پرش به محتوا

پیشینه تصوف در آفریقای جنوبی

از دانشنامه ملل

تصوف در آفریقای جنوبی تاریخی چندلایه دارد که ریشه‌های آن به ورود نخستین مسلمانان در قرن هفدهم میلادی بازمی‌گردد. در این دوره، استعمارگران هلندی برای بهره‌کشی اقتصادی، بردگان و تبعیدیان مسلمان را از مجمع‌الجزایر اندونزی و مالایا به بندر کیپ‌تاون منتقل کردند[۱]. این گروه‌ها، که بیشتر از جزایر جاوه، سوماترا و مالاکا بودند، آموزه‌های صوفیانه و آیین‌های طریقت‌هایی چون قادریه و شاذلیه را با خود آوردند. آنان در شرایط سخت اسارت و تبعید، از تصوف به‌عنوان پناهگاهی معنوی و وسیله‌ای برای حفظ هویت اسلامی استفاده کردند. نخستین تجمعات مذهبی این مسلمانان در خانه‌های کوچک، مساجد ابتدایی و زوایای محلی شکل گرفت و با گذر زمان به جماعت‌های صوفیانه تبدیل شد[۲].

از برجسته‌ترین شخصیت‌های آغازین این دوره، شیخ یوسف المکاساری (1665–1699م) بود که از علمای صوفی اهل اندونزی محسوب می‌شد. او پس از تبعید توسط کمپانی هند شرقی هلند به کیپ‌تاون، با نفوذ معنوی خود در میان بردگان مسلمان، پایه‌گذار سنت‌های صوفیانه در منطقه شد[۳]. مزار او در فاولز، امروزه یکی از کهن‌ترین زیارتگاه‌های اسلامی در جنوب آفریقا به‌شمار می‌رود و مورد احترام مسلمانان و حتی غیرمسلمانان است. تعلیمات شیخ یوسف دربارهٔ ذکر، تقوا و «تسلیم در برابر ارادهٔ الهی» هستهٔ نخستین نظام فکری صوفیان کیپ‌تاون را پدید آورد[۴].

در قرن نوزدهم، با مهاجرت گروه‌های بزرگ مسلمانان از هند و شبه‌قاره، مرحلهٔ دوم گسترش تصوف در آفریقای جنوبی آغاز شد. این مهاجران، که بخشی از آنان کارگران قراردادی (indentured labourers) در مزارع ناتال بودند، طریقت‌هایی چون قادریه، چشتیه و بریلوی را با خود آوردند[۵]. بدین‌سان، تصوف از یک تجربهٔ بومی در میان مسلمانان مالایی به ساختاری چندقومیتی و چندطریقتی تبدیل شد. مسلمانان هندی، با برخورداری از امکانات اقتصادی و ارتباطات فراملی، مدارس دینی، جماعت‌خانه‌ها و خانقاه‌هایی تأسیس کردند که در آموزش قرآن، فقه و آداب سلوک صوفیانه نقش کلیدی داشت[۶].

یکی از چهره‌های اثرگذار در این دوره، حضرت صوفی صاحب بود که در سال ۱۸۹۵ میلادی از هند به آفریقای جنوبی آمد. او با برخوردی کاریزماتیک و فعالیت‌های اجتماعی گسترده، توانست شبکه‌ای از مراکز اسلامی در نیوکاسل، ورولام و ریورساید بنیان نهد. گفته می‌شود وی در مدت اقامت خود بیش از دوازده مرکز دینی و خیریه ایجاد کرد که بسیاری از آنها تا امروز فعال‌اند[۷]. صوفی صاحب در میان مسلمانان به‌عنوان شخصیتی قدسی شناخته می‌شود و آرامگاهش در ریورساید به یکی از مهم‌ترین زیارتگاه‌های کشور تبدیل شده است.

در سدهٔ بیستم، با تداوم مهاجرت‌های آسیایی و رشد شهرهای بندری مانند دربن، جوامع صوفیانه بیش‌ازپیش نهادینه شدند. آیین‌هایی چون اورسی شریف[1] (یادبود مشایخ) و خلیفه (ذکر جمعی همراه با دف‌نوازی و حرکات آیینی) در این دوران تثبیت یافتند و هویت صوفیانه مسلمانان آفریقای جنوبی را متمایز کردند[۸]. در همین زمان، حضور جریان‌های بریلوی و دیوبندی نیز در بافت مذهبی کشور تثبیت شد؛ گرچه هر دو از ریشه‌های شبه‌قاره‌ای برخاسته بودند، اما بریلوی‌ها به سبب تأکید بر شعائر صوفیانه و زیارت مشایخ، نفوذ بیشتری در میان مردم یافتند[۹].

تصوف در آفریقای جنوبی تنها یک تجربهٔ دینی نبود، بلکه به‌تدریج به پدیده‌ای فرهنگی و اجتماعی تبدیل شد. در دوران تبعیض نژادی (آپارتاید)، خانقاه‌ها و جماعت‌خانه‌های صوفیان به محل گردهمایی، همبستگی و مقاومت فرهنگی مسلمانان غیرسفیدپوست بدل شدند[۱۰]. آموزه‌های صوفیانه که بر برابری انسان‌ها در برابر خدا و نفی تبعیض نژادی تأکید دارد، نقشی اخلاقی و هویتی در حفظ انسجام مسلمانان ایفا کرد.

در جمع‌بندی می‌توان گفت تصوف در آفریقای جنوبی از رهگذر سه مرحلهٔ تاریخی تکوین یافته است: نخست، ورود مسلمانان مالایی در سدهٔ هفدهم و پیدایش تصوف بومی؛ دوم، ورود مهاجران هندی در قرن نوزدهم و شکل‌گیری طریقت‌های سازمان‌یافته؛ و سوم، نهادینه‌شدن تصوف در قرن بیستم در قالب خانقاه‌ها، مدارس و زیارتگاه‌ها. استمرار این سنت‌ها تا دوران معاصر، تصوف را به یکی از ارکان پایدار هویت دینی و فرهنگی مسلمانان آفریقای جنوبی بدل کرده است.

پاورقی

[1]واژهٔ «عُرس» در اصل عربی به‌معنای «عروسی» است و در اصطلاح صوفیه به روز وفات مشایخ اطلاق می‌شود، زیرا آن را روز وصال با حق می‌دانند. در زبان اردو و در میان مسلمانان شبه‌قاره و آفریقای جنوبی، این واژه به‌صورت «اورس» یا «اورسی شریف» تلفظ و رایج شده است[۱۱].

کتابشناسی

  1. Bangstad, S. (2007). Global flows, local appropriations: Facets of secularisation and re-Islamization among contemporary Cape Muslims. Cape Town: HSRC Press.
  2. Amien, W. (2014). Muslim personal law and citizenship in post-apartheid South Africa. Journal of Comparative Law, 9(2), 25–51.
  3. Tayob, A. (1999). Islam in South Africa: Mosques, imams, and sermons. Gainesville: University Press of Florida.
  4. Moosa, E. (1995). Islamic resurgence in South Africa: The Muslim Youth Movement. Cape Town: University of Cape Town Press.
  5. Vahed, G., & Jeppie, S. (2005). Multiple communities: Muslims in post-apartheid South Africa. In J. Daniel, R. Southall, & J. Lutchman (Eds.), State of the Nation: South Africa 2004–2005 (pp. 252–286). Cape Town: HSRC Press.
  6. Mason, J. E. (2002). “A faith for ourselves”: Slavery, Sufism, and conversion to Islam at the Cape. South African Historical Journal, 46(1), 3–24.
  7. Constitution of the Republic of South Africa, 1996 (Act No.108 of 1996). Pretoria: Government Printer.
  8. امینی‌پیوندی، محمدرضا. (۱۳۹۲). اسلام و مسلمانان در آفریقای جنوبی. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی.
  9. صوفی، عارف. (۱۳۹۸). جریان‌های صوفیانه در جنوب آفریقا. فصلنامه مطالعات آفریقایی، 2(3), 41–68.
  10. Omidvar, I., & Omidvar, A. (1954–1964). Travelogues and documentaries from the world tour [Including segments on Africa]. Tehran: Self-published/Omidvar Brothers Museum Archives.
  11. Tayob, A. (1999). Islam in South Africa: Mosques, imams, and sermons. Gainesville: University Press of Florida. (p. 87).

نویسنده : علی نصیری

ویرایش : دانشنامه ملل