسناد و مدارک و کتاب­های تاریخی چینی باقی مانده از آن دوران به وضوح مشاهده کرد. اطلاعات دقیقی که در گزارش سفرا و نمایندگان سیاسی اعزامی از چین به ایران باستان، پیرامون ویژگی­های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین ایران دیده می شود، در واقع نخستین تلاش­های چینی­ها برای شناسایی و کسب اطلاعات از ایران به شمار می­آیند. گزارش دو بار سفر جانگ چیان[1]، نخستین فرستاده­ی امپراتور چین و همراهان به سرزمین­های غربی از جمله ایران که در سال­های 119 و 139پیش از میلاد صورت گرفت، قدیمی­ترین اطلاعات از ایران باستان است که در اختیار دربار چین قرار گرفت و بر مبنای همین گزارش بود که امپراتور تصمیم گرفت روابط سیاسی و مبادلات تجاری خود را با ایران زمین گسترش دهد. این گزارش و سایر گزارش­های تهیه شده در خصوص ایران توسط سفرا و نمایندگان اعزامی از چین در روزگاران گذشته که به درستی در کتاب«تاریخ روابط چین و خارج[i]» توسط جانگ شینگ ­لیانگ[2]از اسناد و مدارک معتبر دوران­های مختلف تاریخی چین گردآوری و در سال1926میلادی منتشر شده است، نشان از اهمیتی دارد که دربار حاکمان چین برای ایران قایل بودند. در برخی از این گزارش­ها آن­چنان به دقت جزییات جغرافیایی، آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی و غذاهای ایرانی آن دوران و مناطق جغرافیایی مانند هرمز و سیراف ثبت و ضبط شده است که هنوز هم می­تواند به عنوان منبعی ارزشمند مورد بهره­برداری ایرانشناسان قرار گیرد. هم­چنین، بعضی از جهانگردان چینی که گذرشان به سرزمین ایران افتاده نیز در سفرنامه­های خود مطالبی در خصوص شناساندن سرزمین ایران به مردم چین نوشته­اند که اصل برخی از این سفرنامه­ها از بین رفته ولی قسمت­هایی از آن­ها در منابع دیگر نقل قول شده است که در دسترس است. مانند یاد داشت­های سفر دریادار جِنگ­خِه، یاد داشت­های سفر به مغرب از چِن­چِنگ[3]در سال1413میلادی، سفرنامه­ی دیدنی­هایی در جزایر متعلق به ما خوان[4]مربوط به سال1412میلادی، مختصری پیرامون وضع بیگانگان در جزیره، نوشته­ی وانگ دایوان[5]سیاح معروف چینی دوران سلسله­ی یوان که در آن از بنادر مهم خلیج فارس، شهر و بندر هرمز نام برده است، سفرنامه­ی گونگ­جِن[6]، متعلق به سال1412 تحت عنوان«دیدنی­هایی در انجام مأموریت»، شناخت گیاهان دارویی دریایی به قلم لی شون(لی­شون یا لی­بوسه، یعنی لی ایرانی، ادیب، دانشمند و شاعری ایرانی بود که به [[زبان چینی]] هم شعر می­سرود( سابقی،. لی شون ادیب و دانشمند ایرانی که به چینی شعر می سرود، 1384) ادبیات جهان، نوشته­ی جِنگ جِن­دو[7] در سال1927، فرهنگ بزرگ ادبای جهان، منتشره از سوی اداره­ی نشریات خلق سی­چوان در سال1988، و ده­ها کتاب دیگر، تنها بخشی از تلاش چینی­ها از دوران باستان تا کنون برای شناخت فرهنگ، تاریخ، تمدن و آداب و رسوم مردم ایران را تشکیل می­دهند که این روند، پس از استقرار [[جمهوری خلق چین]] در سال1949، به ویژه پس از گسترش روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دو کشور در سال­های اخیر، از سرعت و تنوع و اهمیت بیشتری برخوردار شده است. آن­چه در پی می­آید، معرفی جایگاه ایرانشناسی و ایرانشناسان معاصر چین می­باشد.
پیشینه­ی ایرانشناسی به معنای عام آن در چین،  به آغاز روابط و مبادلات تجاری، سیاسی و فرهنگی میان دو کشور در دوران اشکانیان بر می­گردد. این واقعیت را می­توان در اسناد و مدارک و کتاب­های تاریخی چینی باقی مانده از آن دوران به وضوح مشاهده کرد. اطلاعات دقیقی که در گزارش سفرا و نمایندگان سیاسی اعزامی از چین به ایران باستان، پیرامون ویژگی­های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین ایران دیده می شود، در واقع نخستین تلاش­های چینی­ها برای شناسایی و کسب اطلاعات از ایران به شمار می­آیند. گزارش دو بار سفر جانگ چیان[1]، نخستین فرستاده­ی امپراتور چین و همراهان به سرزمین­های غربی از جمله ایران که در سال­های 119 و 139پیش از میلاد صورت گرفت، قدیمی­ترین اطلاعات از ایران باستان است که در اختیار دربار چین قرار گرفت و بر مبنای همین گزارش بود که امپراتور تصمیم گرفت روابط سیاسی و مبادلات تجاری خود را با ایران زمین گسترش دهد. این گزارش و سایر گزارش­های تهیه شده در خصوص ایران توسط سفرا و نمایندگان اعزامی از چین در روزگاران گذشته که به درستی در کتاب«تاریخ روابط چین و خارج[i]» توسط جانگ شینگ ­لیانگ[2]از اسناد و مدارک معتبر دوران­های مختلف تاریخی چین گردآوری و در سال1926میلادی منتشر شده است، نشان از اهمیتی دارد که دربار حاکمان چین برای ایران قایل بودند. در برخی از این گزارش­ها آن­چنان به دقت جزییات جغرافیایی، آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی و غذاهای ایرانی آن دوران و مناطق جغرافیایی مانند هرمز و سیراف ثبت و ضبط شده است که هنوز هم می­تواند به عنوان منبعی ارزشمند مورد بهره­برداری ایرانشناسان قرار گیرد. هم­چنین، بعضی از جهانگردان چینی که گذرشان به سرزمین ایران افتاده نیز در سفرنامه­های خود مطالبی در خصوص شناساندن سرزمین ایران به مردم چین نوشته­اند که اصل برخی از این سفرنامه­ها از بین رفته ولی قسمت­هایی از آن­ها در منابع دیگر نقل قول شده است که در دسترس است. مانند یاد داشت­های سفر دریادار جِنگ­خِه، یاد داشت­های سفر به مغرب از چِن­چِنگ[3]در سال1413میلادی، سفرنامه­ی دیدنی­هایی در جزایر متعلق به ما خوان[4]مربوط به سال1412میلادی، مختصری پیرامون وضع بیگانگان در جزیره، نوشته­ی وانگ دایوان[5]سیاح معروف چینی دوران سلسله­ی یوان که در آن از بنادر مهم خلیج فارس، شهر و بندر هرمز نام برده است، سفرنامه­ی گونگ­جِن[6]، متعلق به سال1412 تحت عنوان«دیدنی­هایی در انجام مأموریت»، شناخت گیاهان دارویی دریایی به قلم لی شون(لی­شون یا لی­بوسه، یعنی لی ایرانی، ادیب، دانشمند و شاعری ایرانی بود که به [[زبان چینی]] هم شعر می­سرود( سابقی،. لی شون ادیب و دانشمند ایرانی که به چینی شعر می سرود، 1384) ادبیات جهان، نوشته­ی جِنگ جِن­دو[7] در سال1927، فرهنگ بزرگ ادبای جهان، منتشره از سوی اداره­ی نشریات خلق سی­چوان در سال1988، و ده­ها کتاب دیگر، تنها بخشی از تلاش چینی­ها از دوران باستان تا کنون برای شناخت فرهنگ، تاریخ، تمدن و آداب و رسوم مردم ایران را تشکیل می­دهند که این روند، پس از استقرار [[جمهوری خلق چین]] در سال1949، به ویژه پس از گسترش روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دو کشور در سال­های اخیر، از سرعت و تنوع و اهمیت بیشتری برخوردار شده است. آن­چه در پی می­آید، معرفی جایگاه ایرانشناسی و ایرانشناسان معاصر چین می­باشد.



نسخهٔ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۱

مقدمه

پیشینه­ی ایرانشناسی به معنای عام آن در چین،  به آغاز روابط و مبادلات تجاری، سیاسی و فرهنگی میان دو کشور در دوران اشکانیان بر می­گردد. این واقعیت را می­توان در اسناد و مدارک و کتاب­های تاریخی چینی باقی مانده از آن دوران به وضوح مشاهده کرد. اطلاعات دقیقی که در گزارش سفرا و نمایندگان سیاسی اعزامی از چین به ایران باستان، پیرامون ویژگی­های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و جغرافیایی سرزمین ایران دیده می شود، در واقع نخستین تلاش­های چینی­ها برای شناسایی و کسب اطلاعات از ایران به شمار می­آیند. گزارش دو بار سفر جانگ چیان[1]، نخستین فرستاده­ی امپراتور چین و همراهان به سرزمین­های غربی از جمله ایران که در سال­های 119 و 139پیش از میلاد صورت گرفت، قدیمی­ترین اطلاعات از ایران باستان است که در اختیار دربار چین قرار گرفت و بر مبنای همین گزارش بود که امپراتور تصمیم گرفت روابط سیاسی و مبادلات تجاری خود را با ایران زمین گسترش دهد. این گزارش و سایر گزارش­های تهیه شده در خصوص ایران توسط سفرا و نمایندگان اعزامی از چین در روزگاران گذشته که به درستی در کتاب«تاریخ روابط چین و خارج[i]» توسط جانگ شینگ ­لیانگ[2]از اسناد و مدارک معتبر دوران­های مختلف تاریخی چین گردآوری و در سال1926میلادی منتشر شده است، نشان از اهمیتی دارد که دربار حاکمان چین برای ایران قایل بودند. در برخی از این گزارش­ها آن­چنان به دقت جزییات جغرافیایی، آداب و رسوم فرهنگی و اجتماعی و غذاهای ایرانی آن دوران و مناطق جغرافیایی مانند هرمز و سیراف ثبت و ضبط شده است که هنوز هم می­تواند به عنوان منبعی ارزشمند مورد بهره­برداری ایرانشناسان قرار گیرد. هم­چنین، بعضی از جهانگردان چینی که گذرشان به سرزمین ایران افتاده نیز در سفرنامه­های خود مطالبی در خصوص شناساندن سرزمین ایران به مردم چین نوشته­اند که اصل برخی از این سفرنامه­ها از بین رفته ولی قسمت­هایی از آن­ها در منابع دیگر نقل قول شده است که در دسترس است. مانند یاد داشت­های سفر دریادار جِنگ­خِه، یاد داشت­های سفر به مغرب از چِن­چِنگ[3]در سال1413میلادی، سفرنامه­ی دیدنی­هایی در جزایر متعلق به ما خوان[4]مربوط به سال1412میلادی، مختصری پیرامون وضع بیگانگان در جزیره، نوشته­ی وانگ دایوان[5]سیاح معروف چینی دوران سلسله­ی یوان که در آن از بنادر مهم خلیج فارس، شهر و بندر هرمز نام برده است، سفرنامه­ی گونگ­جِن[6]، متعلق به سال1412 تحت عنوان«دیدنی­هایی در انجام مأموریت»، شناخت گیاهان دارویی دریایی به قلم لی شون(لی­شون یا لی­بوسه، یعنی لی ایرانی، ادیب، دانشمند و شاعری ایرانی بود که به زبان چینی هم شعر می­سرود( سابقی،. لی شون ادیب و دانشمند ایرانی که به چینی شعر می سرود، 1384) ادبیات جهان، نوشته­ی جِنگ جِن­دو[7] در سال1927، فرهنگ بزرگ ادبای جهان، منتشره از سوی اداره­ی نشریات خلق سی­چوان در سال1988، و ده­ها کتاب دیگر، تنها بخشی از تلاش چینی­ها از دوران باستان تا کنون برای شناخت فرهنگ، تاریخ، تمدن و آداب و رسوم مردم ایران را تشکیل می­دهند که این روند، پس از استقرار جمهوری خلق چین در سال1949، به ویژه پس از گسترش روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دو کشور در سال­های اخیر، از سرعت و تنوع و اهمیت بیشتری برخوردار شده است. آن­چه در پی می­آید، معرفی جایگاه ایرانشناسی و ایرانشناسان معاصر چین می­باشد.

پژوهش­های صورت گرفته پیرامون ایران در چین

پژوهش در مورد ایران موضوع مهمی در پژوهش پیرامون منطقه­ی خاورمیانه در چین است. طبق آمار «فهرست راهنمای آثار و رساله­های پژوهشی پیرامون ایران شناسی در چین» که توسط آقای دکتر یائوجیده ( مجموعه مقالات ایرانشناسی در چین، 2008: 237-324) ارایه شده است، از سال1911 تا 2007، تعداد آثار پژوهشی در مورد ایران در چین1599 مورد است که شامل مقاله، پایان نامه، اثر مستقل و آثار ترجمه شده می­باشد. از این میان آثار مستقل 217 جلد، آثار ترجمه شده 102جلد، و رساله و پایان نامه1280 مورد بوده و تعداد رساله­ها و آثار ترجمه شده در مورد ایران بیش از10 درصد کل رساله­ها و آثار ترجمه شده و تحقیق شده در مورد خاورمیانه را تشکیل می­دهند. هم­چنین در 38 سالِ پیش از تأسیس چین نوین در سال1949، نیز 57 اثر پژوهشی به­صورت مقاله در مورد ایران صورت گرفته که 3/56 درصد از کل پژوهش­های صورت گرفته در مورد خاورمیانه را تشکیل می­دهد؛ از طرف دیگر، پژوهش ایرانشناسی در چین معاصر تقریبا پس از تأسیس چین نوین به­صورت جدی شکل گرفته و پیشرفت کرده و آثار پژوهشی صورت گرفته از سال 1949 تا 2007 حدودا 96/44 درصد از میزان کل پژوهش­های خاورمیانه را شامل می­شود. بعد از دهه­ی هشتاد از قرن بیستم، پژوهشگران چینی در زمینه­ی ایرانشناسی هم پروژه­های مورد درخواست دولت و وزارت­خانه­ها را انجام داده اند و هم پژوهش­های علمی دانشگاهی مستقلی صورت گرفته که علاوه بر اصل انجام پژوهش­های اساسی، هرچه بیشتر با واقعیت­ها و نیازهای این کشور منطبق بوده است. (یانگ شینگ لی، 2010)

از نظر موضوع، پژوهش­های ایرانشناسی در چین در دوران معاصر، بیشتر در زمینه­های تاریخ، مذهب، مسئله­ی هسته­ای، منابع انرژی، پیشرفت­های اقتصادی، مسایل فرهنگی، اوضاع کشوری، روابط بین المللی، زبان و ادبیات فارسی و غیره صورت گرفته است و در سال­های اخیر نیز به سرمایه گذاری، تجارت، جهانگردی در ایران و معرفی قوانین و مقررات آن کشور می­پردازد. البته در سال­های گذشته و پس از حمله­­ی آمریکا به عراق و افغانستان و شدت یافتن نیاز چین به انرژی خاورمیانه، و جنگ 33 روزه­ی اسراییل علیه حزب الله در لبنان و هم­چنین به قدرت رسیدن احزاب شیعی در عراق، و تلاش شیعیان بحرین برای دستیابی به حقوق قانونی خود، مراکز علمی و پژوهشی وابسته به دولت چین و مؤسسات پژوهشی وابسته به دانشگاه­های این کشور، به توصیه­ی دولت، به شدت به انجام تحقیق و پژوهش در مورد اسلام، تشیع، ایران و خاورمیانه روی آورده­اند. بر­اساس آمار سایت علمی وزارت آموزش چین، از سال2000 تا 2010 جمعا بالغ بر 4000 مورد پایان نامه در مقطع فوق لیسانس و دکتری در مورد ایران، اسلام، تشیع، و خاورمیانه توسط دانشجویان دانشگاه­های مختلف چین تدوین شده که بیانگر توجه ویژه­ی مراکز علمی و دانشگاهی چین به این موضوعات است. (گزارش رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن، 1388) براساس آمار غیر رسمی، از ابتدای قرن بیستم تا اوایل دهه­ی1990، در چین مجموعا، 692 عنوان کتاب به­صورت ترجمه(320 عنوان) و تألیف( 372 عنوان) پیرامون ایران منتشر شده است که شامل موضوعاتی هم­چون ادبیات کهن، ادبیات معاصر، ادبیات عامیانه و فولکلور، هنر، تاریخ، ادیان ایرانی، اسلام، فلسفه، و سایر موضوعات متفرقه می­گردد. (ایوان وِنچی، 1994) البته، در اواخر دهه­ی1990، به ویژه در دهه­ی نخست قرن 21، تعداد عناوین و موضوعات کتب منتشر شده در مورد ایران در چین، به شدت آفزایش یافته و مسایل سیاسی، اقتصادی، اعتقادی، بین المللی، توریستی و جهانگردی، مسایل نفت و انرژی نیز بر موضوعات پیشین افزوده شده است. (مشاهدات حضوری نویسنده از سال 1379 تا کنون)

هم­چنین، طی سال­های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ایران نیز طبق آمارِ کتابخانه­ی ملی جمهوری اسلامی ایران، مجموعا 593 عنوان کتاب در خصوص چین تألیف و ترجمه شده است که از این تعداد 265 عنوان در موضوعات فرهنگی و اجتماعی، 138 عنوان در زمینه­های اعتقادی و ادیان چین، 73 عنوان در موضوعات سیاست داخلی و بین المللی این کشور، 34 عنوان به موضوعات اقتصادی، و 28 عنوان به مسایل ورزشی اختصاص یافته است. موضوعات این کتاب­ها شامل گفتارهای کنفوسیوس و اندیشه­های آیین تائو، مدیتیشن، در بخش ادیان و مذاهب چین؛ اصلاحات سیاسی در چین، سیاست خارجی چین، روابط ایران و چین، روابط چین با سایر کشورها، سیاست و حکومت داخلی چین، جایگاه چین در نظام بین الملل، در بخش سیاست چین؛ تمدن چین، تاریخ، ادبیات و داستان، اسطوره­ها و افسانه­ها، خاطرات سفر به چین، فرهنگ و مردم چین، قوانین و مقررات چین، جهانی سازی در چین، مسلمانان چین، علوم و آموزش، طب سنتی در چین، گردشگری و میراث فرهنگی چین، زبان و آداب و رسوم چینی، مربوط به بخش فرهنگی و اجتماعی است؛ و موضوعات ورزشی شامل وو شو و سایر هنرهای رزمی چین می­گردد. (دشتکی ، 1390)  البته این تعداد تمامی کتاب­های منتشره در ایران پیرامون چین را شامل نمی­شود، بلکه کتاب­هایی هستند که در فهرست کتابخانه­ی ملی ایران قرار دارند. به این تعداد بایستی پایان نامه­های دانشگاه­ها و مقالات علمی و پژوهشی منتشره در مجلات و روزنامه­ها را نیز اضافه کرد.

گسترش مراکز ایران پژوهشی در چین

بر اساس اطلاعات گرد آوری شده، در حال حاضر اغلب مراکز پژوهشی ایرانشناسی در چین، در فرهنگستان­های علوم اجتماعی و مراکز دانشگاهی، مؤسسات مطبوعاتی و ادارات دولتی پراکنده هستند. از میان آن­ها با سابقه ترین مرکز، مؤسسه­ی مطالعات آسیای غربی و شمال آفریقا در فرهنگستان علوم اجتماعی چین است (نام اولیه­ی آن مؤسسه­ی مطالعات آسیا و آفریقا بوده که در سال 1961 تأسیس شده است). در سال 1964 مؤسسه­ی مطالعات مذهبی در بخش علوم فلسفه و جامعه­ی فرهنگستان علوم اجتماعی چین ایجاد شد. مؤسسه­ی مطالعات آسیای جنوب غربی دانشگاه یون نان و مؤسسه­ی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه شمال غربی نیز به ترتیب تأسیس شدند و جزو قدیمی ترین مراکز مطالعات ایران به شمار می­روند. هم­اینک، مراکز علمی پژوهشی چینی که پیرامون ایران تحقیق می­کنند عبارتند از: 1- مؤسسه­ی خاورمیانه در دانشگاه زبان­های خارجی شانگهای ( قبلا نام آن انستیتوی فرهنگ خاورمیانه بود)؛ 2- دانشکده­ی روابط بین الملل دانشگاه پکن؛ 3- انستیتوی آسیای غربی و آفریقای فرهنگستان روابط بین الملل معاصر چین؛ 4- انستیتو مسایل بین الملل چین؛ 5- دانشکده­ی روابط بین الملل یون­نان( نام اصلی آن انستیتوی آسیای جنوب غربی است)؛ 6- انستیتوی آسیای غربی دانشگاه جنوب غربی؛ 7- فرهنگستان مطالعات بین المللی شانگهای؛ 8- انستیتو پیشرفت اجتماعی اروپا و آسیای مرکزی وابسته به شورای دولتی چین؛ 9- انستیتوی اروپای شرقی و آسیای میانه و غربی فرهنگستان علوم اجتماعی شانگهای؛ 10- انستیتو اروپا و آسیا؛ 11- دانشکده­ی امور عمومی دانشگاه شیامن؛ 12- انستیتو تاریخ جهان دانشگاه ملی مغولستان داخلی؛ 13- مرکز پژوهش مسایل جهان خبرگزاری شین هوا؛ 14- انستیتوی قوم هوی، دانشگاه نینگ شیا؛ 15- دانشکده­ی امور عمومی دانشگاه تربیت معلم خِه­نان؛ 16- فرهنگستان مسایل بین المللی چین؛ 17- انستیتوی روابط بین المل دانشکده­ی دیپلماسی؛ 18- انستیتوی تاریخ جهان، فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ 19- دانشگاه دفاع ملی چین؛ 20- مرکز پژوهش جهان معاصر چین و غیره ( چون 4 مرکز دیگر پژوهش ایران وابسته به دانشگاه­ها بوده در اینجا جداگانه به حساب نیامده­اند). این مراکز به­صورت مشترک ساختار اصلی سازمان­های پژوهشی ایران در چین معاصر را تشکیل می­دهند و هم­زمان عمده مراکز پژوهشی خاورمیانه در چین نیز هستند. لازم به گفتن است که انجمن خاورمیانه­ی چین که در سال 1978 تأسیس شده، به عنوان سازمان پژوهشی خاورمیانه نقش مهمی در پشتیبانی و پیش برد غیر قابل انکار پژوهش در مورد ایران در چین ایفا کرده و می­کند. (یانگ شینگ لی، 2010)

از سال2005 به بعد، مراکز پژوهشی ایرانشناسی در چین به سمت تخصصی تر شدن حرکت کرده­اند. در دانشگاه­های شمال غربی(شهر شی­اَن)، دانشگاه یون­نان، دانشگاه زبان­های خارجی شانگهای و دانشگاه جنوب غربی( شهر چونگ­چینگ) یکی پس از دیگری مراکز پژوهشی ایران تأسیس شده و آن­ها با هم­کاری انستیتوی فرهنگ ایران در دانشکده­ی زبان­های خارجی دانشگاه پکن، همگی به مراکز خاص پژوهش­های مسایل و موضوعات مرتبط با ایران در روند پژوهش خاورمیانه در سراسر چین تبدیل شده اند. این تغییرات ممکن است بیانگر گرایش تخصصی شدن سازمان­های علمی و پژوهشی خاورمیانه در چین باشد.

برگزاری سمینارهای ایرانشناسی در چین

پس از تأسیس مرکز پژوهش­های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن، و سازمان یافتن محققان و پژوهشگران ایرانشناس که در زمینه­های مختلف تاریخی، ادبی، فرهنگی، و باستانشناسی کارهای علمی می­کردند در این مرکز، ضرورت برگزاری سمینارهای ایرانشناسی با هدف معرفی و مبادله­ی اطلاعات و یافته­های علمی این اساتید، بیش از گدشته احساس می­شد. لذا، رایزنی فرهنگی ایران در چین با همکاری بخش فارسی و مرکز پژوهش­های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن، توافق نمودند هر 5سال یک­بار، سمینار ایرانشناسی را برگزار و مقالات ارایه شده د راین سمینار­ها را منتشر سازند. برهمین اساس، از سال1371 تا کنون 5 سمینار ایرانشناسی به ریاست پروفسور یه ای­لیانگ برگزار شده است که به شرح زیر می­باشد:

-نخستین سمینار ایرانشناسی در سال1371 شمسی با شرکت اساتید چینی و ایرانی برگزار گردید.

-دومین سمینار ایرانشناسی در سال 1375 شمسی با حضور اساتید مختلف ایرانی و چینی در دانشگاه پکن برگزار شد.

-سومین سمینار ایرانشناسی در سال در آبان ماه سال1381 با ارایه­ی24 مقاله­ی علمی در همان دانشگاه برگزار و شرکت کنندگان در 4 نشست جداگانه به بررسی و تحلیل دستاوردها و یافته­های علمی خود در زمینه­ی فرهنگ، تمدن، تاریخ، روابط دوکشور، و آثار باستانی کشف شده در چین پرداختند.

-چهارمین سمینار ایرانشناسی در تاریخ دهم و یازدهم آبان سال1386 با ارایه­ی24 مقاله­ی علمی و پژوهشی در زمین­های مختلف برگزار گردید.

- و پنجمین سمینار ایرانشناسی در آبان1389 در دانشگاه پکن برگزار شد. (گزارش های دریافتی از رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در چین)

از مقالات ارایه شده به این 5سمینار، تا کنون 3مجموعه مقالات به زبان چینی منتشر شده و گزیده مقالاتی از 5 سمینار فوق به زبان انگلیسی ترجمه و توسط انتشارات دانشگاه پکن در سال 2009 چاپ و منتشر گردیده تا علاقمندان غیر چینی نیز بتوانند از این مقالات استفاده نمایند.

(Collection of Papers on Iranian Studies in China,2009)

ایرانشناسان معاصر چین

پیشینه­ی ایرانشناسی در دوران معاصر در چین، از زمان کشف اسناد، کتاب­ها و دستنوشته­های ادیان و مذاهب از غارهای تاریخی دون­خوانگ در سال1900میلادی آغاز شد که اینک بیش از 100سال از آن تاریخ می­گذرد. از آن­جا که بخشی از این اسناد، مربوط به ادیان ایرانی هم­چون نسطوری و آیین مانی و زرتشت و اطلاعاتی پیرامون سرزمین ایران بود، ضرورت داشت برای آشنایی با این اسناد، محققان و پژوهشگرانی در زمینه­ی کشور مبدأ این ادیان نیز تحقیق و پژوهش نمایند. لذا، با راه اندازی مؤسسه­ای تحت عنوان«دون خوانگ شناسی»، بخشی نیز به ایران شناسی اختصاص یافت و تعدادی از پژوهشگران این مؤسسه در واقع جزو نسل اول ایرانشناسان معاصر چین به شمار می­روند. از آن زمان تاکنون، صدها محقق شناخته شده و ناشناس چینی­، در زمینه­های مختلف فرهنگی، جغرافیایی، دینی، سیاسی، اجتماعی، و هنری ایران به پژوهش پرداخته­ و صدها کتاب و مقاله منتشر کرده­اند که بررسی تمامی این موارد و نام بردن از همه­ی آنان خود نیاز به کتاب مستقلی دارد. لذا، آن­چه در پی می­آید، فهرست ناقصی از ایرانشناسان برجسته­ی معاصر چینی است که در 60سال گذشته در این زمینه فعال بوده­اند.

1-پروفسور جی شیان­لین[8]. رییس سابق دانشگاه پکن؛ و شرقشناس مشهور چین که از حامیان اصلی ایرانشناسی در چین معاصر به شمار می­رود. نام برده از بنیان­گذاران پروژه­ی بزرگ انتشار«سلسله کتاب­های فرهنگ شرق» است و تا کنون بیش از 50جلد کتاب علمی پیرامون فرهنگ­های بزرگ و مشهور شرق تحت نظارت ایشان تألیف و منتشر شده است که تعدادی از این کتاب­ها مربوط به فرهنگ و تمدن ایرانی است. در سال1377، به مناسبت یکصدمین سال تأسیس دانشگاه پکن، به پاس تلاش­های این شخصیت برجسته­ی فرهنگی به فرهنگ ایران و زبان فارسی، از سوی دانشگاه تهران دکترای افتخاری به ایشان اعطا شد. نامبرده در سال1389، در سن 96سالگی دارفانی را وداع گفت.

2-پروفسور جان خون­نیِن[9]. متولد سال1931، استاد بازنشسته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ جزو اولین دوره از فارغ التحصیلان رشته­ی زبان فارسی و نخستین رییس بخش فارسی این دانشگاه(از سال1960 تا1996)؛ برنده­ی جایزه­­های ادبی افشار، جایزه­ی جهانی کتاب سال ایران در سال1382، دریافت لوح افتخار از رییس جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران؛ نشان افتخار هفتاد سالگی تأسیس دانشگاه تهران؛ و هم­چنین برنده­ی جایزه­ی بهترین مترجم سال2003چین؛ مترجم و مؤلف ده­ها جلد کتاب و مقاله پیرامون زبان و ادبیات فارسی از جمله شاهنامه­ی فردوسی؛ شخصیتی وارسته و اخلاقی که برای تمامی اساتید زبان فارسی در چین حکم پیشکسوتی و پدری داشته و به حق می­توان به ایشان لقب پدر زبان فارسی در چین را داد.

3-پروفسور زِن یان­شِن[10]. متولد سال 1935 میلادی؛ فارغ التحصیل رشته­ی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه کابل؛ استاد بازشسته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ سرویراستار فرهنگ دو جلدی چینی به فارسی و فارسی به چینی؛ برنده­ی جایزه­ی جهانی کتاب سال ایران به خاطر تألیف فرهنگ دو جلدی؛ دریافت لوح تقدیر از رییس جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران؛ نشان افتخار هفتاد سالگی تأسیس دانشگاه تهران؛ مؤلف چند کتاب­ وجزوه­ی درسی آموزش زبان فارسی؛ مؤلف کتاب ضرب المثل­های فارسی به چینی و اصطلاحات چینی به فارسی؛ و صاحب ده­ها مقاله­ی تألیفی و ترجمه پیرامون زبان و ادبیات فارسی.

4-پروفسور یِه ای­لیانگ[11]. فارغ التحصیل رشته­ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کابل؛ استاد بازنشسته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ رییس و برگزار کننده­ی 5 دوره سمینار ایرانشناسی در دانشگاه پکن؛ چهره­ی ماندگار در رشته­ی زبان فارسی و ایرانشناسی از چین؛ مؤلف و مترجم ده­ها جلد کتاب و مقاله پیرامون فرهنگ ایران و زبان فارسی؛ دریافت کننده­ی لوح تقدیر از رییس جمهوری و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران؛ و نشان افتخار هفتاد سالگی تأسیس دانشگاه تهران.

5-خانم تِن خوی­جو[12]. فارغ التحصیل رشته­ی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پکن در مقطع کارشناسی؛ دارای فوق لیسانس از دانشگاه تهران؛ استاد بازنشسته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ مصحح کتاب فرهنگ وفایی؛ همکاری در تدوین فرهنگ لغت فارسی به چینی و بالعکس؛ و مؤلف ده­ها مقاله­ی علمی و آموزشی پیرامون زبان و ادبیات فارسی.

6-بَی جون­خِه[13]. متولد سال1941میلادی؛ فارغ التحصیل مقطع کارشناسی در رشته­ی زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ شاغل به عنوان مترجم در مؤسسه­ی نشریات پکن؛ همکاری در تدوین فرهنگ لغت فارسی به چینی و بالعکس؛ مترجم ده­ها کتاب و مقاله پیرامون فرهنگ ایران و زبان فارسی؛ همکاری در تدوین اغلب کتاب­ها و نشریاتی که پیرامون ایران چاپ و منتشر شده است. ایشان در سال1989 فوت نمودند.

7-گو مورو[14]. متولد سال1892 میلادی؛ ادیب و شاعر مشهور معاصر چین؛ معاون نخست وزیر و رییس فرهنگستان هنر چین؛ اولین رییس سازمان میراث فرهنگی چین؛ نخستین مترجم رباعیات عمر خیام به زبان چینی؛ از بنیانگذاران شعر نو در این کشور.

8-خانم لیو بائوجین[15]. جزو نخستین فارغ التحصیلان زبان فارسی دانشگاه رادیو تلویزیون چین؛ جزو نخستین گویندگان بخش فارسی رادیو بین المللی چین؛ و نویسنده­ی چندین مقاله­ی ارزنده پیرامون زبان و ادبیات فارسی.

9-خانم دکتر وانگ ایدَن[16]. فارغ التحصیل مقطع کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه پکن و کارشناسی ارشد و دکترا از دانشگاه تهران(نخستین چینی دارای مدرک دکترا زبان فارسی از دانشگاه تهران)؛ از شاگردان مورد توجه مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی؛ رییس سابق بخش فارسی دانشگاه پکن؛ استاد زبان فارسی دانشگاه پکن؛ رییس مرکز پژوهش­های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن؛ از مترجمان شاهکارهای ادبی ایران(دفتر چهارم مثنوی)؛ و صاحب تألیفات زیاد به صورت کتاب و مقاله پیرامون فرهنگ ایران و زبان فارسی، از جمله تصحیح بخش چین کتاب جامع التواریخ رشید الدین فضل الله که نسخه­ی فارسی آن توسط نشر دانشگاهی در ایران و نسخه­ی چینی آن در چین منتشر شده است.

10-پروفسور سونگ شیان[17]. از محققان بخش تاریخ فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ پژوهشگر برجسته­ی طب سنتی، به ویژه مبادلات پزشکی میان ایران و چین؛ مؤلف کتاب دو جلدی«داروها و نسخه­های پزشکی ایرانی وارد شده به چین» و «نسخه­های پزشکی خوی خوی(مسلمانان چین)».

11-شینگ بینگ ­شون[18]. فارغ التحصیل زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ دو دوره رایزن فرهنگی چین در ایران؛ مترجم دیوان حافظ به زبان چینی؛ مؤلف کتاب فرهنگ ایران؛ نویسنده­ی چندین مقاله­ی ارزشمند در معرفی آثار و مفاخر فرهنگی ایران.

12-پَن چینگ لینگ[19]. استاد باز نشسته­ی فرهنگستان علوم اجتماعی شانگهای؛ عضو مرکز پژوهش­های فرهنگ ایران در دانشگاه پکن؛ مترجم تعدادی از آثار ادبی ایران از روسی به چینی؛ نویسنده­ی کتاب«فردوسی سالار شاعران»؛ مؤلف و تدوین کننده­ی کتاب« زرتشت آیین روشنایی»؛ مترجم برگزیده­ی اشعار و داستان­های کوتاه ایرانی.

13-جانگ خویی[20]. از فارغ التحصیلان زبان فارسی دانشگاه پکن؛ مترجم برجسته­ی مؤسسه­ی انتشارات زبان­های خارجی پکن؛ مترجم اشعار رودکی و دفتر ششم مثنوی از شاهکارهای ادبی ایران؛ مترجم کتاب قابوسنامه؛ مترجم ده­ها کتاب و داستان­های کوتاه ایرانی به زبان چینی.

14-یوان وِنچی[21]. متولد سال1940میلادی؛ محقق برجسته و باز نشسته­ی مؤسسه­ی ادبیات خارجی فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ از فارغ التحصیلان رشته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ مترجم دفتر سوم مثنوی، اوِستا، تاریخ ایران، داستان رستم و سهراب، منتخب قصه­های ملانصیرالدین، مجموعه­ی ده جلدی کتاب­های کودکان؛ و تألیف چندین مقاله­ی ارزشمند پیرامون زبان و ادبیات فارسی. ایشان درحال تدوین فرهنگنامه­ی تصوف در ادبیات فارسی به زبان چینی است.

15-خانم موخونگ ­یان[22]. فارغ التحصیل زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ محقق برجسته­ی بخش ادبیات خارجی فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ حضور یک ساله در دانشگاه تهران برای فرصت مطالعاتی؛ مترجم دفتر اول و دوم مثنوی؛ مؤلف کتاب دو جلدی شعر سپید ایران؛ مترجم چهل داستان از چهل نویسنده­ی معاصر ایرانی؛ و مولوی پژوه معاصر چینی.

16-پروفسور خِه نایین[23]. از فارغ التحصیلان زبان فارسی دانشگاه پکن؛ استاد دانشگاه تربیت معلم پکن؛ مترجم گزیده­ای از آثار سخن­سرایان برجسته­ی ایران هم­چون فردوسی، حافظ، خیام، عطار، رودکی، سعدی، ناصرخسرو، سنایی، مولوی، بهار و دهخدا و بخشی از کتاب اوِستا، به زبان چینی.

17-خانم وِن یِه سون[24]. از نخستین فارغ التحصیلان و استاد بازنشسته­ی زبان فارسی دانشگاه رادیو تلویزیون؛ از نخستین گویندگان بخش فارسی رادیو بین المللی چین؛ رییس سابق بخش فارسی دانشگاه رادیو تلویزیون چین؛ نویسنده­ و مترجم مقالات متعددی پیرامون زبان و ادبیات فارسی.

18-خانم لی­شیانگ[25]. فارغ التحصیل رشته­ی زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ استاد بازنشسته­ی زبان فارسی دانشگاه پکن؛ همسر پروفسور جان هون نین؛ مؤلف تعدادی از کتاب­های آموزش زبان فارسی برای تدریس در دانشگاه پکن و سایر دانشگاه­های چین.

19-خانم لیو خَی[26]. فارغ التحصیل دانشگاه پکن در رشته­ی زبان فارسی؛ استاد زبان فارسی دانشگاه زبان­های خارجی دانشگاه شانگهای؛ استاد اعزامی برای تدریس زبان چینی در دانشگاه شهید بهشتی؛ و مؤلف کتاب«جامعه و فرهنگ معاصر ایران».

20-دکتر ضمیر سعدالله زاده. از قوم تاجیک و فارغ التحصیل زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه دوشنبه در تاجیکستان؛ استاد دانشکده­ی ادبیات دانشگاه سین کیانگ؛ برگزار کننده­ی چندین دوره کلاس آموزش زبان فارسی در دانشگاه تربیت معلم سین کیانگ؛ محقق سابق فرهنگستان علوم اجتماعی سین کیانگ؛ مؤلف یک دوره کتاب آموزش زبان فارسی به زبان اویغوری؛ و نویسنده­ی چندین مقاله­ی علمی پیرامون مقایسه­ی تطبیقی میان زبان فارسی و اویغوری.

21-دکتر چِن تونگ[27]. فارغ التحصیل زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ استاد سابق زبان فارسی در دانشگاه پکن؛ استاد فعلی زبان فارسی در دانشگاه زبان­های خارجی دانشگاه شانگهای؛ رییس سابق دانشکده­ی زبان­های خاوری همین دانشگاه؛ نویسنده­ی چندین مقاله پیرامون فرهنگ و زبان فارسی و مذهب شیعه(پایان نامه­ی دکترا)؛ و فعلا به عنوان نفر دوم بخش فرهنگی سفارت چین در تهران مشغول می­باشد.

22-دکتر جانگ لی­مینگ[28]. فارغ التحصیل زبان فارسی از دانشگاه پکن؛ گذراندن دوره­ی یک ساله­ی آموزش زبان فارسی در ایران؛ استاد شاغل زبان فارسی در دانشگاه لویانگ؛ و صاحب تألیفاتی در خصوص زبان و ادبیات فارسی.

23-دکتر شی­گوانگ[29]. دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان فارسی از دانشگاه پکن و دکترا از دانشگاه تهران؛ رییس کنونی بخش فارسی دانشگاه پکن؛ و تألیف چند مقاله پیرامون فرهنگ ایران و زبان فارسی.

24-پروفسور جووِی لیه[30]. رییس مؤسسه­ی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه زبان­های خارجی دانشگاه شانگهای؛ مسلط به زبان عربی؛ شخصیتی با نفوذ و تأثیر گذار در دولت محلی شانگهای؛ حامی مرکز مطالعات ایرانشناسی در این مؤسسه؛ و طرفدار همکاریهای علمی و پژوهشی میان ایران و چین.

25-جائو ویمینگ[31]. معاون مؤسسه­ی مطالعات خاورمیانه در دانشگاه زبان­های خارجی شانگهای؛ مسلط به زبان انگلیسی؛ نویسنده­ی کتاب«ایران مدرن تا دوران پیش از قاجار».

26-دکتر یائوجیدِ[32]. استاد دانشگاه یو نَن؛ رییس مرکز مطالعات ایران در مؤسسه­ی مطالعات خاورمیانه­ی این دانشگاه؛ نخستین رییس مرکز کنفوسیوس در دانشگاه تهران؛ مسلمان و از نوادگان سید اجل عمر شمس الدین؛ بخ مدت یک سال با استفاده از فرصت مطالعاتی در دانشگاه تهران به تحقیق و پژوهش پرداخته؛ مترجم کتاب­های شیعه در اسلام علامه طباطبایی و هرمز در استاد تاریخی چین؛ شخصیتی مثبت و علاقمند به ایران.

27-جی کَی یوان[33]. استاد دانشگاه چونگ­چینگ در جنوب غرب چین؛ رییس مرکز مطالعات ایران در این دانشگاه؛ یک سال با استفاده از فرصت مطالعاتی در دانشگاه تهران به سر برده؛ محقق و پژوهشگر مسایل سیاسی و بین المللی ایران معاصر؛ نویسنده­ی مقالات متعدد پیرامون مسایل سیاسی روز ایران.

28-موسی وانگ فِنگ[34]. استاد مسلمان دانشگاه نینگ شیا؛ رییس مرکز مطالعات این دانشگاه؛ یک سال در ایران به پژوهش و تحقیق پیرامون فرهنگ و جامعه­ی ایرانی پرداخته؛ نویسنده­ی کتاب«جامعه و فرهنگ ایران معاصر»؛ صاحب مقالات مختلف پیرامون روابط فرهنگی و تاریخی میان ایران و چین.

29-ما پینگ[35]. استاد و پژوهشگر مسلمان فرهنگستان علوم اجتماعی استان خودمختار مسلمان نشین نینگ شیا؛ نویسنده­ی مقالات متعدد پیرامون روابط فرهنگی و تاریخی بین ایران و چین و فردی علاقمند به گسترش همکاریهای علمی-پژوهشی میان دو کشور.

30- دکتر ووچِنگ[36]. استاد روابط بین الملل دانشگاه شمال غرب شی اَن؛ یک ماه با استفاده از فرصت مطالعاتی در ایران به سر برده؛ پایان نامه­ی دکترای ایشان در مورد کتاب ولایت فقیه امام خمینی(ره) بوده است؛ محقق و کارشناس مسایل سیاسی و بین المللی ایران؛ و نویسنده­ی مقالات متعدد پیرامون مسایل سیاسی و موضع ایران در قبال انرژی هسته­ای.

31-دکتر وانگ جیانگ پینگ[37]. درحال حاضر استاد دانشگاه تربیت معلم شانگهای؛ در گذشته محقق مؤسسه­ی ادیان جهان فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ پایان نامه­ی لیسانی ایشان در خصوص شخصیت امام خمینی(ره) روده و پایان نامه­ی دکترایش تحت عنوان«واژه­ها و اصطلاحات اسلامی» در لندن به چاپ رسیده است؛ مقالات متعددی پیرامون مسایل اسلام، مسلمانان، و قیام مسلمانان یونَن در دوران سلسله­ی چینگ تألیف نموده و علاقمند به گسترش روابط فرهنگی و علمی میان ایران و چین.

32-خانم دکتر ایوجیه وانگ[38]. محقق و معاون بخش مطالعات اسلامی مؤسسه­ی ادیان جهان فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ پایان نامه­ی دکترای ایشان در خصوص مذهب شیعه بوده است؛ و تعدادی مقاله پیرامون مذهب شیعه، فعالیت­های سیاسی شیعیان در خاورمیانه نوشته است.

33-دکتر ووبینگ بینگ[39]. استاد و پژوهشگر مسایل سیاسی و بین المللی خاورمیانه؛ فارغ التحصیل زبان عربی از دانشگاه پکن؛ پایان نامه­ی ایشان در خصوص نهضت­های شیعیان در خاورمیانه با گرایش به نهضت امام خمینی د رایران و امام موسی صدر در لبنان بوده که به صورت کتاب منتشر شده است.

34-دکتر اسد سلیمان. استاد ادبیات اویغوری در دانشگاه سین کیانگ؛ دارای مقالات متعدد تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات اویغوری؛ نفوذ ادبیات فارسی در ادبیات اویغور؛ نفوذ شخصیت­های مهم ادبی ایران در آثار ادبای اویغور؛ و شخصیتی علاقمند به فرهنگ و ادب فارسی.

35-خانم دکتر یولی[40]. دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران؛ رییس بخش فارسی دانشگاه مطالعات خارجی پکن؛ نویسنده­ی چند کتاب آموزشی زبان فارسی برای دانشجویان چینی.

36-خانم دکتر لو جین[41]. دارای دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران؛ محقق و پژوهشگر فرهنگستان علوم اجتماعی چین؛ پایان نامه­ی ایشان تصحیح کتاب«چین نامه» نوشته­ی مسیونر مشهور مسیحی ایتالیایی ماتیو ریچی که توسط محمد زمان به فارسی ترجمه شده است بوده و این کتاب پس از تصحیح در سال 1387 از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب در تهران به چاپ رسیده است.

موارد ذکر شده تنها بخشی از محققان و پژوهشگران چینی هستند که در خصوص ایران فعالیت می­کنند، غیر از این­ها، هستند افراد دیگری که به عنوان ایرانشناس، به مطالعه، تحقیق و تألیف آثار پیرامون مسایل مختلف ایران می­پردازند که در این­جا مجالی برای ذکر اسامی و فعالیت­های آنان وجود ندارد.     

    


[1] - Zhang Qian.

[2] - Zhang Xing Liang.

[3] - Chen Cheng.

[4] - Ma Huan.

[5] - Wang Da Yuan.

[6] - Gong Zhen.

[7] - Zhang Zhen Du.

[8] - Ji Xiang Lin.

[9] - Zhang Hun Nien.

[10] - eng yan Sheng.

[11] - Ye Yiling.

[12] - Teng Hui Zhu.

[13] - Bai Zhun He.

[14] - Guo Mo Rou.

[15] - Liu Bao Jin.

[16] - Wang Yidan.

[17] - Song Xian.

[18] - Xing Bing Shun.

[19] - Panqing Ling.

[20] - Zhang Hui.

[21] - Yuan Wenqi.

[22] - Mu Hong Yan.

[23] - He Nayin.

[24] - Wen Ye Sun.

[25] - Li Xiang.

[26] - Liu Hai.

[27] - Chen Tong.

[28]  Zhang Liming.

[29] - Shi Guang.

[30] - Zhu Wei Lie

[31] - Zhai Wiming.

[32] - Yao Jide.

[33] - Ji Kay Yuan.

[34] - Wang Feng.

[35] - Ma Ping.

[36] - Wu Cheng.

[37] - Wang Jiang Ping.

[38] - Yujie Wang.

[39] - Wu Bing Bing.

[40] - Yu Li.

[41] - Lu Jin.


[i] - جلد سوم این مجموعه­ی 6جلدی حاوی اطلاعات ذیقیمتی در خصوص روابط چین و ایران است که توسط استاد پروفسور جان هون نین به فارسی ترجمه شده و پس از وبراستاری توسط دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور، در سال 1386از سوی پژو هشگاه سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منتشر شده است.