پرش به محتوا

خط فارسی در پاکستان: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه ملل
Jafari (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Jafari (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
خط و زبان فارسی در قلمرو امروزین پاکستان، برآیند چندین سده دادوستد فرهنگی و سیاسی میان ایران و شبه‌قاره است. این پیوند از روزگار لشکرکشی‌های غزنویان به لاهور و سند آغاز شد،[1] در دربار سلاطین دهلی تثبیت گردید[2] و در عصر تیموریان بزرگ هند به اوج شکوفایی رسید.[3] تا نیمه سده نوزدهم میلادی، فارسی زبان دیوانی، علمی و فرهنگی در ایالت‌های سند و پنجاب بود [4]و حتی پس از تغییر سیاست‌های زبانی در دوره استعمار، حضور آن در خوشنویسی، محافل ادبی و آموزش دانشگاهی در پاکستان امروزی ادامه یافت. [5]
خط و زبان فارسی در قلمرو امروزین پاکستان، برآیند چندین سده دادوستد فرهنگی و سیاسی میان ایران و شبه‌قاره است. این پیوند از روزگار لشکرکشی‌های غزنویان به لاهور و سند آغاز شد<ref>Bosworth, C. E. (1995). ''The Ghaznavids: Their empire in Afghanistan and eastern Iran, 994–1040''. Edinburgh University Press, Available for https://archive.org/details/ghaznavids0000unse</ref>، در دربار سلاطین دهلی تثبیت گردید<ref>Jackson, P. (1999). The Delhi Sultanate: A Political and Military History. Cambridge University Press, Available for . https://www.cambridge.org/core/books/delhi-sultanate</ref> و در عصر تیموریان بزرگ هند به اوج شکوفایی رسید<ref>Alam, M., & Subrahmanyam, S. (2004). The Mughal State, 1526–1750. Oxford University Press, Available for https://ia800102.us.archive.org/0/items/in.ernet.dli.2015.118059/2015.118059.The-Mughal-State-1526-1750_text.pdf</ref>. تا نیمه سده نوزدهم میلادی، فارسی زبان دیوانی، علمی و فرهنگی در ایالت‌های سند و پنجاب بود<ref>Rahman, T. (2011). From Hindi to Urdu: A social and political history. Oxford University Press, Available for https://ruj.uj.edu.pl/bitstreams/f5de2108-94c9-4ad8-acb7-5328630c593f/download</ref> و حتی پس از تغییر سیاست‌های زبانی در دوره استعمار، حضور آن در خوشنویسی، محافل ادبی و آموزش دانشگاهی در پاکستان امروزی ادامه یافت<ref>اسکیَروه، پ. اُ. (۱۳۸۸). مقدمه‌ای بر زبان‌های ایرانی باستان، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: نشر توس،</ref>.


'''پیشینه خط فارسی و مسیر گسترش به شبه‌قاره'''
'''پیشینه خط فارسی و مسیر گسترش به شبه‌قاره'''

نسخهٔ ‏۱۵ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۵:۵۳

خط و زبان فارسی در قلمرو امروزین پاکستان، برآیند چندین سده دادوستد فرهنگی و سیاسی میان ایران و شبه‌قاره است. این پیوند از روزگار لشکرکشی‌های غزنویان به لاهور و سند آغاز شد[۱]، در دربار سلاطین دهلی تثبیت گردید[۲] و در عصر تیموریان بزرگ هند به اوج شکوفایی رسید[۳]. تا نیمه سده نوزدهم میلادی، فارسی زبان دیوانی، علمی و فرهنگی در ایالت‌های سند و پنجاب بود[۴] و حتی پس از تغییر سیاست‌های زبانی در دوره استعمار، حضور آن در خوشنویسی، محافل ادبی و آموزش دانشگاهی در پاکستان امروزی ادامه یافت[۵].

پیشینه خط فارسی و مسیر گسترش به شبه‌قاره

تحول خط فارسی ریشه در سامانه‌های نوشتاری ایران پیش از اسلام دارد.[6] خط پهلویِ ساسانی، که تحول‌یافته‌ای از خط پارتی بود، برای نگارش فارسی میانه به‌کار می‌رفت[7] و چون واکه‌ها را به‌طور کامل نشان نمی‌داد، گاه ابهام در خوانش متون پدید می‌آورد .[8] در کنار آن، خط اوستایی (دین‌دبیره)[9] در روزگار ساسانی برای کتابت متون دینی زرتشتی پدید آمد؛[10] سامانه‌ای آوانگارتر با بیش از ۴۰ حرف مستقل که همانند پهلوی از راست به چپ نوشته می‌شد .[11] با گسترش اسلام در ایران، خط عربی جایگاه رسمی یافت و برای بازنمایی آواهای ویژه فارسی، حروف «پ»، «چ»، «ژ» و «گ» به آن افزوده شد؛ به‌این‌ترتیب «خط فارسی» پدید آمد و در مکاتبات دیوانی، دانش‌نگاری و ادبیات به کار رفت . [12]

از سده‌های نخست هجری، فارسیِ دری و خط فارسی، همراه شبکه‌های بازرگانی، مهاجرت‌های علمی و فتوحات، به سوی شرق ایران و سپس شبه‌قاره روانه شد. با کشورگشایی غزنویان از گذرگاه خیبر، این جریان شتاب گرفت و لاهور به یکی از کانون‌های سیاسی–فرهنگی فارسی بدل شد؛[13] در عهد سلاطین دهلی، فارسی به زبان دیوانی و درباری رسمیت یافت[14] و مسیر برای شکوفایی بعدی در روزگار تیموریان بزرگ هند هموار شد. [15] در همین دوره، صدرالدین نظامی نیشابوری (۵۸۷–۶۱۴ق) به سفارش قطب‌الدین ایبک، تاج‌المآثر را نوشت که نخستین کتاب تاریخ شبه‌قاره به فارسی و سرآغاز تاریخ‌نگاری مستند در هند است.[16] این مسیر در روزگار تیموریان به اوج فرهنگی رسید و خوشنویسی نستعلیق بستر گردش نسخه‌ها و آثار ادبی و عرفانی را فراهم کرد.در همین پهنه،سنت کتابت و خوشنویسی فارسی—که بعدها به‌ویژه در شیوه نستعلیق به اوج رسید —بستر تولید و گردش نسخه‌ها، مکاتبات اداری و آثار عرفانی و ادبی را فراهم کرد . 


2)   تداوم و دگرگونی خط فارسی در سرزمین‌های پاکستان کنونی

در طول سده‌ها، خط فارسی از یک ابزار دیوانی به حامل هویت فرهنگی و حافظه تاریخی در نواحی امروزین پاکستان بدل شد.

سنگ‌نوشته فارسی به خط کوفی ساده، مربوط به سال ۴۰۱ هجری قمری، کشف‌شده در دره سوات پاکستان؛ از کهن‌ترین شواهد مکتوب فارسی نو در شبه‌قاره قابل بازیابی از : https://nplus1.ru/material/2015/09

1.    عصر مغولان/تیموریان بزرگ هند (۹۳۲ – ۱۱۱۸ق)

طولانی‌ترین و پرنفوذترین سلسله مسلمانان شبه‌قاره، گورکانیان هند بودند که بنیان‌گذار آن ظهیرالدین محمد بابر، نواده تیمور، بود. در دوران فرمانروایی آنان، رونق کتابخانه‌های سلطنتی، کارگاه‌های کتاب‌آرایی و مدارس، به قوام‌یافتن سنت کتابت و شکوفایی هنر خوشنویسی—به‌ویژه در شیوه نستعلیق و سپس شکسته‌نستعلیق—در مراکز مهمی چون لاهور انجامید..[17] همزمانی قدرت‌یافتن این سلسله با حکومت صفویان ایران، روابط دوستانه سیاسی، فرهنگی و نظامی را پدید آورد که  منجر به اوج‌گیری خط و زبان فارسی در شبه‌قاره گردید [18].کتیبه‌های مساجد و آرامگاه‌ها، فرمان‌ها و منشآت دیوانی، و نیز مدارک امتیازات مذهبی (سندهای اوقاف و خانقاه‌ها) شواهد عینی این حضور هستند.[19]

2.    سده‌های هیجدهم و نوزدهم: سلسله‌های محلی و شواهد مادی

. با قدرت‌گیری سلسله‌های محلی در سده‌های هیجدهم و نوزدهم، از جمله تالپوران—که از بلوچ‌های ایران و پیرو مذهب تشیع دوازده‌امامی بودند و از ۱۷۸۳ تا ۱۹۵۵م بر سند حکومت کردند—فارسی همچنان زبان مکاتبات، ثبت وقایع و نگارش دیوان‌های شعری، منشآت و رسائل عرفانی باقی ماند. در این دوره، میر نصیرخان نیز به‌عنوان یکی از چهره‌های برجسته سیاسی–نظامی منطقه، در تحکیم قدرت محلی و تعاملات فرهنگی نقش داشت.[20] این استمرار نه‌تنها در متون مکتوب، بلکه در آثار معماری و کتیبه‌های برجای‌مانده نیز به‌وضوح دیده می‌شود.[21]

-      نمونه‌های شاخص کتیبه‌ها و آثار تالپوران

  • آرامگاه میر کرمعلی تالپور در حیدرآباد سند، با کتیبه‌های فارسی به خط نستعلیق که اشعار مدحی و آیات قرآنی را در بر دارد.[22]
  • کاخ فخرالنساء در خیرپور، که بر سردر و ایوان‌های آن کتیبه‌های فارسی با مضامین مذهبی و تاریخی حک شده است.
  • مسجد جامع خیرپور، ساخته میر علی مراد تالپور، با سنگ‌نوشته‌های فارسی که تاریخ ساخت و نام بانی را ثبت کرده‌اند.
  • آرامگاه‌های خاندان تالپور در مقبره میران، مزین به کتیبه‌های سنگی و گچی به خط نستعلیق و شکسته‌نستعلیق، که هم دعاها و هم اشعار فارسی را شامل می‌شوند.[23]
  • کتیبه‌های یادبود عام‌المنفعه، مانند پل‌ها و آب‌انبارهای دوره تالپوران، که اغلب تاریخ ساخت و نام بانی را به فارسی ذکر کرده‌اند.

این شواهد مادی نشان می‌دهد که خط فارسی در دوره تالپوران نه‌تنها ابزار اداری و ادبی، بلکه بخشی از هویت بصری و معماری منطقه بوده است. استمرار استفاده از نستعلیق و شکسته‌نستعلیق در این کتیبه‌ها، پیوند میان سنت خوشنویسی ایرانی و فرهنگ محلی سند را تا اواخر قرن نوزدهم حفظ کرد.[24]

-       چهره‌های ادبی معاصر بلوچستان و سند 

           الف ) زیب مگسی (۱۸۸۳–۱۹۵۳م)، شاعر پارسی‌گوی بلوچ، که دیوان‌های او—از جمله زیب‌نامه          و دیوان بحور—در پاکستان و تاجیکستان تدریس می‌شود و جایگاهش در کنار بزرگان ادب فارسی شناخته شده است. [25]

          ب)ناطق مکرانی (درگذشته ۱۲۶۴ق)، ادیب و شاعر بلوچ که در سبک هندی طبع‌آزمایی کرد و در دربار تالپوران و سپس در لاهور و لکهنو به فعالیت ادبی پرداخت.[26]

3.    دوران استعمار بریتانیا

با استقرار حکومت استعماری بریتانیا در شبه‌قاره و اجرای سیاست‌های زبانی جدید، فارسی که قرن‌ها زبان رسمی دیوانی، علمی و فرهنگی این سرزمین بود، از ساختار اداری و آموزشی کنار گذاشته شد[27] و جای خود را به زبان‌های استعماری و محلی مانند انگلیسی و اردو داد.[28] این تغییر نه‌تنها یک جابه‌جایی زبانی، بلکه بخشی از راهبرد کلان برای گسستن پیوندهای فرهنگی و تمدنی با «جهان فارسی» و کاهش نفوذ هویت مشترک تاریخی بود. با این حال، زبان فارسی در بسترهای غیررسمی و مردمی به حیات خود ادامه داد و شبکه‌های فرهنگی و دینی—از جمله مدارس علوم دینی، انجمن‌های ادبی، و محافل خوشنویسی در شهرهایی چون لاهور، حیدرآباد و کراچی—به‌عنوان حافظان این سنت عمل کردند.[29]

4.    پاکستان معاصر

در پاکستان معاصر، زبان فارسی هرچند جایگاه رسمی و اداری خود را از دست داده، اما همچنان در عرصه‌های فرهنگی، هنری، دانشگاهی و دینی حضوری فعال و معنادار دارد. این استمرار، حاصل پیوندهای تاریخی، میراث مشترک ایرانی–هندی، و تلاش نهادهای آموزشی و فرهنگی در حفظ این زبان است.[30]

-       سیاست‌های فرهنگی و تأثیرات تاریخی

در دهه ۱۹۸۰، ژنرال محمد ضیاءالحق، رئیس‌جمهور و حاکم نظامی پاکستان، با اجرای سیاست «اسلامی‌سازی»، تحولات گسترده‌ای در نظام آموزشی و فرهنگی کشور ایجاد کرد.[31] بازنگری کتاب‌های درسی، تقویت نقش علما، و اعمال محدودیت‌های فرهنگی بر اساس قرائتی خاص از شریعت اسلامی، فضای فرهنگی را به سمت تمرکز بر زبان‌های اردو و عربی سوق داد. هرچند زبان فارسی به‌طور مستقیم هدف این سیاست‌ها نبود، اما به‌صورت غیرمستقیم از کاهش توجه به میراث غیرعربی آسیب دید و نقش آن در نهادهای رسمی محدود شد.

-       آموزش و منابع دانشگاهی

با وجود این تحولات، آموزش زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی پاکستان همچنان فعال است. گروه‌های آموزشی، خانه‌های فرهنگ، حوزه‌های علمیه و مؤسسات خصوصی با روش‌های حضوری، مجازی و مکاتبه‌ای به تدریس فارسی می‌پردازند. آثار پژوهشی و منابعی چون کتاب «کریما»، که به پیوندهای فرهنگی و آموزشی معاصر می‌پردازد، در برخی مراکز دانشگاهی و فرهنگی به‌عنوان منابع درسی و تحقیقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.[32]

-       هنر خوشنویسی و میراث مکتوب[33]

شیوه نستعلیق، خط کلاسیک فارسی، در آموزشگاه‌های خصوصی و نمایشگاه‌های ملی و بین‌المللی پاکستان زنده و پویا باقی مانده است و هنرمندان پاکستانی پیوسته آثار فارسی عرضه می‌کنند.[34] همچنین، فهرست‌های نسخه‌های خطی و مجموعه‌های بزرگ در کتابخانه‌های ملی و دانشگاهی، گواهی بر حجم عظیم میراث مکتوب فارسی در پاکستان هستند[35].

-       زیست فرهنگی و انگیزه‌های یادگیری

شعر فارسی در مجالس ادبی، محافل صوفیانه، و گفتار روزمره اردو حضور دارد. نقل امثال و ابیات حافظ، سعدی، مولانا و عطار در زبان و فرهنگ عمومی مردم پاکستان رایج است.[36] پژوهش‌های میدانی نشان می‌دهد که انگیزه‌های فرهنگی، به‌ویژه علاقه به میراث مشترک ایرانی–هندی، مهم‌ترین عامل گرایش فارسی‌آموزان پاکستانی به یادگیری این زبان است. این علاقه اغلب از دل خانواده‌های فرهنگی، نخبگان دانشگاهی، و دوستداران ادبیات کلاسیک نشأت می‌گیرد.[37]

3)   شواهد میدانی و کانون‌های استنادی

  • کتابخانه‌ها و نسخه‌ها: گنجینه‌های ملی و دانشگاهی پاکستان (اسلام‌آباد، لاهور، کراچی، حیدرآباد)[38] هزاران نسخه خطی فارسی در حوزه‌های تاریخ، تصوف، علوم و ادب را نگهداری می‌کنند.[39] یکی از مهم‌ترین منابع شناسایی این آثار، فهرست نسخه‌های خطی فارسی پاکستان تألیف عارف نوشاهی است که حدود ۸۰۰۰ نسخه خطی را از کتابخانه‌های دولتی و شخصی این کشور فهرست کرده و دسترسی پژوهشی را تسهیل کرده است.[40]
  • کتیبه‌نگاری: کتیبه‌های فارسی بر بناهای دوره سلاطین دهلی و مغولان، و نیز بر آثار معماری دوره تالپوران در ایالت سِند، شواهد عینی نفوذ و کارکرد عمومی خط فارسی‌اند.[41] این کتیبه‌ها نه‌تنها در مساجد و آرامگاه‌ها، بلکه در بناهای عام‌المنفعه و یادبودهای تاریخی نیز دیده می‌شوند و مسیر گسترش فرهنگی–زبانی فارسی را مستند می‌کنند.[42]





مسجد وزیرخان، لاهور، پاکستان – نمای باشکوه دوره مغول با کاشی‌کاری معرق نفیس قابل بازیابی از :  https://www.alamy.com/stock-photo/masjid-wazir-khan.html?sortBy=relevant

  • عرفان و نثر کلاسیک: تألیف کشف‌المحجوب اثر علی بن عثمان هجویری در لاهور، کهن‌ترین رساله شناخته‌شده در تصوف به زبان فارسی، نشان‌دهنده رواج نثر فارسی و جایگاه خانقاه‌ها در تولید و گردش متون عرفانی در شبه‌قاره است.[43] این اثر در قرن پنجم هجری نگاشته شد و نسخه‌های متعددی از آن در کتابخانه‌های پاکستان و دیگر کشورها موجود است.[44]
  • آموزش و پیوستگی معاصر: با وجود تغییر سیاست‌های زبانی در سده بیستم، آموزش دانشگاهی زبان و ادبیات فارسی در پاکستان همچنان فعال است. گروه‌های آموزشی در دانشگاه‌های دولتی و خصوصی، کارگاه‌های خوشنویسی، و مجالس شعرخوانی فارسی، استمرار زبانی–فرهنگی را تضمین کرده‌اند.[45] پژوهش‌های میدانی نشان می‌دهد که انگیزه‌های فرهنگی، مهم‌ترین عامل گرایش فارسی‌آموزان پاکستانی به یادگیری این زبان است.[46]

هفته فرهنگی زبان فارسی – پاکستان، جشنواره‌ای از هنر، موسیقی و ادبیات مشترک قابل بازیابی از : 

https://www.facebook.com/photo.php?fbid=974614628039861&id=100064739976800&set=a.635990955235565

·     نماد ملی: سرود رسمی پاکستان

قومی ترانه، سرود ملی پاکستان، در سال ۱۹۵۲ میلادی به قلم ابوالاثر حفیظ جالندهری سروده شد. این سرود تقریباً به‌طور کامل به زبان فارسی نگاشته شده و تنها واژه اردو در آن «کا» است. انتخاب زبان فارسی برای سرود ملی، بازتابی از پیوندهای تاریخی و فرهنگی عمیق ایران و شبه‌قاره، و نشانه‌ای از نقش این زبان در شکل‌گیری هویت ملی پاکستان است.[47]

4)    نتیجه‌گیری

خط و زبان فارسی در پاکستان، نه‌تنها میراثی تاریخی، بلکه عنصری زنده در فرهنگ معاصر این کشور است. از سنگ‌نوشته‌های کوفی در دره سوات تا سرود ملی فارسی‌زبان پاکستان، از دیوان زیب مگسی تا کلاس‌های خوشنویسی نستعلیق در لاهور، همه نشان می‌دهند که فارسی در این سرزمین، از یک ابزار دیوانی به نماد هویت فرهنگی بدل شده است.

با وجود تغییرات سیاسی و زبانی در دوران استعمار و پس از آن، خط فارسی همچنان در حوزه‌های دینی، هنری، دانشگاهی و مردمی حضور دارد. این استمرار، حاصل پیوندهای تاریخی ایران و شبه‌قاره، و تلاش نهادهای فرهنگی و آموزشی در حفظ و بازآفرینی این میراث است. مقاله حاضر، با تکیه بر شواهد مکتوب، معماری، ادبی و آموزشی، تصویری جامع از جایگاه خط فارسی در پاکستان ارائه می‌دهد و می‌تواند به‌عنوان مدخلی معتبر در دانشنامه زبان و فرهنگ فارسی در جهان اسلام مورد استفاده قرار گیرد.



[1] Bosworth, C. E. (1995). The Ghaznavids: Their empire in Afghanistan and eastern Iran, 994–1040. Edinburgh University Press. https://archive.org/details/ghaznavids0000unse

[2] Jackson, P. (1999). The Delhi Sultanate: A Political and Military History. Cambridge University Press. . https://www.cambridge.org/core/books/delhi-sultanate/

[3] Alam, M., & Subrahmanyam, S. (2004). The Mughal State, 1526–1750. Oxford University Press. https://ia800102.us.archive.org/0/items/in.ernet.dli.2015.118059/2015.118059.The-Mughal-State-1526-1750_text.pdf


[4] Rahman, T. (2011). From Hindi to Urdu: A social and political history. Oxford University Press. https://ruj.uj.edu.pl/bitstreams/f5de2108-94c9-4ad8-acb7-5328630c593f/download


[5] اسکیَروه، پ. اُ. (۱۳۸۸). مقدمه‌ای بر زبان‌های ایرانی باستان (ژ. آموزگار، مترجم). تهران: نشر توس

[6] Skjærvø, P. O. (2009). Introduction to Old Iranian. Harvard University. https://onlinelibrary.wiley.com/doi/abs/10.1111/rec3.12110

[7] بیات، ع.، و حبیبی، ک. (1401). تغییر و تحول تدریجی زبان و خط پهلوی به فارسی دری و الفبای عربی در دوره اسلامی و تأثیر آن بر تاریخ‌نگاری دوره اسلامی. پژوهش‌های زبان‌شناسی تطبیقی، 12(22)، 215–217.

[8] همان. (ارجاع دوم به همان مقاله برای بخش‌های دیگر بحث تحول خط)

[9] Avestan alphabet and orthography (Encyclopaedia Iranica): معرفی دقیق دین‌دبیره، ارزش آوانگاری و مقایسه با پهلوی.

https://iranicaonline.org/articles/avesta-iv

[10] Pahlavi scripts (Encyclopaedia Iranica): سیر تاریخی و ساختار خط پهلوی و نسبت آن با سنت نگارش ساسانی.

https://iranicaonline.org/articles/pahlavi-ii

             Cereti, C. G. (2008). On the Pahlavi cursive script and the Sasanian Avesta. Studia Iranica, 37(2), 175–195.[11]

[12] تفهیمی، س. (1993). نگاهی کوتاه بر تاریخچه زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره. در مجموعه سخنرانی‌های نخستین سمینار پیوستگی‌های فرهنگی ایران و شبه قاره (ترجمه ع.م. مؤذنی، صص 8–68). اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان

[13] تفهیمی، س. (1993). همان اثر (جلد 1)، ارجاعات تکمیلی به نقش دهلی و لاهور.

[14]India xi. Persian language and literature (Encyclopaedia Iranica): چارچوب جامع از غزنویان تا مغولان درباره جایگاه زبان و خط فارسی.

https://iranicaonline.org/articles/india-xi-persian-language

[15] غلام سرور. (1374). دورنمای تاریخی پیوستگی‌های فرهنگی ایران و کشورهای شبه قاره. در مجموعه سخنرانی‌های نخستین سمینار پیوستگی‌های فرهنگی ایران و شبه قاره (ج 1، صص 21–33). اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.

[16] توسلی، محمدمهدی. (۱۴۰۰). *تحولات شبه‌قاره هند* (چاپ چهارم). قم: مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی. صص. ۷۱ – ۷۹. 

توسلی، محمدمهدی. (۱۳۸۹). «تاج‌المآثر، نخستین کتاب تاریخ شبه‌قاره به زبان فارسی». *فصلنامهٔ علمی–پژوهشی دانش*، شماره ۱۰۰، بهار ۱۳۸۹، صص. ۴۳ – ۵۳. 

[17] توسلی، ۱۴۰۰

[18] اقبال، جاوید. تاریخ خوشنویسی در شبه‌قاره. لاهور: انتشارات علمی، ۱۳۸۵  و  نظامی، محمدرضا. روابط فرهنگی ایران و هند در عصر صفوی و گورکانی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی، ۱۳۹۰.

[19]مدخل «گذرگاه خیبر» (دائرةالمعارف بزرگ اسلامی): اهمیت راهبردی مسیر ورود به شبه‌قاره و تبادلات فرهنگی–اداری.

https://cgie.org.ir ذ (جستجوی مدخل: گذرگاه خیبر)  

[20] حاج سیدجوادی، س. ک. (۱۳۷۱). میراث جاودان: سنگ‌نبشته‌ها و کتیبه‌های فارسی در پاکستان (آزاد کشمیر، مناطق شمالی پاکستان و استان‌های بلوچستان، سرحد، سند) ‏(جلد ۲). پاکستان: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران.

[21]دشتی، محمد و عنایت، علی. «هویت قومی و مذهبی سلسلهٔ حکومتی تالپوران سند». *مطالعات تاریخی جهان اسلام*، سال ۱۴۰۳، دوره ۱۲، شماره ۲۹، صص ۱۲۹ – ۱۵۴. 

[22] . صافی، قاسم. *گنجینهٔ خطی و هنری تالپوران*. اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان، ۱۳۸۳

[23] . همان اثر، نسخهٔ معرفی‌شده در [بنیاد محقق طباطبایی](https://mtif.ir/book/428/%DA%AF%D9%86%D8%AC%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%AE%D8%B7%DB%8C-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%BE%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86)

که شامل تصاویر و فهرست نسخه‌های خطی و کتیبه‌های برجای‌مانده از دورهٔ تالپوران است.

[24]خان، غلام محمد. تاریخ سند در دوره تالپوران. کراچی: انتشارات دانشگاه سند، ۲۰۰۲

[25] دانشگاه سیستان و بلوچستان. (بدون تاریخ). گل‌محمد زیب مگسی (شاعر بلوچ) و سبک عراقی. مجله زبان‌شناسی و گویش‌های بومی ایران، دانشگاه تهران. بازیابی‌شده از https://jpl.ut.ac.ir/article_97888_en.html

[26] میربلوچ‌زایی، ا.، و خلیلی جهانتیغ، م. (۱۳۹۲). معرفی جوهر معظم سرودهٔ میرزا گل‌محمدخان ناطق مکرانی. مطالعات شبه‌قاره، ۵(۱۴)، ۱۵۵. بازیابی‌شده از https://www.magiran.com/p1172327

[27] Rahman, Tariq. (2011). From Hindi to Urdu: A Social and Political History. Karachi: Oxford University Press.

[28] Shackle, Christopher. (1970). “The Urdu and Persian Literary Culture of Pakistan.” Modern Asian Studies, 4(3), 231–245.

[29] Nushahi, A. (1991). Persian Manuscripts in Pakistan. Islamabad: Iran-Pakistan Institute of Persian Studies.

[30] Schimmel, Annemarie. (2004). Persian Literature in the Indo-Pakistani Subcontinent. Lahore: Sang-e-Meel Publications.

[31] Rahman, Tariq. (1996). Language and Politics in Pakistan. Karachi: Oxford University Press.

[32] ناظمی، پرویز. تأثیر شعر فارسی بر ادبیات اردو. لاهور: بنیاد ادبیات اردو، ۲۰۰۸.

[33] . لیاقت، حمید. فهرست نسخه‌های خطی فارسی در پاکستان. اسلام‌آباد: کتابخانه ملی، ۲۰۱۰.

[34]Nasta‘liq: The Genius of Persian Calligraphy (Freer–Sackler, Smithsonian): مروری مستند بر شیوه نستعلیق و تداوم آن در شبه‌قاره.

https://asia.si.edu/exhibition/nastaliq-the-genius-of-persian-calligraphy/  

[35] سید، فاروق. نستعلیق و خوشنویسان پاکستان. لاهور: خانه فرهنگ، ۲۰۱۵.

[36] رحمانی، شمس‌الدین. فارسی در پاکستان: گذشته و حال. اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی، ۱۳۹۵.

[37] . احمد، صفدر. آموزش زبان فارسی در پاکستان معاصر. پیشاور: دانشگاه پیشاور، ۲۰۱۸

[38] Shamsur Rahman Faruqi, Early Urdu Literary Culture and History (OUP, 2001): تداخل فارسی–اردو و انتقال قالب‌ها و اوزان.

https://global.oup.com/academic/product/early-urdu-literary-culture-and-history-9780195794519

[39] نوشاهی، عارف. فهرست نسخه‌های خطی فارسی پاکستان، تهران: میراث مکتوب، ۱۳۹۶.

[40] فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان (احمد منزوی): دسترسی به فهرست نسخه‌ها در مراکز پاکستان.

https://noorlib.ir/book/info/31661

[41] سعید شیرازی، «تاریخنگاری در آثار منظوم دوره سلاطین دهلی»، پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی، ۱۳۹۶.

[42] Muzaffar Alam, “The Pursuit of Persian: Language in Mughal Politics,” Modern Asian Studies 32(2), 1998: تحلیل سیاست زبان فارسی در دستگاه مغولی.

https://www.jstor.org/stable/313111

[43] هجویری، علی بن عثمان. کشف‌المحجوب، تصحیح محمود عابدی، تهران: سروش، ۱۳۸۳.

[44] Sarah F. D. Ansari, Sufi Saints and State Power: The Pirs of Sind, 1843–1947 (Cambridge, 1992): زمینه اجتماعی–سیاسی سند پس از تغییرات اداری و اثر آن بر خط/زبان.

https://www.cambridge.org/9780521522992

[45] رضا چهرقانی و علی احمد شیرازی، «بررسی وضعیت آموزش زبان و ادبیات فارسی در پاکستان»، لسان مبین، ۱۴۰

[46] Pakistan Research Repository (HEC): پایان‌نامه‌ها و تحقیقات دانشگاهی درباره فارسی در پاکستان.

https://prr.hec.gov.pk (جستجوی Persian, Nastaliq, Manuscripts) 

[47] خبرگزاری ایسنا. (۱۴۰۴، مرداد ۱۲). می‌دانستید سرود ملی پاکستان به فارسی است؟ بازیابی‌شده از https://www.isna.ir/news/1404051207375/می-دانستید-سرود-ملی-پاکستان-به-فارسی-است

نویسنده : محمد مهدی توسلی

ویرایش : دانشنامه ملل

  1. Bosworth, C. E. (1995). The Ghaznavids: Their empire in Afghanistan and eastern Iran, 994–1040. Edinburgh University Press, Available for https://archive.org/details/ghaznavids0000unse
  2. Jackson, P. (1999). The Delhi Sultanate: A Political and Military History. Cambridge University Press, Available for . https://www.cambridge.org/core/books/delhi-sultanate
  3. Alam, M., & Subrahmanyam, S. (2004). The Mughal State, 1526–1750. Oxford University Press, Available for https://ia800102.us.archive.org/0/items/in.ernet.dli.2015.118059/2015.118059.The-Mughal-State-1526-1750_text.pdf
  4. Rahman, T. (2011). From Hindi to Urdu: A social and political history. Oxford University Press, Available for https://ruj.uj.edu.pl/bitstreams/f5de2108-94c9-4ad8-acb7-5328630c593f/download
  5. اسکیَروه، پ. اُ. (۱۳۸۸). مقدمه‌ای بر زبان‌های ایرانی باستان، ترجمه ژاله آموزگار، تهران: نشر توس،