روابط مصر و ایران پیش از اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
حمله کمبوجیه پادشاه هخامنشی به مصر، فتح این سرزمین و انضمام آن به قلمرو متصرفات امپراتوری ایران در سال 525 پ.م <ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص49.</ref> سرآغاز ارتباط تمدن‌­های ایران و [[مصر]] است.<ref>حسنین، الدكتور عبدالنعيم محمد (1978). التقاء الحضارتين المصرية و الايرانية. جوانب من الصلات الثقافية بين ايران و مصر. المركز الثقافي الايراني بالقاهرة، ص57.</ref>
حمله کمبوجیه پادشاه هخامنشی به مصر، فتح این سرزمین و انضمام آن به قلمرو متصرفات امپراتوری ایران در سال 525 پ.م <ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ [[مصر]]. [[قاهره|القاهرة]]: [https://www.shorouk.com/ دارالشروق]، ص49.</ref> سرآغاز ارتباط تمدن‌­های ایران و [[مصر]] است.<ref>حسنین، الدكتور عبدالنعيم محمد (1978). التقاء الحضارتين المصرية و الايرانية. جوانب من الصلات الثقافية بين ايران و [[مصر]]. المركز الثقافي الايراني بالقاهرة، ص57.</ref>


کمبوجیه اقدامات بسیاری را برای جلب رضایت مصریان انجام داد. از مهمترین اقدامات کمبوجیه در شکل­گیری ارتباطات تمدنی میان دو سرزمین، اعزام گروه‌­هایی از کارگران و هنرمندان مصری به ایران بود. او همچنین به برخی اقدامات عمرانی در مصر همچون ساختن راه‌ها همت گماشت و دستور داد تا قوانینی برای تنظیم مناسبات اجتماعی تدوین شود. در همین دوران بود که نیروهای مصری همراه با ناوگان دریایی ایران در حمله به یونان مشارکت داشتند.<ref>مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص9.</ref>
کمبوجیه اقدامات بسیاری را برای جلب رضایت مصریان انجام داد. از مهمترین اقدامات کمبوجیه در شکل­گیری ارتباطات تمدنی میان دو سرزمین، اعزام گروه‌­هایی از کارگران و هنرمندان مصری به ایران بود. او همچنین به برخی اقدامات عمرانی در مصر همچون ساختن راه‌ها همت گماشت و دستور داد تا قوانینی برای تنظیم مناسبات اجتماعی تدوین شود. در همین دوران بود که نیروهای مصری همراه با ناوگان دریایی ایران در حمله به یونان مشارکت داشتند.<ref>مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و [[مصر]] عبرالتاريخ. [[قاهره|قاهرة]]: [https://anglo-egyptian.com/ مكتبة الانجلو المصرية]، ص9.</ref>


در دوره پادشاهی داریوش نیز اقدامات گوناگونی در مصر صورت گرفت که از جمله آنها آزادی دینی، اهتمام به کشاورزی با بهره‌­گیری از تجربه آبیاری ایرانی­‌ها، توجه به علوم به ویژه علم پزشکی، قابل اشاره است. در برخی از منابع تاریخی هم از حفر آبراهی میان دریای سرخ و رودخانه نیل به فرمان داریوش سخن رفته است.<ref>مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص12-16.</ref>
در دوره پادشاهی داریوش نیز اقدامات گوناگونی در مصر صورت گرفت که از جمله آنها آزادی دینی، اهتمام به کشاورزی با بهره‌­گیری از تجربه آبیاری ایرانی­‌ها، توجه به علوم به ویژه علم پزشکی، قابل اشاره است. در برخی از منابع تاریخی هم از حفر آبراهی میان دریای سرخ و رودخانه نیل به فرمان داریوش سخن رفته است.<ref>مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و [[مصر]] عبرالتاريخ. [[قاهره|قاهرة]]: [https://anglo-egyptian.com/ar/ مكتبة الانجلو المصرية]، ص12-16.</ref>


علی­­رغم تلاش­‌های بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورش­‌ها و قیام‌­های استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی رو‌به‌رو بودند که البته عموما سرکوب می­‌شد و سرانجام با ورود سپاه [[اسکندر و جانشینان او در مصر|اسکندر]] به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.<ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص50.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص403-404.</ref>
علی­­رغم تلاش­‌های بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورش­‌ها و قیام‌­های استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی رو‌به‌رو بودند که البته عموما سرکوب می­‌شد و سرانجام با ورود سپاه [[اسکندر و جانشینان او در مصر|اسکندر]] به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.<ref>الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ [[مصر]]. [[قاهره|القاهرة]]: [https://www.shorouk.com/ دارالشروق]، ص50.</ref><ref>صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ [[مصر]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی]، ص403-404.</ref>
==نیز نگاه کنید به==
==نیز نگاه کنید به==
*[[مصر]]
*[[مصر]]

نسخهٔ ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۲۵

حمله کمبوجیه پادشاه هخامنشی به مصر، فتح این سرزمین و انضمام آن به قلمرو متصرفات امپراتوری ایران در سال 525 پ.م [۱] سرآغاز ارتباط تمدن‌­های ایران و مصر است.[۲]

کمبوجیه اقدامات بسیاری را برای جلب رضایت مصریان انجام داد. از مهمترین اقدامات کمبوجیه در شکل­گیری ارتباطات تمدنی میان دو سرزمین، اعزام گروه‌­هایی از کارگران و هنرمندان مصری به ایران بود. او همچنین به برخی اقدامات عمرانی در مصر همچون ساختن راه‌ها همت گماشت و دستور داد تا قوانینی برای تنظیم مناسبات اجتماعی تدوین شود. در همین دوران بود که نیروهای مصری همراه با ناوگان دریایی ایران در حمله به یونان مشارکت داشتند.[۳]

در دوره پادشاهی داریوش نیز اقدامات گوناگونی در مصر صورت گرفت که از جمله آنها آزادی دینی، اهتمام به کشاورزی با بهره‌­گیری از تجربه آبیاری ایرانی­‌ها، توجه به علوم به ویژه علم پزشکی، قابل اشاره است. در برخی از منابع تاریخی هم از حفر آبراهی میان دریای سرخ و رودخانه نیل به فرمان داریوش سخن رفته است.[۴]

علی­­رغم تلاش­‌های بسیاری که پادشاهان و فرماندهان ایرانی برای جلب توجه و حمایت مصریان انجام دادند که واگذاری اختیارات و امتیازاتی به حاکمان و امرای محلی از جمله آن بود، همواره با شورش­‌ها و قیام‌­های استقلال طلبانه مردم و برخی از امیران محلی رو‌به‌رو بودند که البته عموما سرکوب می­‌شد و سرانجام با ورود سپاه اسکندر به مصر در سال 332 پ.م، سلطه ایرانیان بر این سرزمین پایان یافت.[۵][۶]

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص49.
  2. حسنین، الدكتور عبدالنعيم محمد (1978). التقاء الحضارتين المصرية و الايرانية. جوانب من الصلات الثقافية بين ايران و مصر. المركز الثقافي الايراني بالقاهرة، ص57.
  3. مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص9.
  4. مجیب المصری، دكتور حسن (1972). ايران و مصر عبرالتاريخ. قاهرة: مكتبة الانجلو المصرية، ص12-16.
  5. الانصاری، دكتور ناصر (1993). المجمل في تاريخ مصر. القاهرة: دارالشروق، ص50.
  6. صدر هاشمی، سید محمد (1392). جامعه و فرهنگ مصر. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، ص403-404.