رسانه ها و مطبوعات در چین: تفاوت میان نسخهها
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
اگرچه اينترنت و سايتهای خبری مستقل و عمده ی مستقر در خارج از [[چین]]، اين انحصار خبری و تحليلی را نقض كرده اند، ولی به صورت رسمی، اين سلطه همچنان در اختيار خبرگزاری شينخوا است. حتي روزنامه های مهم و معتبری همچون روزنامه ی مردم، چايناديلی، عصر پكن، و جوانان و... كه سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل می دهند نيز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبكه ی خبری شينخوا نيستند. همين رویه ی مستمر اتكاء به يك منبع خبری، تاكنون مانع از آن شده كه جامعه ی مطبوعاتی مستقل از دولت شكل به گيرد. خبرنگاران و تحليلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعيين شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانه ای [[چین|چين]] بگذارند. اصلاً در سيستم قضايی دولت [[چین|چين]] هم مقررات خاص جامعی برای برخورد با جرايم مطبوعاتی تعريف نشده است و در موارد نادری كه جرمی اتقاق افتاده، به صورت موردی و براساس تصميم مقامات بالا برخورد شده و اين گونه تصميم ها، انعكاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانه های جمعی نداشته است. لذا، يكي از چالش های پيش روی دولت برای تشكيل بنگاه های بزرگ رسانه ای و اجازه ی فعاليت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانه ای خارجی، نداشتن قوانين و مقررات لازم در اين زمينه است. با ورود [[چین|چين]] به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعايت قوانين و مقررات بينالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمايه گذاران وشركت های خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانه های [[چین|چين]]، موجب گرديده تا دولتمردان كه در حال حاضر كنترل كامل رسانه های این کشور را در اختيار دارند، برای رويارويی با چالش های پيشروی و جلوگيری از خارج شدن رسانه ها از چارچوب نظارتی و كنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانه ها براي روزی که احتمالاً بخشی از اين صنعت توسط بخش خصوصی و سرمايه گذاران خارجی كنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانه های داخلی، برنامه ريزي های متعدد كوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن اين بخش حساس از كنترل كامل دولت مانع شوند. | اگرچه اينترنت و سايتهای خبری مستقل و عمده ی مستقر در خارج از [[چین]]، اين انحصار خبری و تحليلی را نقض كرده اند، ولی به صورت رسمی، اين سلطه همچنان در اختيار خبرگزاری شينخوا است. حتي روزنامه های مهم و معتبری همچون روزنامه ی مردم، چايناديلی، عصر پكن، و جوانان و... كه سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل می دهند نيز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبكه ی خبری شينخوا نيستند. همين رویه ی مستمر اتكاء به يك منبع خبری، تاكنون مانع از آن شده كه جامعه ی مطبوعاتی مستقل از دولت شكل به گيرد. خبرنگاران و تحليلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعيين شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانه ای [[چین|چين]] بگذارند. اصلاً در سيستم قضايی دولت [[چین|چين]] هم مقررات خاص جامعی برای برخورد با جرايم مطبوعاتی تعريف نشده است و در موارد نادری كه جرمی اتقاق افتاده، به صورت موردی و براساس تصميم مقامات بالا برخورد شده و اين گونه تصميم ها، انعكاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانه های جمعی نداشته است. لذا، يكي از چالش های پيش روی دولت برای تشكيل بنگاه های بزرگ رسانه ای و اجازه ی فعاليت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانه ای خارجی، نداشتن قوانين و مقررات لازم در اين زمينه است. با ورود [[چین|چين]] به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعايت قوانين و مقررات بينالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمايه گذاران وشركت های خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانه های [[چین|چين]]، موجب گرديده تا دولتمردان كه در حال حاضر كنترل كامل رسانه های این کشور را در اختيار دارند، برای رويارويی با چالش های پيشروی و جلوگيری از خارج شدن رسانه ها از چارچوب نظارتی و كنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانه ها براي روزی که احتمالاً بخشی از اين صنعت توسط بخش خصوصی و سرمايه گذاران خارجی كنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانه های داخلی، برنامه ريزي های متعدد كوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن اين بخش حساس از كنترل كامل دولت مانع شوند. | ||
در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پيشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ايجاد شبكه های اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سيستم جديد مي دانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درون گروهی نيز در حال افزایش است ولی آمار دقيق و روشنی از روزنامه های درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامه ها و نشريات رسمی و درونگروهی را بيش از 30000 مورد ذكر كرده اند.<ref>'''کتاب سبز چین (1380)، ''دفتر مطالعات سياسي و بين المللي،'' تهران.'''</ref> | در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پيشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ايجاد شبكه های اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سيستم جديد مي دانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درون گروهی نيز در حال افزایش است ولی آمار دقيق و روشنی از روزنامه های درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامه ها و نشريات رسمی و درونگروهی را بيش از 30000 مورد ذكر كرده اند.<ref>'''کتاب سبز چین (1380)، ''دفتر مطالعات سياسي و بين المللي،'' تهران.'''</ref> | ||
== '' | ==== ''رسانه ها و مطبوعات [[چین]] از نگاه آمار'' ==== | ||
در | در حال حاضر، براساس آمار منتشره، بيش از 2200 روزنامه، 9000 مجله، 273 ايستگاه راديويی، 352 ايستگاه تلويزيونی در سطح ملی و استانی و محلی در اين كشور به فعالیت رسانه ای و اطلاع رسانی اشتغال دارند. طبق آمار، تا پايان سال 2010، تعداد 822 ايستگاه رله و انتقال امواج كوتاه و متوسط راديويی نیز در سرتاسر [[چین]] فعال بوده اند. در اين سال125.69 ميليون خانواده به تلويزيون دسترسی داشته و 1.22 ميليون خانواده در 30 شهر، امکان دسترسی به تلويزيون ديجيتالی داشته اند كه به ترتيب 94/5 درصد و 95/8 در صد از کل جمعيت [[چین]] را پوشش ميدهند.<ref>www.China.org.cn</ref> | ||
پر تيراژترين | پر تيراژترين روزنامه «روزنامه ی مردم»، ارگان حزب كمونيست [[چین|چين]]، دارای تیراژ 5 ميليون نسخه است. پر تيراژترين روزنامه ی انگليسي زبان «چاينا ديلي» است كه تيراژ آن 120 هزار نسخه است. مجله ی دو هفته يكبار تحت عنوان «صحبتهاي وسط ماه» با تيراژ 5 ميليون نسخه، پر فروشترين مجله ی چيني است. | ||
مهمترين | مهمترين روزنامه هاي [[چین|چين]] عبارتند از: روزنامه ی مردم و ضميمه ی آن براي خارج از كشور، روزنامه ی گوانگ مين، روزنامه ی اخبار اقتصادی، روزنامه ی ارتش آزادي بخش، اخبار جوانان [[چین|چين]]، اخبار زنان [[چین|چين]]، اخبار آموزشی، اخبار ورزشی [[چین|چين]]، روزنامه ی كارگران، روزنامه ی دهقانان، و روزنامه ی علوم و تكنولوژي<ref>'''کتاب سبز چین (1380)، ''دفتر مطالعات سياسي و بين المللي،'' تهران.'''</ref> براساس پژوهشی كه در سال های 2007 و 2008 در انگلستان انجام گرفت، تأثيررسانه های [[چین|چين]] بر تغيير جريان اطلاعات جهانی، كمتر از 5 درصد بوده است. مطالعاتی هم كه در جنوب شرق آسيا در این زمینه انجام گرفت نشان می دهد، قدرت نرم [[چین|چين]] هنوز از حاكميت در اين منطقه به دور است. تصوير [[چین|چين]] شايد بهتر از آمريكا باشد اما به خوبي ژاپن نيست. در حقيقت، در عصر انفجار اطلاعات كه بازار بر مبنای تقاضا حركت مي كند، رسانه های دولتي [[چین|چين]] با چالش مواجه شده اند.<ref>www.eai.nus.edu.sg</ref> | ||
البته باید متذکر | البته باید متذکر شد که با توسعه ی فناوری و گسترش ابزارهای اطلاع رسانی در [[چین]]، رسانه ی جدیدی در این کشور به وجود آمده و به سرعت رشد کرده است که 550میلیون مشترک اینترنتی و 900 میلیون استفاده کننده از موبایل به عنوان ارتش این رسانه ی جدید، [[چین]] را در رأس کشورهای جهان در این زمینه قرار داده است. سایت های مختلف اجتماعی، وبلاگ های فردی و جمعی، سایت های متنوع خبری، رسانه های صوتی و تصویری، روزنامه های موبایلی، کتاب های الکترونیکی، و گسترش انواع رسانه های دیگر خبری، رقابت سختی را آغاز و عرصه را برای مطبوعات سنتی و سانسور و کنترل های مرسوم دولتی تنگ کرده است. | ||
== ''رویکرد رقابتی رسانههای چین'' == | == ''رویکرد رقابتی رسانههای چین'' == |
نسخهٔ ۱ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۵
رسانه ها و مطبوعات در چین
شکل گیری رسانه ها
مطبوعات و رسانه های جدید در سرزمین چین، مانند سایر نمادهای فرهنگ غرب، در دوران حضور مسیونرها و تجار و نیروهای نظامی غرب در این منطقه از جهان و در دهه ی 1890 شکل گرفت. اغلب روزنامه هایی که در آن زمان منتشر می شدند، توسط خارجی ها، به ویژه میسیونرها و تجار غربی راه اندازی و مدیریت می شدند. لذا، یکی از قدیمی ترین روزنامه های این کشور روزنامه ی شِنبائو (Shen Bao) است که از سال 1872 تا1949 با بیش از 25600 شماره و به مدت 77 سال بدون وقفه منتشر گردید که در تاریخ روزنامه نگاری چین یک رکورد به شمار می رود.[۱]
سفر نخستین گروه از دانشجویان چینی برای تحصیل در غرب و آشنایی آن ها با سیستم روزنامه نگاری مدرن در کشورهای اروپایی نیز موجب شد تا پس از بازگشت آنان به چین، تلاش برای راه اندازی روزنامه های جدید افزایش یابد. جنبش چهارم ماه مه در سال 1919 نیز زمینه ی ظهور روزنامه های مستقل در این کشور را فراهم ساخت. ولی روند روزنامه نگاری مدرن و مستقل در دهه های 1930 به بعد به واسطه ی اعمال سانسورهای خفه کننده و شدید توسط دولت ملی در همان آغاز با مشکلات فراوان تر روبه رو شده و این فضای محدود جایی برای شکوفایی خلاقیت های مطبوعاتی باقی نگذاشت، اگرچه در همین شرایط نیز فرصت های خوبی برای رشد روزنامه های آزاد و مستقل فراهم می شد. (Ting Ni, 2005)
مطبوعات چین در دوران حاکمیت حزب کمونیست
پس از روی کار آمدن حزب کمونیست در چین، رابطه ی مطبوعات و روزنامه ها با دولت و حاکمیت در این کشور، 5 مرحله و فاز مختلف و گوناگون را پشت سر گذاشته که هر یک از این مراحل ویژگی های خاص خود را دارند.
1-مرحله ی نخست از دوران تأسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 آغاز و تا سال 1966 (آغاز دوران انقلاب فرهنگی) ادامه داشت. در این دوران مالکیت خصوصی از تمام مطبوعات و روزنامه ها سلب و به تدریج همه ی رسانه ها به ارگان حزب کمونیست تبدیل شدند. سلطه ی حزب و دولت بر مطبوعات در دوران تخیلی«جهش بزرگ به جلو»(1959 تا1962) که بیش از حد به جایگاه طبقاتی تأکید و انحراف از واقعیت ها حاکم بود، بیش از پیش سایه انداخت.
2-مرحله ی دوم از سال 1966 آغاز و تا سال 1978 (پایان دوران انقلاب فرهنگی و حاکمیت اندیشه های مائو و باند چهار نفره) ادامه یافت. در این مرحله انتشار تقریبا تمام روزنامه ها، به غیر از 43 روزنامه ی متعلق به حزب، متوقف گردید. تمام روزنامه های استانی نیز دقیقا مطالب منتشره از سوی روزنامه ی خلق که ارگان رسمی و سخنگوی حزب کمونیست و دولت بوده و هنوز هم هست، را کپی کرده و تمام تیترها، سوتیترها، مطالب، اخبار و مقالات آن را عینا منتشر می کردند. در آن دوران مردم اخبار و مطالب این رسانه ها را تماما دروغ، مبالغه آمیز و توخالی می پنداشتند.
3-مرحله ی سوم از سال 1978 (آغاز دوران اصلاحات) شروع و تا سال 1989 (تظاهرات خشونت آمیز میدان تیَن اَن مِن) ادامه یافت. دورانی که در یازدهمین اجلاس کمیته ی مرکزی حزب کمونیست اندیشه های اصلاح طلبانه و سیاست درهای باز دِنگ شیائو پینگ به تصویب و به مورد اجرا گذاشته شد. سیاست اصلاحات بار دیگر زمینه را برای شکوفایی مطبوعات و رسانه ها فراهم کرد. مهمترین هدف رسانه ها در این دوران تلاش برای به دست آوردن آزادی مطبوعات بود. توقف سوبسیدهای دولتی به مطبوعات و افزایش درآمدها از طریق چاپ آگهی و تبلیغات شرکت ها و پرداختن به سایر فعالیت های اقتصادی در این مدت، راه را برای استقلال بیشتر مطبوعات فراهم و در نتیجه، خودمختاری مدیران و سردبیران افزایش و رسانه های چین شاهد سریع ترین رشدها بودند.
4- آغاز جنبش دانشجویی میدان تیَن اَنمِن در سال 1989 و سرکوب خشونت آمیز آن، فاز چهارم مطبوعات چین به شمار می آید. در این دوران، روزنامه نگاران و سردبیران مطبوعات با شرکت در تظاهرات، گزارش های مستقل و آزادی از رویدادها و حوادث و جریان اعتراضات مردمی و دموکراسی خواهی آنان منتشر و به اعتراضات مردمی پیوسته بودند. آنها با حمل پلاکارت هایی با مضمون «ما را باور نکنید، ما دروغ می گوییم» همبستگی خود را با جریانات سیاسی و اجتماعی روز اعلام می کرده و مستقلا به تحلیل مسایل سیاسی روز می پرداختند. با سرکوب تظاهرات دانشجویی، بهار مطبوعات نیز خیلی زود به پایان رسید و پاییز سختی آغاز شد. رهبران و مقامات حزبی، مطبوعات و رسانه ها را به همراهی با عوامل بورژوا متهم و آنها را تحت فشار شدید قرار دادند. بدین گونه بود که گفتمان امید بخش قانونی شدن فعالیت و آزادی مطبوعات سریعا فروکش کرد.
5- با محدود شدن فضای باز سیاسی به روی مطبوعات پس از جریان میدان تیان اَنمِن، مطبوعات شاهد عقب گرد از صحنه ی سیاسی و پیش گرفتن رویکردی اقتصادی و بازاری که اجازه می دهد رسانه ها هرچه بیشتر به تجاری شدن روی آورده و سریع رشد و گسترش یابند[i]، و همزمان با محدودیت های فراوانی در زمینه های سیاسی و اجتماعی مواجه شوند. در این روند ترکیبی از« منطق حزبی و منطق شدید بازار» که از ویژگی های امروز مطبوعات و رسانه های چینی است، اعمال می شود(Ting Ni,2005).
دسته بندی مطبوعات در چین
امروزه، با توجه به آغاز پنجمین مرحله از روند مطبوعات در چین، می توان رسانه های مکتوب(روزنامه) این کشور را که تعداد عناوین آنها بالغ بر 2200 عنوان با تیراژ کلی بیش از 6/96 میلیون نسخه[ii] در روز است را در گروه های زیر دسته بندی کرد:
1-مطبوعات ارگان حزب کمونیست: مانند روزنامه ی پرتیراژ خلق (Peoples Daily) (به زبان های چینی، انگلیسی، عربی، اسپانیایی، فرانسوی به صورت آنلاین) و سایر مطبوعات و روزنامه های وابسته و مطبوعات استانی این مؤسسه.
2-مطبوعات تجاری و روزنامه های تخصصی: مانند روزنامه ی وِن خویی (Wenhui Ribao)، روزنامهی خلق راه آهن (Renmin Tiedabao)، و روزنامهی تجارت چین(Zhogguo Shengbao).
3-روزنامه های ارگان شهرها: مانند روزنامهی جوانان پکن (Beijing Youth Daily)، روزنامهی شهری غرب چین (Huanxi Dushibao)، و سایر روزنامه های عصری که در شهرهای بزرگ منتشر می شوند.
4-نشریات مربوط به تجارت و بازرگانی: مانند روزنامه ی تجاری چِنگدو (Chengdu Business Daily)، و اقتصاد روز (Economic Daily).
5-روزنامه های ارایه کننده ی اطلاعات خدماتی: مانند روزنامه های«راهنمای خرید» و «راهنمای خرید کالای بهتر».
6-نشریات گزیده ی اخبار و مقالات: مانند روزنامه ی گزیده ی اخبار.
7-روزنامه ها و نشریات متعلق به ارتش: مانند روزنامه ی ارتش آزادی بخش خلق.
البته در کنار این روزنامه ها، طیف وسیعی از هفته نامه ها و مجلات هفتگی و یا شماره ی آخر هفته ی روزنامه های یومیه منتشر می شود که به خاطر گزارش های مفصل و تحلیلی از مسایل سیاسی و اجتماعی روز از داخل و خارج کشور آن ها، با استقبال فراوان خوانندگان قرار می گیرند. اکثر قریب به اتفاق روزنامه ها در این کشور به زبان چینی رسمی ماندارین منتشر می شوند، ولی برخی از روزنامه های دولتی در مناطق اقلیت نشین این کشور مانند مغولستان داخلی، سین کیانگ و تبت، به زبان محلی چاپ می گردند. در چین حدود 20 روزنامه نیز به زبان انگلیسی چاپ و منتشر می شود که روزنامه های چاینا دیلی، گلوال تایمز، روزنامه ی آنلاین خلق، از جمله ی آنها هستند.
لازم به ذکر است که، همان گونه که هنوز در این کشور روزنامه ی خصوصی وجود ندارد، مطبوعات و رسانه ی مستقل متعلق به اقوام و اقلیت های نژادی (55 اقلیت قومی غیر از نژاد خَن) هم در این کشور به چشم نمی خورد.
سیستم توزیع مطبوعات و نشریات
تا سال 1990 میلادی که تمامی مطبوعات چین از سوبسید دولتی استفاده می کردند، اکثر روزنامه ها و منشورات نیز توسط پست دولتی توزیع می شد. ولی با اجرای موفقیت آمیز اصلاحات اقتصادی و سیاست دولت مبنی بر اجرای اصلاحات تدریجی در بخش رسانه ها، زمینه برای چاپ آگهی های تجاری و تبلیغاتی و کسب درآمد از این طریق فراهم و نشریات بخش عمده ای از هزینه های خود را از این راه به دست آوردند. کاهش حمایت دولت از نشریات و مطبوعات و افزایش تقاضا و نیاز مردم به روزنامه ها و مجلات با کیفیت، رقابت شدیدی را در میان آنان برای جذب خوانندگان به وجود آورد. لذا، در شبکه ی توزیع مطبوعات نیز تحولات عمیقی روی داد، به نحوی که با آغاز قرن 21 تقریبا تمامی روزنامه ها و مطبوعات سیستم توزیع خاص خود شامل: از طریق پست، دکه های مطبوعات، خرده فروشی های خیابانی و... را دارند. [۲]
نقش رسانه ها در برنامه هاي سیاسی و فرهنگي چین
در دوران حكومت كمونيست ها و حاكميت اقتصاد متمركز، كليه ي مطبوعات چين تحت نظارت مستقيم حزب و دولت قرار داشت و واقعيات اجتماعی، سياسی، و اقتصادی در آن ها انعكاسی نداشت و آزادی ارايه نظر و عقيده محدود بود. با شروع سياست اصلاحات و گشودن درب ها، وضعيت گذشته تا حد بسيار زيادی تغيير يافته و مطبوعات به سوی نظامی فعال تر و بازتر قدم برداشته اند. اصلاحات و رشد و توسعه ی اقتصادی، حضور گسترده ی سرمايه گذاران خارجی، توسعه ی اجتماعی، بالا رفتن سطح دانش و آگاهی مردم، عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، ورود گسترده ی سرمایه های خارجی تحت عناوين مختلف به چين، تحصيل قشر عظيمی از دانشجويان و مسئولان كشوری در خارج از چين، پيشرفت و توسعه ی فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی، الحاق هنگ كنگ و ماكائو به سرزمين مادری، ضرورت بازنگری در سياست های مديريتی كشور، تجديد ساختار حزبی و ورود نسل جديد به تشكيلات حزبی كه خود را خيلي مقيد به حركت در چارچوب خشك ایدئولوژی حزبی نمي دانستند و در نهايت ضرورت گسترش روابط بينالملل چين و علل و عوامل گوناگون ديگر، موجب گرديده كه فضای رسانه های گروهی و مطبوعات و راديو تلويزيون در این کشور نسبت به گذشته تغيير پيدا كرده و از تنوع و آزادی بيشتری برخوردار شود و به صورت كنترل شده و برنامهريزی شده و به تدريج در چارچوب كلی سياست حزب كمونيست چين از وضعيت مشهور«نه بزرگ» در زمينه ی مطبوعات، به شرايط مطلوب تر فعلي منتقل شود. سياست گذاری واحد در زمينه ی مطبوعات، تخصصی شدن آن ها، استفاده از فناوری پيشرفته ی مطبوعاتی و انتشاراتی، بالا رفتن كيفيت چاپ و صحفه آرايی، استفاده از تصاوير رنگی، و تا حدی استفاده از سوبسيدهای دولتی، پرهيز از مسايل جنجالی و درگيری های سیاسی و مطبوعاتی در زمينه ی مسايل داخلی و ده ها امتياز ديگر از ويژگی های دنيای رسانه های جمعی امروز چين به شمار می روند.
رسانه های چين از مهمترين ابزارهای دولت در دفاع از خود در مقابل موضوعات حساسی كه پيوسته مورد انتقاد قرار می گيرد به حساب می آيد. پرداختن به موضوعاتی از قبيل حفظ محيط زيست، ثبات سياسی و اجتماعی، پيوستگی ملی، مبارزه عليه فساد، حقوق بشر، و كاهش فقر در دستور العمل همه رسانه ها قرار دارد.
چين در اجرای سياست درهای باز خود تكيه ی بسياری بر رسانه ها نموده و كانال های ارتباطی خود را به سرعت توسعه بخشيده است. هر يك از سازمان ها و نهادها، همچون تلويزيون مركزي چين (China Centeral Televion)، خبرگزاري شين خوا (Xinhua) و روزنامه ی مردم (Poeople’s Daily) از توليد برنامه هايی كه براي پيش برد نفوذ بين المللی چين تهيه كرده اند تا مبلغ 19/2 ميليارد دلار دريافت كرده اند. برای نمونه، كانال 9 انگليسي زبان سیسیتیوی. تنها در عرض چند سال توانسته تا 98 درصد از كره ی زمين را تحت پوشش خود قرار دهد. این رسانه ها، ديدگاه های چین در قبال مسايلی كه در داخل چين، و در آسيا و جهان روی می دهد تبيين مي نمايند. توجه داشته باشيم كه از 1949 تا اواخر دهه ی 1970، شهرت چين در خارج از مرزهايش تنها به بلوک شرق و اردوي سوسياليستي و چند كشور در حال توسعه ی آسيايی و آفريقايی و آمريكای لاتين محدود می شد و ويژگی آن محتوای سياسی و ايدئولوژيك آن بود. در اين دوران، ابزار اصلی تبلیغاتی و رسانه ای، دفاتر آژانس خبری شينخوا در اين كشورها و انتشاراتی از قبيل چین خلقی (People’s China)، و سازندگی چین (China Construction) و راديو بين المللی چين بودند. فعاليت های خارجی ايستگاه های تلويزيونی چین تنها به تبادل گزارش های خبری با ايستگاه های تلويزيونی كشورهای كمونيست محدود مي شد. از زمان اصلاحات اقتصادی، به تدريج اين فعاليت ها از حالت انفعالی و انزوا خارج و بسیار فعال شده اند. بر اثر توسعه ی اقتصادی و بالا رفتن حس اعتماد به نفس ناشی از آن، چين از سال 2005 اقدام به تأسيس شبكه های ماهواره ای چند كاناله و چند بعدی در خارج از كشور کرده، تا رشد و توسعه ی سریع خود را به نمايش گذاشته و توان خود برای ظاهر شدن در قالب يك ابر قدرت، البته صلح جو و غير تهديد آميز، نشان دهد.[۳]
استقلال رسانه ای در چین
در رسانه هاي جمعی چين، چيزی به عنوان خبر، گزارش و تحليل و تفسيرهای مستقل سياسی از رویدادهای داخلی و بينالمللی، خارج از آنچه كه از سوی خبرگزاری رسمي و دولتی شينخوا منتشر ميشود، وجود ندارد. در واقع مي توان گفت، تمامی رسانه هاي گروهی چين، مجاز به استفاده از منابع تحليلی و خبری، غير از خبرگزاری شينخوا نيستند. هر خبر و تحليلی كه از سوی اين بنگاه خبری منتشر شود قابل چاپ است، در غير اين صورت هيچ نشريه ای مجاز به چاپ هر گونه خبری نيست.
اگرچه اينترنت و سايتهای خبری مستقل و عمده ی مستقر در خارج از چین، اين انحصار خبری و تحليلی را نقض كرده اند، ولی به صورت رسمی، اين سلطه همچنان در اختيار خبرگزاری شينخوا است. حتي روزنامه های مهم و معتبری همچون روزنامه ی مردم، چايناديلی، عصر پكن، و جوانان و... كه سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل می دهند نيز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبكه ی خبری شينخوا نيستند. همين رویه ی مستمر اتكاء به يك منبع خبری، تاكنون مانع از آن شده كه جامعه ی مطبوعاتی مستقل از دولت شكل به گيرد. خبرنگاران و تحليلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعيين شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانه ای چين بگذارند. اصلاً در سيستم قضايی دولت چين هم مقررات خاص جامعی برای برخورد با جرايم مطبوعاتی تعريف نشده است و در موارد نادری كه جرمی اتقاق افتاده، به صورت موردی و براساس تصميم مقامات بالا برخورد شده و اين گونه تصميم ها، انعكاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانه های جمعی نداشته است. لذا، يكي از چالش های پيش روی دولت برای تشكيل بنگاه های بزرگ رسانه ای و اجازه ی فعاليت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانه ای خارجی، نداشتن قوانين و مقررات لازم در اين زمينه است. با ورود چين به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعايت قوانين و مقررات بينالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمايه گذاران وشركت های خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانه های چين، موجب گرديده تا دولتمردان كه در حال حاضر كنترل كامل رسانه های این کشور را در اختيار دارند، برای رويارويی با چالش های پيشروی و جلوگيری از خارج شدن رسانه ها از چارچوب نظارتی و كنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانه ها براي روزی که احتمالاً بخشی از اين صنعت توسط بخش خصوصی و سرمايه گذاران خارجی كنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانه های داخلی، برنامه ريزي های متعدد كوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن اين بخش حساس از كنترل كامل دولت مانع شوند.
در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پيشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ايجاد شبكه های اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سيستم جديد مي دانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درون گروهی نيز در حال افزایش است ولی آمار دقيق و روشنی از روزنامه های درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامه ها و نشريات رسمی و درونگروهی را بيش از 30000 مورد ذكر كرده اند.[۴]
رسانه ها و مطبوعات چین از نگاه آمار
در حال حاضر، براساس آمار منتشره، بيش از 2200 روزنامه، 9000 مجله، 273 ايستگاه راديويی، 352 ايستگاه تلويزيونی در سطح ملی و استانی و محلی در اين كشور به فعالیت رسانه ای و اطلاع رسانی اشتغال دارند. طبق آمار، تا پايان سال 2010، تعداد 822 ايستگاه رله و انتقال امواج كوتاه و متوسط راديويی نیز در سرتاسر چین فعال بوده اند. در اين سال125.69 ميليون خانواده به تلويزيون دسترسی داشته و 1.22 ميليون خانواده در 30 شهر، امکان دسترسی به تلويزيون ديجيتالی داشته اند كه به ترتيب 94/5 درصد و 95/8 در صد از کل جمعيت چین را پوشش ميدهند.[۵]
پر تيراژترين روزنامه «روزنامه ی مردم»، ارگان حزب كمونيست چين، دارای تیراژ 5 ميليون نسخه است. پر تيراژترين روزنامه ی انگليسي زبان «چاينا ديلي» است كه تيراژ آن 120 هزار نسخه است. مجله ی دو هفته يكبار تحت عنوان «صحبتهاي وسط ماه» با تيراژ 5 ميليون نسخه، پر فروشترين مجله ی چيني است.
مهمترين روزنامه هاي چين عبارتند از: روزنامه ی مردم و ضميمه ی آن براي خارج از كشور، روزنامه ی گوانگ مين، روزنامه ی اخبار اقتصادی، روزنامه ی ارتش آزادي بخش، اخبار جوانان چين، اخبار زنان چين، اخبار آموزشی، اخبار ورزشی چين، روزنامه ی كارگران، روزنامه ی دهقانان، و روزنامه ی علوم و تكنولوژي[۶] براساس پژوهشی كه در سال های 2007 و 2008 در انگلستان انجام گرفت، تأثيررسانه های چين بر تغيير جريان اطلاعات جهانی، كمتر از 5 درصد بوده است. مطالعاتی هم كه در جنوب شرق آسيا در این زمینه انجام گرفت نشان می دهد، قدرت نرم چين هنوز از حاكميت در اين منطقه به دور است. تصوير چين شايد بهتر از آمريكا باشد اما به خوبي ژاپن نيست. در حقيقت، در عصر انفجار اطلاعات كه بازار بر مبنای تقاضا حركت مي كند، رسانه های دولتي چين با چالش مواجه شده اند.[۷]
البته باید متذکر شد که با توسعه ی فناوری و گسترش ابزارهای اطلاع رسانی در چین، رسانه ی جدیدی در این کشور به وجود آمده و به سرعت رشد کرده است که 550میلیون مشترک اینترنتی و 900 میلیون استفاده کننده از موبایل به عنوان ارتش این رسانه ی جدید، چین را در رأس کشورهای جهان در این زمینه قرار داده است. سایت های مختلف اجتماعی، وبلاگ های فردی و جمعی، سایت های متنوع خبری، رسانه های صوتی و تصویری، روزنامه های موبایلی، کتاب های الکترونیکی، و گسترش انواع رسانه های دیگر خبری، رقابت سختی را آغاز و عرصه را برای مطبوعات سنتی و سانسور و کنترل های مرسوم دولتی تنگ کرده است.
رویکرد رقابتی رسانههای چین
از سالی كه چين به سازمان تجارت جهاني پيوسته است(2001)، صنعت رسانهای چين به سوي تشكيل گروه های«بين رسانهاي» و «رسانهی منطقهاي» حركت كرده است تا بتواند با گروههاي قوي رسانهاي خارج از كشور رقابت نمايد. گروه راديو، تلويزيون، و فيلم چين[15]، با سایر سازمانهاي راديو، تلويزيون، فيلم و شركتهاي متعدد راديويي، تلويزيوني، و اينترنتي پيوند خورده و به بزرگترين و قويترين گروه چند رسانهاي در این کشور تبديل شده اند. اين گروهها با شرکتهاي رسانهاي خارج از كشور مبادله و همكاري دارند. از سال 2003، 30 ايستگاه تلويزيوني خارجي از جمله تلويزيون ماهوارهای فونيكس، و تلويزيون بلومبرگ، در چين شعبه داير كردهاند و كانال انگليسي زبان سيسيتيوي، برنامههای خود را از طريق شبكهی خبري فاكس در اختیار بينندگان آمريكايي خود قرار میدهد. (www.China.org.cn)
شبكههاي ارتباطي همچون شينخوا، سيسيتيوي، و روزنامهی مردم، هنوز هم بخش مهمي از سهم بازار داخلی و خارجی رسانهای را به خود اختصاص ميدهند. رسانههاي غير وابستهی داخلي( به جز هنگكنگ، و ماكائو)، ديگر با جديت از خطوط ترسيم شده توسط دولت تبعيت نميكنند. اما ادارهی کل مطبوعات و نشريات وابسته به شورای دولتی و وزارت راديو، فيلم و تلويزيون، همچنان مقررات سختگیرانه و شديدی براي موضوعات ممنوعه وخطوط قرمز خبری تنظيم و به رسانهها ابلاغ ميكنند. از جمله موضوعات ممنوعه را ميتوان مشروعيت حزب كمونيست، سياستهاي دولت در مورد تبت و سينكيانگ، فساد و فحشای مقامات و دولت، و گروه غیر قانونی فالونگونگ بر شمرد.البته پس از برگزاری هجدهمین کنگرهی حزب کمونیست و برگزیده شدن نخبگان نسل پنجم برای رهبری کشور در اواخر سال 2012، به نظر میرسد در پارهای از سیاستهای اِعمال شده در خصوص محدود کردن مطبوعات به ویژه در زمینهی فساد مقامات تجدید نظرهایی صورت گرفته است.
عليرغم نظارت شديد دولت، رسانههاي چين تجاري شده اند. نظارت دولت شامل حال ورزش، سرمايه گذاري و سرگرميهاي سود آور نميشود. در دههی1980و در دوران دنگ شيائوپينگ، ا ندكي از نظارت شديد دولت بر رسانهها كاسته شد. همچنانکه اشاره شد، بعد از اعتراضات ميدان تيَن آنمِن در سال1989، كنترل رسانهها شدت يافت ولي در دوران جيانگ زمين و در دههی1990 مجددا كنترلها كمتر شد. اما با نفوذ فزايندهی اينترنت و امكان بالقوهی آن در تشويق ناراضيان، مقررات شديدي در دوران خو جينتائو وضع شد. طبق گزارش خبرنگاران بدون مرز، چين در سال2010 از اين نظر در رتبه 168 از میان 178 كشور جهان قرار داشت.
مجلات و نشريات مهم و تأثير گذار
زماني مجلههايي همچون مروری بر پکن[16]، چین مصور[17]، چین امروز[18]، و چین خلقی[19]، و روزنامههايي مثل روزنامهی مردم، و راديو بين الملل چين، اصلیترین رسانههای گروهی برای معرفي کشور چين به خارجيان بودند، اما در سالهاي اخير، این کشور با بهرهگيري از فنآوریهاي نوین ارتباطي گامهای بلندی در این زمینه برداشته است.
گروه انتشارات بين المللي چين[20]، در سال1949 با هدف معرفي چين به دنيا از طريق كتاب، مجله و وبسايت بنيان نهاده شد و اكنون بيش از 20 شعبه در چين و 12 شعبه در آمريكا، انگليس، آلمان، بلژيك، روسيه، مصر، مكزيك، ژاپن، و هنگكنگ دارد. تعداد كاركنان آن3000 نفر است كه100 نفر آنها خارجي هستند. اين انتشاراتي هر سال بيش از3000 عنوان كتاب و30 نشريهی ادواري به بيش از10 زبان منتشر ميسازد. اين انتشاراتي وبسايت معروف WWW.CHINA.IRG.CN و30 سايت ديگر را ساماندهي ميكند. نمونههاي مجلات آن عبارتند از:
مجلهی مروری بر پکن[21]: از هفته نامههاي معتبر سراسري چين است و بهصورت هفتگی در پكن منتشر ميشود. نخستین شمارهی آن در سال1958 منتشر شد. گزارشها و مقالات آن در مورد امور فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي و تحولات چين است . تيراژ هر شماره 70هزار نسخه اعلام ميشود. این مجله، علاوه بر سراسر چين، در150 كشور و منطقه هم همزمان توزيع ميشود. نسخهی چاپي آن به زبان انگليسي است ولي نسخهی آنلاين مجله به زبانهاي انگليسي، ژاپني، فرانسوي، آلماني، و چيني روی سایت قرار میگیرد. گفته میشود که سايت این مجله بيش از700 هزار بازديد كننده دارد. (www.bjreview.com.cn)
چین مصور[22]: این مجله در سال1950 بنياد نهاده شد و هم اكنون به زبانهاي چيني، انگليسي، كرهاي، و روسي به چاپ ميرسد. نسخهی آنلاين آن به زبانهاي چيني، ژاپني، روسي، فرانسوي، آلماني، ايتالياي و عربي است.
مجلهی زنان چين[23]: اين مجله توسط فدراسيون سراسري زنان چين منتشر ميشود. نخستین شمارهی آن در سال1939 به چاپ رسيد. هم اكنون این نشریه بهصورت دو ماهانه منتشر ميشود. اين مجله در سالهاي 2003 و 2005 مقام دوم و سوم را در سطح ملي بهدست آورد.
روزنامهی گلوبال تایمز[24]: اين روزنامه در آوريل سال2009 به زبان انگليسي آغاز به انتشار نمود و هم اكنون از روزنامههاي مطرح اين كشور است که توسط ليگ جوانان چين وابسته به حزب كمونيست منتشر ميشود.
ماهنامهی گلوبال[25]: اين ماهنامه توسط خبرگزاری شينخوا منتشر ميشود و اخبار و اطلاعات فرهنگي، سياسي، اجتماعي، و اقتصادي كشورهاي مختلف دنيا را منعكس ميسازد.
مجلهی شهر مصور[26]: اين مجلهی مصور از مجلات محبوب چيني هاست.
مجلهی جامعهی بین المللی در چین[27]: مجلهاي است ويژهی خارجيهاي مقيم چين و هر دو هفته يك بار به زبان انگليسي منتشر ميشود.
هفته نامهی آخر هفتهی شهر[28]: نخستین شمارهی آن در سال1998 منتشر شد و مجلهی سرگرمي محسوب ميشود. این مجله هر دو هفته يكبار همزمان در شهرهای شانگهاي و پكن منتشر ميشود و اطلاعاتي در بارهی بازار، چه بخريم؟ كجا برويم؟ .. و معرفي گالريها، رستورانها و ... ارايه ميدهد.
مجلهی چین و جهان[29]: مجلهای است تمام الكترونيك و مسايل چين معاصر را منتشر ميكند.
ماهنامهی چین[30]: اين مجله چين دموكراتيك را ترسيم ميکند.
مجلهی بهار چین[31]: این مجله در سال1982 تأسیس شده و از نشريات ادواري طرفدار دموكراسي در چين است.
مجلات و نشریات اسلامي
اگر چه انتشار نشريههاي ادواري و غير منظم با محتواي اسلامي از گذشتههاي دور و حتي در دوران جنگ ضد ژاپني چين در بين مسلمانان از سابقهی نسبتا طولاني برخوردار است، ولي گسترش انتشار مجلات اسلامي توسط بخشهاي غيردولتي و مساجد و مراكز اسلامي پس از اجراي اصلاحات و در بيست سال آخر قرن بيستم از نظر تعداد و كميت در جامعه چين بي سابقه است.
انتشار حدود يكصد عنوان نشريه توسط مسلمانان مناطق مختلف چين در طول سه دههی گذشته، اگر چه در مقايسه با بيش از يازده هزار عنوان مجله و روزنامهی منتشره در اين كشور از نظر كميت و كيفييت نا چيز و غيرقابل توجه است، ولي اين اقبال بيانگر رويكرد جامعهی مسلمانان اين كشور به حفظ هويت و استفاده از فرصت ايجاد شده و ابزار مطبوعاتي براي مطرح ساختن فرهنگ، تاريخ و گذشتهی خود و اثبات وجود جامعهی چند ده ميليوني مسلمان در جامعهی3/1 ميليارد نفري چيني است. از میان نشریات اسلامی، ماهنامهی «المسلم الصيني» كه به دو زبان چيني و اويغوري منتشر ميشود و ماهنامهی «مطالعات قوم خوي» كه به ترتيب از سوي انجمن اسلامي سراسري چين و آكادمي علوم اجتماعي استان خودمختار نينگشيا و با بودجهی دولت چين منتشر و در دكهی مطبوعات توزيع ميشوند، تنها نشريات اسلامی هستند که به صورت رسمی و با مجوز دولتي منتشر میگردند. بقیهی مجلات و نشریات اسلامی، به صورت غیر رسمی و غیر منظم و بدون مجوز رسمی دولت بوده و اجازهی فروش و توزیع رسمی را ندارند. و لذا، با کمکهای مالی مردمی و نا منظم منتشر و به صورت رایگان توزیع میشوند که برخي از این نشریات به شرح زیر میباشند:
1- ماهنامهی«اطلاعات مسلمانان»: اين ماهنامه در سال1999 توسط انجمن آموزش فرهنگي مسلمانان شهر لانجو از استان گانسو تاسيس شد.
2- مجلهی«الفتح»: فصلنامهی الفتح ابتدا در سال1992 از سوي مدرسهی زبانهاي عربي ـ چيني شيگو در لانجو راه اندازي و سپس از سوي مركز مبادلات فرهنگي مسلمانان لنجو منتشر میگردد.
3- فصلنامهی«مسلمانان گانسو»: مجلهاي است كه از سوي انجمن اسلامي استان گانسو منتشر ميگردد و سردبير آن آقاي يانگ گوانگرونگ[32] است. انتشار اين مجله از سپتامبر سال1991 آغاز و تاكنون بيش از 47 شماره از آن منتشر گرديده است.
4ـ دو ماهنامهی«هنرهاي اسلامي»: شامل شعر، ادبيات، نقاشي و خوشنويسي مسلمانان چين که از اوايل سال 2000میلادی، توسط شركت با مسئوليت محدود هنر اسلامي گانسو آغاز به نشر نموده است.
5- فصلنامهی«پژوهش فرهنگ اسلامي»: مجلهی علمي و تحقيقاتي است كه در سال1994 توسط موسسهی فرهنگ اسلامي شهر شيآن، مركز استان شانسي آغاز به انتشار نمود.
6 ـ فصلنامهی«مسلمانان شانـگهاي»: از سوي انجمن اسلامي شهر شانــگهاي تهيه و منتشر ميشود.
7ـ فصلنامهی«مسلمانان جينَن»: در سال1988 توسط انجمن اسلامي شهر جينَن مركز استان شاندونگ تاسيس و منتشر گرديد.
8 - فصلنامهی«امين»: در سال1997 از سوي مدرسهی اسلامي شهر جوكو چاپ و منتشر گرديده است.
9 - گاهنامهی«اخبار مسجد جنوب تيَنمو»: از سوي مسجد تيَنمو در شهر بندري تيَنجين و توسط گروهي از مسلمانان تهيه و منتشر ميگردد.
10- نشريهی«حوزهی تحصيل و آموزش»: دو هفته يكبار از سوي مسجد خَنجونگ(در استان شيَنسي) منتشر ميشود.
11- نشريهی«آموزشگاه فني حرفهاي مسلمانان دالي»: هر شش ماه يكبار از سوي آموزشگاه فني حرفهاي شهرستان دالي در استان يونن چاپ و منتشر ميشود.
12ـ «مسلمانان خوي و ايغور خونَن»: نام نشريهاي است كه هر 6 ماه يكبار توسط انجمن اسلامي شهر خونَن مركز استان خوبِي چاپ و منتشر ميگردد.
13- نشريهی«هلال»: مجلهی ماهانهاي است كه توسط مركز تربيت فرهنگي مسلمانان شهر پينگ ليانگ در استان گَنسو در زمينهی علوم قرآني و تعليمات اسلامي چاپ و منتشر ميشود.
14- دو ماهنامهی«نور ستاره»: نشريهاي است كه از سوي مركز مبادلات فرهنگي مسلمانان شهر گويوان(از استان خودمختار مسلمان نشين نينگ شيا چاپ و توزيع ميشود. (مجله دراسات قومیه هوی،2003)
روند رو به توسعه صنعت رسانه
بر اساس اظهارات مدير كل مطبوعات و انتشارات چین که وابسته به شورای دولتی این کشور است، در برنامهی پنجسالهی يازدهم(2010 -2005)، كل سرمايه گذاري، تولید محصول، و فروش در بخش صنعت مطبوعات و نشريات دو برابر و در صنعت چاپ اين رقم سه برابر شده است. چين در سال2010 از نظر تعداد عناوين كتاب، تعداد نسخ چاپي، و همينطور تيراژ روزنامه، در دنيا مقام نخست و از نظر صنعت انتشارات الكترونيك مقام دوم و از نظر محصولات چاپي مقام سوم را داشته است.
بر اساس آمار منتشر شده در سمينار«مطبوعات چينيهاي خارج از كشور» كه در پنانگ مالزي برگزار شد، در حالحاضر بيش از280 روزنامه، 230 مجله، 70 ايستگاه راديويي و 10 شبكهی تلويزيوني در خارج از كشور توسط چينيهاي ماوراء بحار به زبان چيني فعاليت ميكنند. (شين هوا ، 2007)
طبق آمار منتشر شده از سوي مقامات رسمي مطبوعات پكن، زنها بيش از مردان به تحصيل در رشتهی خبرنگاري روي ميآورند. از مجموع 180هزار نفر خبرنگار شاغل در صنعت مطبوعات این کشور، بيش از 70هزار نفر از آنها را زنان تشكيل ميدهند كه حدود 40 درصد ميشود. در حالي كه در يك دههی پيش، زنان يك سوم خبرنگاران را تشکیل میدادند. در گذشته اغلب دانشجويان اين رشته را مردان تشكيل ميدادند، در حاليكه دختران بيشتر در رشتهی ادبيات تحصيل ميكردند. در سالهاي اخير، دختران به خبرنگاري روي آوردهاند و به زودي نصف خبرنگاران را تشكيل خواهند داد. در حالحاضر 61 درصد خبرنگاران زير40 سال هستند. (چاينا ديلي ، 2006)
پاورقی
[i] - طبق آمار، در سال1997میلادی، تعداد روزنامه ها و مجلات در چین از 27هزار عنوان فراتر رفت.
[ii] - طبق آمار جهانی، تعداد عناوین و تیراژ مطبوعات در چین در ردیف اول جهان قرار دارد و روزنامه های منتشره در این کشور5/14درصد کل روزنامه های جهان را به خود اختصاص داده و برای هر یکهزار نفر 86/75نسخه روزنامه منتشر می شود(Ting Ni- 2005).
کتابشناسی
- ↑ Li, Chunming, Zhang, Wei (2006). “Microfilming and Digitalization of Newspapers in China”. www.ndl.gov.jp.
- ↑ www.pressreference.com
- ↑ www.eai.nus.edu.sg/vol2no1-zhangxiaoling
- ↑ کتاب سبز چین (1380)، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران.
- ↑ www.China.org.cn
- ↑ کتاب سبز چین (1380)، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران.
- ↑ www.eai.nus.edu.sg