عضویت مائو تسه تونگ در حزب کمونیست

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۳ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۹ توسط Samiei (بحث | مشارکت‌ها)

حزب کمونیست چین در سال 1921در شانگهای تأسیس و سازماندهی شد، و مائو از همان ابتدا به عضویت این حزب در آمد. وی در نخستین کنفرانس ملی حزب حضور یافت و دو سال بعد و در سومین کنفرانس ملی به عنوان یکی از پنج کمیسر کمیته ­ی مرکزی حزب انتخاب شد. در دوران همکاری میان حزب کمونیست و حزب کومین­تانگ، وی برای سازماندهی شاخه­ ی خونَن کومین­تانگ در منطقه ­ی خونَن به این شهر بازگشت. مائو در سال1924 به عنوان عضو علی ­البدل کمیته ­ی اجرایی کومین­تانگ انتخاب و همزمان فعالانه برای گسترش فعالیت­ های حزب کمونیست هم تلاش می­کرد. وی مدتی هم برای گسترش فعالیت­ های حزبی و تشكیل بخش پیشرو حزب به شانگهای که مرکز فعالیت نیروهای کمونیست بود رفت. با آغاز مشکلات حزب در شانگهای وی به خانه­ی پدری بازگشت ولی با آغاز شورش­هایی در شانگهای و گوانگجو بار دیگر فعالیت­های سیاسی خود را از سر گرفت و در سفری به گوانگجو برای برگزاری دومین نشست حزب کومین­تانگ با این حزب همکاری و به عنوان مسئول تبلیغات حزب گمارده شد.

در سال1925، دكتر سون یات­ سِن فوت کرد و چیانگ كای­شِك رهبری حكومت چین را بر عهده گرفت. دیدگاه­های وی با سون یات سِن  مغایر بود. سال بعد چیانگ كنترل ارتش را نیز در اختیار گرفت و در سال 1927، به خاطر اختلافاتی که پیش آمد، عوامل كمونیستی را از دولت و ارتش پاكسازی كرده و برخی را نیز زندانی نمود. براساس برخی از آمارها، در درگیری میان حزب کمونیست و دولت ملی طی سال­های 1926تا1927، به دلیل قتل عام کمونیست­ها توسط ارتش و پلیس مخفی چیانگ کای­شِک، تعداد اعضای این حزب از حدود58هزار نفر به 10هزار نفر کاهش یافت (وردی نژاد، 1390) در همین ایام مائو برای حضور در اجلاس اضطراری حزب کمونیست به ووخَن رفته و در آن­جا گزارشی از وضعیت قیام کشاورزان خونَن ارایه کرد که این گزارش[v] مبنایی برای تئوری­های انقلابی وی در سال­های بعد شد.

پس از برخورد چیانگ با حزب كمونیست، حزب اقدام به راه اندازی گروه­های پارتیزانی نموده و مائو در این حركت نقش مؤثری داشت. وی برای به دست آوردن پیروزی در مقابل نیروهای ملی، راهبردی را تعیین کرد که دارای سه مرحله بود: نخست، برخورداری از یک ارتش دهقانی که از قدرت و تحرک کافی به منظور درگیری­های نظامی طولانی مدت برخوردار است. دوم، تحت کنترل درآوردن سرزمینی استراتژیک برای استقرار و انجام عملیات نظامی. و سوم، ایجاد گروه خود کفایی اقتصادی در مناطق تحت کنترل ارتش سرخ برای فراهم سازی نیرو و تجهیزات جهت درگیری­های نظامی (وردی نژاد، 1390)  وی با ایجاد جمهوری شورایی چین در منطقه­ی خونَن به هر سه هدف خود دست یافته بود.