حزب پرونیست آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی «در بخش تاریخ به صورت کامل به چگونگی تشکیل حزب پرونیست (عدالتخواه) پرداخته شد. این حزب توسّط پرون و پونتس تأسیس شد. اين دو تن که اوّلى استاد مدرسهی جنگ بود و با شاخهی شبهنظامى جوانان حزب راديکال ارتباط داشت و دومى نيز از اعضای حزب راديکال د...» ایجاد کرد)
 
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
خط ۲۱: خط ۲۱:
سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی به صورت سیستماتیک نقش قابل توجّهی را در سیاست کشور بازی می‌کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجّهی در دورهی اصلاحات بازار آزاد در دههی 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت منم تضعیف شد. به نظر میرسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلّی به عنوان موتور مولّد جامعه، سندیکاها و انجمنهای کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.
سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی به صورت سیستماتیک نقش قابل توجّهی را در سیاست کشور بازی می‌کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجّهی در دورهی اصلاحات بازار آزاد در دههی 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت منم تضعیف شد. به نظر میرسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلّی به عنوان موتور مولّد جامعه، سندیکاها و انجمنهای کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.


نیروهای مسلّح تحت کنترل غیرنظامیان هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخّص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی، ارتش آرژانتین امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و به منظور شرکت در برنامه‌های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بینالمللی کار می‌کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با «پاک‌سازی ایدئولوژیک» این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.
نیروهای مسلّح تحت کنترل غیرنظامیان هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخّص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی، ارتش [[آرژانتین]] امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و به منظور شرکت در برنامه‌های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بینالمللی کار می‌کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با «پاک‌سازی ایدئولوژیک» این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.


تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دههی 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام «جبههی همبستگی برای کشور» کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتّحاد برای کار، عدالت و آموزش و پرورش را به وجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس‌جمهور از حزب رادیکال (فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو (کارلوس چاکو آلوارز) بود. در ماه اکتبر سال 2000، آلوارز پس از افشای رسوایی مربوط به پرداخت رشوه به ریاست جمهوری در مجلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتّی فره پاسو عملاً منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحهی بحران اقتصادی و شورشهای جدّی، رئیس‌جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدّی زد.
تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دههی 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام «جبههی همبستگی برای کشور» کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتّحاد برای کار، عدالت و آموزش و پرورش را به وجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس‌جمهور از حزب رادیکال (فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو (کارلوس چاکو آلوارز) بود. در ماه اکتبر سال 2000، آلوارز پس از افشای رسوایی مربوط به پرداخت رشوه به ریاست جمهوری در مجلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتّی فره پاسو عملاً منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحهی بحران اقتصادی و شورشهای جدّی، رئیس‌جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدّی زد.
خط ۲۷: خط ۲۷:
تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابریطلب (ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را به عنوان یک جبههی مترقّی مبارزه با فساد و به منظور حفظ آرمانهای مترقّی و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI تا حدودی از مواضع مرکز ـ چپ اتحاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می‌گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت امّا بلافاصله پس از آغاز به کار دولت نستور کرچنر و مشخّص شدن این‌که کرچنر آرمانها و اهداف مرکز ـ چپ را دنبال می‌کند، محبوبیت این حزب به شدّت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتّحاد جدید به نام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اوّلین فرماندار متعلّق به این حزب در کلّ کشور تبدیل شد.
تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابریطلب (ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را به عنوان یک جبههی مترقّی مبارزه با فساد و به منظور حفظ آرمانهای مترقّی و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI تا حدودی از مواضع مرکز ـ چپ اتحاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می‌گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت امّا بلافاصله پس از آغاز به کار دولت نستور کرچنر و مشخّص شدن این‌که کرچنر آرمانها و اهداف مرکز ـ چپ را دنبال می‌کند، محبوبیت این حزب به شدّت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتّحاد جدید به نام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اوّلین فرماندار متعلّق به این حزب در کلّ کشور تبدیل شد.


بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار بوئنوس‌آیرس پیروز شد.
بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار [[بوئنوس‌آیرس]] پیروز شد.

نسخهٔ ‏۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۷

در بخش تاریخ به صورت کامل به چگونگی تشکیل حزب پرونیست (عدالتخواه) پرداخته شد. این حزب توسّط پرون و پونتس تأسیس شد. اين دو تن که اوّلى استاد مدرسهی جنگ بود و با شاخهی شبهنظامى جوانان حزب راديکال ارتباط داشت و دومى نيز از اعضای حزب راديکال در استان کوردوبا به شمار مى‌آمد، قبل از کودتاى مذکور اقدام به تنظيم اساسنامه‌اى نمودند که در آن بر اصول زير تأکيد شده بود:

ـ اعتلا و بازگشت حاکميت يکپارچهی ملّى به کشور.

ـ تثبيت و تحکيم خصيصه‌هاى ملّىگرايانه و ناسيوناليستى.

ـ ايجاد يک اتّحاديه و ائتلاف منطقه‌ای.

ـ اجرا و احترام به قراردادها و تعهّدات بين‌المللی.

متعاقب تنظيم اساسنامهی مذکور، گروهى را تحت عنوان گروه افسران متّحد به وجود آوردند که به صورت مخفى فعّاليت نموده و در واقع اوّلين چارچوب تشکيلاتى و سازمانيافتهی حزب پرونيست را تشکيل مى‌داد. اين گروه کودتاى ۱۹۴۳ را بر عليه حکومت نظامى وقت که از زمان سرنگونى ايريگوئن بر مسند قدرت بود، به راه انداختند که پس از آن سمت‌ها و مسئوليت‌هاى مختلفى چون رياست دبيرخانهی کار و امور اجتماعي، وزارت جنگ، معاونت رئيسجمهور و بالأخره رياست جمهوری کشور طىّ سه دوره را از آن پرون ساخت. قابليّت‌ها و توانايىهای پرون در ايجاد ارتباط با قشر کارگر و اتّحاديه‌هاى مختلف چون کنفدراسيون ملّى کارگران[9] که در آن زمان بخش وسيعى از کارگران کشور و بهويژه اعضای اتّحاديه‌هاى راه‌آهن کشور را تحت پوشش خود داشتند، باعث شد تا اين حزب از همان آغاز راه از حمايت بخش‌هاى مختلف کارگرى کشور برخوردار گردد.

ادغام دکترين سياسى اين حزب با تشکيلات قوى و قدرتمند اتّحاديه‌هاى کارگرى که تا قبل از مبارزات انتخاباتى رياست جمهورى در آن سال‌ها، حزب پرونيست را قادر به برخوردارى از حمايت ۹۵% اتّحاديه‌هاى کارگرى اين کشور ساخته بود، از جملهی عواملى بود که باعث شد تا حزب مذکور براى سه دورهی متوالى با توجّه به رياست جمهورى پرون به قدرت برسد. در طول اين مدّت از حاکميت حزب پرونيست مجموعاً کشور از يک روند توسعهی نسبى برخوردار شد که نتيجهی منطقى آن حمايت همهجانبه و گستردهی مردم و سنديکاليسم موجود از پرونيسم تا زمان کودتاى نظامى ۱۹۷۶ بر عليه آن بود. پس از اين کودتا با توجّه به فقدان يک رهبري منسجم و سازماندهىشده، حزب پرونيست دوره‌اى از رکود و قهقرا را طى نمود که شکست اين حزب براى اوّلين با در طول تاريخ خود در دسامبر ۱۹۸۳، از تبعات آن بود.        

از اين زمان به بعد تدابير و چاره‌هاى اتّحاذ شده براى رفع اين نقيصه و تقويت هرچه بيشتر حزب از طرق مختلفى چون کار تشکيلاتى منسجم‌تر و انجام انتخابات داخلى براى پرورش رهبران برتر، باعث شد تا برخى چهره‌هاى جوان برخاسته از حزب سياسى و يا سنديکاليسم وابسته به آن ظاهر شوند که ظهور کارلوس منم فرماندار استان لاريوخا از سال ۱۹۸۸در سمت رهبري حزب و پس از آن رئيسجمهور کشور از جملهی نتايج آن مى‌باشد. در زمان منم، حزب پرونيست با تأکيد بر ضرورت مدرنيزهسازى دکترين خود برخى چرخش‌ها و تغييرات را در مبانى اصول اوّليهی خود به وجود آورد که از جملهی آن‌ها ميتوان به تمرکزگرايى کم‌تر در سياست‌هاى داخلى و يا ائتلاف با قدرت‌هاى بزرگ در سياست خارجى اشاره نمود. (درست برعکس پرون که تأکيد بر تقويت قدرت مرکزى و اتّحاد با کشورهاى منطقه داشت.)

احزاب فوق، در حقیقت مهم‌ترین نیروهای سیاسی کشور هستند امّا واقعیت این است که شکل فعلی احزاب به‌ویژه در زمان برگزاری انتخابات، شباهتی به موارد برشمردهی فوق ندارد. در واقع احزاب اصلی تغییر ساختار داده و همهی آن‌ها دچار دگردیسی شده‌اند. بنابراین در حال حاضر جز «جبهه برای پیروزی» که حزب حاکم است، فضای سیاسی مشخّص نمی‌باشد. حتّی در درون حزب پرونیست که حزب حاکم شعبهای از آن می‌باشد، با اکراه و شاید از روی ناچاری و پس از پیروزی خانم کرچنر به حمایت از وی روی آوردهاند.

در سالهای اخیر احزاب کوچکتر معمولاً به صورت منطقهای فعّالیت کرده و بیشتر در انتخابات ایالتی سعی در اشغال پستهای استانی و نیز نمایندگی کنگره را دارند. در انتخابات سراسری این احزاب با احزاب اصلی ائتلاف می‌کنند. در انتخابات اخیر (2011) اکثر احزاب استانی با «جبهه برای پیروزی» متعلّق به خانوادهی کرچنر ائتلاف نمودند. از لحاظ تاریخی بعد از دورهی اوّل حکومت خوان پرون، به دلیل ممنوع شدن فعّالیت حزب عدالتخواه، احزاب کوچکی متولّد شدند که در حقیقت انشعاباتی از همان حزب بودند. این احزاب کوچک حوزهی فعّالیت خود را استان‌ها قرار دادند و در سطح همان استان فعّالیت میکردند. این احزاب استانی بعد از بازگشت دموکراسی به کشور در سال 1983 هم به لحاظ تعداد و هم به لحاظ به دست گرفتن قدرت توسعه یافتند. تا حدّی که چندین استاندار از این احزاب کوچک توانستند در این ایالتها قدرت را به دست گیرند.

سازمانهای کارگری و همچنین نیروهای نظامی به صورت سیستماتیک نقش قابل توجّهی را در سیاست کشور بازی می‌کنند. در این بین قدرت سیاسی کارگران به میزان قابل توجّهی در دورهی اصلاحات بازار آزاد در دههی 1990 میلادی و همچنین همراهی و همکاری رهبران سندیکاهای کارگری با دولت منم تضعیف شد. به نظر میرسد از زمان تمرکز دولت و صنایع محلّی به عنوان موتور مولّد جامعه، سندیکاها و انجمنهای کارگری در تلاش برای بازگشت به جایگاه سابق خود هستند.

نیروهای مسلّح تحت کنترل غیرنظامیان هستند. پس از یک دوره حکومت نظامی، نقض گسترده و سیستماتیک حقوق بشر که امروزه مشخّص و اثبات شده است، رکود اقتصادی و شکست نظامی، ارتش آرژانتین امروزه بیش از هر زمان دیگر تضعیف و در حقیقت خنثی شده است و بیشتر با جذب نیروهای داوطلب و به منظور شرکت در برنامه‌های سازمان ملل در چارچوب حفظ صلح بینالمللی کار می‌کنند در حالی که دولتهای منم و دلاروآ با کاهش بودجه سعی در کنترل و تضعیف نظامیان کردند. دولت کرچنرها با «پاک‌سازی ایدئولوژیک» این سیاست را به شکل دیگری اجرا کرد.

تعدادی از احزاب متمایل به چپ و نیز اعضای بریده شده از حزب پرونیست در دههی 1990 اقدام به تشکیل حزبی با نام «جبههی همبستگی برای کشور» کردند که در واقع حزب سوم کشور بود. این حزب در ماه اگوست 1997 با حزب رادیکال ائتلافی با نام اتّحاد برای کار، عدالت و آموزش و پرورش را به وجود آورد که توانست در سال 1999 در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شده و در واقع رئیس‌جمهور از حزب رادیکال (فرناندو دلاروآ) و معاون وی از حزب فره پاسو (کارلوس چاکو آلوارز) بود. در ماه اکتبر سال 2000، آلوارز پس از افشای رسوایی مربوط به پرداخت رشوه به ریاست جمهوری در مجلس سنا استعفا داد. بنابراین ائتلاف و حتّی فره پاسو عملاً منحل شدند. علاوه بر این در بحبوحهی بحران اقتصادی و شورشهای جدّی، رئیس‌جمهور فرناندو دلاروآ در تاریخ 21 دسامبر 2001 استعفا داد. این موضوع به میزان محبوبیت حزب رادیکال نیز آسیب بسیار جدّی زد.

تلاش دو حزب در انتخابات سال 2003 ریاست جمهوری به ثمر نشست. پشتیبانی از جمهوری برابریطلب (ARI) که به ابتکار خانم الیزا کاریو تشکیل شده، خود را به عنوان یک جبههی مترقّی مبارزه با فساد و به منظور حفظ آرمانهای مترقّی و بدون وابستگی به دو حزب بزرگ کشور مطرح نمود. ARI تا حدودی از مواضع مرکز ـ چپ اتحاد از بین رفته در طیف ایدئولوژیک قرار می‌گرفت. در انتخابات سراسری سال 2003 خانم کاریو در جایگاه چهارم قرار گرفت امّا بلافاصله پس از آغاز به کار دولت نستور کرچنر و مشخّص شدن این‌که کرچنر آرمانها و اهداف مرکز ـ چپ را دنبال می‌کند، محبوبیت این حزب به شدّت کاهش یافت و در نهایت تقسیم شده و یک اتّحاد جدید به نام ائتلاف مدنی در ژوئن 2007 فابیانا ریوس فرماندار استان سرزمین آتش از این حزب انتخاب شد و به اوّلین فرماندار متعلّق به این حزب در کلّ کشور تبدیل شد.

بخش دوم حزب رادیکال که در واقع نزدیکان رئیس‌جمهور مستعفی (دلاروآ) بودند، به رهبری لوپز مورفی (وزیر اقتصاد دولت دلاروآ) حزب جدیدی را با نام Recrear (تأسیس مجدّد) افتتاح کردند. این حزب در واقع بخش راست میانهی طیف رأیدهندگان بود. لوپز مورفی در انتخابات ریاست جمهوری در سال 2003 مقام سوم را کسب کرد. پس از نتایج ناامید کنندهی این حزب در انتخابات سال 2005 و پیش از انتخابات سال 2007 او یک گروه از احزاب مستقر در استان و تعهّد مائوریسیو مکری به تغییر در مرکز و راست ائتلاف، وی به «پبشنهاد وی جمهوریخواهان» (PRO) پیوست. پس از آن در انتخابات ریاست شهر خودمختار بوئنوس‌آیرس پیروز شد.