جريان سلفگرای سنتگرا يا محافظه کار اردن: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''جريان سلفگراي سنتگرا يا محافظه کار''' این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. مي''''توان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عمل''''گرا که مل...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''جريان سلفگراي سنتگرا يا محافظه کار''' | '''جريان سلفگراي سنتگرا يا محافظه کار''' | ||
این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. مي''''توان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عمل''''گرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضيبي در کتاب خود با عنوان ''دعاة لاقضاة'' ترسيم کرد؛ جريان ديگر گروه تندرو که پيرو افکار سيد قطب بود و اصول آن در کتاب وي با نام ''معالم في الطريق'' آمده است. سلفگرايي به عنوان پديده اي اجتماعي از اوايل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت يافتن يکي از رهبران معروف اين حرکت به نام شيخ حسن الالباني (1914 تا 1999) در اردن (اوايل دهه 1980) آغاز شد. وي در سال 1922 در پي سقوط امپراطوري عثماني در آلباني به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طريق مجله ''المنار'' که رشيد رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر مي''''ساخت با سلفيه آشنا شد. | این جریان در [[اردن]] در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. مي''''توان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عمل''''گرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضيبي در کتاب خود با عنوان ''دعاة لاقضاة'' ترسيم کرد؛ جريان ديگر گروه تندرو که پيرو افکار سيد قطب بود و اصول آن در کتاب وي با نام ''معالم في الطريق'' آمده است. سلفگرايي به عنوان پديده اي اجتماعي از اوايل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت يافتن يکي از رهبران معروف اين حرکت به نام شيخ حسن الالباني (1914 تا 1999) در اردن (اوايل دهه 1980) آغاز شد. وي در سال 1922 در پي سقوط امپراطوري عثماني در آلباني به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طريق مجله ''المنار'' که رشيد رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر مي''''ساخت با سلفيه آشنا شد. | ||
با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعاليت''''هاي سياسي نمي''''پردازند و مفهوم و مباني تحزب سياسي را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب مي''''شمردند، به زودي بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتي منازعه اي شديد با ديگر گروه''''هاي سياسي به ويژه اخوان المسلمين، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکاني مساعد براي اخوان به عنوان پايگاه اجتماعي و محل تبليغ و فعاليت بودند. شايان گفتن است، دولت اردن که در دوره اي از سخنراني و تدريس شيخ سلفيان، ناصرالدين الالباني در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفيه مورد پشتيباني دولت) جلوگيري مي''''کرد از اوايل دهه 1990 حمايت از طرفداران و مريدان وي و زمينه سازي براي فعاليت عموميآنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمين را آغاز کرد. | با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعاليت''''هاي سياسي نمي''''پردازند و مفهوم و مباني تحزب سياسي را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب مي''''شمردند، به زودي بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتي منازعه اي شديد با ديگر گروه''''هاي سياسي به ويژه اخوان المسلمين، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکاني مساعد براي اخوان به عنوان پايگاه اجتماعي و محل تبليغ و فعاليت بودند. شايان گفتن است، دولت اردن که در دوره اي از سخنراني و تدريس شيخ سلفيان، ناصرالدين الالباني در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفيه مورد پشتيباني دولت) جلوگيري مي''''کرد از اوايل دهه 1990 حمايت از طرفداران و مريدان وي و زمينه سازي براي فعاليت عموميآنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمين را آغاز کرد. |
نسخهٔ ۲۹ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۲۶
جريان سلفگراي سنتگرا يا محافظه کار
این جریان در اردن در واقع به واسطه اخوان المسلمين و از طريق جناح تندروي درون آن ايجاد شد. ميتوان گفت که دو جريان در داخل اخوان از ابتداي تأسيس آن پديد آمدند: نخست، جريان پراگماتيست/ عملگرا که ملتزم به خط و افکار حسن البناء بود و اصول آن را مرشد اخوان، حسن الهضيبي در کتاب خود با عنوان دعاة لاقضاة ترسيم کرد؛ جريان ديگر گروه تندرو که پيرو افکار سيد قطب بود و اصول آن در کتاب وي با نام معالم في الطريق آمده است. سلفگرايي به عنوان پديده اي اجتماعي از اوايل دهه 1980 و همزمان با استقرار و سکونت يافتن يکي از رهبران معروف اين حرکت به نام شيخ حسن الالباني (1914 تا 1999) در اردن (اوايل دهه 1980) آغاز شد. وي در سال 1922 در پي سقوط امپراطوري عثماني در آلباني به دمشق مهاجرت کرد. او در آنجا و از طريق مجله المنار که رشيد رضا (1914 تا 1935) آن را منتشر ميساخت با سلفيه آشنا شد.
با وجود آنکه از ابتدا اعلام کرده بودند به فعاليتهاي سياسي نميپردازند و مفهوم و مباني تحزب سياسي را قبول ندارند و اطاعت از حکام را واجب ميشمردند، به زودي بر سر جذب هوادار و تسلط بر مساجد به رقابت و حتي منازعه اي شديد با ديگر گروههاي سياسي به ويژه اخوان المسلمين، وارد شدند؛ تا آن زمان، مساجد، مکاني مساعد براي اخوان به عنوان پايگاه اجتماعي و محل تبليغ و فعاليت بودند. شايان گفتن است، دولت اردن که در دوره اي از سخنراني و تدريس شيخ سلفيان، ناصرالدين الالباني در مساجد (به ظاهر، تحت فشار جماعات صوفيه مورد پشتيباني دولت) جلوگيري ميکرد از اوايل دهه 1990 حمايت از طرفداران و مريدان وي و زمينه سازي براي فعاليت عموميآنان به منظور مقابله با اقتدار و نفوذ اخوان المسلمين را آغاز کرد.
از لحاظ فکري، سلفي گري محافظه کارانه الالباني، آنگونه که خود وي تصريح ميکند، در نظريات اهل حديث ريشه دارد که به باور وي، ايشان نمايندگان اصول، منابع، مصادر حقيقي باور، سلوک، خط اسلام سره و پاک اند. به باور وي، دموکراسي چون مردم را منشأ و مصدر بلا منازع مشروعيت حاکميت ميداند، نظاميطاغوتي و نقيض اسلام است؛ انتخابات سياسي نيز به دليل ابتناي آن بر دموکراسي و روشهاي ساخته و پرداختة یهود و نصارا، حرام و طاغوت است.
سلفي گري سنتي و محافظه کار در دورههايي با حمايت دولت تقويت شد و در مقابل اخوان قرار گرفت؛ درواقع، اين جريان، پيماني غير رسمي با سازمانهاي رسميدولت اردن منعقد ساخت که طي آن، دولت از مواضع رسمي و علني سلفي گري داير بر کنار ماندن از عمل سياسي تشکيک در معارضه با دولت، ضرورت اطاعت از حاکم به عنوان «اولي الأمر مشروع» و نيز رقابت اين جريان با ديگر جماعات اسلاميدر مساجد و مجلات اجتماعي و فرهنگي حمايت کرد و از آن در جهت مقابله با اين جنبشها و به طور مشخص، براي مقابله با اخوان در ابتدا و سپس با جهاديون بهره برد؛ در مقابل، سلف گرايان نيز از چتر امنيتي وسيع و آزادي عملي گسترده در مساجد و مدارس و دانشگاهها بهره مند شدند و دولت، آنان را از هرگونه سخت گيري و پيگردي مصون داشت و حتي مسير دريافت پشتيباني مالي از کشورهاي خليج فارس را (که براي سلفيان ارسال ميشد) بازگذاشت و تسهيلات لازم را در زمينة چاپ و انتشار کتب و فعاليتهاي مختلف براي آنان فراهم کرد.(7/70)