قشرهای جدید اجتماعی چین: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی « == افزایش شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی == با استناد به دادههای آماری، جامعهی چین پس از اتخاذ سیاست اصلاحات، به علت رشد سریع اقتصاد با شکاف وسیع طبقاتی روبه رو شده است. از آنجا که ساختار اجتماعی جامعهی چین توان کشش رشد اقتصادی این چنینی را ندا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== افزایش شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی == | == افزایش شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی == | ||
با استناد به | با استناد به دادههای آماری، جامعهی [[چین]] پس از اتخاذ سیاست اصلاحات، به علت رشد سریع اقتصاد با شکاف وسیع طبقاتی روبه رو شده است. از آنجا که ساختار اجتماعی جامعهی چین توان کشش رشد اقتصادی این چنینی را نداشته، دولت اقداماتی در جهت حمایت از اقشار آسیب پذیر، همچون برخورداری روستاییان از معافیتهای مالیاتی انجام داده است، اما مسئلهی شکاف بین فقیر و غنی تنها تابع رشد اقتصادی نیست، بلکه این موضوع تحت تأثیر ساختار اجتماعی نیز قرار دارد. | ||
قشرهای جدید اجتماعی | === قشرهای جدید اجتماعی === | ||
در حالی که قشربندی اجتماعی جامعهی چین پیش از اصلاحات، در چهار دسته خلاصه میشد، پس از اصلاحات این دسته بندی با تنوع و پیچیدگی زیادی روبه رو شد. محققان آکادمی علوم اجتماعی چین جامعهی کنونی را به ده گروه تقسیم کردهاند. این محققان، در حالی که رشد ساختار اجتماع شهری را تقریبا مناسب با تغییر در ساختار جامعه مدرن دانستهاند، معتقدند ساختار مناطق روستایی برای هماهنگ شدن با ساختار اجتماعی مدرن هنوز راه بسیار درازی را پیش رو دارد. براین اساس، جامعهی چین را در دو سطح دستهبندی کردهاند که اولی در ده قشر و شش طبقه و دومی در دوازده قشر و هفت طبقه تقسیم بندی شده اند. ده قشر نخست عبارتنداز: مدیران اجتماعی دولتی(تمامی قشرها) 1/2 درصد؛ قشر مدیران 5/1 درصد؛ موسسات خصوصی 6/0درصد؛ قشر متخصص1/5 درصد؛ کادر مذهبی 8/4 درصد؛ قشر صنعتی و تجاری خانوادگی 2/4 درصد؛ کارگران تجاری و خدماتی12درصد؛ کارگران صنعتی6/22 درصد؛ کارگران بخش کشاورزی44درصد؛ بیکاران شهری و روستایی 1/3درصد. و شش طبقهی نخست با وضعیت اجتماعی بالا، متوسط روبه بالا، متوسط، متوسط روبه پایین، پایین و خیلی پایین تقسیم شده اند. | |||
دوازده قشر و هفت طبقهی دوم عبارتند از: مدیران بخشها، واحدها و اعضای حزب کمونیست 6/0درصد؛ صاحبان مؤسسات خصوصی4/1درصد. کارکنان مؤسسات خصوصی6/0درصد؛ تکنیسینها2/5 درصد؛ مدیران ارشد 8/2 درصد؛ کارکنان آموزشی و فرهنگی 5/2درصد؛ کارکنان مذهبی 9/4درصد؛ کارکنان بخش کسب و کار خدماتی 4/10درصد؛ مشاغل آزاد4/3درصد؛ کارگران 7/14درصد؛ کارگران کشاورزی 8/31درصد؛ و بیکاران 7/10درصد. تمام این گروهها در هفت طبقه شامل: مرفه ترین طبقه با2/7درصد؛ طبقهی ثروتمند 6/10درصد؛ طبقهی متوسط روبه بالا 7/17درصد؛ طبقهی متوسط 22درصد؛ طبقهی متوسط روبه پایین7/19درصد؛ طبقهی فقیر9/12درصد؛ و طبقهی فقیرترین9/9درصد میگردد.<ref>سابقی، محمد علی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص262-264</ref> | |||
=== کتاب شناسی === |
نسخهٔ ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۴۴
افزایش شکاف طبقاتی میان فقیر و غنی
با استناد به دادههای آماری، جامعهی چین پس از اتخاذ سیاست اصلاحات، به علت رشد سریع اقتصاد با شکاف وسیع طبقاتی روبه رو شده است. از آنجا که ساختار اجتماعی جامعهی چین توان کشش رشد اقتصادی این چنینی را نداشته، دولت اقداماتی در جهت حمایت از اقشار آسیب پذیر، همچون برخورداری روستاییان از معافیتهای مالیاتی انجام داده است، اما مسئلهی شکاف بین فقیر و غنی تنها تابع رشد اقتصادی نیست، بلکه این موضوع تحت تأثیر ساختار اجتماعی نیز قرار دارد.
قشرهای جدید اجتماعی
در حالی که قشربندی اجتماعی جامعهی چین پیش از اصلاحات، در چهار دسته خلاصه میشد، پس از اصلاحات این دسته بندی با تنوع و پیچیدگی زیادی روبه رو شد. محققان آکادمی علوم اجتماعی چین جامعهی کنونی را به ده گروه تقسیم کردهاند. این محققان، در حالی که رشد ساختار اجتماع شهری را تقریبا مناسب با تغییر در ساختار جامعه مدرن دانستهاند، معتقدند ساختار مناطق روستایی برای هماهنگ شدن با ساختار اجتماعی مدرن هنوز راه بسیار درازی را پیش رو دارد. براین اساس، جامعهی چین را در دو سطح دستهبندی کردهاند که اولی در ده قشر و شش طبقه و دومی در دوازده قشر و هفت طبقه تقسیم بندی شده اند. ده قشر نخست عبارتنداز: مدیران اجتماعی دولتی(تمامی قشرها) 1/2 درصد؛ قشر مدیران 5/1 درصد؛ موسسات خصوصی 6/0درصد؛ قشر متخصص1/5 درصد؛ کادر مذهبی 8/4 درصد؛ قشر صنعتی و تجاری خانوادگی 2/4 درصد؛ کارگران تجاری و خدماتی12درصد؛ کارگران صنعتی6/22 درصد؛ کارگران بخش کشاورزی44درصد؛ بیکاران شهری و روستایی 1/3درصد. و شش طبقهی نخست با وضعیت اجتماعی بالا، متوسط روبه بالا، متوسط، متوسط روبه پایین، پایین و خیلی پایین تقسیم شده اند.
دوازده قشر و هفت طبقهی دوم عبارتند از: مدیران بخشها، واحدها و اعضای حزب کمونیست 6/0درصد؛ صاحبان مؤسسات خصوصی4/1درصد. کارکنان مؤسسات خصوصی6/0درصد؛ تکنیسینها2/5 درصد؛ مدیران ارشد 8/2 درصد؛ کارکنان آموزشی و فرهنگی 5/2درصد؛ کارکنان مذهبی 9/4درصد؛ کارکنان بخش کسب و کار خدماتی 4/10درصد؛ مشاغل آزاد4/3درصد؛ کارگران 7/14درصد؛ کارگران کشاورزی 8/31درصد؛ و بیکاران 7/10درصد. تمام این گروهها در هفت طبقه شامل: مرفه ترین طبقه با2/7درصد؛ طبقهی ثروتمند 6/10درصد؛ طبقهی متوسط روبه بالا 7/17درصد؛ طبقهی متوسط 22درصد؛ طبقهی متوسط روبه پایین7/19درصد؛ طبقهی فقیر9/12درصد؛ و طبقهی فقیرترین9/9درصد میگردد.[۱]
کتاب شناسی
- ↑ سابقی، محمد علی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی،جلد اول، ص262-264