نظام اجتماعی ساحل عاج: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «جامعه ساحل عاج دارای پیچیدگیهای ویژهای است که از ساختار قومی و قبیلهای آن ناشی میگردد. طبیعی است که جامعهای با چنین ساختار که در آن قبایل با سنن گوناگون نقش پررنگی دارند، نمیتواند صنعتی یا فراصنعتی باشد، بلکه بنابر انتظاری که میت...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
شایان ذکر است مفهوم و مرادی که از قبیله در اینجا بهکار میرود، با آنچه ممکن است در ذهن داشته باشیم متفاوت است؛ به بیان دیگر، قبیله در اینجا تماماً آن چیزی نیست که عموماً بهعنوان گروهی از مردم تعریف میشود که «دارای نیاکان مشترک بوده و توسط یک رئیس موروثی اداره میشوند...، یک فرهنگ یگانه (بهویژه زبان و باور دینی) مشترک داشته و در منطقه جغرافیایی کاملاً مشخصی زندگی میکنند» و درنهایت واجد هویتی «دگرگونناپذیر و باستانی» انگاشته میشوند (احمدی نوحدانی، 1386: 9)؛ بلکه در آفریقای نوین و در زیست سیاسی آن، این واژه دچار تغییرات بسیاری شده و در سیر دگرگونیهای اجتماعی متعدد، قبیله و معنای آن نیز دچار تحولاتی شده است. این تحولات البته ناشی از مواجهه الگوهای فرهنگی - قومی با الگوهای جهانی، در فرایند جهانیشدن و الگوهای ملی بودهاند و مسلم است که تأثیرات مطلوب و نامطلوبی پذیرفتهاند. مهمترین عواملی که در پررنگتر شدن الگوهای ملی دربرابر الگوهای قومی و قبیلهای قابلتوجهاند، خواست دولتها و حکومتهای مرکزی، پساز کسب استقلال، در وحدت بخشیدن به اقوام گوناگون، برای تقویت اقتدار و همبستگی ملی بوده است. درباره الگوهای جهانی نیز، مسلم است که مهمترین عامل، همان نقش استعمارگران غربی پیش و پس از استقلال این کشورها درکل و ساحل عاج، بهطور خاص میباشد. | شایان ذکر است مفهوم و مرادی که از قبیله در اینجا بهکار میرود، با آنچه ممکن است در ذهن داشته باشیم متفاوت است؛ به بیان دیگر، قبیله در اینجا تماماً آن چیزی نیست که عموماً بهعنوان گروهی از مردم تعریف میشود که «دارای نیاکان مشترک بوده و توسط یک رئیس موروثی اداره میشوند...، یک فرهنگ یگانه (بهویژه زبان و باور دینی) مشترک داشته و در منطقه جغرافیایی کاملاً مشخصی زندگی میکنند» و درنهایت واجد هویتی «دگرگونناپذیر و باستانی» انگاشته میشوند (احمدی نوحدانی، 1386: 9)؛ بلکه در آفریقای نوین و در زیست سیاسی آن، این واژه دچار تغییرات بسیاری شده و در سیر دگرگونیهای اجتماعی متعدد، قبیله و معنای آن نیز دچار تحولاتی شده است. این تحولات البته ناشی از مواجهه الگوهای فرهنگی - قومی با الگوهای جهانی، در فرایند جهانیشدن و الگوهای ملی بودهاند و مسلم است که تأثیرات مطلوب و نامطلوبی پذیرفتهاند. مهمترین عواملی که در پررنگتر شدن الگوهای ملی دربرابر الگوهای قومی و قبیلهای قابلتوجهاند، خواست دولتها و حکومتهای مرکزی، پساز کسب استقلال، در وحدت بخشیدن به اقوام گوناگون، برای تقویت اقتدار و همبستگی ملی بوده است. درباره الگوهای جهانی نیز، مسلم است که مهمترین عامل، همان نقش استعمارگران غربی پیش و پس از استقلال این کشورها درکل و ساحل عاج، بهطور خاص میباشد. | ||
تردیدی نیست که سلطه استعمار فرانسه، موجب تحولات اجتماعی و فرهنگی عدیدهای در این سرزمین گردیده؛ ازجمله اینکه نظام اقتدار سنتی و تماماً پدرسالار، با چالشهایی جدی روبهرو شده است. این چالشها تا اندازه زیادی محصول تغییرات عمده نظام آموزشی متأثر از نظام آموزشی فرانسوی در داخل و شکلگیری گروههای جدیدی از نخبگان بومی بوده است که یا در مدارس استعماری درس خوانده و یا در خود فرانسه تحصیل کردهاند. نتیجه مستقیم چنین اتفاقی، ورود سیل مدیران و کارمندان تحصیلکرده در غرب، به نظام اداری ساحل عاج و از این طریق، تأثیر آنان بر ساختارهای اجتماعی بوده است؛ بااینحال، این موضوع به این معنا نیست که هویتهای قومی ازمیان رفته است، بلکه از ویژگیهای اساسی آفریقا درکل و ساحل عاج بهطور خاص، همین تکثر و تنوع قومی و قبیلهای محسوب میشود؛ ولی بهرغم همه این تغییرات، همچنان هویت قومی و قومیتی، تأثیر فراوانی حتی در گرایشهای سیاسی جامعه بازی میکند، بهگونهای که هنوز بهطور مثال، حزب RDR بیشتر مورد توجه دولاها، مسلمانان و شمالیها، حزب PDCI مورد اقبال بائولهها و اقوام مسیحی ساکن جنوب و مرکز و حزب FPI مورد توجه بتهها و ساکنان شهرهای زادگاه باگبو و همسرش است و درنهایت حزب تأسیسشده توسط روبر گئی نیز مورد استقبال یاکوباها و سایر اقوام در مناطق غربی میباشد. | تردیدی نیست که سلطه استعمار فرانسه، موجب تحولات اجتماعی و فرهنگی عدیدهای در این سرزمین گردیده؛ ازجمله اینکه نظام اقتدار سنتی و تماماً پدرسالار، با چالشهایی جدی روبهرو شده است. این چالشها تا اندازه زیادی محصول تغییرات عمده نظام آموزشی متأثر از نظام آموزشی فرانسوی در داخل و شکلگیری گروههای جدیدی از نخبگان بومی بوده است که یا در مدارس استعماری درس خوانده و یا در خود [[فرانسه]] تحصیل کردهاند. نتیجه مستقیم چنین اتفاقی، ورود سیل مدیران و کارمندان تحصیلکرده در غرب، به نظام اداری ساحل عاج و از این طریق، تأثیر آنان بر ساختارهای اجتماعی بوده است؛ بااینحال، این موضوع به این معنا نیست که هویتهای قومی ازمیان رفته است، بلکه از ویژگیهای اساسی آفریقا درکل و ساحل عاج بهطور خاص، همین تکثر و تنوع قومی و قبیلهای محسوب میشود؛ ولی بهرغم همه این تغییرات، همچنان هویت قومی و قومیتی، تأثیر فراوانی حتی در گرایشهای سیاسی جامعه بازی میکند، بهگونهای که هنوز بهطور مثال، حزب RDR بیشتر مورد توجه دولاها، مسلمانان و شمالیها، حزب PDCI مورد اقبال بائولهها و اقوام مسیحی ساکن جنوب و مرکز و حزب FPI مورد توجه بتهها و ساکنان شهرهای زادگاه باگبو و همسرش است و درنهایت حزب تأسیسشده توسط روبر گئی نیز مورد استقبال یاکوباها و سایر اقوام در مناطق غربی میباشد. |
نسخهٔ ۱۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۱۴
جامعه ساحل عاج دارای پیچیدگیهای ویژهای است که از ساختار قومی و قبیلهای آن ناشی میگردد. طبیعی است که جامعهای با چنین ساختار که در آن قبایل با سنن گوناگون نقش پررنگی دارند، نمیتواند صنعتی یا فراصنعتی باشد، بلکه بنابر انتظاری که میتوان داشت، این فعالیتهای کشاورزی است که مبنای نظام کار و درنتیجه، روابط اجتماعی آن را تشکیل میدهد. هرچند در حال حاضر شاهد بروز تحولات عمیقی در ساختار این جامعه هستیم که شرایط را برای مدرنشدن هرچه بیشتر کشور فراهم میکند؛ اما بهخصوص در مناطق غیرشهری و شهرستانها، همچنان اقوام و قبایل مختلف و روابطی که در خود و با یکدیگر دارند، افزون بر کسبوکار زراعی، پایههای نظام اجتماعی ساحل عاج را میسازند و هرآنچه در این اجتماع قابل توجیه و توضیح باشد، ریشه در چنین بنیانی پیدا میکند.
شایان ذکر است مفهوم و مرادی که از قبیله در اینجا بهکار میرود، با آنچه ممکن است در ذهن داشته باشیم متفاوت است؛ به بیان دیگر، قبیله در اینجا تماماً آن چیزی نیست که عموماً بهعنوان گروهی از مردم تعریف میشود که «دارای نیاکان مشترک بوده و توسط یک رئیس موروثی اداره میشوند...، یک فرهنگ یگانه (بهویژه زبان و باور دینی) مشترک داشته و در منطقه جغرافیایی کاملاً مشخصی زندگی میکنند» و درنهایت واجد هویتی «دگرگونناپذیر و باستانی» انگاشته میشوند (احمدی نوحدانی، 1386: 9)؛ بلکه در آفریقای نوین و در زیست سیاسی آن، این واژه دچار تغییرات بسیاری شده و در سیر دگرگونیهای اجتماعی متعدد، قبیله و معنای آن نیز دچار تحولاتی شده است. این تحولات البته ناشی از مواجهه الگوهای فرهنگی - قومی با الگوهای جهانی، در فرایند جهانیشدن و الگوهای ملی بودهاند و مسلم است که تأثیرات مطلوب و نامطلوبی پذیرفتهاند. مهمترین عواملی که در پررنگتر شدن الگوهای ملی دربرابر الگوهای قومی و قبیلهای قابلتوجهاند، خواست دولتها و حکومتهای مرکزی، پساز کسب استقلال، در وحدت بخشیدن به اقوام گوناگون، برای تقویت اقتدار و همبستگی ملی بوده است. درباره الگوهای جهانی نیز، مسلم است که مهمترین عامل، همان نقش استعمارگران غربی پیش و پس از استقلال این کشورها درکل و ساحل عاج، بهطور خاص میباشد.
تردیدی نیست که سلطه استعمار فرانسه، موجب تحولات اجتماعی و فرهنگی عدیدهای در این سرزمین گردیده؛ ازجمله اینکه نظام اقتدار سنتی و تماماً پدرسالار، با چالشهایی جدی روبهرو شده است. این چالشها تا اندازه زیادی محصول تغییرات عمده نظام آموزشی متأثر از نظام آموزشی فرانسوی در داخل و شکلگیری گروههای جدیدی از نخبگان بومی بوده است که یا در مدارس استعماری درس خوانده و یا در خود فرانسه تحصیل کردهاند. نتیجه مستقیم چنین اتفاقی، ورود سیل مدیران و کارمندان تحصیلکرده در غرب، به نظام اداری ساحل عاج و از این طریق، تأثیر آنان بر ساختارهای اجتماعی بوده است؛ بااینحال، این موضوع به این معنا نیست که هویتهای قومی ازمیان رفته است، بلکه از ویژگیهای اساسی آفریقا درکل و ساحل عاج بهطور خاص، همین تکثر و تنوع قومی و قبیلهای محسوب میشود؛ ولی بهرغم همه این تغییرات، همچنان هویت قومی و قومیتی، تأثیر فراوانی حتی در گرایشهای سیاسی جامعه بازی میکند، بهگونهای که هنوز بهطور مثال، حزب RDR بیشتر مورد توجه دولاها، مسلمانان و شمالیها، حزب PDCI مورد اقبال بائولهها و اقوام مسیحی ساکن جنوب و مرکز و حزب FPI مورد توجه بتهها و ساکنان شهرهای زادگاه باگبو و همسرش است و درنهایت حزب تأسیسشده توسط روبر گئی نیز مورد استقبال یاکوباها و سایر اقوام در مناطق غربی میباشد.