بزهکاری کودکان و نوجوانان در سیرالئون: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''بزهكاری كودكان و نوجوانان''' یکی از مشکلات اجتماعی سیرالئون که از بدو استقلال این کشور همواره در جامعه این کشور وجود داشته و بنوبه خود مشکلات مضاعفی را بهوجود آورده است معضل کودکان بزهکار آواره و بیخانمانی است که در طول روز در خیابانهای ش...» ایجاد کرد) |
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''بزهكاری كودكان و نوجوانان''' | '''بزهكاری كودكان و نوجوانان''' | ||
یکی از مشکلات اجتماعی سیرالئون که از بدو استقلال این کشور همواره در جامعه این کشور وجود داشته و بنوبه خود مشکلات مضاعفی را بهوجود آورده است معضل کودکان بزهکار آواره و بیخانمانی است که در طول روز در خیابانهای شهرهای بزرگ این کشور و بویژه فریتاون پرسه میزنند. این کودکان که در زبانهای کریول، سوسو و تمنه دارای نامهای مختلفی میباشند معمولاً از سنین پنج سالگی رهسپار خیابانها شده و از رهگذران و رانندههای اتومبیل درخواست پولی اندک برای سیر کردن شکم خود مینمایند و در عین حال از دزدی، جیب بری، سرقت اتومبیل و موتور سیکلت و گاه حمل و نقل مواد مخدر نیز فروگذار نیستند. محل پرسه زدن این کودکان خیابانی معمولاً در اطراف مراکز تجاری و سوپرمارکتهای بزرگ فریتاون، بو، کنما و مکنی است وآنان سعی میکنند از طریق جلب ترحم رهگذران و گاه محافظت از اتومبیلهای پارک شده در کنار خیابانها مبلغی ولو ناچیز را جمع آوری کنند. این کودکان بزهکار خیابانی معمولاً پس از تاریک شدن هوا به اماکنی خاص در حومه شهرهای بزرگ رفته و در اتاقهایی کوچک و کثیف استراحت میکنند و با طلوع خورشید باردیگر عازم خیابانها میشوند. کودکان ولگرد و بیخانمان معمولاً بی سواد بوده و بسیاری از آنها در سنین 15 تا 17 سالگی براثر سوء تغذیه و ابتلا به بیماریهای گوناگون، ایدز و... فوت میکنند. تاریخ پیدایش این پدیده ناهنجار اجتماعی به دوره پیش از استقلال سیرالئون و دهههای 1930 و 1940 میلادی باز میگردد. در طی این سالها بسیاری از روستائیان بدلیل شرایط نامناسب اقتصادی کشور به شهرها مهاجرت کردند و در شهرهایی همچون فریتاون و بو به مشاغلی کاذب همچون دستفروشی روی آوردند و در اثر شدت فقر و نداری فرزندان خردسال خود را نیز به گدایی وا داشتند. شدت گرفتن فقر و نابسامانی اقتصادی این کشور در دهههای 1960 و 1970 این پدیده را تشدید نمود. در دهه 1980 دولت وقت با کمک برخی سازمانهای بینالمللی تلاش کرد تا کودکان آواره در خیابانهای شهرهای بزرگ را تا حدودی سازماندهی کرده و مؤسساتی توان بخشی را برای نگهداری آنان در حومه شهرهای فریتاون، بو، کنما و مکنی تأسیس کرد ولی این طرح پس از مدتی بدلیل بودجه کم شهرداریهای شهرهای مزبور و سوء استفاده برخی از مدیران شهری از بودجههای اختصاص داده شده توسط سازمان بینالمللی، بحال خود رها گشت و کودکان خیابانی بار دیگر آواره خیابانها شدند. جنگ داخلی ده ساله این پدیده را شدت بخشید و جمعیت کودکان آواره در شهرهای کشور در طول سالهای 1991 تا 2001 بنحو قابل توجهی افزایش یافت که علت عمده آن کشته شدن بسیاری از مردم شهری و روستایی بر اثر حملات شورشیان و آوارگی کودکان آنها در خیابانها بود. برخی از این کودکان بزهکار خیابانی نیز در سالهای جنگ به شورشیان پیوسته و در حالی که گاه حتی قادر به حمل اسلحههای خود نبودند به جنگ با نیروهای دولتی پرداختند. طی یک دهه گذشته و از زمان خاتمه یافتن جنگ داخلی اقدام خاصی در مورد سامان بخشی این کودکان که بخشی از نسل آینده سیرالئون را تشکیل میدهند صورت نگرفته و با وجود بودجه قابل توجهی که سازمان یونیسف برای نگهداری این کودکان بزهکار به دولت پرداخت کرده است هنوز راه حلی برای رفع این معضل بزرگ اجتماعی که چهره زشتی به کشور سیرالئون بخشیده اتخاذ نشده و اقدامات انجام گرفته نیز بیشتر حالت زودگذر و موقتی داشتهاند. | یکی از مشکلات اجتماعی [[سیرالئون]] که از بدو استقلال این کشور همواره در جامعه این کشور وجود داشته و بنوبه خود مشکلات مضاعفی را بهوجود آورده است معضل کودکان بزهکار آواره و بیخانمانی است که در طول روز در خیابانهای شهرهای بزرگ این کشور و بویژه فریتاون پرسه میزنند. این کودکان که در زبانهای کریول، سوسو و تمنه دارای نامهای مختلفی میباشند معمولاً از سنین پنج سالگی رهسپار خیابانها شده و از رهگذران و رانندههای اتومبیل درخواست پولی اندک برای سیر کردن شکم خود مینمایند و در عین حال از دزدی، جیب بری، سرقت اتومبیل و موتور سیکلت و گاه حمل و نقل مواد مخدر نیز فروگذار نیستند. محل پرسه زدن این کودکان خیابانی معمولاً در اطراف مراکز تجاری و سوپرمارکتهای بزرگ فریتاون، بو، کنما و مکنی است وآنان سعی میکنند از طریق جلب ترحم رهگذران و گاه محافظت از اتومبیلهای پارک شده در کنار خیابانها مبلغی ولو ناچیز را جمع آوری کنند. این کودکان بزهکار خیابانی معمولاً پس از تاریک شدن هوا به اماکنی خاص در حومه شهرهای بزرگ رفته و در اتاقهایی کوچک و کثیف استراحت میکنند و با طلوع خورشید باردیگر عازم خیابانها میشوند. کودکان ولگرد و بیخانمان معمولاً بی سواد بوده و بسیاری از آنها در سنین 15 تا 17 سالگی براثر سوء تغذیه و ابتلا به بیماریهای گوناگون، ایدز و... فوت میکنند. تاریخ پیدایش این پدیده ناهنجار اجتماعی به دوره پیش از استقلال سیرالئون و دهههای 1930 و 1940 میلادی باز میگردد. در طی این سالها بسیاری از روستائیان بدلیل شرایط نامناسب اقتصادی کشور به شهرها مهاجرت کردند و در شهرهایی همچون فریتاون و بو به مشاغلی کاذب همچون دستفروشی روی آوردند و در اثر شدت فقر و نداری فرزندان خردسال خود را نیز به گدایی وا داشتند. شدت گرفتن فقر و نابسامانی اقتصادی این کشور در دهههای 1960 و 1970 این پدیده را تشدید نمود. در دهه 1980 دولت وقت با کمک برخی سازمانهای بینالمللی تلاش کرد تا کودکان آواره در خیابانهای شهرهای بزرگ را تا حدودی سازماندهی کرده و مؤسساتی توان بخشی را برای نگهداری آنان در حومه شهرهای فریتاون، بو، کنما و مکنی تأسیس کرد ولی این طرح پس از مدتی بدلیل بودجه کم شهرداریهای شهرهای مزبور و سوء استفاده برخی از مدیران شهری از بودجههای اختصاص داده شده توسط سازمان بینالمللی، بحال خود رها گشت و کودکان خیابانی بار دیگر آواره خیابانها شدند. جنگ داخلی ده ساله این پدیده را شدت بخشید و جمعیت کودکان آواره در شهرهای کشور در طول سالهای 1991 تا 2001 بنحو قابل توجهی افزایش یافت که علت عمده آن کشته شدن بسیاری از مردم شهری و روستایی بر اثر حملات شورشیان و آوارگی کودکان آنها در خیابانها بود. برخی از این کودکان بزهکار خیابانی نیز در سالهای جنگ به شورشیان پیوسته و در حالی که گاه حتی قادر به حمل اسلحههای خود نبودند به جنگ با نیروهای دولتی پرداختند. طی یک دهه گذشته و از زمان خاتمه یافتن جنگ داخلی اقدام خاصی در مورد سامان بخشی این کودکان که بخشی از نسل آینده سیرالئون را تشکیل میدهند صورت نگرفته و با وجود بودجه قابل توجهی که سازمان یونیسف برای نگهداری این کودکان بزهکار به دولت پرداخت کرده است هنوز راه حلی برای رفع این معضل بزرگ اجتماعی که چهره زشتی به کشور سیرالئون بخشیده اتخاذ نشده و اقدامات انجام گرفته نیز بیشتر حالت زودگذر و موقتی داشتهاند. | ||
همانطور که اشاره شد بیش از نیمی از کودکان بزهکار خیابانی در سنین بین 14 تا 16 سالگی بدلیل فقر، سوء تغذیه، ابتلا به بیماریهای واگیردار و آلودگی شدید محیط زندگی خود فوت میکنند. باقیمانده آنها نیز معمولاً پس از رسیدن به سن بلوغ بدلیل بی سوادی و بی بهره بودن از هرگونه تجربه شغلی به مشاغلی سیاه همچون دزدی، قاچاق مواد مخدر، سرقت اتومبیل، آدم ربایی و... روی میآورند که بنو به خود مشکلات اجتماعی جامعه سیرالئون را شدت میبخشد. | همانطور که اشاره شد بیش از نیمی از کودکان بزهکار خیابانی در سنین بین 14 تا 16 سالگی بدلیل فقر، سوء تغذیه، ابتلا به بیماریهای واگیردار و آلودگی شدید محیط زندگی خود فوت میکنند. باقیمانده آنها نیز معمولاً پس از رسیدن به سن بلوغ بدلیل بی سوادی و بی بهره بودن از هرگونه تجربه شغلی به مشاغلی سیاه همچون دزدی، قاچاق مواد مخدر، سرقت اتومبیل، آدم ربایی و... روی میآورند که بنو به خود مشکلات اجتماعی [[جامعه سیرالئون]] را شدت میبخشد. | ||
www.Afrol News.com/ Gender Profile/Sierra Leone(n.d) | www.Afrol News.com/ Gender Profile/Sierra Leone(n.d) |
نسخهٔ ۱۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۷
بزهكاری كودكان و نوجوانان
یکی از مشکلات اجتماعی سیرالئون که از بدو استقلال این کشور همواره در جامعه این کشور وجود داشته و بنوبه خود مشکلات مضاعفی را بهوجود آورده است معضل کودکان بزهکار آواره و بیخانمانی است که در طول روز در خیابانهای شهرهای بزرگ این کشور و بویژه فریتاون پرسه میزنند. این کودکان که در زبانهای کریول، سوسو و تمنه دارای نامهای مختلفی میباشند معمولاً از سنین پنج سالگی رهسپار خیابانها شده و از رهگذران و رانندههای اتومبیل درخواست پولی اندک برای سیر کردن شکم خود مینمایند و در عین حال از دزدی، جیب بری، سرقت اتومبیل و موتور سیکلت و گاه حمل و نقل مواد مخدر نیز فروگذار نیستند. محل پرسه زدن این کودکان خیابانی معمولاً در اطراف مراکز تجاری و سوپرمارکتهای بزرگ فریتاون، بو، کنما و مکنی است وآنان سعی میکنند از طریق جلب ترحم رهگذران و گاه محافظت از اتومبیلهای پارک شده در کنار خیابانها مبلغی ولو ناچیز را جمع آوری کنند. این کودکان بزهکار خیابانی معمولاً پس از تاریک شدن هوا به اماکنی خاص در حومه شهرهای بزرگ رفته و در اتاقهایی کوچک و کثیف استراحت میکنند و با طلوع خورشید باردیگر عازم خیابانها میشوند. کودکان ولگرد و بیخانمان معمولاً بی سواد بوده و بسیاری از آنها در سنین 15 تا 17 سالگی براثر سوء تغذیه و ابتلا به بیماریهای گوناگون، ایدز و... فوت میکنند. تاریخ پیدایش این پدیده ناهنجار اجتماعی به دوره پیش از استقلال سیرالئون و دهههای 1930 و 1940 میلادی باز میگردد. در طی این سالها بسیاری از روستائیان بدلیل شرایط نامناسب اقتصادی کشور به شهرها مهاجرت کردند و در شهرهایی همچون فریتاون و بو به مشاغلی کاذب همچون دستفروشی روی آوردند و در اثر شدت فقر و نداری فرزندان خردسال خود را نیز به گدایی وا داشتند. شدت گرفتن فقر و نابسامانی اقتصادی این کشور در دهههای 1960 و 1970 این پدیده را تشدید نمود. در دهه 1980 دولت وقت با کمک برخی سازمانهای بینالمللی تلاش کرد تا کودکان آواره در خیابانهای شهرهای بزرگ را تا حدودی سازماندهی کرده و مؤسساتی توان بخشی را برای نگهداری آنان در حومه شهرهای فریتاون، بو، کنما و مکنی تأسیس کرد ولی این طرح پس از مدتی بدلیل بودجه کم شهرداریهای شهرهای مزبور و سوء استفاده برخی از مدیران شهری از بودجههای اختصاص داده شده توسط سازمان بینالمللی، بحال خود رها گشت و کودکان خیابانی بار دیگر آواره خیابانها شدند. جنگ داخلی ده ساله این پدیده را شدت بخشید و جمعیت کودکان آواره در شهرهای کشور در طول سالهای 1991 تا 2001 بنحو قابل توجهی افزایش یافت که علت عمده آن کشته شدن بسیاری از مردم شهری و روستایی بر اثر حملات شورشیان و آوارگی کودکان آنها در خیابانها بود. برخی از این کودکان بزهکار خیابانی نیز در سالهای جنگ به شورشیان پیوسته و در حالی که گاه حتی قادر به حمل اسلحههای خود نبودند به جنگ با نیروهای دولتی پرداختند. طی یک دهه گذشته و از زمان خاتمه یافتن جنگ داخلی اقدام خاصی در مورد سامان بخشی این کودکان که بخشی از نسل آینده سیرالئون را تشکیل میدهند صورت نگرفته و با وجود بودجه قابل توجهی که سازمان یونیسف برای نگهداری این کودکان بزهکار به دولت پرداخت کرده است هنوز راه حلی برای رفع این معضل بزرگ اجتماعی که چهره زشتی به کشور سیرالئون بخشیده اتخاذ نشده و اقدامات انجام گرفته نیز بیشتر حالت زودگذر و موقتی داشتهاند.
همانطور که اشاره شد بیش از نیمی از کودکان بزهکار خیابانی در سنین بین 14 تا 16 سالگی بدلیل فقر، سوء تغذیه، ابتلا به بیماریهای واگیردار و آلودگی شدید محیط زندگی خود فوت میکنند. باقیمانده آنها نیز معمولاً پس از رسیدن به سن بلوغ بدلیل بی سوادی و بی بهره بودن از هرگونه تجربه شغلی به مشاغلی سیاه همچون دزدی، قاچاق مواد مخدر، سرقت اتومبیل، آدم ربایی و... روی میآورند که بنو به خود مشکلات اجتماعی جامعه سیرالئون را شدت میبخشد.
www.Afrol News.com/ Gender Profile/Sierra Leone(n.d)