نقاشان مشهور چین باستان

از دانشنامه ملل

- نقاشان معروف چین باستان

یان لیبِن(Yan Liben)

«یان­لیبِن»(673-؟ میلادی)نقاش و دولتمرد اوایل سلسله­ ی تانگ بود. پدر و برادر بزرگش در زمینه­ ی هنر و صنایع دستی، معماری و نقاشی در سطح بالایی قرار داشتند. وی مهارت ­های اعضای خانواده را به ارث برده و نزد «جانگ سِنگ­یو[2]» و «جِنگ فاسی[3]» آموزش دید. او در زمینه­ ی نقاشی پرتره مهارت داشت و خصوصیات و حالات سوژه را دقیقا به نمایش می­ گذاشت. او بنیانگذار نقاشی چهره در دوران تانگ بود.

نقاشیِ« تخت روانِ امپراتور تَیزونگ» از او در حال حاضر در موزه ­ی کاخ پکن نگهداری می ­شود. این اثر نقاشی داستان ازدواج دخترِ امپراتور شهدخت«وِنچِنگ[4]» با «توبو[5](تیبِت) سونگتسام گَمبو[6]» شاه در سال 641 را نشان می­ دهد.

وو دائوزی

«وو دائوزی»(758-685 میلادی) نقاش سلسله­ی تانگ بود. او نخست به فراگیری خوشنویسی پرداخت، ولی چون موفق نشد به نقاشی روی آورد. وی زمانی که کمتر از 20 سال داشت در این عرصه استعداد خود را به نمایش گذاشت. سپس به دربار امپراتوری تانگ فرا خوانده شده و لقب «دانشمند دربار» را دریافت کرد. او در نقاشی شخصیت­های بودایی و تائویی، و هم­چنین پرندگان، حیوانات و منظره­ها، مهارت تام داشت. وی دیوار­های متعددی را در معابد و مراکز آموزشی«چانگ­اَن» و «لویانگ» نقاشی کرده است که هرکدام با دیگری تفاوت دارد و بیش از 300 بَی[i] را در بر می­گیرد. نقاشی­های او معمولاً با یک حرکت قلم و بدون خط­کِش و ابزار صورت می­گرفت. در تصاویر او، تاخوردگی لباس­ها به نرمی و گِردی مثل وزیدن باد کشیده شده است. «وو دائوزی» به «حکیم نقاش» معروف است.

وانگ وِی[7]

«وانگ­وِی»(761-701 میلادی) یک نقاش، شاعر و دولتمرد سلسله­ی تانگ بود. وی در سن پیری نیمی از زندگیش را در اداره و نیم دیگر را در خانه­ی دِنجَش در «وانگچوان» در استان «شانسی» امروزی سپری کرد. از وی 400 قطعه شعر هم باقی مانده است. او در نقاشی آب رنگ و منظره مهارت خاصی داشت. آنگونه که منتقدان هنری می­گویند: در نقاشیِ او شعر و در شعرش نقاشی وجود دارد. وی بنیانگذار مکتب نقاشی دانشمند بوده و کتابی تحت عنوان «دستور نقاشی منظره[ii]» تألیف کرده است. وی به جای استفاده­ی مرسوم از رنگ­های سبز و پررنگ و خطوط برجسته، آب زیادی به جوهر سیاه می­افزود تا زیبایی مناظر را نمایش دهد.

«تصویر وانگ چوان» یکی از کار­های مشهور او است. این اثر در دیوار معبد «چینگ­ یوان[8]» نقاشی شده است. این یک نقاشی انگاره­ای منظره است که احساس آرامش و دِنج زندگی خود او را به نمایش می گذارد. سبک تصویر منحصر به فرد، با موتیف­های غیر مترقبه و کار قلمی احساسی و خوش بنیه است.

جانگ زِدوان[9]

«جانگ زِدوان» نقاش سلسله­ی سونگ شمالی بود. تاریخ تولد و مرگ او مشخص نیست. وی در دوران جوانی در «بیان­جینگ[10]»(کایفِنگ[11] کنونی در استان خِه­نَن[12]) تحصیل می­کرد و در اواخر عمر هنر نقاشی را آموخت. در دوران حکمرانی امپراتور «هویزونگ[13]» از سلسله­ی سونگ(1125-1100میلادی)، او در فرهنگستان هنر امپراتوری اشتغال داشت، و در نقاشی «جیه­خوا[14]«(تکنیکی که برای نقاشی ساختمان­های کاخ، خطوط با کمک خط کش ترسیم می­شد) مهارت داشت. او دوست داشت شهر­ها، کاخ­ها و دیگر ساختمان­ها، به ویژه کشتی­ها، وسایل حمل و نقل، بازارچه­ها، خیابان­ها و پل ها را نقاشی کند. کار ویژه­ی او«منظره­ی کنار رودخانه در جشنواره­ی روشنایی پاک» طوماری بلند با 5/24سانتیمتر عرض است. این اثر در حال حاضر در موزه­ی کاخ پکن نگهداری می­شود. این اثر تصویر منظره­ی برخی از خیابان­های پکن، پایتخت سلسله­ی سونگ، و گوشه­ای از حومه­ی آن در کنار رودخانه­ی«بیان­خه[15]»، در خلال برگزاری جشنواره­ی روشنایی پاک در قرن دوازدهم را نمایش می­دهد. در این نقاشی بیش از پانصد نفر از اقشار مختلف مردم، و حدود 60 رأس اسب، الاغ، گاو، خوک، قاطر و شتر دیده می­شوند. هم­چنین بیش از 20 عدد گاری و تخت روان، بیش از 20 عدد کشتی و قایق، و30 باب ساختمان کوشک کهنه، راهرو­ها، کلبه­ها و مغازه­ها در این اثر دیده می­شوند.

ما یوان

«ما یوان[16]» نقاش دوران سلسله­ی سونگ شمالی(1279-1127 میلادی) بود. سالروز تولد و مرگ وی نا مشخص است. وی نقاشی را از پدر و پدربزرگش یاد گرفت. او در دوران حکمرانی امپراتور «گوانگزونگ[17]» و «نینگ زونگ[18]»(1224-1190میلادی) معاون سردبیر فرهنگستان نقاشی بود. او در نقاشی مناظر، و به کار بردن رنگ با قلم موهای جارویی برای شکل دادن به صخره­ها و کوه­ها استاد بود. وی در سال­های بعد به همراه «شیا گووی[19]»، «لی­تانگ[20]»، و «لیو­سونگ نیان[21]»، یکی از چهار استاد نقاشی دوران سونگ جنوبی شناخته می­شد. اثر هنری«چهار کشاورز آواز خوان در راهِ باز گشت به خانه» از وی، در دورانی نقاشی شد که سلسله­ی سونگ با دشمن شمالی خود «جین»، در حال جنگ بود، و حال و روز خوب کشاورزان را در منظره­ی کوهستانی زیبا و بدیع منعکس می­کند.

خوانگ گونگ­وانگ[22]

«خوانگ گونگ­وانگ»(1354-1269 میلادی) نقاش دوران سلسله­ی یوان، در میان سالی مأمور دون پایه­ی دولت شد. وی در­گیر پرونده­ای شده و روانه­ی زندان گردید. وقتی آزاد شد، به نقطه­ی دِنج دور افتاده­ای رفت و دیگر در خدمت دولت نبود. وی به پیرو سفت و سخت فرقه­ی «چوان­زِن»(حقیقت کامل) طریقت تائو تبدیل و به سراسر کشور مسافرت کرد. در سن حدود 50سالگی، نقاشی منظره را آغاز و در سال­های آخر عمر سبک نقاشی خاص خود را به وجود آورد. اغلب آثار او هنگام سفر به جنوب چین نقاشی شده اند. او در نقاشیِ رنگی و آب رنگ، و در قلم کاری خود، سبک­های خوشنویسی خط شکسته و خط ویژه­ی مُهرسازی را به کار می­برد و از چند حرکت برای ایجاد دور نما و عمق استفاده می­کرد. نقاشی­های او به عنوان«قله­ی کوه­های ساده و خوش بنیه و گیاهان پرپشت»توصیف شده است. وی علاقه مند به استفاده از رنگ قهوه­ای- سرخ بود و نقاشی مناظر سرخ رنگ را ابداع کرد. از میان«چهار استاد سلسله­ی یوان»(سه نفر دیگر عبارتند از وو جِن[23]، نی زان[24]، و وانگ مِنگ[25]) «خوانگ گونگ­وانگ» بهترین آنان شمرده می­شود. او تأثیر زیادی در نقاشی­های منظره­ای سلسله­های مینگ و چینگ گذاشت.

شو وِی

«شو وِی»(1593-1521 میلادی) نویسنده، نقاش و خوشنویس سلسله­ی مینگ بود. در کودکی هوش و ذکاوت بالایی داشت و در 20 سالگی، آزمون امپراتوری در سطح شهرستان را با موفقیت پشت سر گذاشت. به هر­حال، او هشت بار در امتحانات سطح استانی مردود شد که آخرین بارش در 41 سالگی وی بود. او به عنوان مشاور خاص اداری«خو زونگ­شیان[26]» نایب السلطنه­ی استان­های «جِه­جیانگ[27]» و «فوجیان[28]» خدمت کرده و به مبارزه علیه دزدان دریایی در سواحل جنوبی پیوست. بعد­ها، او از کار برکنار و زندانی شد و دست به خود کشی زد. «شو وِی» برای مدتی از ناراحتی روحی رنج برده و همسرش را به قتل رساند. به همین خاطر، او به مدت هفت سال در زندان به سر برد و سال­های باقی مانده از عمرش را با فروش آثار خوشنویسی و نقاشی­های خود به زندگی ادامه داد.

او آثار ادبی و اُپرای سنتی فراوانی هم­چون «مجموعه آثار شو وِنجانگ[iii]» را پدید آورد. وی که در میان سالی، نقاشی را آموخت، پیشاهنگ راه جدیدی در نقاشی رنگی آزاد و آب رنگ دوران­های مینگ و چینگ بود.

جو دا

«جو­دا[29]»(1705-1626 میلادی) نقاش اوایل دوران چینگ، بازمانده­ای از شانزدهمین پسر امپراتور«جو یوان جانگ[30]» بنیانگذار سلسله­ی مینگ بود. وقتی سلسله­ی مینگ سقوط کرد او 19 سال داشت. وی از تحقیر و تألمِ به خاطر از دست دادن کشور و خانه­اش رنج می­برد، و تظاهر به دیوانگی می-کرد و مثل افراد عزلت گزین در کوه­ها زندگی می­کرد. او در 23 سالگی، به سلک راهبان بودایی وسپس تائویی در آمد. در حدود60 سالگی به دنیای سکولار وارد شد. «جو دا» معمولاً آثار نقاشی و خوشنویسی خود را «بَدا شانرِن[31]»(درویش هشت کوهستان) امضا می­کرد. او به شدت با سیاست خود خواهانه­ی نژادی که از سوی دولت چینگ اجرا می­شد، از طریق سرودن اشعار، نوشتن، خوشنویسی و نقاشی مخالفت می­کرد. برای نمونه، او اغلب در چشمان ماهی و پرنده­ای که نقاشی می­کرد، حالت نفرت و انزجار ایجاد می­کرد تا نمادی از مخالفتش با دولت چینگ باشد.

قلم کاری«جو دا» ساده و متراکم و تصاویرش مبالغه آمیز است. نقاشی­های منظره­ای او معمولاً انباشته از صخره­های عجیب و غریب و تپه­های متروکه است و جهانی ساکت و سرد را نشان می­دهد. تکنیک رنگ و آب رنگ او تأثیر زیادی در نقاشان آزاد بعدی گذاشت.

یوان جی[32] 

«یوان­جی»(1718-1642 میلادی) نقاش اوایل دوران چینگ است. نام او در اصل «جو روو­جی[33]» بود. پس از سقوط سلسله­ی مینگ، زمانی که وی 5 سال داشت، پدرش دستگیر و به قتل رسید. او برای فرار از بیچارگی، به سلک راهبان بودایی در آمد و نام «یوان­جی» را برگزید. در سال­های باقی مانده از حیاتش، در «یانگ جو» ساکن و با فروش نقاشی­های خود امرار معاش می­کرد.

او به نقاشی گل­ها، میوه­ها و اجسام می­پرداخت و مخصوصاً در نقاشی منظره مهارت زیاد داشت، و در آن زمان از جایگاه والایی برخوردار بود. وی از نیاکان خود به خوبی تجربه آموخته و پژوهشگری خوب در مورد اشیای طبیعی هم بود. وی معتقد بود که «هنرمند باید با زمان سازگار باشد» و یک نقاش منظره باید«به کوهستان و رود خانه، زندگی و حیات بخشد»، «تمام قله­های عجیب و غریب را کاوش و طراحی کند» و سپس«مقررات خاص خود را تدوین کند». با این کار، یک هنرمند می­تواند از گذشتگان خود جدا شده و سبک ویژه­ ای به وجود آورد. کار­های قلم موی او از قید و بند رها بوده و طرح­ها متنوع و بدیع، و با روش­های معمول سبک­های قدیمی آن زمان کاملاً تفاوت دارد.


[i] - Bay بخشی از دیوار صاف که برای نقاشی آماده شده است-

[ii] - The Formula of Painting

[iii] - Callected Works of Xu Wenzhang