بهداشت و سلامت سریلانکا
2-2-7. سلامت و بهداشت
سریلانکا یک نظام بهداشت نسبتا کارآمدی دارد که موجب افزایش وضعیت شاخص های توسعه اجتماعی و سلامت شده که در میان کشورهای جنوب شرق آسیا وضعیت رضایتبخشی است. بهداشت و تغذیه به ویژه برای مادران و کودکان با سوبسید است. به طور کلی، موضوعاتی چون وبا، پشه مالاریا و "تب دینگو" (ناشی ازگزیدن پشه دینگو) از مشکلاتی هستند که سلامتی مردم کشورهای گرمسیری (استوایی) را تهدید میکنند. هاری و مار گزیدگی هر ساله سبب مرگ صدها تن میشود. آب لوله کشی برای آشامیدن مناسب نیست و بدون جوشاندن نباید آب مصرف کرد. بسياري از بيماريهاي واگير كه موجب مرگ و مير زيادي ميشوند، زاييده آبهاي ناسالم هستند. بنا بر اين بهبود بخشيدن كيفيت آبها از اولويتهاي برنامههاي دولت در طي دو دهه هشتاد و نود میلادی بوده است. تقريباً نيمي از آب آشاميدني در مناطق شهري از طريق لوله و نيم ديگر از طريق چاه تأمين ميشود. هشتاد و پنج درصد آب آشاميدني حومه شهرها از چاهها و ده درصد نيز از طريق منابع باز و غير بهداشتي تهيه ميشود. تقريباً يك سوم آب چاهها نيز بهداشتي نيست و ممكن است به فاضلاب آلوده باشد. از هر سه خانه مسكوني فقط يكي دارای توالت و سرويس بهداشتي است. به منظور دستيابي به بهداشت، آب لوله كشي و دسترسي به امكانات دستشويي(توالت)، دولت سريلانكا با كمك صندوق كودكان سازمان ملل متحد[15]، آژانس بينالمللي توسعه آمريكا[16] و کشورهای انگليس، آلمان و هلند چندین سال برنامههایی را دنبال کرد (A Country Study).
هفده درصد نوزدان ظرف سال های 2009 تا 2005 با وزن کم به دنیا آمدند (Unicef). در سال 2009 تخمین زده شده که 28000 نفر از کل جمعیت کشور، از همه سنین بیماری HIV دارند. نرخ مرگ و مير در سال 1970 پنجاه مرگ در هر هزار نفر بوده که این رقم در اوايل دهه 80 به 34 نفر در هر هزار تن رسيده است. داروهاي سنتي "آیرُُوِدا[17]" مهمترين بخش از نظام سلامت كشور است. پزشكي سنتي سريلانكا بر این باور است که انسانها دارای سه مزاج[18] مختلف هستند. عامل اساسي بیماریها بر هم خوردن تعادل میان نظام سردي و گرمي بدن و علاج آنها به تعادل رساندن آن است. عوامل سردي و گرمي در كتابها مشخص شده است؛ براي مثال لبنيات و شیر برنج عوامل سردي هستند. صرف نظر از درجه گرما و سرماي طبيعي بعضي از گوشتها گرم هستند. بيمارهای مختلف با گياهان دارويی که بر اساس آموزشهاي سنتي تهيه شدهاند، درمان ميشوند. مطالعات باستان شناسي قدمت اين نظام سنتي بهداشت و درمان را گواهي ميكنند. موبدان بودايي در گذشته به اين نظام سنتي بهداشت و درمان آشنايي خوبي داشتند. حكيمها و پزشكان سنتي تا اواسط قرن بيستم در روستاها اجازه فعاليت داشتند. در نيمه دوم دهه 1980 دولت نظام بهداشت و درمان غربي را مسئول توسعه سلامت سريلانكا کرد. با توجه به این که كاركنان، امكانات و برنامههاي بهداشت و سلامت نقش مهمي در بهداشت و سلامت عمومي دارند؛ دولت نظام معالجات سرپايي و زايمان رايگان را اجرا كرد. سال 1985 سه هزار پزشك، هشت هزار و ششصد پرستار در چهارصد آموزشهاي لازم در باره داروهاي غربي را فرا گرفتند و در نود بيمارستان و سیصد و سی و هشت زايشگاه مشغول خدمت شدند. خدمات لازم مامايي به مناطق روستايي رسيد به نحوي كه فقط كمتر از سه درصد زايمانها بدون حضور ماماي متخصص انجام شده و شصت و سه درصد زايمانها در مراكز و موسسات تخصصی واقع شده است. اين اقدامات علت ارتقای شاخصهای بهداشت و سلامت سریلانکا در میان كشورهاي آسيایی است.
بيمارستانهاي تخصصي و مجهز در شهرهاي بزرگ و مراكز بهداشتي كوچك و سنتي در روستاها و محلات فعاليت دارند. خدمات نقل و انتقال بیماران و اورژانس در روستاها هنوز به شكل ناقص انجام مي شود. براي كنترل بيماريهاي مسري اقدامات خوبي صورت گرفته است؛ بيماري آبله ريشه كن شده و براي ريشه كني مالاريا دولت با سازمان ملل همكاري دارد. به طور سرانه سريلانكا در سال 1985 دويست و پنجاه و هشت روپيه براي هر نفر هزينه كرد تا با اين بيماريها مبارزه كند. اگر چه شمار افراد مبتلا به اين بيماريها كاهش يافت، اما با اينحال در سال 1985 يكصد هزار نفر به اين بيماريها مبتلا شدند.
سريلانكا تا سال 1990 چندان در معرض بيماري ايدز قرار نداشت. دولت نسبت به اين بيماري حساس است و طبق مقررات هر فرد خارجي كه مبتلا به بيماري ايدز باشد، بايد از کشور اخراج شود. از جمله اقداماتی که در این مسیر انجام شده، همكاري با سازمانهاي خارجي و تشكيل "كميته ملي پيشگيري از ايدز[19]" در سال 1988 است. شش درصد مرگها به علت سرطان و عامل بیست درصد مرگ و میرها در شهرها و دوازده درصد در مناطق روستايي بيماريهاي رودهاي، سل و بيماريهاي انگلي بوده است. بيشترين عامل مرگ و مير در روستاها كمبود امكانات رسيدگي و سالمندی است. براي بهبود وضعیت بهداشت و سلامت هنوز فعاليتهاي زيادي بايد در سطح جوامع روستايي انجام شود (A Country Study).
مشكل بزرگ ديگر دولت تغذيه است. از دهه 1940 دولت طرحی را ارایه کرد که بر اساس آن حداقل سوبسيدی به برنج مصرفي خانوادههاي كشاورزان داده میشد و كشاورزان با كمترين پرداخت ميتوانند برنج تهيه كنند. اين برنامه به اندازهاي براي مردم اهمیت داشت كه سال 1953 پس از آن که دولت اعلام كرد ميخواهد سوبسيد برنج را كاهش دهد، با اعتراضات شدیدی روبرو شد و همین موضوع دولت را ساقط كرد. از سال 1979 برنامه سوبسيد منسوخ شد و دولت طرح برنج، آرد، شكر، شيرخشك، ماهي خشك و نفت رايگان براي پخت و پز برای اقشار كم در آمد را اجرا كرد. اين برنامه تقريباً نيمي از مردم را زير پوشش میگرفت و حدود هفت درصد بودجه دولت بود.
برنامه تكميلي ديگر دولت شامل يك بيسكويت براي دانش آموزان مدارس بود که با هدف رفع سوءتغذبه كودكان و برنامه تغذيه (پودر غلات پروتينه) براي ششصد هزار نوزادان نيازمند، پيش دبستاني ها و مادران باردار اجرایی شد.
به رغم دخالت دولت در بازار مواد غذايي، سوء تغذيه همچنان مشكل شصت درصد مردم و اقشار فقيری است كه کمتر از سی درصد درآمد ملي به آنان تعلق دارد. مانند بقيه عرصهها زندگی، مشكلات روستاییان در حوزه تغذیه مضاعف است، هر چند حاشيه نشينهاي مناطق شلوغ شهری نیز با بدبختی و معضلات دست بگریبان هستند. يك تا دو درصد از دانش آموزان پيش دبستاني بخش كلمبو و سه تا چهار درصد آنان در بخش پوتلام از سوء تغذيه رنج ميبرند. كارگران مزارع نيز سوء تغذيه دارند. از هر سه كارگر، يك كارگر كمتر از هشتاد درصد كالري مورد نياز روزانهاش را دریافت ميكند. اين وضع به دليل تورم دهه 1980 بدتر نیز شده است (A Country Study).