داستان افسانه های یائو و شون
براساس اسناد تاریخی چین، «یائو» و «شون» دو تن از امپراتوران باستانی چین هستند. به عبارت دیگر، آغاز تاریخ بیش از دو هزار سالهی باستانی چین، به دوران «یائو» و«شون» باز میگردد. درمیان افسانهها و روایات بیشمار در یادداشتهای قدیمی، داستانهایی دربارهی این دو امپراتور وجود دارد که جایگاه مهمی در فرهنگ ستنی چین داشته و تأثیر ماندگاری برجای گذاشته است.
«یائو» یکی از رهبران قبایلی جامعهی بدوی و نمادی از فرهنگ باستانی ملت چین است. بنا به روایتی، او از فرزندان «خوانگدی» نیای نخست ملت چین، فردی هوشمند و نیکدل و مورد احترام مردم بوده است. وی در16 سالگی به رهبری قبیلهای برگزیده شد که در نزدیکی شهر «بائو دِیَن» در استان کنونی «خِه بِی» قرار داشت.او با متحد ساختن قبائل منطقه، بر قبیلهی «دون ای» پیروز شده و آن را به قبیلهی خود ملحق نمود.
با گسترش قدرت قبیلهی «یائو»، او به ریاست قبایل مختلف انتخاب و سپس امپراتور «یائو» نامیده شد. او فردی ساده و بیریا و عدالتخواه و نمونهی یک امپراتور بافضیلت و لایق در یاد مردم زنده مانده است. وی افراد را برحسب فضیلت و شایستگی آنها به پستهای مهم میگماشت. به دستور او تقویمی تدوین شد و مردم برحسب آن در فصلهای مختلفی مراسم به کشت و زراعت مشغول میشدند. لذا، عصر «یائودی» دوران پیشرفت و توسعهی کشاورزی نامیده میشود. او با ایجاد نخستین نظام اجتماعی متمدن ملت چین، قبائل جامعهی بدوی را به تدریج به نظام کشوری مبدل و نظام خانوادگی را تکمیل و برای مردم طبق اصل و نسب خونی آنها، نام خانوادگی تعیین کرد و با تلفیق شجره نامهی پدری و مادری، خاندان پدرشاهی را معین کرد. او سرزمین تحت سلطهی خود را به 9 «جو» یا بخش تقسیم و شاهزادگانی را برای حکمرانی به این بخشها فرستاد. در نتیجه کشور شاهد پیشرفت متوازن اقتصادی شد. طی چند هزار سال گذشته، این تقسیمات کشوری، در سرزمین چین به مورد اجرا گذاشته شد.
او به مدت 70 سال بر تخت سلطنت نشست و در پایان عمر تصمیم گرفت بر اساس شایستگی و خصوصیات اخلاقی افراد جانشین خود را از میان شاهزادگان و نمایندگان خود در نواحی مختلف برگزیند. لذا، دستور داد افراد خوش اخلاق و صاحب فضل بدون توجه به جایگاه اجتماعی آنان برای تصدی مقام امپراتوری آینده معرفی شوند. درنتیجه «شون» که مردی فقیر و تهیدست، ولی فردی شایسته بود را انتخاب کردند. «یائودی» نیز پس از بررسیهای لازم، «شون» را به جای پسر خود به عنوان جانشین و ادامه دهندهی سلطنت تائید کرد و پس از سه سال «شون» بر مسند قدرت نشست.
امپراتور «شون» با گسترش سیاستهای پیشین، قوانین و مقررات جنائی نسبتا کاملی را وضع و مأموران مستقلی را مسئول امور سیاسی، اقتصادی، قضائی، آموزشی، صنایع دستی و موسیقی کشور کرد. وی همچنین با تدوین شیوهی ارزیابی عملکرد مقامات، نظام نسبتا کامل کشورداری را به وجود آورد. از این رو، این دوران عصر بسیار درخشانی در زمینههای سیاسی، تولیدی و هنری چین به شمار میرود.[۱]