نهاد خانواده سریلانکا
3-7. نهاد خانواده
اگر چه عوامل تغییر و تحول فرهنگی و اجتماعی به سرعت در شهرها در حال گسترش یافتن هستند؛ اما با این حال هر دو گروه اجتماعی سینهالی و تامیل همچنان خانواده محور و سنتی هستند. (Encyclopedia, 1995, ص. 550 c). خانواده یعنی شوهر و فرزندان، مهمترين واحد اجتماعي است. حتي در شرايط بحراني مانند حوادث طبیعی و یا جنگ كه ايجاب ميكند، چندين خانواده موقتاً يا براي مدتي طولاني در اردوگاهی در كنار همديگر و با هم زندگي كنند، مادر خانواده فقط براي همسر و فرزندانش غذا ميپزد و محل پخت و پز خودش را نظافت و نگهداري ميكند. اين موضوع نشانگر جايگاه ويژه "خانواده هستهاي" (زن و شوهر و فرزندان) است. اقوام و خويشاوندان زن و شوهر پیرامون خانواده يك شبكه اجتماعي را تشكيل ميدهند. اعضای این شبکه اجتماعی همگي خود را نسبت به خانواده هستهاي متعهد ميدانند و از آن پشتيباني میکنند.
خويشاوندان[19] نزد سينهاليها بهترین كساني هستند كه ميتوان با آنها معاشرت صميمانه داشت. ازدواج با اقوام در اولویت قرار دارد. به دليل وجود چنين درک و احساسی، جامعه سينهالي جامعهاي عشیرهای است. بسياري از جوامع جنوب آسيا و خاورميانه نيز چنين وضعي را دارند و ازدواجهاي خويشاوندي را بر ازدواج بيرون از شبكه خويشاوندان ترجيح ميدهند. بنا بر اين افراد روابط ویژهای با عمو، عمه، دايي و خاله، عموزادها و عمه زاده ها، خاله زاده ها و دايي زادههایشان دارند. براي این دسته از خویشاوندان ضربالمثلهایی در زبان تاميل و سينهالي وجود دارد که بیانگر این گونه صمیمیتها است. در بسياري از روستاها اشخاص در دوران كودكي میتوانند همسر آيندهشان را حدس بزنند؛ بلکه بعضی سال ها پیش از ازدواج شریک زندگی خود را کاملاً میشناسند. در ميان خانوادههاي تاميل روابط خويشاوندي به اندازهاي استوار است كه اگر كسي بخواهد با فردي خارج از فاميل ازدواج كند، اصولاً باید از عمو، عمه، دايي، خالهاش اجازه بگيرد (مظفری, زن در سریلانکا, 1368, ص. 1).
در خانواده اصولاً زنان مسئول پخت و پز، بزرگ كردن بچهها و خانه داري هستند. در خانوادههاي كشاورز زنان در امر كشت و برداشت نيز كمك ميكنند. در خانوادههاي فقيرتر به صورت تمام وقت در مزرعه مشغول هستند. وظيفه مرد حمايت مادي و معنوي همسر و فرزندان، مسئول امور عمومي خانواده، و كسب و كار است. فرزندان تا زمان بلوغ كانون توجهات خانواده هستند. پس از رسیدن به بلوغ لازم، آنها نيز نقش مستقلی مييابند. دختران در امور خانه و پسران در امور بيروني به خانواده كمك ميكنند.
فرزندان خانوادههاي طبقات متوسط و بالاتر تا بيست و چند سالگي مشغول تحصيل هستند. با پایان یافتن تحصیلات، دختران و پسران به امید اشتغال روانه بازار کار میشوند. بسیاری از شغلهایی که در گذشته در انحصار مردان بوده و شغل مردانه به شمار ميآمده، اکنون به دلیل تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی از انحصار آنها در آمده و دختران نیز به این گونه امور اشتغال دارند. تمايل دختران به تحصيلات عاليه جدای از انگیزه فراگیری علم و دانش، ابزاری براي ازدواج ايدهآل نیز به حساب میآید. بسياري از زنان طبقه متوسط که خانوادههایشان درآمد کافی دارند، پس از ازدواج شغلهای اماكن و فضاهای عمومي را رها ميكنند.