جامعه اسپانیا در عصر ویزیگوت ها
در عصر ویزیگوت ها(711- 456)، کلیسا، پشتیبان اصلی سلطنت بود. و گرچه که شاه اقتدار رسمی را داشت اما در اصل این شوراهای کلسیا بودند که خط مشی اصلی سیاسی اسپانیا را تعیین مینمودند . درسال 634 روحانیان کلیسا مجموعه ای از قوانین را تدوین نمودند که بر اساس این قوانین، رومیان و ویزیگوت ها در برابر قانون مساوی دانسته شدند اما این مجموعه فوانین آزادی عبادت را طرد میکرد و مسیحیت ارتدکس را از تمام ساکنینی اسپانیا طلب می کرد و پیگرد یهودیان اسپانیا را مورد پذیرش قرار می داد.
در این دوره در اثر نفوذ کلیسا که زبان لاتینی را در مراسم دعا و نیایش جمعی خود به کار می برد، ویزیگوت ها ظرف یک قرن پس ار فتح اسپانیا، زبان ژرمنی خود را فراموش کردند و زبان لاتینی را به زبان اسپانیولی تبدیل کردند. کار تعلیم و تربیت از طریق مدارس صومعه ای و اسقفی صورت می گرفت، که آموزشی عمدتا کلیسایی میدادند؛ اما در ضمن دانشکده هایی نیز در واکلار، تولدو، ساراگوسا و سویل تاسیس شد. در این دوره شعر مورد تشویق قرار گرفت اما تئاتر به منزله امری منافی عفت تقبیح می شد. تنها نامی که از ادبیات اسپانیای اسپانیا در این دوره باقی مانده است، ایسیدوروس سویلی است.
از هنرهای اسپانیا در دوره ویزیگوتها تقریبا چیزی به جا نمانده است. ظاهرا تولدو، گرانادا و سایر شهرها، کلیساها و کاخ ها و عمارات زیبایی داشتند که به سبکهای کهن طراحی شده بودند اما دارای نشانه های مسیحی و زیورهای بیزانسی بودند. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن اشاره میکند که به گفته مورخان عرب، در کاخها و کلیسای بزرگ تولدو اعراب فاتح بیست و پنج تاج اعلای گوهرنشان، یک کتاب مزامیر مذهب که مندرجات آن با مرکبی از یاقوت مذاب بر اوراق زرین نوشته شده بود، پارچهها و زرهها و شمشیرها و خنجرها و گلدان ها گوهرنشان و یک میززمرد منقوربه طلا و نقره یافتند.
در حکومت ویزیگوتها نیز استثمار مردم ساده به دست افراد ثروتمند وجو داشت. ثروت در دست عده قلیلی متمرکز بود و شکاف عمیقی میان توانگران و بینوایان و مسیحیان و یهودیان جامعه اسپانیا را به سه دسته تقسیم می کرد؛ هنگامی که اعراب وارد اسپانیا شدند، یهودیان و بینوایان بر سقوط سلطنت چندان افسوس نخوردند[۱][۲].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ویل.دورانت(1376). تاریخ تمدن، جلد هفتم . تهران: انتشارات انقلاب اسلامی، ص 1794-1795.
- ↑ فاخری، مهدی(1392). جامعه و فرهنگ اسپانیا. تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی( در دست انتشار)