تاریخ دوره استعمار آرژانتین توسط اسپانیایی ها: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «دورهی استعمار اسپانیا: بسيارى از کاوشگران اروپايى در قرن شانزدهم میلادی براى شناسايى و کشف مناطق جديد عازم سواحل آمريکاى جنوبى شدند. اين ماجراجويان پس از رسيدن به مصب رودخانهی لاپلاتا آزادمندانه به جستوجوى ذخاير نقره و فلزّات گرانب...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
بسيارى از کاوشگران اروپايى در قرن شانزدهم میلادی براى شناسايى و کشف مناطق جديد عازم سواحل آمريکاى جنوبى شدند. اين ماجراجويان پس از رسيدن به مصب رودخانهی لاپلاتا آزادمندانه به جستوجوى ذخاير نقره و فلزّات گرانبهاى منطقه پرداختند. در ميان اين افراد، کاوشگرى به نام «آمريکو وسپوس» [8]که به اتّفاق ساير همراهان خود با پرچم دولت پرتغال به دريانوردى مىپرداخت، از همه حريصتر بود. وى توانست در سال ۱۵۰۲ میلادی به مصب رودخانهی لاپلاتا برسد امّا در سال ۱۵۱۶ میلادی خوان دياز د سوليس[9] از جملهی کاشفان اسپانيايى که بعدها به دست سرخپوستان به قتل رسيد، مدّعى تصاحب تمام منطقه براى دولت اسپانيا شد. با اين که فرديناند ماژالان[10] جهانگرد مشهور نيز چند سال بعد از مصب رودخانهی لاپلاتا عبور کرد، ولى تا زمانى که سباستيان کابوت ايتاليايى[11] که در خدمت دولت اسپانيا قرار داشت، نخستين شهرک مهاجرنشين را در نزديکى روزاريو تأسيس نمود، اين منطقه از آمريکاى جنوبى هنوز از تعرّض جدى اروپاييان به دور مانده بود (La Nata, 2002: 16). | بسيارى از کاوشگران اروپايى در قرن شانزدهم میلادی براى شناسايى و کشف مناطق جديد عازم سواحل آمريکاى جنوبى شدند. اين ماجراجويان پس از رسيدن به مصب رودخانهی لاپلاتا آزادمندانه به جستوجوى ذخاير نقره و فلزّات گرانبهاى منطقه پرداختند. در ميان اين افراد، کاوشگرى به نام «آمريکو وسپوس» [8]که به اتّفاق ساير همراهان خود با پرچم دولت پرتغال به دريانوردى مىپرداخت، از همه حريصتر بود. وى توانست در سال ۱۵۰۲ میلادی به مصب رودخانهی لاپلاتا برسد امّا در سال ۱۵۱۶ میلادی خوان دياز د سوليس[9] از جملهی کاشفان اسپانيايى که بعدها به دست سرخپوستان به قتل رسيد، مدّعى تصاحب تمام منطقه براى دولت اسپانيا شد. با اين که فرديناند ماژالان[10] جهانگرد مشهور نيز چند سال بعد از مصب رودخانهی لاپلاتا عبور کرد، ولى تا زمانى که سباستيان کابوت ايتاليايى[11] که در خدمت دولت اسپانيا قرار داشت، نخستين شهرک مهاجرنشين را در نزديکى روزاريو تأسيس نمود، اين منطقه از آمريکاى جنوبى هنوز از تعرّض جدى اروپاييان به دور مانده بود (La Nata, 2002: 16). | ||
اسپانیاییها هنگامی که شروع به جهانگشایی برای کشف نقاط جدید نمودند،[12] ایدهی خیلی مشخّصی از جغرافیای این بخش از آمریکا نداشتند و زمانی که حتّی این منطقه و نقاط مختلف دیگر در جنوب کشف شد، برای رفتن از یک نقطه به نقطهای دیگر نقشهی درستی وجود نداشت و چه بسا برای یک مقصد نزدیک باید راههای طولانی طی میشد. ترسیم یک نقشهی کلّی از این منطقه و ترسیم نقشهای برای اتّصال بخش جنوبی به نایبالسلطنهی پرو در شمال در اوایل قرن 18 میلادی میسّر گردید (Luna ,1994: 39). | اسپانیاییها هنگامی که شروع به جهانگشایی برای کشف نقاط جدید نمودند،[12] ایدهی خیلی مشخّصی از جغرافیای این بخش از [[آمریکا]] نداشتند و زمانی که حتّی این منطقه و نقاط مختلف دیگر در جنوب کشف شد، برای رفتن از یک نقطه به نقطهای دیگر نقشهی درستی وجود نداشت و چه بسا برای یک مقصد نزدیک باید راههای طولانی طی میشد. ترسیم یک نقشهی کلّی از این منطقه و ترسیم نقشهای برای اتّصال بخش جنوبی به نایبالسلطنهی پرو در شمال در اوایل قرن 18 میلادی میسّر گردید (Luna ,1994: 39). | ||
ده سال بعد از تأسیس روزاریو، «پدرو مندوزا»[13] دومين مهاجرنشين را در نزديکى بندر سانتاماريا بوئنوسآيرس بنا نهاد ولى به علّت مقاومت سرخپوستان و بوميان محلّى و کشتار گستردهی سفيدپوستان، اقامت دائمى مهاجران در آن غيرممکن شد به گونهاى که حتّى استقرار عدّهاى از مهاجران در نزديکى بوئنوسآيرس نيز نتوانست به عنوان هستهی اوّليهی مهاجرتهاى بعدى و تسلّط اسپانيايىها بر منطقه به شمار رود. بنابراين بسيارى از مهاجران اوّليه توسّط جنگجويان سرخپوست قتل عام شدند و سایرین نيز بر اثر گرسنگى و بيمارى به هلاکت رسيدند و گلّهها و اسبهايى که از اسپانيا با خود آورده بودند نيز در دشتهاى پامپاس پراکنده شدند (Pigna, 2004: 102). به همين خاطر مهاجمان و مهاجران بعدى کار تسلّط بر آمريکاى جنوبى را از سرزمينهاى دور شمال شرقى آغاز کردند چرا که سرخپوستان و بوميان اين مناطق بسيار آرامتر و صلحجوتر از سرخپوستان منطقهی مرکزى آرژانتين بودند و به سرعت جذب روشهاى زندگى سفيدپوستان مىشدند. مهاجمان اسپانيايى قبلاً در پرو، بوليوى و پاراگوئه مهاجرنشينهايى تأسيس کرده بودند. بنابراين پس از گذشت چند سال تصميم گرفتند تا نسبت به تشکيل مستعمرات جديد در ساير نواحى آمريکاى جنوبى نيز اقدام نمايند. آنها با استفاده از راههايى که اقوام متمدّن اينکا [14]ساخته بودند، از کوههاى آند گذشته و شهرهاى سانتياگو دلاسترو(1554)[15]، توکومان(1556)[16] و آندالوسیای جدید(1573) را تأسيس کردند و آسانسيون پايتخت فعلى پاراگوئه را مرکز مستعمراتى خود در جنوب قارّهی آمريکا قرار دادند (La Nata, 2002: 17). | ده سال بعد از تأسیس روزاریو، «پدرو مندوزا»[13] دومين مهاجرنشين را در نزديکى بندر سانتاماريا بوئنوسآيرس بنا نهاد ولى به علّت مقاومت سرخپوستان و بوميان محلّى و کشتار گستردهی سفيدپوستان، اقامت دائمى مهاجران در آن غيرممکن شد به گونهاى که حتّى استقرار عدّهاى از مهاجران در نزديکى بوئنوسآيرس نيز نتوانست به عنوان هستهی اوّليهی مهاجرتهاى بعدى و تسلّط اسپانيايىها بر منطقه به شمار رود. بنابراين بسيارى از مهاجران اوّليه توسّط جنگجويان سرخپوست قتل عام شدند و سایرین نيز بر اثر گرسنگى و بيمارى به هلاکت رسيدند و گلّهها و اسبهايى که از اسپانيا با خود آورده بودند نيز در دشتهاى پامپاس پراکنده شدند (Pigna, 2004: 102). به همين خاطر مهاجمان و مهاجران بعدى کار تسلّط بر آمريکاى جنوبى را از سرزمينهاى دور شمال شرقى آغاز کردند چرا که سرخپوستان و بوميان اين مناطق بسيار آرامتر و صلحجوتر از سرخپوستان منطقهی مرکزى آرژانتين بودند و به سرعت جذب روشهاى زندگى سفيدپوستان مىشدند. مهاجمان اسپانيايى قبلاً در پرو، بوليوى و پاراگوئه مهاجرنشينهايى تأسيس کرده بودند. بنابراين پس از گذشت چند سال تصميم گرفتند تا نسبت به تشکيل مستعمرات جديد در ساير نواحى آمريکاى جنوبى نيز اقدام نمايند. آنها با استفاده از راههايى که اقوام متمدّن اينکا [14]ساخته بودند، از کوههاى آند گذشته و شهرهاى سانتياگو دلاسترو(1554)[15]، توکومان(1556)[16] و آندالوسیای جدید(1573) را تأسيس کردند و آسانسيون پايتخت فعلى پاراگوئه را مرکز مستعمراتى خود در جنوب قارّهی آمريکا قرار دادند (La Nata, 2002: 17). |
نسخهٔ ۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۹
دورهی استعمار اسپانیا:
بسيارى از کاوشگران اروپايى در قرن شانزدهم میلادی براى شناسايى و کشف مناطق جديد عازم سواحل آمريکاى جنوبى شدند. اين ماجراجويان پس از رسيدن به مصب رودخانهی لاپلاتا آزادمندانه به جستوجوى ذخاير نقره و فلزّات گرانبهاى منطقه پرداختند. در ميان اين افراد، کاوشگرى به نام «آمريکو وسپوس» [8]که به اتّفاق ساير همراهان خود با پرچم دولت پرتغال به دريانوردى مىپرداخت، از همه حريصتر بود. وى توانست در سال ۱۵۰۲ میلادی به مصب رودخانهی لاپلاتا برسد امّا در سال ۱۵۱۶ میلادی خوان دياز د سوليس[9] از جملهی کاشفان اسپانيايى که بعدها به دست سرخپوستان به قتل رسيد، مدّعى تصاحب تمام منطقه براى دولت اسپانيا شد. با اين که فرديناند ماژالان[10] جهانگرد مشهور نيز چند سال بعد از مصب رودخانهی لاپلاتا عبور کرد، ولى تا زمانى که سباستيان کابوت ايتاليايى[11] که در خدمت دولت اسپانيا قرار داشت، نخستين شهرک مهاجرنشين را در نزديکى روزاريو تأسيس نمود، اين منطقه از آمريکاى جنوبى هنوز از تعرّض جدى اروپاييان به دور مانده بود (La Nata, 2002: 16).
اسپانیاییها هنگامی که شروع به جهانگشایی برای کشف نقاط جدید نمودند،[12] ایدهی خیلی مشخّصی از جغرافیای این بخش از آمریکا نداشتند و زمانی که حتّی این منطقه و نقاط مختلف دیگر در جنوب کشف شد، برای رفتن از یک نقطه به نقطهای دیگر نقشهی درستی وجود نداشت و چه بسا برای یک مقصد نزدیک باید راههای طولانی طی میشد. ترسیم یک نقشهی کلّی از این منطقه و ترسیم نقشهای برای اتّصال بخش جنوبی به نایبالسلطنهی پرو در شمال در اوایل قرن 18 میلادی میسّر گردید (Luna ,1994: 39).
ده سال بعد از تأسیس روزاریو، «پدرو مندوزا»[13] دومين مهاجرنشين را در نزديکى بندر سانتاماريا بوئنوسآيرس بنا نهاد ولى به علّت مقاومت سرخپوستان و بوميان محلّى و کشتار گستردهی سفيدپوستان، اقامت دائمى مهاجران در آن غيرممکن شد به گونهاى که حتّى استقرار عدّهاى از مهاجران در نزديکى بوئنوسآيرس نيز نتوانست به عنوان هستهی اوّليهی مهاجرتهاى بعدى و تسلّط اسپانيايىها بر منطقه به شمار رود. بنابراين بسيارى از مهاجران اوّليه توسّط جنگجويان سرخپوست قتل عام شدند و سایرین نيز بر اثر گرسنگى و بيمارى به هلاکت رسيدند و گلّهها و اسبهايى که از اسپانيا با خود آورده بودند نيز در دشتهاى پامپاس پراکنده شدند (Pigna, 2004: 102). به همين خاطر مهاجمان و مهاجران بعدى کار تسلّط بر آمريکاى جنوبى را از سرزمينهاى دور شمال شرقى آغاز کردند چرا که سرخپوستان و بوميان اين مناطق بسيار آرامتر و صلحجوتر از سرخپوستان منطقهی مرکزى آرژانتين بودند و به سرعت جذب روشهاى زندگى سفيدپوستان مىشدند. مهاجمان اسپانيايى قبلاً در پرو، بوليوى و پاراگوئه مهاجرنشينهايى تأسيس کرده بودند. بنابراين پس از گذشت چند سال تصميم گرفتند تا نسبت به تشکيل مستعمرات جديد در ساير نواحى آمريکاى جنوبى نيز اقدام نمايند. آنها با استفاده از راههايى که اقوام متمدّن اينکا [14]ساخته بودند، از کوههاى آند گذشته و شهرهاى سانتياگو دلاسترو(1554)[15]، توکومان(1556)[16] و آندالوسیای جدید(1573) را تأسيس کردند و آسانسيون پايتخت فعلى پاراگوئه را مرکز مستعمراتى خود در جنوب قارّهی آمريکا قرار دادند (La Nata, 2002: 17).
اگر بخواهیم با تقسیمبندیهای شهری جدید مقایسه کنیم، شاید بتوان گفت سه شهر فوق، تنها نقاط کوچکی بودند. این سه نقطه با ورود شهرنشینان کاشف غریبه به سرعت روند توسعه را طی کردند. معادن مختلف کشف و استخراج از آنها توسّط کارگران مهاجر آغاز شد. کمکم شهرهای کوچک رونق گرفتند و در مدّت کوتاهی نیاز به کالاها و مواد برای حفظ زندگی و ارتقای سطح آن، نه تنها برای اشراف و طبقات بالایی که در حال شکلگیری بودند بلکه برای معدنچیان (که به سرعت از فقر خارج شده بودند) افزایش یافت. به همین دلیل صنایع و مشاغل دیگری در اطراف معادن به وجود آمد.
گفته میشود که مهاجران اسپانیایی افرادی با جهانشناسی بالا و شمّ جغرافیایی بسیار خوب بودند. به همین دلیل بود که شخصی به نام خوان مندوسا بدون اینکه از منطقه خارج شده باشد، تنها با اتّکا به اطلاعات ارائه شده از سوی افراد بومی محلّی، مسیری را ترسیم کرد که برای دسترسی به این سه ناحیه و عبور به سمت پروی علیا[17] یک راه جایگزین تلقّی میشد. اینچنین اساس اوّلیهی تأسیس این منطقه در «خوان د گارای»[18] به وجود آمد. در واقع مهاجران به دنبال باز کردن راهی بودند که دسترسی از دریا به مناطق داخلیتر و به سمت منطقهی پروی علیا را تسهیل نماید لذا در سال ۱58۰ میلادی گارای به همراه ده اسپانيايى ديگر و هفتاد و پنج مرد مسلّح بومى از همين مرکز استعمارى عازم جنوب شد و پس از طىّ صدها کيلومتر راه به مقصد تأسيس نخستين مهاجرنشين دائمى وارد بوئنوسآيرس گرديد (،La Nata,2002: 21).