تاریخ ادبیات و سبکهای ادبی گرجستان
پیشینه ادبی
ادبیات گرجی از قرن 5 مسیحی کتبا مستند میباشد. از اوایل قرن 4 میلادی دین رسمی تمام گرجستان مسیحیت اعلام شد. نوشتار گرجی یکی از قدیمیترین سیستمهای نوشتار جهان است. بنا به روایت تاریخی که در کتاب باستانی سرگذشت کارتیل (kartlis Tskhovreba )منعکس شده است احداث نوشتار گرجی به دوره استقرار دولت گرجستان شرقی یا "ایبریا"(Iberia)در قرون 3-4 پیش از زبان گرجی متعلق به خانواده زبانهای کارتول(kartvel)یکی از گروههای رایج در قفقاز میباشد این خانواده شامل زبان گرجی، زبان مگری، چانی و اسونی است.
میلاد نسبت داده شده است ولی به استناد آثار کتبی گرجی که امروزه در دست محققان است تاریخ موثق نوشتار گرجی از قرن پنجم مسیحی آغاز میشود.
قدیمیترین سنگ نوشته گرجی به وسیله کوربو (Corbo)باستان شناس ایتالیایی در فلسطین کشف شد وتاریخ کتابت آن در حدود سال 343 مسیحی تعیین شده است. در سرزمین گرجستان قدیمیترین اثر خطی سنگ نوشتهای است در کلیسای بولنیسی (Bolnisi )در گرجستان جنوبی که تاریخ کتابت آن سال 492 مسیحی میباشد.
در اصل ادبيات گرجستاني، چند قرن قبل از ميلاد مسيح پا به عرصه وجود نهاده است. از قديمي ترين آثار ادبي اصيل گرجستان كه تا دوره معاصر به يادگار ماند ه عبارت است از داستان ياكوب تسوتاولي Yakob Tsurtaveli
تحت عنوان "شهادت شوشانيك " (قرن پنجم ) كه اثري است 13 ميلادي، دوران - فوق العاده هنري و مشحون از ايده وفاداري به ميهن، قرون 12 ادبيات كلاسيك گرجستان را تشكيل مي دهد. در اين هنگام است كه داستان عشقي و رمانتيك به نام "ويسرامياني " ترجمه سارگيس تموگويلي Sargis Tmogveli و مجموعه داستان هاي مربوط به "اميران دارجانيان " نوشته موسه خونلي Mose khoneli، منظومه هاي مدح و تحسين آميز درباره "عبدالسميع " اثر ايوانه شاوتلي Ivane Shavetli و "تامارياني " اثر چاخروخادزه Chakhrukhadze بوجود آمدند.
نمونه كامل فرهنگ كلاسيك گرجستان در اين دوره منظومه نبوغ آميز شوتاروستاولي به نام پهلواني در پوست ببر يا "پلنگينه پوش" است كه يكي ازشاهكارهاي ادبيات بديع و هنري جهان مي باشد. اين منظومه، تعالي احساسات و عواطف بشري يعني عشق، دوستي، مردانگ ي و دليري را مورد تحسين قرار ميدهد و پيروزي، آزادي، حقيقت، زيبايي و خير و نيكي را ستايش مي كند. روستاولي منادي بزرگ بشر دوستي، يكي از مبشرين ايده هاي رنسانس در ادبيات جهاني مي باشد. خلق آثار ادبي كه در زمان دشوار قرون 15 - 14 ميلادي رو به خاموشي نهاده و تقريباً بطور كامل قطع نشده بود، در قرون 17 - 16 با قدرت و نيروي تازه اي جان مي گيرد. فعاليت نويسندگان و شعراي بزرگ گسترش مي يابد و موضوع ميهن پرستي در آثار خلاقه آنها مقام والايي احراز مي كند.
از مختصات نيمه اول قرن نوزدهم در گرجستان اين است كه در آ ن هنگام فعاليت مبتكرانه شعراي رمانتيك مانند الكساندر چاوچاوادز ه ( 1786 - 1746 م )، گريگول اربلياني ( 1800 - 1845 م )، جريان داشته است. - 1883 )، نيكولوز باراتاشويل ي ( 1817 - رمانتيسم گرجستان با پديده هاي حيات اجتماعي ناآشنا نبود و به غني تر شدن زبان ادبي كمك مي كرد و سب ك منظوم و شاعرانه بديع و اصيلي را بوجود آورد. در اواسط قرن نوزدهم، رمانتيسم جاي خود را به رآليسم اوليه واگذار مي كند. نيمه دوم قرن نوزدهم حاكي از ظهور و پيدايش شخصيت هاي برجسته اي چون آكاكي تسرتلي و ايليا چاوچاوادزه در ادبيات كلاسيك بود. شعراي شيرين سخن و عاليقدري چون تيسيان تاپيدزه، يوسيف گريشاشويلي، ايراكلي آباشيدزه، سيمون چيكوواني و غيره از سخن سرايان بزرگ گرجستان، تجديد حيات يافته اند. نشر ادبي و هنري گرجستان توسط يك سلسله آثار و مصنفات قابل توجه، غناي بيشتري يافته است. ادبيات گرجي با زندگي مردم و منافع آنها علائق واحدي دارد و بطور دائم در حال تكامل است.