رسانه های چین
شکل گیری رسانه ها
مطبوعات و رسانه های جدید در سرزمین چین، مانند سایر نمادهای فرهنگ غرب، در دوران حضور مسیونرها و تجار و نیروهای نظامی غرب در این منطقه از جهان و در دهه ی1890 شکل گرفت. اغلب روزنامه هایی که در آن زمان منتشر می شدند، توسط خارجی ها، به ویژه میسیونرها و تجار غربی راه اندازی و مدیریت می شدند. لذا، یکی از قدیمی ترین روزنامه های این کشور روزنامه ی شِنبائو (Shen Bao) است که از سال1872 تا1949 با بیش از 25600 شماره و به مدت 77 سال بدون وقفه منتشر گردید که در تاریخ روزنامه نگاری چین یک رکورد به شمار می رود.[۱]
سفر نخستین گروه از دانشجویان چینی برای تحصیل در غرب و آشنایی آنها با سیستم روزنامه نگاری مدرن در کشورهای اروپایی نیز موجب شد تا پس از بازگشت آنان به چین، تلاش برای راه اندازی روزنامه های جدید افزایش یابد. جنبش چهارم ماه مه در سال 1919 نیز زمینه ی ظهور روزنامه های مستقل در این کشور را فراهم ساخت. ولی روند روزنامه نگاری مدرن و مستقل در دهه های 1930 به بعد به واسطه ی اعمال سانسورهای خفه کننده و شدید توسط دولت ملی در همان آغاز با مشکلات فراوان تر روبه رو شده و این فضای محدود جایی برای شکوفایی خلاقیت های مطبوعاتی باقی نگذاشت، اگرچه در همین شرایط نیز فرصت های خوبی برای رشد روزنامه های آزاد و مستقل فراهم می شد.[۲]
نقش رسانه ها در برنامه هاي سیاسی و فرهنگي چین
در دوران حكومت كمونيست ها و حاكميت اقتصاد متمركز، كليه ی مطبوعات چين تحت نظارت مستقيم حزب و دولت قرار داشت و واقعيات اجتماعی، سياسی، و اقتصادی در آنها انعكاسی نداشت و آزادی ارايه نظر و عقيده محدود بود. با شروع سياست اصلاحات و گشودن درب ها، وضعيت گذشته تا حد بسيار زيادی تغيير يافته و مطبوعات به سوی نظامی فعال تر و بازتر قدم برداشته اند. اصلاحات و رشد و توسعه ی اقتصادی، حضور گسترده ی سرمايه گذاران خارجی، توسعه ی اجتماعی، بالا رفتن سطح دانش و آگاهي مردم، عضویت چین در سازمان تجارت جهانی، ورود گسترده ی سرمایه های خارجی تحت عناوين مختلف به چين، تحصيل قشر عظيمی از دانشجويان و مسئولان كشوری در خارج از چين، پيشرفت وتوسعه ی فن آوری ارتباطات و اطلاع رسانی، الحاق هنگ كنگ و ماكائو به سرزمين مادری، ضرورت بازنگری در سياست های مديريتی كشور، تجديد ساختار حزبی و ورود نسل جديد به تشكيلات حزبی كه خود را خيلي مقيد به حركت در چارچوب خشك ایدئولوژی حزبی نمی دانستند و در نهايت ضرورت گسترش روابط بينالملل چين و علل و عوامل گوناگون ديگر، موجب گرديده كه فضای رسانه های گروهی و مطبوعات و راديو تلويزيون در این کشور نسبت به گذشته تغيير پيدا كرده و از تنوع و آزادی بيشتری برخوردار شود و به صورت كنترل شده و برنامهريزی شده و به تدريج در چارچوب كلی سياست حزب كمونيست چين از وضعيت مشهور«نه بزرگ» در زمينه ی مطبوعات، به شرايط مطلوب تر فعلی منتقل شود. سياستگذاری واحد در زمينه ی مطبوعات، تخصصی شدن آنها، استفاده از فناوری پيشرفته ی مطبوعاتی و انتشاراتی، بالا رفتن كيفيت چاپ و صحفه آرايی، استفاده از تصاوير رنگی، و تا حدی استفاده از سوبسيدهای دولتی، پرهيز از مسايل جنجالی و درگيری های سیاسی و مطبوعاتی در زمينه ی مسايل داخلی و ده ها امتياز ديگر از ويژگی های دنيای رسانه های جمعی امروز چين به شمار می روند.
رسانه های چين از مهم ترين ابزارهای دولت در دفاع از خود در مقابل موضوعات حساسی كه پيوسته مورد انتقاد قرار می گيرد به حساب می آيد. پرداختن به موضوعاتی از قبيل حفظ محيط زيست، ثبات سياسی و اجتماعی، پيوستگی ملی، مبارزه عليه فساد، حقوق بشر، و كاهش فقر در دستور العمل همه رسانه ها قرار دارد.
چين در اجرای سياست درهای باز خود تكيه ی بسياری بر رسانه ها نموده و كانال های ارتباطی خود را به سرعت توسعه بخشيده است. هر يك از سازمان ها و نهادها، همچون تلويزيون مركزی چين (China Centeral Televion)، خبرگزاری شين خوا (Xinhua) و روزنامه ی مردم (Poeople’s Daily) از توليد برنامه هايی كه برای پيش برد نفوذ بين المللی چين تهيه كرده اند تا مبلغ 19/2 ميليارد دلار دريافت كرده اند. برای نمونه، كانال 9 انگليسي زبان سیسیتیوی. تنها در عرض چند سال توانسته تا 98درصد از كره ی زمين را تحت پوشش خود قرار دهد. این رسانه ها، ديدگاه های چین در قبال مسايلی كه در داخل چين، و در آسيا و جهان روی می دهد تبيين می نمايند. توجه داشته باشيم كه از 1949 تا اواخر دهه ی 1970، شهرت چين در خارج از مرزهايش تنها به بلوک شرق و اردوی سوسياليستی و چند كشور در حال توسعه ی آسيايی و آفريقايی و آمريكای لاتين محدود می شد و ويژگی آن محتوای سياسی و ايدئولوژيك آن بود. در اين دوران، ابزار اصلی تبلیغاتی و رسانه ای، دفاتر آژانس خبری شينخوا در اين كشورها و انتشاراتی از قبيل چین خلقی (People’s China)، و سازندگی چین (China Construction) و راديو بين المللی چين بودند. فعاليت های خارجی ايستگاه های تلويزيونی چین تنها به تبادل گزارش های خبری با ايستگاه های تلويزيونی كشورهای كمونيست محدود می شد. از زمان اصلاحات اقتصادی، به تدريج اين فعاليت ها از حالت انفعالی و انزوا خارج و بسیار فعال شده اند. بر اثر توسعه ی اقتصادی و بالا رفتن حس اعتماد به نفس ناشی از آن، چين از سال 2005 اقدام به تأسيس شبكه های ماهواره ای چند كاناله و چند بعدی در خارج از كشور کرده، تا رشد و توسعه ی سریع خود را به نمايش گذاشته و توان خود برای ظاهر شدن در قالب يك ابر قدرت، البته صلح جو و غير تهديد آميز، نشان دهد.[۳]
استقلال رسانه ای در چین
در رسانه های جمعی چين، چيزی به عنوان خبر، گزارش و تحليل و تفسيرهای مستقل سياسی از رویدادهای داخلی و بينالمللی، خارج از آنچه كه از سوی خبرگزاری رسمی و دولتی شينخوا منتشر می شود، وجود ندارد. در واقع مي توان گفت، تمامی رسانه های گروهی چين، مجاز به استفاده از منابع تحليلی و خبری، غير از خبرگزاری شينخوا نيستند. هر خبر و تحليلی كه از سوی اين بنگاه خبری منتشر شود قابل چاپ است، در غير اين صورت هيچ نشريه ای مجاز به چاپ هر گونه خبری نيست.
اگرچه اينترنت و سايت های خبری مستقل و عمده ی مستقر در خارج از چین، اين انحصار خبری و تحليلی را نقض كرده اند، ولی به صورت رسمی، اين سلطه همچنان در اختيار خبرگزاری شينخوا است. حتي روزنامه های مهم و معتبری همچون روزنامه ی مردم، چايناديلی، عصر پكن، و جوانان و... كه سخنگوی حزب بوده و مسئولان آنها را عمدتا مقامات حزبی و دولتی تشکیل می دهند نيز مجاز به چاپ و انتشار خبر، خارج از شبكه ی خبری شينخوا نيستند. همين رویه ی مستمر اتكاء به يك منبع خبری، تاكنون مانع از آن شده كه جامعه ی مطبوعاتی مستقل از دولت شكل به گيرد. خبرنگاران و تحليلگران مطبوعاتی جرأت و جسارت آن را ندارند تا پا را فراتر از خطوط قرمز تعيين شده از سوی شورای مطبوعاتی و رسانه ای چين بگذارند. اصلاً در سيستم قضايی دولت چين هم مقررات خاص جامعی براي برخورد با جرايم مطبوعاتی تعريف نشده است و در موارد نادری كه جرمی اتقاق افتاده، به صورت موردی وبر اساس تصميم مقامات بالا برخورد شده و اينگونه تصميم ها، انعكاس آنچنانی هم در مطبوعات و رسانه های جمعی نداشته است. لذا، يكي از چالش های پيش روی دولت برای تشكيل بنگاه های بزرگ رسانه ای واجازه ی فعاليت دادن به بخش خصوصی و مؤسسات رسانه ای خارجی، نداشتن قوانين و مقررات لازم در اين زمينه است. با ورود چين به سازمان تجارت جهانی و ضرورت رعايت قوانين و مقررات بينالمللی و تلاش بخش خصوصی و سرمايه گذاران وشركت های خارجی برای ورود به بخش صنعت مطبوعات و رسانه های چين، موجب گرديده تا دولتمردان كه در حال حاضر كنترل كامل رسانه های این کشور را در اختيار دارند، برای رويارويی با چالش های پيشروی و جلوگيری از خارج شدن رسانه ها از چارچوب نظارتی و كنترلی دولت و آماده سازی بخش رسانه ها برای روزی که احتمالاً بخشی از اين صنعت توسط بخش خصوصی و سرمايه گذاران خارجی كنترل خواهد شد و بالا بردن توان رقابتی رسانه های داخلی، برنامه ريزی های متعدد كوتاه مدت و بلند مدتی را انجام دهند تا بتوانند از خارج شدن اين بخش حساس از كنترل كامل دولت مانع شوند.
در حال حاضر، مطبوعات رسالت خود را پيشبرد اهداف اصلاحات اقتصادی، ايجاد شبكه های اطلاع رسانی و آشنا ساختن مردم با سيستم جديد می دانند. علاوه بر مطبوعات رسمی، شمار مطبوعات درونگروهی نيز در حال افزایش است ولي آمار دقيق و روشنی از روزنامه های درون حزبی وجود ندارد. مجموع روزنامه ها و نشريات رسمی و درونگروهی را بيش از 30000 مورد ذكر كرده اند.[۴]
رسانه ها و مطبوعات چین از نگاه آمار
در حال حاضر، براساس آمار منتشره، بيش از 2200 روزنامه، 9000 مجله، 273 ايستگاه راديويی، 352 ايستگاه تلويزيونی در سطح ملی و استانی و محلی در اين كشور به فعالیت رسانه ای و اطلاع رسانی اشتغال دارند. طبق آمار، تا پايان سال 2010، تعداد 822 ايستگاه راه و انتقال امواج كوتاه و متوسط راديويی نیز در سرتاسر چین فعال بوده اند. در اين سال 125.69 ميليون خانواده به تلويزيون دسترسی داشته و 1.22 ميليون خانواده در30 شهر، امکان دسترسی به تلويزيون ديجيتالی داشته اند كه به ترتيب 94/5 درصد و 95/8 در صد از کل جمعيت چین را پوشش ميدهند.[۵]
پر تيراژترين روزنامه «روزنامه ی مردم»، ارگان حزب كمونيست چين، دارای تیراژ 5 ميليون نسخه است. پر تيراژترين روزنامه ی انگليسی زبان «چاينا ديلی» است كه تيراژ آن 120 هزار نسخه است. مجله ی دو هفته يكبار تحت عنوان «صحبت های وسط ماه» با تيراژ 5 ميليون نسخه، پر فروشترين مجله ی چينی است.
مهمترين روزنامه های چين عبارتند از: روزنامه ی مردم و ضميمه ی آن برای خارج از كشور، روزنامه ی گوانگ مين، روزنامه ی اخبار اقتصادی، روزنامه ی ارتش آزادی بخش، اخبار جوانان چين، اخبار زنان چين، اخبار آموزشی، اخبار ورزشی چين، روزنامه ی كارگران، روزنامه ی دهقانان، و روزنامه ی علوم و تكنولوژی[۶] براساس پژوهشی كه در سال های 2007 و 2008 در انگلستان انجام گرفت، تأثير رسانه های چين بر تغيير جريان اطلاعات جهانی، كمتر از 5 درصد بوده است. مطالعاتی هم كه در جنوب شرق آسيا در این زمینه انجام گرفت نشان می دهد، قدرت نرم چين هنوز از حاكميت در اين منطقه به دور است. تصوير چين شايد بهتر از آمريكا باشد اما به خوبي ژاپن نيست. در حقيقت، در عصر انفجار اطلاعات كه بازار بر مبنای تقاضا حركت می كند، رسانه های دولتی چين با چالش مواجه شده اند.[۷]
البته باید متذکر شدکه با توسعه ی فناوری و گسترش ابزارهای اطلاع رسانی در چین، رسانه ی جدیدی در این کشور به وجود آمده و به سرعت رشد کرده است که 550 میلیون مشترک اینترنتی و 900 میلیون استفاده کننده از موبایل به عنوان ارتش این رسانه ی جدید، چین را در رأس کشورهای جهان در این زمینه قرار داده است. سایت های مختلف اجتماعی، وبلاگ های فردی و جمعی، سایت های متنوع خبری، رسانه های صوتی و تصویری، روزنامه های موبایلی، کتاب های الکترونیکی، و گسترش انواع رسانه های دیگر خبری، رقابت سختی را آغاز و عرصه را برای مطبوعات سنتی و سانسور و کنترل های مرسوم دولتی تنگ کرده است.
رویکرد رقابتی رسانه های چین
از سالی كه چين به سازمان تجارت جهانی پيوسته است(2001)، صنعت رسانه ای چين به سوي تشكيل گروه های«بين رسانه ای» و «رسانه ی منطقه ای» حركت كرده است تا بتواند با گروه های قوی رسانه ای خارج از كشور رقابت نمايد. گروه راديو، تلويزيون، و فيلم چين (China Radio, Film and TV. Group)، با سایر سازمان های راديو، تلويزيون، فيلم و شركت های متعدد راديويی، تلويزيونی، و اينترنتی پيوند خورده و به بزرگترين و قويترين گروه چند رسانه ای در این کشور تبديل شده اند. اين گروه ها با شرکت های رسانه ای خارج از كشور مبادله و همكاری دارند. از سال 2003، 30 ايستگاه تلويزيونی خارجی از جمله تلويزيون ماهواره ای فونيكس، و تلويزيون بلومبرگ، در چين شعبه داير كرده اند و كانال انگليسی زبان سيسيتيوی، برنامه های خود را از طريق شبكه ی خبری فاكس در اختیار بينندگان آمريكايی خود قرار میدهد.[۸]
شبكه های ارتباطی همچون شينخوا، سيسيتيوی، و روزنامه ی مردم، هنوز هم بخش مهمی از سهم بازار داخلی و خارجی رسانه ای را به خود اختصاص می دهند. رسانه های غير وابسته ی داخلی( به جز هنگ كنگ، و ماكائو)، ديگر با جديت از خطوط ترسيم شده توسط دولت تبعيت نمی كنند. اما اداره ی کل مطبوعات و نشريات وابسته به شورای دولتی و وزارت راديو، فيلم و تلويزيون، همچنان مقررات سختگیرانه و شديدی برای موضوعات ممنوعه وخطوط قرمز خبری تنظيم و به رسانه ها ابلاغ می كنند. از جمله موضوعات ممنوعه را می توان مشروعيت حزب كمونيست، سياست های دولت در مورد تبت و سينكيانگ، فساد و فحشای مقامات و دولت، و گروه غیر قانونی فالونگونگ بر شمرد.البته پس از برگزاری هجدهمین کنگره ی حزب کمونیست و برگزیده شدن نخبگان نسل پنجم برای رهبری کشور در اواخر سال 2012، به نظر می رسد در پاره ای از سیاست های اِعمال شده در خصوص محدود کردن مطبوعات به ویژه در زمینه ی فساد مقامات تجدید نظرهایی صورت گرفته است.
عليرغم نظارت شديد دولت، رسانه های چين تجاری شده اند. نظارت دولت شامل حال ورزش، سرمايه گذاری و سرگرمي های سود آور نمی شود. در دهه ی 1980 و در دوران دنگ شيائوپينگ، اندكی از نظارت شديد دولت بر رسانه ها كاسته شد. همچنان که اشاره شد، بعد از اعتراضات ميدان تيَن آنمِن در سال 1989، كنترل رسانه ها شدت يافت ولی در دوران جيانگ زمين و در دهه ی 1990 مجددا كنترل ها كمتر شد. اما با نفوذ فزاينده ی اينترنت و امكان بالقوه ی آن در تشويق ناراضيان، مقررات شديدی در دوران خو جينتائو وضع شد. طبق گزارش خبرنگاران بدون مرز، چين در سال 2010 از اين نظر در رتبه 168 از میان 178 كشور جهان قرار داشت.
روند رو به توسعه صنعت رسانه
بر اساس اظهارات مدير كل مطبوعات و انتشارات چین که وابسته به شورای دولتی این کشور است، در برنامه ی پنجساله ی يازدهم(2010 -2005)، كل سرمايه گذاری، تولید محصول، و فروش در بخش صنعت مطبوعات و نشريات دو برابر و در صنعت چاپ اين رقم سه برابر شده است. چين در سال 2010 از نظر تعداد عناوين كتاب، تعداد نسخ چاپی، و همينطور تيراژ روزنامه، در دنيا مقام نخست و از نظر صنعت انتشارات الكترونيك مقام دوم و از نظر محصولات چاپی مقام سوم را داشته است.
بر اساس آمار منتشر شده در سمينار«مطبوعات چينی های خارج از كشور» كه در پنانگ مالزی برگزار شد، در حال حاضر بيش از 280 روزنامه، 230 مجله، 70 ايستگاه راديويی و 10 شبكه ی تلويزيونی در خارج از كشور توسط چينی های ماوراء بحار به زبان چينی فعاليت ميكنند.[۹]
طبق آمار منتشر شده از سوي مقامات رسمی مطبوعات پكن، زن ها بيش از مردان به تحصيل در رشته ی خبرنگاری روی می آورند. از مجموع 180 هزار نفر خبرنگار شاغل در صنعت مطبوعات این کشور، بيش از 70 هزار نفر از آنها را زنان تشكيل می دهند كه حدود 40 درصد می شود. در حالي كه در يك دهه ی پيش، زنان يك سوم خبرنگاران را تشکیل می دادند. در گذشته اغلب دانشجويان اين رشته را مردان تشكيل می دادند، در حاليكه دختران بيشتر در رشته ی ادبيات تحصيل می كردند. در سال های اخير، دختران به خبرنگاری روی آورده اند و به زودی نصف خبرنگاران را تشكيل خواهند داد. در حال حاضر 61 درصد خبرنگاران زير40 سال هستند.[۱۰][۱۱]
کتابشناختی
- ↑ Li, Chunming, Zhang, Wei (2006). “Microfilming and Digitalization of Newspapers in China”. www.ndl.gov.jp.
- ↑ Ni, Ting(2005). “Report on China’s Press, Media, TV, Radio, Newspapers”. www.oressrefrence.com.
- ↑ www.eai.nus.edu.sg/vol2no1-zhangxiaoling
- ↑ کتاب سبز چین (1380)، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران. ص111.
- ↑ www.China.org.cn
- ↑ کتاب سبز چین (1380)، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي، تهران.ص112.
- ↑ www.eai.nus.edu.sg
- ↑ www.China.org.cn
- ↑ "خبرگزاری شین هوا" (2007).
- ↑ "چاینا دیلی" (2006).
- ↑ سابقی، علی محمد(1392). "جامعه و فرهنگ چین." تهران: موسسه فرهنگی، هنری و انتشاراتی بین المللی الهدی، جلد ...، ص ... .