قرامطه: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
(صفحه‌ای تازه حاوی « =====قرامطه===== در جنوب و غرب ایران نیز گروهی از اسماعیلیان، شخصی را به نام «حمدان قرمطی» به عنوان مهدی آخرالزمان پذیرفتند و در اواخر قرن سوم، هم­زمان با ظهور فاطمیان مصر، در سراسر خاورمیانه غوغایی برپا کردند. هنگامی که دعوت قرامطه بر کوفه، بصره...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:


=====قرامطه=====
در جنوب و غرب ایران نیز گروهی از اسماعیلیان، شخصی را به نام «حمدان قرمطی» به عنوان مهدی آخرالزمان پذیرفتند و در اواخر قرن سوم، هم­زمان با ظهور فاطمیان مصر، در سراسر خاورمیانه غوغایی برپا کردند. هنگامی که دعوت [[قرامطه]] بر کوفه، بصره، واسط و مناطقی از ایران، بحرین ، الاحسا ، قطیف و هجر زیاد شد، درگیری­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ایشان با خلفای عباسی و فاطمی آغاز گشت. معروف ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین نبرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، ورود به مکه و صدور جواز کشتن حجاج و غارت کعبه و کندن و بردن حجرالاسود به بحرین بود! زیرا ایشان اعتقادی به بوسیدن حجرالاسود و بسیاری از ارکان حج نداشتند.
در جنوب و غرب ایران نیز گروهی از اسماعیلیان، شخصی را به نام «حمدان قرمطی» به عنوان مهدی آخرالزمان پذیرفتند و در اواخر قرن سوم، هم­زمان با ظهور فاطمیان مصر، در سراسر خاورمیانه غوغایی برپا کردند. هنگامی که دعوت قرامطه بر کوفه، بصره، واسط و مناطقی از ایران، بحرین ، الاحسا ، قطیف و هجر زیاد شد، درگیری­های ایشان با خلفای عباسی و فاطمی آغاز گشت. معروف ترین نبردهای آنها، ورود به مکه و صدور جواز کشتن حجاج و غارت کعبه و کندن و بردن حجرالاسود به بحرین بود! زیرا ایشان اعتقادی به بوسیدن حجرالاسود و بسیاری از ارکان حج نداشتند.


فلسفه قرامطه در خطوط کلی با فلسفه اسماعیلیان اختلافی نداشت و بسیار مبتنی بر شناخت فلسفه «اخوان‌الصفا»[119] بود که آمیخته با آرای زرتشتیان، مزدکیان و مانویان و در واقع نوعی رفرم اجتماعی بود؛ البته اختلافاتی نیز با اخوان­الصفا داشتند؛ به­عنوان نمونه، بر خلاف «اخوان الصفا» که وجود موجودات را از طریق فیض می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به ابِداع بودند.[120] آموزش­های قرامطه پنهانی و بر اساس وفاداری بود؛ مانند کیش مهر، طریقت ماسونی و یا روش فیثاغورثیان و مانویان. [121]
فلسفه قرامطه در خطوط کلی با فلسفه اسماعیلیان اختلافی نداشت و بسیار مبتنی بر شناخت فلسفه «اخوان‌الصفا»[119] بود که آمیخته با آرای زرتشتیان، مزدکیان و مانویان و در واقع نوعی رفرم اجتماعی بود؛ البته اختلافاتی نیز با اخوان­الصفا داشتند؛ به­عنوان نمونه، بر خلاف «اخوان الصفا» که وجود موجودات را از طریق فیض ‌‌‌می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به ابِداع بودند. آموزش­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قرامطه پن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هانی و بر اساس وفاداری بود؛ مانند کیش مهر، طریقت ماسونی و یا روش فیثاغورثیان و مانویان

نسخهٔ ‏۱۸ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۹

در جنوب و غرب ایران نیز گروهی از اسماعیلیان، شخصی را به نام «حمدان قرمطی» به عنوان مهدی آخرالزمان پذیرفتند و در اواخر قرن سوم، هم­زمان با ظهور فاطمیان مصر، در سراسر خاورمیانه غوغایی برپا کردند. هنگامی که دعوت قرامطه بر کوفه، بصره، واسط و مناطقی از ایران، بحرین ، الاحسا ، قطیف و هجر زیاد شد، درگیری­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های ایشان با خلفای عباسی و فاطمی آغاز گشت. معروف ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترین نبرد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، ورود به مکه و صدور جواز کشتن حجاج و غارت کعبه و کندن و بردن حجرالاسود به بحرین بود! زیرا ایشان اعتقادی به بوسیدن حجرالاسود و بسیاری از ارکان حج نداشتند.

فلسفه قرامطه در خطوط کلی با فلسفه اسماعیلیان اختلافی نداشت و بسیار مبتنی بر شناخت فلسفه «اخوان‌الصفا»[119] بود که آمیخته با آرای زرتشتیان، مزدکیان و مانویان و در واقع نوعی رفرم اجتماعی بود؛ البته اختلافاتی نیز با اخوان­الصفا داشتند؛ به­عنوان نمونه، بر خلاف «اخوان الصفا» که وجود موجودات را از طریق فیض ‌‌‌می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به ابِداع بودند. آموزش­‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های قرامطه پن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هانی و بر اساس وفاداری بود؛ مانند کیش مهر، طریقت ماسونی و یا روش فیثاغورثیان و مانویان