زنان در خلق ادبیات چینی
(ادبيات زنان زيبارو (Pretty Women Literature) و يا ادبيات زنان چيني (Chinese Women Literature)
اگرچه در طول تاریخ سرزمین چین زنان شاعر و نویسندهی بسیاری یافت میشود، اما ادبيات خاص زنان چینی، در اوايل قرن هفدهم در كشور چين ظهور كرد و بعدها در اواخر قرن بيستم به كشور آمريكا منتقل و در آنجا تبديل به نوعی ادبيات استعماري گردید. در دوران اوليه، بسياري از آثار ادبي خلق شده توسط زنان چيني، بيانگر طغيان و اعتراض آنان عليه شرايط نامطلوب زمانهی خود بود. اگرچه در آن دوران زنان شجاعت لازم براي تقابل آشكار با سلطهی مردان خود را نداشتند، اما پناه بردن به وادي ادبيات، اين امكان را به آنها میداد تا به طور غيرمستقيم و با استفاده از فنون و صناعات ادبي، حرف دل خود را بازگو كنند.
در آن دوران، تمامي آثار ادبي چون داستانها، حكايات و اشعار سرودهی مردان، به نوعي، زنان و مادران را تحقير ميكرد. بسياري از ضربالمثلهاي مطرح در آن روزگار نیز بیانگر چنين مسألهاي است. مانند:«پرورش غاز خيلي پرسودتر از داشتن دختر است»، یا«زني كه استعداد ندارد، پاكدامن هم نيست.»
مشخص است كه در آن زمان، مقام زنان بسيار پايين و پست بود، به گونهاي كه گاه زنان نسبت به حيوانات خانگي، از موقعيت پايينتري برخوردار بودند. وجود زنان برده، همسران موقت بسيار، دختركشي و بستن پاي دختران از کودکی، كه منجر به زخم شدن و کوچک ماندن پای آنها و وارد آمدن آسيبهاي جدي ميشد، امري طبيعي و مرسوم بود. در اين راستا، سه اصل مهم به زنان تفهيم ميشد:«مطيع باش، كار كن و پاكدامن باش.» زنان پس از مرگ همسر ميبايست از فرزند پسرشان اطاعت ميكردند. تئوريسن اين نوع آموزشها در جامعهی سنتي چين، زن تحصيلكردهای به نام «بان تسو(Bantso) بود كه خود به هيچ عنوان به ايدهها و طرحهايي كه ارائه ميکرد، عمل نمينمود. در چنين شرايطي، اگر زني پس از مرگ همسر دست به خودكشي ميزد، از او تقدير به عمل ميآمد و برايش آرامگاه زيبايي ساخته ميشد. این نگاه تحقیر آمیز به زنان در چین حتی در شعرها و سرودههای ادبی نیز پیداست. یکی از شعرای معروف چین بهنام فوشوان (Fu Hsuan) در خصوص شوربختی زنان در چین، چنین سروده است:
زن بودن چه غم انگیز است!
در زمین چیزی به این کم بهایی نیست.
پسران به دَر تکیه میزنند،
همچون خدایانی از آسمان فرود آمده،
و دلهاشان چار دریا،
و باد و غبار هزار فرسنگ را به جنگ میخواند.
چون دختری به جهان آید کسی شاد نمی شود،
خانواده او را ارج نمینهد،
چون بزرگ شود در اتاقش پنهان میماند،
ترسان از اینکه مبادا چشم مردی بر او افتد.
هیچکس زاری نمیکند اگر او خانهی خود را ترک گوید.
مانند ابرها که پس از باران ناگهان دور میشوند،
سر فرود میآورد و چهرهی خود را میآراید
دندانهایش لبهای سرخش را میفشارد،
تعظیمهای بسیار میکند و زانو می زند (در چین رسم است که فرومایگان در برابر بزرگان و فرادستان، به نشانهی تعظیم سر فرود میآورند و سه بار زانو بر زمین می زنند. نگاه کنید به، کتاب داریوش آشوری. همان.)
كشور چين برای مدتهاي مديدي براي غربيها سرزميني اسرارآميز بود، ولذا، ادبيات زنان نويسنده چيني نيز از نظر غربيان مخفي مانده بود. در مقایسه ميان ادبيات زنان و مردان چيني، مشخص ميشود كه در گذشته ادبيات زنان چيني بسيار در حاشيه قرار داشته است. با اين حال، اين ادبيات بسيار غني بوده و نشاندهنده تمدن و فرهنگ متنوع و جذاب مردم آن سرزمين است.[۱]
کتابشناسی
- ↑ سابقی محمدعلی(1392). جامعه و فرهنگ چین. تهران: موسسه فرهنگی هنری و انتشاراتی بین الملی الهدی جلد اول ص1087