اقلیت های قومی آرژانتین: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
جز (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
اعراب و یهودیان بزرگ‌ترین اقلّیت ساکن در [[آرژانتین]] میباشند. شاید تفاوت بین این دو گروه در آن است که یهودیان عمدتاً خود را آرژانتینی میدانند و بیشتر اکنون به عنوان یک اقلّیت مذهبی داخلی مطرح می‌باشند امّا اعراب همچنان بر کشور مبدأ خود باقی مانده و بسیاری از آن‌ها تابعیت خود را حفظ نمودهاند. به همین دلیل گفته می‌شود که سوریها و لبنانیها بیشترین اقلّیت اعراب ساکن آرژانتین را تشکیل می‌دهند. با عنایت به تقسیمبندی فوق، وضعیت یهودیان در بخش اقلّیتهای مذهبی مورد بررسی قرار می گیرد و اعراب به عنوان یک اقلّیت قومی در این قسمت مطرح میشوند.
اعراب و یهودیان بزرگ‌ترین اقلّیت ساکن در [[آرژانتین]] میباشند. شاید تفاوت بین این دو گروه در آن است که یهودیان عمدتاً خود را آرژانتینی میدانند و بیشتر اکنون به عنوان یک اقلّیت مذهبی داخلی مطرح می‌باشند امّا اعراب همچنان بر کشور مبدأ خود باقی مانده و بسیاری از آن‌ها تابعیت خود را حفظ نمودهاند. به همین دلیل گفته می‌شود که سوریها و لبنانیها بیشترین اقلّیت اعراب ساکن [[آرژانتین]] را تشکیل می‌دهند. با عنایت به تقسیمبندی فوق، وضعیت یهودیان در بخش اقلّیتهای مذهبی مورد بررسی قرار می گیرد و اعراب به عنوان یک اقلّیت قومی در این قسمت مطرح میشوند.
======الف) اعراب یک اقلّیت گسترده امّا بدون انسجام:======
از زمان حضور اعراب در [[آرژانتین]] بیش از یک قرن میگذرد. شواهد تاریخی نشان‌دهنده‌ی آن است که این اقلّیت قومی ـ مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچهی رسمی از زمان حضور اوّلیهی اعراب در [[آرژانتین]] وجود ندارد امّا به نظر میرسد مشکلات موجود در امپراتوری عثمانی، مهم‌ترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی قارّه [[آمریکا]] باشد. این گروه از اعراب عمدتاً از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به [[آرژانتین]] کردند. اوّلین حضور ثبتشدهی اعراب در [[آرژانتین]] به مهاجرت عربهای سوری بین سالهای 1860ـ1850 از امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد امّا موج اوّل مهاجرت عمدهی اعراب به [[آرژانتین]] بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اوّل اتّفاق افتاده است<ref>Civantos, C (2006). Between Argentines and Arabs,US: State university of New York Press. P110.</ref>. گفته شده است که این گروه از مهاجران بیشتر سوری ـ لبنانی از اقلّیتهای مسیحی و ارتدوکس ساکن امپراتوری عثمانی بودهاند که به دلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آن‌ها ایجاد شده بوده است، به آمریکای لاتین و از جمله [[آرژانتین]] مهاجرت کردهاند. بنابراین می‌توان گفت که موج اوّل مهاجرت گستردهی اعراب مربوط به سوری ـ لبنانیهای عمدتاً مسیحی امپراتوری عثمانی به [[آرژانتین]] بوده است. با وقوع جنگ جهانی اوّل و در نتیجهی محدودیتهایی که در سفرهای خارجی به‌ویژه از طریق دریا به وجود آمد، این جریان مهاجرتی گسترده با افت شدیدی روبهرو شد. بر اساس آمارهای موجود در این دوره، سوری ـ لبنانیها سومین گروه مهاجران در کشور محسوب میشده‌اند<ref>پدرو، بریگر. هنریک هرس، کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب در[[آرژانتین]]». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص6.</ref>.


دومین موج مهاجرتی اعراب به [[آرژانتین]] بین سالهای 1920 تا 1945 اتّفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دورهی اوّل، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان سنّی و دروزی تشکیل میدادند. مهم‌ترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی [[آرژانتین]] و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از امپراتوری عثمانی و مستعمرات جدید [[فرانسه]] بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار میرود<ref name=":2">پدرو بریگر و هنریک هرس کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب در[[آرژانتین]]». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص111.</ref>.


الف) اعراب یک اقلّیت گسترده امّا بدون انسجام:
در اواخر دههی 1920 به دلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به [[آرژانتین]] متوقّف شد و حتّی بسیاری از مهاجران به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البتّه بین اعراب مراجعت به کشور کم‌تر اتّفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی سوری ـ لبنانیها از [[آرژانتین]] به برزیل، شیلی و [[آمریکا]] تغییر یافت<ref name=":2" />.


از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن میگذرد. شواهد تاریخی نشان‌دهنده‌ی آن است که این اقلّیت قومی ـ مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچهی رسمی از زمان حضور اوّلیهی اعراب در آرژانتین وجود ندارد امّا به نظر میرسد مشکلات موجود در امپراتوری عثمانی، مهم‌ترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی قارّه [[آمریکا]] باشد. این گروه از اعراب عمدتاً از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اوّلین حضور ثبتشدهی اعراب در آرژانتین به مهاجرت عربهای سوری بین سالهای 1860ـ1850 از امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد امّا موج اوّل مهاجرت عمدهی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اوّل اتّفاق افتاده است (،Civantos,2006: 110). گفته شده است که این گروه از مهاجران بیشتر سوری ـ لبنانی از اقلّیتهای مسیحی و ارتدوکس ساکن امپراتوری عثمانی بودهاند که به دلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آن‌ها ایجاد شده بوده است، به آمریکای لاتین و از جمله آرژانتین مهاجرت کردهاند. بنابراین می‌توان گفت که موج اوّل مهاجرت گستردهی اعراب مربوط به سوری ـ لبنانیهای عمدتاً مسیحی امپراتوری عثمانی به آرژانتین بوده است. با وقوع جنگ جهانی اوّل و در نتیجهی محدودیتهایی که در سفرهای خارجی به‌ویژه از طریق دریا به وجود آمد، این جریان مهاجرتی گسترده با افت شدیدی روبهرو شد. بر اساس آمارهای موجود در این دوره، سوری ـ لبنانیها سومین گروه مهاجران در کشور محسوب میشده‌اند. (بریگر و هرس کویچ، 1382: 6)
موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری ـ لبنانیها به [[آرژانتین]] به صورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی [[لبنان]] 1958 رشد مهاجرت به [[آرژانتین]] بسیار گسترده می‌شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینیها به [[آرژانتین]] را نیز اضافه کرد.


دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتّفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دورهی اوّل، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان سنّی و دروزی تشکیل میدادند. مهم‌ترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از امپراتوری عثمانی و مستعمرات جدید [[فرانسه]] بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار میرود. (بریگر و هرس کویچ، 1382: 111)
دورهی چهارم از سال 1975 تا کنون است. در این دورهی طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر می‌کند امّا همزمان به دلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقایی (الجزایر و...) روند ورود مهاجران عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه مییابد. به غیر از دورهی اوّل مهاجرت اعراب سوری ـ لبنانی که عمدتاً مسیحیان بودند، در سایر ادوار، عمدهی اعراب مهاجر به [[آرژانتین]] را مسلمانان تشکیل میدادند<ref>برگرفته از https://www.webiigg.sociales.uba.ar</ref>.


در اواخر دههی 1920 به دلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به آرژانتین متوقّف شد و حتّی بسیاری از مهاجران به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البتّه بین اعراب مراجعت به کشور کم‌تر اتّفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی سوری ـ لبنانیها از آرژانتین به برزیل، شیلی و آمریکا تغییر یافت. (بریگر و هرس کویچ، 1382: 111)
نکتهی مهمّی که در مورد کلّیه‌ی مهاجران وارد شده به کشور و به‌ویژه مهاجران عرب مشاهده میشود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجران است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجران وارد شده به [[آرژانتین]] در طول دوره‌های مختلف را مردان جوان تشکیل می‌دهند. مقایسهی ترکیب جنسیتی مهاجران عرب و سایر مهاجران نشان می‌دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجران عرب دو برابر سایر مهاجران است. دلیل این امر نیز به قوانین کشور عثمانی (در مقطع مهاجرتهای اوّلیه) و نیز مردسالاری حاکم بر فرهنگ عربی نسبت داده شده است. تأثیر و عواقب این عامل بر جمعیت مهاجران عرب در سالهای بعد و به‌ویژه عدم انسجام اقلّیت عرب بسیار گسترده بود. به این دلیل که جوانان عربی که به کشور [[آرژانتین]] مهاجرت نموده بودند، اغلب به صورت غیرقانونی از کشور خود خارج شده بودند و بنابراین امکان بازگشت به کشور خود را از دست میدادند و از سوی دیگر فرهنگ عربی امکان تصمیمگیری زن مجرّد را برای خروج از کشور نمیداد، لذا جوانان عرب مهاجر در [[آرژانتین]] با دختران سایر مهاجران ازدواج نمودند و بدین ترتیب نه تنها خود به دلیل دور افتادن از کشور مادری فرهنگ اصیل خود را کمکم فراموش نمودند بلکه نسلهای بعدی آنان به کلّی با فرهنگ پدری خود فاصله گرفتند بر اساس اسناد تاریخی [[آرژانتین]] در سال 1872، تعداد 4 ترک به [[آرژانتین]] وارد شدهاند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده‌اند و روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا این‌که در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش مییابد. در سال 1905 این رقم به متوسّط سالیانه 6300 نفر میرسد. این رقم در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش مییابد. و این روند افزایشی تا سال 1920 همچنان ادامه داشته است<ref>Brieger, P Enrique Herszkowich (2003). La Comunidad Musulmana en la Argentina, Buenos Aires,Todo es Historia, mayo. P1.</ref>.


موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری ـ لبنانیها به آرژانتین به صورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی [[لبنان]] 1958 رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده می‌شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینیها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.
در اسناد مهاجرتی [[آرژانتین]] تا سال 1899 برای این مهاجران عبارت ترک استفاده میشده است. در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجران سوری ـ لبنانی وارد شده به [[آرژانتین]] نیز دیده می‌شود. در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده و بنابراین از هر سه عبارت استفاده میشده است<ref name=":3">پدرو، بریگر. هنریک، هرس کویچ  (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب در[[آرژانتین]]». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری.</ref>.


دورهی چهارم از سال 1975 تا کنون است. در این دورهی طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر می‌کند امّا همزمان به دلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقایی (الجزایر و...) روند ورود مهاجران عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه مییابد. به غیر از دورهی اوّل مهاجرت اعراب سوری ـ لبنانی که عمدتاً مسیحیان بودند، در سایر ادوار، عمدهی اعراب مهاجر به آرژانتین را مسلمانان تشکیل میدادند. (www.webiigg.sociales.uba.ar)
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور سوریه، از این پس عبارات ترک، عرب، سوری و مسلمان بدون در نظرگرفتن تفاوتهای آن‌ها در اسناد به کار رفته است. به نظر میرسد این مطلب بیشتر به میزان سواد سؤالکننده و پاسخدهنده برمیگشته و به دلیل اطلاع کم از تفاوتهای آن‌ها به همین شکل مورد استفاده قرار گرفته و در اسناد ثبت شده است<ref name=":3" />.
======ب) [[ارامنه در آرژانتین]]:======
اگرچه مهاجرت اوّلیهی ارامنه به [[آرژانتین]] به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد امّا اوّلین موج مهاجرت که از آن به مهاجرت اجباری تعبیر شده مربوط به دههی 1910 و قتل عام در سیلیسیاه (منطقهای در سواحل دریای مدیترانه در ترکیه) می‌باشد. آوریل سال 1909 آغاز دورهی جدید مهاجرت ارامنه به [[آرژانتین]] بود که بین سالهای 1915ـ1922 با گسترش کشتار ارامنه مهاجرت دستهجمعی نیز تشدید شد. ادّعا شده است که در این کشتار بیش از 1،500،000 نفر از ارامنه کشته شدند و بازماندگان به دنبال یک سرپناه به نقاط مختلف از خاورمیانه، اروپا و [[آمریکا]] پراکنده شدند. دههی 1920 و به‌ویژه پس از امضای پیمان لوزان (1923) مهاجرت نهایی ارامنه به [[آرژانتین]] گسترش زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم و بین سالهای 1940 و 1950، ارامنهای که در یونان، رومانی و بلغارستان زندگی می‌کردند و معدودی که در ترکیه باقی مانده بودند، به [[آرژانتین]] مهاجرت نمودند. بی‌ثباتی و ناامنی حاکم در این کشورها و استقرار کمونیسم در رومانی و بلغارستان، ارمنیها را مجبور به مهاجرت به [[آرژانتین]] نمود<ref name=":4">برگرفته از https://www.armeniosonline.com.ar</ref>.


نکتهی مهمّی که در مورد کلّیهی مهاجران وارد شده به کشور و به‌ویژه مهاجران عرب مشاهده میشود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجران است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجران وارد شده به آرژانتین در طول دوره‌های مختلف را مردان جوان تشکیل می‌دهند. مقایسهی ترکیب جنسیتی مهاجران عرب و سایر مهاجران نشان می‌دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجران عرب دو برابر سایر مهاجران است. دلیل این امر نیز به قوانین کشور عثمانی (در مقطع مهاجرتهای اوّلیه) و نیز مردسالاری حاکم بر فرهنگ عربی نسبت داده شده است. تأثیر و عواقب این عامل بر جمعیت مهاجران عرب در سالهای بعد و به‌ویژه عدم انسجام اقلّیت عرب بسیار گسترده بود. به این دلیل که جوانان عربی که به کشور آرژانتین مهاجرت نموده بودند، اغلب به صورت غیرقانونی از کشور خود خارج شده بودند و بنابراین امکان بازگشت به کشور خود را از دست میدادند و از سوی دیگر فرهنگ عربی امکان تصمیمگیری زن مجرّد را برای خروج از کشور نمیداد، لذا جوانان عرب مهاجر در آرژانتین با دختران سایر مهاجران ازدواج نمودند و بدین ترتیب نه تنها خود به دلیل دور افتادن از کشور مادری فرهنگ اصیل خود را کمکم فراموش نمودند بلکه نسلهای بعدی آنان به کلّی با فرهنگ پدری خود فاصله گرفتند بر اساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4 ترک به آرژانتین وارد شدهاند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده‌اند و روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا این‌که در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش مییابد. در سال 1905 این رقم به متوسّط سالیانه 6300 نفر میرسد. این رقم در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش مییابد. و این روند افزایشی تا سال 1920 همچنان ادامه داشته است (Brieger & Horszkowich,2003: 1).
در خصوص تعداد ارامنهی ساکن در [[آرژانتین]] هیچ آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد. انجمن ارامنهی [[آرژانتین]] تخمین زده است که تعداد ارامنهی حاضر در این کشور که از نسلهای سوم و چهارم مهاجران اوّلیه میباشند، بین 80،000 تا 100.000 نفر باشد. گفته می‌شود که بین سه تا چهار هزار مهاجر ارمنی نیز از جمهوری ارمنستان به [[آرژانتین]] در دههی گذشته میلادی وارد شده‌اند<ref name=":4" />.
======[[پراکندگی جغرافیایی اقلیت های قومی آرژانتین]]:======
پراکندگی جغرافیایی ارامنه در [[آرژانتین]]:


در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجران عبارت ترک استفاده میشده است. در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجران سوری ـ لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده می‌شود. در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده و بنابراین از هر سه عبارت استفاده میشده است. (بریگر و هرس کویچ، 1382)
[[آرژانتین]] یکی از چند مقصد نهایی انتخابشدهی بسیاری از مهاجران بود. زمانی عمدهی استقرار ارامنه در شهر [[بوئنوس‌آیرس]] و حومهی جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر [[بوئنوس‌آیرس]]، یکی از محلّه‌های اصلی حضور ارامنه، منطقهی پالرمو است. البتّه در شهرها و مناطق دیگر به‌ویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیتهای کوچک‌تری از ارامنه زندگی می‌کنند. پس از استقرار، جمعیتهای ارمنی نیز کمکم شکل گرفتند و کلیساها، انجمنها و کلوپهای ارامنه به عنوان نمایندهی این اقلّیت مذهبی و قومی فعّال شدند. مهاجران به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعّالیتهای تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.


پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور سوریه، از این پس عبارات ترک، عرب، سوری و مسلمان بدون در نظرگرفتن تفاوتهای آن‌ها در اسناد به کار رفته است. به نظر میرسد این مطلب بیشتر به میزان سواد سؤالکننده و پاسخدهنده برمیگشته و به دلیل اطلاع کم از تفاوتهای آن‌ها به همین شکل مورد استفاده قرار گرفته و در اسناد ثبت شده است. (بریگر و هرس کویچ، 1382)
جامعهی کوچکی از ارامنه در تفریحگاه ساحلی شهر ماردل پلاتا متمرکز شده و مراکز فرهنگی و مذهبی خود را نیز تأسیس نمودند. استان کوردوبا هماکنون پس از [[بوئنوس‌آیرس]] دومین مکان به لحاظ تعداد ارامنهی ساکن می‌باشد. در همین استان، کلیسای سنت جورج (اوّلین کلیسای ارمنی ساختهشده در آمریکای جنوبی)، مدرسه و شاخه‌های محلّی از احزاب سیاسی و سازمانهای خیریهی ارمنی تأسیس شد. در حال حاضر بین 4 تا 6 هزار ارمنی در منطقهی کوردوبا زندگی می‌کنند<ref name=":4" />.


 
علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در [[آرژانتین]]، آنان در طول سالهای طولانی حضور در [[آرژانتین]]، به اقلّیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده‌اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهم‌ترین تجّار آرژانتینی از اقلّیت ارمنی هستند. ضمن این‌که هنرمندان و ورزشکاران معروفی (همچون داوید نعلبندیان در رشتهی تنیس) از این اقلّیت در [[آرژانتین]] بروز و ظهور یافتهاند که همگی به کمک این اقلّیت آمده است. به لطف این سرمایهگذاریها، [[آرژانتین]] روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است امّا در سوی مقابل، روابط ترکیه با [[آرژانتین]] به همین دلیل با موانع جدّی روبهرو بوده است تا جایی که سفر آقای اردوغان نخستوزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلّیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می‌کنند که حضور علنی در سیاست داخلی [[آرژانتین]] نداشته باشند اگرچه لابیهای قوی اقتصادی آن‌ها و صاحبان صنایع، منافع قوی این اقلّیت را به خوبی حفظ کردهاند<ref>خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ [[آرژانتین]]. تهران: [https://alhoda.ir/ موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی]، ص106-119.</ref>.
ب) [[ارامنه در آرژانتین]]:
==نیز نگاه کنید به==
 
==کتابشناسی==
اگرچه مهاجرت اوّلیهی ارامنه به آرژانتین به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد امّا اوّلین موج مهاجرت که از آن به مهاجرت اجباری تعبیر شده مربوط به دههی 1910 و قتل عام در سیلیسیاه (منطقهای در سواحل دریای مدیترانه در ترکیه) می‌باشد. آوریل سال 1909 آغاز دورهی جدید مهاجرت ارامنه به آرژانتین بود که بین سالهای 1915ـ1922 با گسترش کشتار ارامنه مهاجرت دستهجمعی نیز تشدید شد. ادّعا شده است که در این کشتار بیش از 1،500،000 نفر از ارامنه کشته شدند و بازماندگان به دنبال یک سرپناه به نقاط مختلف از خاورمیانه، اروپا و آمریکا پراکنده شدند. دههی 1920 و به‌ویژه پس از امضای پیمان لوزان (1923) مهاجرت نهایی ارامنه به آرژانتین گسترش زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم و بین سالهای 1940 و 1950، ارامنهای که در یونان، رومانی و بلغارستان زندگی می‌کردند و معدودی که در ترکیه باقی مانده بودند، به آرژانتین مهاجرت نمودند. بی‌ثباتی و ناامنی حاکم در این کشورها و استقرار کمونیسم در رومانی و بلغارستان، ارمنیها را مجبور به مهاجرت به آرژانتین نمود. (www.armeniosonline.com.ar)
 
در خصوص تعداد ارامنهی ساکن در آرژانتین هیچ آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد. انجمن ارامنهی آرژانتین تخمین زده است که تعداد ارامنهی حاضر در این کشور که از نسلهای سوم و چهارم مهاجران اوّلیه میباشند، بین 80،000 تا 100.000 نفر باشد. گفته می‌شود که بین سه تا چهار هزار مهاجر ارمنی نیز از جمهوری ارمنستان به آرژانتین در دههی گذشته میلادی وارد شده‌اند. (همان)
 
ـ پراكندگي جغرافیایی ارامنه در آرژانتین:
 
آرژانتین یکی از چند مقصد نهایی انتخابشدهی بسیاری از مهاجران بود. زمانی عمدهی استقرار ارامنه در شهر [[بوئنوس‌آیرس]] و حومهی جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر بوئنوس‌آیرس، یکی از محلّه‌های اصلی حضور ارامنه، منطقهی پالرمو است. البتّه در شهرها و مناطق دیگر به‌ویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیتهای کوچک‌تری از ارامنه زندگی می‌کنند. پس از استقرار، جمعیتهای ارمنی نیز کمکم شکل گرفتند و کلیساها، انجمنها و کلوپهای ارامنه به عنوان نمایندهی این اقلّیت مذهبی و قومی فعّال شدند. مهاجران به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعّالیتهای تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.
 
جامعهی کوچکی از ارامنه در تفریحگاه ساحلی شهر ماردل پلاتا متمرکز شده و مراکز فرهنگی و مذهبی خود را نیز تأسیس نمودند. استان کوردوبا هماکنون پس از بوئنوس‌آیرس دومین مکان به لحاظ تعداد ارامنهی ساکن می‌باشد. در همین استان، کلیسای سنت جورج (اوّلین کلیسای ارمنی ساختهشده در آمریکای جنوبی)، مدرسه و شاخه‌های محلّی از احزاب سیاسی و سازمانهای خیریهی ارمنی تأسیس شد. در حال حاضر بین 4 تا 6 هزار ارمنی در منطقهی کوردوبا زندگی می‌کنند. (www.armeniosonline.com.ar)
 
علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در آرژانتین، آنان در طول سالهای طولانی حضور در آرژانتین، به اقلّیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده‌اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهم‌ترین تجّار آرژانتینی از اقلّیت ارمنی هستند. ضمن این‌که هنرمندان و ورزشکاران معروفی (همچون داوید نعلبندیان در رشتهی تنیس) از این اقلّیت در آرژانتین بروز و ظهور یافتهاند که همگی به کمک این اقلّیت آمده است. به لطف این سرمایهگذاریها، آرژانتین روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است امّا در سوی مقابل، روابط ترکیه با آرژانتین به همین دلیل با موانع جدّی روبهرو بوده است تا جایی که سفر آقای اردوغان نخستوزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلّیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می‌کنند که حضور علنی در سیاست داخلی آرژانتین نداشته باشند اگرچه لابیهای قوی اقتصادی آن‌ها و صاحبان صنایع، منافع قوی این اقلّیت را به خوبی حفظ کرده اند.

نسخهٔ ‏۲۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۹

اعراب و یهودیان بزرگ‌ترین اقلّیت ساکن در آرژانتین میباشند. شاید تفاوت بین این دو گروه در آن است که یهودیان عمدتاً خود را آرژانتینی میدانند و بیشتر اکنون به عنوان یک اقلّیت مذهبی داخلی مطرح می‌باشند امّا اعراب همچنان بر کشور مبدأ خود باقی مانده و بسیاری از آن‌ها تابعیت خود را حفظ نمودهاند. به همین دلیل گفته می‌شود که سوریها و لبنانیها بیشترین اقلّیت اعراب ساکن آرژانتین را تشکیل می‌دهند. با عنایت به تقسیمبندی فوق، وضعیت یهودیان در بخش اقلّیتهای مذهبی مورد بررسی قرار می گیرد و اعراب به عنوان یک اقلّیت قومی در این قسمت مطرح میشوند.

الف) اعراب یک اقلّیت گسترده امّا بدون انسجام:

از زمان حضور اعراب در آرژانتین بیش از یک قرن میگذرد. شواهد تاریخی نشان‌دهنده‌ی آن است که این اقلّیت قومی ـ مذهبی با مشکلات زیادی دست به گریبان بوده است. اگرچه یک تاریخچهی رسمی از زمان حضور اوّلیهی اعراب در آرژانتین وجود ندارد امّا به نظر میرسد مشکلات موجود در امپراتوری عثمانی، مهم‌ترین دلیل مهاجرت جمعی اعراب به این کشور جنوبی قارّه آمریکا باشد. این گروه از اعراب عمدتاً از اوایل قرن بیست از خاورمیانه شروع به مهاجرت به آرژانتین کردند. اوّلین حضور ثبتشدهی اعراب در آرژانتین به مهاجرت عربهای سوری بین سالهای 1860ـ1850 از امپراتوری عثمانی بازمی‌گردد امّا موج اوّل مهاجرت عمدهی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1870 تا جنگ جهانی اوّل اتّفاق افتاده است[۱]. گفته شده است که این گروه از مهاجران بیشتر سوری ـ لبنانی از اقلّیتهای مسیحی و ارتدوکس ساکن امپراتوری عثمانی بودهاند که به دلیل مشکلات و تضییقاتی که برای آن‌ها ایجاد شده بوده است، به آمریکای لاتین و از جمله آرژانتین مهاجرت کردهاند. بنابراین می‌توان گفت که موج اوّل مهاجرت گستردهی اعراب مربوط به سوری ـ لبنانیهای عمدتاً مسیحی امپراتوری عثمانی به آرژانتین بوده است. با وقوع جنگ جهانی اوّل و در نتیجهی محدودیتهایی که در سفرهای خارجی به‌ویژه از طریق دریا به وجود آمد، این جریان مهاجرتی گسترده با افت شدیدی روبهرو شد. بر اساس آمارهای موجود در این دوره، سوری ـ لبنانیها سومین گروه مهاجران در کشور محسوب میشده‌اند[۲].

دومین موج مهاجرتی اعراب به آرژانتین بین سالهای 1920 تا 1945 اتّفاق افتاده است. در این مقطع برخلاف دورهی اوّل، بیشترین گروه مهاجر را مسلمانان سنّی و دروزی تشکیل میدادند. مهم‌ترین دلیل نیز رشد بالای اقتصادی آرژانتین و وجود کار و برخلاف آن بیکاری و اوضاع نابسامان کشورهای جدا شده از امپراتوری عثمانی و مستعمرات جدید فرانسه بوده است. بنابراین امید به یافتن کار و زندگی بهتر دلیل اصلی این مهاجرت به شمار میرود[۳].

در اواخر دههی 1920 به دلیل مسائل داخلی کشور، روند مهاجرت گسترده به آرژانتین متوقّف شد و حتّی بسیاری از مهاجران به کشورهای خود و یا سایر نقاط عزیمت کردند. البتّه بین اعراب مراجعت به کشور کم‌تر اتّفاق افتاده است. در همین راستا مقصد مهاجرتی سوری ـ لبنانیها از آرژانتین به برزیل، شیلی و آمریکا تغییر یافت[۳].

موج سوم مهاجرتی اعراب عمدتاً بین سالهای 1945 تا 1974 است. در این دوره روند مهاجرت سوری ـ لبنانیها به آرژانتین به صورت ثابت و همراه با رشد کم ادامه یافت. در دو مقطع پایان جنگ جهانی دوم و جنگهای داخلی لبنان 1958 رشد مهاجرت به آرژانتین بسیار گسترده می‌شود. در این دوره باید مهاجرت فلسطینیها به آرژانتین را نیز اضافه کرد.

دورهی چهارم از سال 1975 تا کنون است. در این دورهی طولانی، مقاصد مهاجرتی اعراب سوری و لبنانی تغییر می‌کند امّا همزمان به دلیل شروع مهاجرت سایر اعراب از کشورهای دیگر از جمله کشورهای آفریقایی (الجزایر و...) روند ورود مهاجران عرب به کشور همچنان با یک شتاب ثابت ادامه مییابد. به غیر از دورهی اوّل مهاجرت اعراب سوری ـ لبنانی که عمدتاً مسیحیان بودند، در سایر ادوار، عمدهی اعراب مهاجر به آرژانتین را مسلمانان تشکیل میدادند[۴].

نکتهی مهمّی که در مورد کلّیه‌ی مهاجران وارد شده به کشور و به‌ویژه مهاجران عرب مشاهده میشود، عدم تناسب جنسیتی این مهاجران است. بدین معنی که اکثریت قاطع مهاجران وارد شده به آرژانتین در طول دوره‌های مختلف را مردان جوان تشکیل می‌دهند. مقایسهی ترکیب جنسیتی مهاجران عرب و سایر مهاجران نشان می‌دهد که نسبت مردان به زنان وارد شده به کشور در بین مهاجران عرب دو برابر سایر مهاجران است. دلیل این امر نیز به قوانین کشور عثمانی (در مقطع مهاجرتهای اوّلیه) و نیز مردسالاری حاکم بر فرهنگ عربی نسبت داده شده است. تأثیر و عواقب این عامل بر جمعیت مهاجران عرب در سالهای بعد و به‌ویژه عدم انسجام اقلّیت عرب بسیار گسترده بود. به این دلیل که جوانان عربی که به کشور آرژانتین مهاجرت نموده بودند، اغلب به صورت غیرقانونی از کشور خود خارج شده بودند و بنابراین امکان بازگشت به کشور خود را از دست میدادند و از سوی دیگر فرهنگ عربی امکان تصمیمگیری زن مجرّد را برای خروج از کشور نمیداد، لذا جوانان عرب مهاجر در آرژانتین با دختران سایر مهاجران ازدواج نمودند و بدین ترتیب نه تنها خود به دلیل دور افتادن از کشور مادری فرهنگ اصیل خود را کمکم فراموش نمودند بلکه نسلهای بعدی آنان به کلّی با فرهنگ پدری خود فاصله گرفتند بر اساس اسناد تاریخی آرژانتین در سال 1872، تعداد 4 ترک به آرژانتین وارد شدهاند، به همین ترتیب در سال بعد 23 نفر وارد شده‌اند و روند افزایشی همچنان ادامه داشته است تا این‌که در سال 1897 این تعداد به 1133 نفر افزایش مییابد. در سال 1905 این رقم به متوسّط سالیانه 6300 نفر میرسد. این رقم در سالهای 1910 و 1912 به ترتیب 11541 و 15548 نفر افزایش مییابد. و این روند افزایشی تا سال 1920 همچنان ادامه داشته است[۵].

در اسناد مهاجرتی آرژانتین تا سال 1899 برای این مهاجران عبارت ترک استفاده میشده است. در سال 1899 عبارت عرب در کنار نام مهاجران سوری ـ لبنانی وارد شده به آرژانتین نیز دیده می‌شود. در برخی اسناد تا سال 1920 عبارت مسلمان نیز وارد اسناد شده و بنابراین از هر سه عبارت استفاده میشده است[۶].

پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشور سوریه، از این پس عبارات ترک، عرب، سوری و مسلمان بدون در نظرگرفتن تفاوتهای آن‌ها در اسناد به کار رفته است. به نظر میرسد این مطلب بیشتر به میزان سواد سؤالکننده و پاسخدهنده برمیگشته و به دلیل اطلاع کم از تفاوتهای آن‌ها به همین شکل مورد استفاده قرار گرفته و در اسناد ثبت شده است[۶].

ب) ارامنه در آرژانتین:

اگرچه مهاجرت اوّلیهی ارامنه به آرژانتین به اواخر قرن نوزدهم برمیگردد امّا اوّلین موج مهاجرت که از آن به مهاجرت اجباری تعبیر شده مربوط به دههی 1910 و قتل عام در سیلیسیاه (منطقهای در سواحل دریای مدیترانه در ترکیه) می‌باشد. آوریل سال 1909 آغاز دورهی جدید مهاجرت ارامنه به آرژانتین بود که بین سالهای 1915ـ1922 با گسترش کشتار ارامنه مهاجرت دستهجمعی نیز تشدید شد. ادّعا شده است که در این کشتار بیش از 1،500،000 نفر از ارامنه کشته شدند و بازماندگان به دنبال یک سرپناه به نقاط مختلف از خاورمیانه، اروپا و آمریکا پراکنده شدند. دههی 1920 و به‌ویژه پس از امضای پیمان لوزان (1923) مهاجرت نهایی ارامنه به آرژانتین گسترش زیادی یافت. پس از جنگ جهانی دوم و بین سالهای 1940 و 1950، ارامنهای که در یونان، رومانی و بلغارستان زندگی می‌کردند و معدودی که در ترکیه باقی مانده بودند، به آرژانتین مهاجرت نمودند. بی‌ثباتی و ناامنی حاکم در این کشورها و استقرار کمونیسم در رومانی و بلغارستان، ارمنیها را مجبور به مهاجرت به آرژانتین نمود[۷].

در خصوص تعداد ارامنهی ساکن در آرژانتین هیچ آمار و ارقام دقیقی وجود ندارد. انجمن ارامنهی آرژانتین تخمین زده است که تعداد ارامنهی حاضر در این کشور که از نسلهای سوم و چهارم مهاجران اوّلیه میباشند، بین 80،000 تا 100.000 نفر باشد. گفته می‌شود که بین سه تا چهار هزار مهاجر ارمنی نیز از جمهوری ارمنستان به آرژانتین در دههی گذشته میلادی وارد شده‌اند[۷].

پراکندگی جغرافیایی اقلیت های قومی آرژانتین:

پراکندگی جغرافیایی ارامنه در آرژانتین:

آرژانتین یکی از چند مقصد نهایی انتخابشدهی بسیاری از مهاجران بود. زمانی عمدهی استقرار ارامنه در شهر بوئنوس‌آیرس و حومهی جنوبی این شهر بود. امروزه در شهر بوئنوس‌آیرس، یکی از محلّه‌های اصلی حضور ارامنه، منطقهی پالرمو است. البتّه در شهرها و مناطق دیگر به‌ویژه مناطق جنوبی کشور نیز جمعیتهای کوچک‌تری از ارامنه زندگی می‌کنند. پس از استقرار، جمعیتهای ارمنی نیز کمکم شکل گرفتند و کلیساها، انجمنها و کلوپهای ارامنه به عنوان نمایندهی این اقلّیت مذهبی و قومی فعّال شدند. مهاجران به مناطقی که امکان خرید منازل مسکونی و فعّالیتهای تجاری مطابق حرفه و سلایقشان بود، پراکنده شدند.

جامعهی کوچکی از ارامنه در تفریحگاه ساحلی شهر ماردل پلاتا متمرکز شده و مراکز فرهنگی و مذهبی خود را نیز تأسیس نمودند. استان کوردوبا هماکنون پس از بوئنوس‌آیرس دومین مکان به لحاظ تعداد ارامنهی ساکن می‌باشد. در همین استان، کلیسای سنت جورج (اوّلین کلیسای ارمنی ساختهشده در آمریکای جنوبی)، مدرسه و شاخه‌های محلّی از احزاب سیاسی و سازمانهای خیریهی ارمنی تأسیس شد. در حال حاضر بین 4 تا 6 هزار ارمنی در منطقهی کوردوبا زندگی می‌کنند[۷].

علیرغم حضور نه چندان چشمگیر ارامنه در آرژانتین، آنان در طول سالهای طولانی حضور در آرژانتین، به اقلّیتی خوشنام در این کشور تبدیل شده‌اند. بیشتر این افراد در تجارت مشغول شده و چند نفر از مهم‌ترین تجّار آرژانتینی از اقلّیت ارمنی هستند. ضمن این‌که هنرمندان و ورزشکاران معروفی (همچون داوید نعلبندیان در رشتهی تنیس) از این اقلّیت در آرژانتین بروز و ظهور یافتهاند که همگی به کمک این اقلّیت آمده است. به لطف این سرمایهگذاریها، آرژانتین روابط خود را با ارمنستان توسعه و تحکیم بخشیده است امّا در سوی مقابل، روابط ترکیه با آرژانتین به همین دلیل با موانع جدّی روبهرو بوده است تا جایی که سفر آقای اردوغان نخستوزیر ترکیه به دلیل نفوذ همین اقلّیت، در سال 2010 لغو شد. ارامنه سعی می‌کنند که حضور علنی در سیاست داخلی آرژانتین نداشته باشند اگرچه لابیهای قوی اقتصادی آن‌ها و صاحبان صنایع، منافع قوی این اقلّیت را به خوبی حفظ کردهاند[۸].

نیز نگاه کنید به

کتابشناسی

  1. Civantos, C (2006). Between Argentines and Arabs,US: State university of New York Press. P110.
  2. پدرو، بریگر. هنریک هرس، کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص6.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ پدرو بریگر و هنریک هرس کویچ (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری. ص111.
  4. برگرفته از https://www.webiigg.sociales.uba.ar
  5. Brieger, P Enrique Herszkowich (2003). La Comunidad Musulmana en la Argentina, Buenos Aires,Todo es Historia, mayo. P1.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ پدرو، بریگر. هنریک، هرس کویچ  (15 آبان ماه 1382). «تاریخ اعراب درآرژانتین». ترجمهٔ منیرسادات مادرشاهی، همشهری.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ برگرفته از https://www.armeniosonline.com.ar
  8. خیرمند، احمدرضا (1391). جامعه و فرهنگ آرژانتین. تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بین المللی الهدی، ص106-119.