وضعیت اقتصادی و معیشتی در بنگلادش

از دانشنامه ملل
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۱۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (The LinkTitles extension automatically added links to existing pages (https://github.com/bovender/LinkTitles).)

3. 7. وضعیت اقتصادی و معیشتی

اساس اتحاد و یکپارچکی جامعه روستایی در بنگلادش را خانواده تشکیل می‌دهد که به نام «پاری‌بار» (Paribar) یا گوشتی (gushti) معروف است؛ معمولاً به طور کامل یا نیمه کامل، ارتباط به نسبت پدری در خانواده (Chula) و اقامت درمزرعه یا محل زندگی پدری (bari) دارد. هسته خانواده به طور منحصر به فردی، در یک خانواده بزرگ مستتر شده که ممکن است به عنوان خانه یا "گهر" (ghar) تلقی شود. در شکلی بزرگ تر «باری» (bari)نسبت خویشاوندی پدری است که دارای پیوندهای زنجیره‌ای دائم به طور سلسله‌وار است و اساس و پایه گروه های بزرگ تر را شامل می‌شود. بزرگان یا ریش سفیدان که شوراهای بزرگ تر هستند، مسوولیت حل و فصل و رفع مشکلات و مناقشه‌های میان روستائیان را به عهده دارند.

  مجموعه‌ای از خانه‌ها در یک روستا را «پاراس» (Paras) می‌نامند و هر پاراس برای خود نام مشخص و شناخته شده‌ای دارد. چندین پاراس با یکدیگر «موزا» (Mauza) را تشکیل می‌دهد که مسائل اداری و سرشماری را عهده‌دار است.

  در نیمه قرن بیستم، ساختار و نقش قدیمی حاکم تاحد بسیاری براثر عواملی فرهنگی تغییر یافت. در سال 1980م روستائیان فرزندان خود را برای رشد و ترقی در سطوح عالی‌تر تشویق کردند تا آن ها نیز مانند مردمان شهری بتوانند در شکل‌های اداری و دولتی در شهرها شاغل شوند و برای خود درآمدی را کسب کنند. هر چند این تفکر و یا عوامل، سبب شد، بار تنگدستی و فقر روستائیان کاهش یابد.

  طبق بررسی‌های به عمل آمده و اعلام نظر وزارت برنامه و بودجه بنگلادش، 47 درصد از جمعیت روستایی زیر خط فقر زندگی می‌کنند. مشکل بزرگ بنگلادش، وجود فقر ناشی از جمعیت فراوان و رشد بی رویه آن است. برای مثال جمعیت داکا در زمان استقلال از پاکستان حدود 500000 نفر بود

( Forced Evictions in Bangladesh, 2000:8 ). در حال حاضر جمعیت داکا بیش از 9 میلیون نفر است و این رشد بی رویه به دلیل وجود سیلاب های فراوانی است که دهکده های اطراف داکا را به سرعت نابود کرده و موجب بی خانمان شدن مردم فقیر دهکده ها شده است؛ به طوری که مردم دهکده ها برای به دست آوردن جا و غذا راهی شهر شده و در اطراف داکا مسکن گزیده اند

(Ibid:9 ). نکته مهم اینکه دولت بنگلادش در سال 1999 برنامه اصلاحات «بازگشت به خانه» را برای مردم فقیر داکا به اجرا گذاشته است. برطبق این برنامه، کریشی بانک بنگلادش ( Krishi Bank of Bangladesh) به خانواده های فقیر پیشنهاد کرده است که با وام گرفتن از بانک مذکور، زمین های آباد نشده را آباد کنند و به هر خانواده بین 20 تا 150 هزار تاکا  و در بعضی شرایط تا 300 هزار تاکا وام داده است. در نتیجه جمعیت بسیاری از مردم فقیر به دهکده های خود برگشته اند و به آباد کردن زمین های خود مشغولند ( Tanwir Nawaz, 1999:5-6). بنابراین با توجه به شروع اصلاحات توسعه دولت، نکات مهمی از جمله، میزان رشد بالای جمعیت، فراوانی آن، فقر و تنگدستی بیشتر افراد جامعه و پایین بودن سطح سواد، موجب فشار بیشتر جمعیت برای ورود به بازار کار شده و در نتیجه وجود کارگران در همه سنین به ویژه کودکان و نوجوانان و زنان چشمگیر است ( Paci and Sasini, 2008:1   ). بهمین دلیل امروزه با تلاش فراوان دولت برای بهبود بازار کار، شهرنشینی و بخش گسترده خدمات اجتماعی، کلیدهایی برای پروسه توسعه به وجود آورده اند. همچنین انعطاف پذیری و کار خارج از مرزهای کشور، تقریبا امکاناتی برای انتقال ارز به داخل فراهم آورده است. هر چند که ایجاد کار عامل مهمی است، افزایش درآمد ها و کاهش فقر، که اساسا به هم مربوطند، در افزایش موقعیت های کاری و دستمزدها و درآمد بیشتر تاثیر داشته است (Rutherford, 2009:53-123).


3. 7. 1. چشم انداز اقتصادي آينده

همچنان که پیش از این اشاره شد بخش خصوصي، نقش عمده اي در اقتصاد بنگلادش ايفاد مي کند. در سال 1972، يعني يك سال پس از استقلال بنگلادش، قسمت عمده كارخانجات و مؤسسات صنعتي كشور، ملي شد و دولت آن ها را اداره می کرد؛ اما به تدريج پس از گذشت چند سال دولت احساس کرد كه مشاركت مستقيم دولت در ادارة صنايع کاري غير عملي است. بنابراین از 1975  سياست دولت بر پاية دور نگهداشتن خود از ادارة مستقيم كارخانجات و مؤسسات صنعتي و افزايش جاذبه هايي براي مشاركت بخش خصوصي در صنعتي کردن سريع كشور استوار شد. به دنبال آن طرح هایی پیشنهاد شد و تسهیلاتی به وجود آمد. این اقدامات باعث شد تا روند خصوصی سازی در بنگلادش سرعت یابد. به همین دلیل از سال 1982 تاكنون سياست دولت تقريباً به طور كامل برای  حمايت از بخش خصوصي بوده است؛ به طوري كه امروزه، قسمت عمده كوشش هاي مربوط به صنعتي کردن كشور بر دوش بخش خصوصي قرار گرفته است.  

  از آن جا که منابع داخلي محدویت دارند، دولت اهميت بسیاري به سرمايه گذاري خارجي داد و تلاش کرد تا با تصویب قوانینی در ایجاد تسهیلات برای سرمایه گذاران خارجی، راه را برای جذب سرمایه ها از خارج از مرزهای بنگلادش هموار کند. بنابر اين دولت در سياست هاي اقتصادي خود، روند تشويق بخش خصوصي داخلي و خارجي را در بخش هاي مختلف در دستور کار خود قرار داد. از ديگراهداف اساسي دولت، كاهش رشد جمعيت، به دست آوردن خودكفايي در زمينة توليد مواد غذايي و فراهم آوردن امكان تحصيل براي همه در سطح ابتدايي مي باشد

(-www.bangladeshagricultureministery.c.m).

    پیشرفتی که فقر را در بنگلادش کاهش داد، همچنان مؤثر بود. میزان فقر (طبق مصرف)، از 70 درصد در سال های اولیه 1970 به 40 درصد در 2005 و 5/37 درصد در 2010 رسید.

    کاهش منحنی فقر، موجب افزایش استانداردهای زندگی شده است؛ در نتیجه متوسط طول عمر افزایش یافته و از 46 سال در 1975 به 61 سال در سال 2000 رسیده است. از طرف دیگر میزان رشد جمعیت از 7 نفر (یعنی متوسط زایمان هر ن در طول عمر، هفت بار) به 2/3 نفر در سال 2000 کاهش یافته است (بانک جهانی، 2003 و 2006)؛ این مساله به پایین آمدن رشد جمعیت کمک کرده است. طبیعی است که تعهد و التزام سیاسی به توسعه انسانی عامل قاطع در این پیشرفت اجتماعی بوده است. در این رابطه نیز قطعا نظر نویسنده کتاب Making Work Pay in Bangladesh, 2008  در خصوص نقش بازارهای کار، استخدام و دستمزدها در کاهش فقر عمومی در بنگلادش درخور توجه است ( Paci and Sasini, 2008:10  ).

  در این روند، مسائلی وجود دارد که بی شک تحمل پذیر است و آن مهاجرت روزافزون روستاییان کشاورز به طرف شهرهای صنعتی است. روستاییان و کشاورزان برای به دست آوردن دستمزد بیشتر، زمین های کشاورزی را رها کرده و به طرف شهرهای صنعتی روان می شوند. با اینکه این جریان موجب رشد صنعتی کشور می شود، ولی کشور را از طرف دیگر با کمبود شدید مواد کشاورزی روبرو می کند.


واحد پول

پول رايج بنگلادش، « تاكا» مي باشد. اسكناس هاي آن ، 1، 2، 5 ، 10 ، 20 ، 50 ، 100، 500 و 1000 تاكايي و سكه هاي آن شامل 1،2 ، 5 ، و کوچک ترین واحد تاکا  پوشيا (poshia) است كه هر تاکا برابر با صد پوشيا  مي باشد.