نهادهای ایرانی فعال در آفریقای جنوبی
نهادهای ایرانیِ فعال در آفریقای جنوبی به مجموعهای از تشکلهای فرهنگی، اجتماعی و همیارانه اطلاق میشود که با هدف حفظ و بازتولید سرمایهٔ هویتی و زبانیِ جامعهٔ ایرانیان مقیم این کشور، و نیز تقویت پیوندهای مردمی، دانشگاهی و فرهنگی میان ایران و آفریقای جنوبی فعالیت میکنند. مهمترین صورتبندیهای نهادیِ این حضور، انجمن دوستی ایران و آفریقای جنوبی (Iran–South Africa Friendship Association) و کانون ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی (Iranian Association of South Africa – IASA) است. این دو نهاد، در کنار رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در پرتوریا، سهضلعی اصلی شبکهٔ تعاملات فرهنگی و اجتماعی ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی را میسازند. این شبکه در عمل در حوزههایی چون برگزاری آیینهای جمعی (نوروز، یلدا، مناسک مذهبی)، آموزش و تداوم زبان فارسی برای نسلهای دوم و سوم، سازماندهی نشستهای ادبی و فرهنگی دوزبانه (فارسی/انگلیسی)، ایجاد پیوندهای دانشگاهی و هنری، و تسهیل دسترسی جامعهٔ ایرانیان مقیم به نهادهای رسمی عمل میکند.
بر پایهٔ دادههای ثبتی موجود تا سال ۱۴۰۳، این شبکه در گفتمان رسمی خود عمدتاً بهعنوان یک شبکهٔ «مردمی و جامعهمحور» معرفی میشود، اما در عمل با نمایندگیهای رسمی جمهوری اسلامی ایران در آفریقای جنوبی (از جمله سفارت و رایزنی فرهنگی) همآهنگ است و در برخی برنامهها بهصورت مشترک عمل میکند[۱].
پیشینهٔ تاریخی و بستر شکلگیری
1.از پیوندهای نفتی دوران پهلوی تا همگرایی پساآپارتاید
روابط ایران و آفریقای جنوبی پیش از دههٔ ۱۳۷۰ش/۱۹۹۰م دو لایهٔ متعارض دارد. در دههٔ پایانی رژیم پهلوی، ایران یکی از اصلیترین تأمینکنندگان نفت خام برای دولت آپارتاید بود و نیاز حیاتی انرژی آفریقای جنوبی را در اوج تحریمهای بینالمللی علیه پرتوریا تأمین میکرد[۲].
پس از رخداد انقلاب اسلامی ،سیاست رسمی جمهوری اسلامی ایران تغییر جهت داد: تهران روابط با رژیم آپارتاید را تعلیق کرد و همبستگی سیاسی خود را با جریان ضدآپارتاید و کنگرهٔ ملی آفریقا (ANC) اعلام نمود. این تغییر موضع ــ که عملاً به قطع رابطه با حکومت آپارتاید و حمایت نمادین از نیروهای مخالف نژادپرستی انجامید ــ در حافظهٔ سیاسی پساآپارتاید به سرمایهٔ اعتباری بدل شد و پس از فروپاشی نظام آپارتاید (۱۹۹۴م) به بازیابی و عادیسازی روابط دیپلماتیک انجامید[۳].
در دههٔ ۱۳۷۰ش و اوایل دههٔ ۱۳۸۰ش، با بازگشایی و تثبیت سفارت ایران در پرتوریا و فعالشدن بازوی فرهنگی آن، جامعهٔ ایرانیان مقیم (تجار، دانشجویان، خانوادههای مهاجر) در آفریقای جنوبی تثبیت شد و بهتدریج از حضور پراکنده به یک اجتماعِ نیازمند سازمانیافتگی فرهنگی و نهادی گذار کرد. این زمینه، بستر تولد نهادهایی شد که امروز بهعنوان نهادهای ایرانی فعال در آفریقای جنوبی شناخته میشوند[۱][۳].
2.آفریقای جنوبی در راهبرد «جنوب–جنوب» ایران
از دههٔ ۱۳۸۰ش/۲۰۰۰م به بعد، دستگاه دیپلماسی و شبکههای فرهنگی جمهوری اسلامی ایران قارهٔ آفریقا را نه فقط عرصهٔ رقابت ایدئولوژیک با غرب، بلکه بهعنوان صحنهٔ همگرایی «جنوب–جنوب» تعریف کردهاند؛ یعنی ایجاد همپوشانی منافع میان بازیگران غیرغربی با هدف کاهش اتکا به بلوکهای غربی[۳][۴][۵]. پس از سال های 1384 به بعد، این نگاه آشکارتر شد و تهران کوشید حضور خود را از سطح رابطهٔ دولتی صرف فراتر ببرد و آن را در قالب شبکههای فرهنگی، آموزشی، دینی، انساندوستانه و دانشگاهی تثبیت کند (برای نمونه، حمایت از مراکز آموزشی و مذهبی همسو، اعزام گروههای امدادی و پزشکی، و بهکارگیری ظرفیت دانشگاهها و مؤسساتی مانند جامعةالمصطفی برای جذب و آموزش بدنهای از فعالان فرهنگی و دینی بومی در کشورهای آفریقایی)[۴][۵].
در این چارچوب، آفریقای جنوبی جایگاه ویژهای دارد: این کشور از یکسو یک قدرت صنعتی و سیاسی بانفوذ در جنوب قاره و در اتحادیهٔ آفریقا است، و از سوی دیگر، سابقهٔ همگرایی تاریخی/گفتمانی با تهران پس از پایان آپارتاید را در کارنامه دارد. منابع تحلیلی منطقهای اشاره میکنند که آفریقای جنوبی در برخی موقعیتهای دیپلماتیک و رأیگیریهای بینالمللی، مواضعی همدلانهتر نسبت به ایران اتخاذ کرده و در نتیجه، در معادلات تهران بهعنوان یک «گلوگاهِ نفوذ نرم و سیاسی» در سطح آفریقا تعریف شده است[۵][۶].
3.بُعد اقتصادی و تجاری
در میانهٔ دههٔ ۱۳۹۰ش و همزمان با دورهٔ کاهش نسبی فشار تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بُعد اقتصادی رابطهٔ تهران–پرتوریا تقویت شد. در مهر ۱۳۹۵ش/اکتبر ۲۰۱۶م، یک «واحد تجاری ایران» در کیپتاون معرفی شد که مأموریت آن تسهیل صادرات و خدمات ایرانی در بازار جنوب قاره، و در مقابل، گشودن مسیر دسترسی فعالان اقتصادی آفریقای جنوبی به بازار ایران عنوان شد. در همان چارچوب، هدفگذاری مبادلات دوجانبه تا سقف دو میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۰م اعلام شد و بر لزوم ایجاد مسیرهای بانکی و لجستیکی پایدار، از جمله خطوط حملونقل و پروازهای مستقیم، برای تحقق این عدد تأکید گردید[۷].
این بعد اقتصادی برای جامعهٔ ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی اهمیت دارد، زیرا گروهی از ایرانیان مقیم در حوزههای بازرگانی، خدمات فنی-مهندسی، واسطهگری صنعتی و تأمین کالای ایرانی فعالاند و از این مسیر اقتصادی به شبکههای فرهنگی و کنسولی موجود در پرتوریا متصل میشوند[۱][۷].
نهادهای محوری در آفریقای جنوبی
1. انجمن دوستی ایران و آفریقای جنوبی
انجمن دوستی ایران و آفریقای جنوبی (Iran–South Africa Friendship Association) در دههٔ ۱۳۹۰ش در قالب نهادی ثبتشده و دارای شناسنامهٔ رسمی در ایران شکل گرفت و مأموریت اعلامی آن «ایجاد و توسعهٔ پیوندهای فرهنگی، هنری، دانشگاهی و رسانهای میان دو ملت» است[۱]. در ساختار این انجمن، کمیتههای موضوعی (برای مثال فرهنگ و هنر، پیوندهای آموزشی و دانشگاهی، و ارتباطات رسانهای) تعریف شده و عضویت برای شهروندان ایرانی و آفریقای جنوبی علاقهمند به همکاری در حوزهٔ تبادل فرهنگی و شناخت متقابل آزاد توصیف میشود. مطابق دادههای میدانی گردآوریشده تا سال ۱۴۰۳، فعالیتهای این انجمن شامل:
- برگزاری «هفتهٔ فرهنگی ایران» و نشستهای ایرانشناسی دانشگاهی؛
- برنامههای ادبی و شعرخوانی فارسی (حافظ و سعدی) در پرتوریا و ژوهانسبورگ؛
- نشستهای گفتوگو دربارهٔ عدالت و مبارزه با تبعیض نژادی با ارجاع به میراث نلسون ماندلا؛
- نمایشگاههای صنایعدستی ایرانی؛
- وبینارهای مشترک در دورهٔ بحران کرونا؛ و
- مشارکت در طرحهای گفتوگوی بینفرهنگی (Intercultural Bridges) در سطح نهادهای بینالمللی، از جمله ارائهٔ دادههای فرهنگی-تجربی برای چارچوبهای تبادل میانفرهنگی[۱][۴][۵].
در تحلیل سیاستی-رسانهای دربارهٔ نقش ایران در آفریقا نیز، چنین انجمنهایی بهعنوان ابزار «قدرت نرم» توصیف میشوند: یعنی کانالهایی که پیام فرهنگی و هویتی ایران (ایرانِ پساآپارتاید، ایرانِ ضدسلطه، ایرانِ شریک جنوب جهانی) را در قالب همکاری دانشگاهی، ادبی و فرهنگیِ مردمنهاد عرضه میکنند، نه صرفاً در سطح موضع رسمی دولت[۳][۴][۵].
2. کانون ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی
کانون ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی (Iranian Association of South Africa – IASA) بهمثابه یک تشکل جامعهمحور، از اواخر دههٔ ۱۳۸۰ش در میان خانوادههای ایرانیِ ساکن آفریقای جنوبی فعال بوده و در اوایل دههٔ ۱۳۹۰ش با هویت رسمیِ شناختهشده معرفی شده است. (1) کارکرد این کانون در قیاس با انجمن دوستی بیشتر «دروناجتماعی» و خانوادهمحور است؛ این کانون عملاً بهعنوان محور انسجام دیاسپورای ایرانی تعریف میشود و فعالیتهای آن شامل:
- برگزاری آیینهای جمعی نوروز، شب یلدا و مناسبتهای مذهبی (عید فطر، محرم و عاشورا)؛
- کلاسهای زبان فارسی و قرآن برای نسل دوم و سوم؛
- برگزاری اردوهای خانوادگی و مسابقات ورزشی؛
- پشتیبانی اجتماعی و همیاری برای خانوادههای تازهوارد یا آسیبپذیر[۱].
دادههای موجود تا سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که این کانون در سطح ثبتی، بهعنوان یک نهاد اجتماعیِ وابسته به جامعهٔ ایرانیان مقیم معرفی میشود و از نظر شکلی یک نهاد غیردولتی است؛ اما در عمل، برای برگزاری آیینهای فرهنگی و دینی، حفظ زبان فارسی کودکان و نوجوانان، و پیگیری نیازهای اجتماعی و هویتی خانوادههای ایرانی، با سفارت جمهوری اسلامی ایران و رایزنی فرهنگی در پرتوریا همآهنگ عمل میکند[۱][۸]. از این حیث، کانون ایرانیان مقیم فقط یک «انجمن مهاجران» به معنای صرف نیست، بلکه بهصورت یک واسطهٔ سازمانیافته میان خانوادههای ایرانیِ پراکنده در شهرهای آفریقای جنوبی، و ساختار رسمیِ فرهنگی-کنسولی ایران در پرتوریا عمل میکند[۱][۸].
همافزایی نهادی و سازوکار هماهنگی
دادههای ثبتیِ موجود تا سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که در سال ۱۴۰۲ش، یک سازوکار هماهنگی چندجانبه میان رایزنی فرهنگی ایران در پرتوریا، انجمن دوستی ایران و آفریقای جنوبی و کانون ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی شکل گرفت تا از موازیکاری جلوگیری شود و یک روایت فرهنگی منسجم در سه سطح ارائه گردد:
- سطح برونگرا (روابط دانشگاهی، نشستهای گفتوگوی ادیان، معرفی میراث تمدنی ایران به بازیگران فکری و دانشگاهی در آفریقای جنوبی)؛
- سطح دروندیاسپورا (حفظ هویت ایرانی و زبان فارسی در میان نسل دوم و سوم، احیای آیینهای جمعی برای خانوادههای ایرانی)؛
- سطح اقتصادی-اجتماعی (حمایت از شبکههای تجاری و خدماتی ایرانی و تسهیل ارتباط با نهادهای محلی برای همکاری صنعتی و بازرگانی)[۱][۳][۶][۷].
این سازوکار عملاً سه لایهٔ متفاوت ــ «روایت و تصویر فرهنگی»، «انسجام اجتماعی و خانوادگی»، و «پشتیبانی معیشتی/تجاری» ــ را به هم گره میزند و از این نظر در دیاسپورای ایرانیِ جنوب قاره الگویی نسبتاً استثنایی است. در ادبیات تحلیلی پیرامون سیاست آفریقایی جمهوری اسلامی ایران، چنین الگوهایی بهعنوان بخشی از تلاش تهران برای تثبیت نوعی شراکت «جنوب–جنوب» و کاستن از انحصار رقبا (اعم از قدرتهای غربی یا بازیگران رقیب منطقهای ایران) در قارهٔ آفریقا تحلیل شده است[۳][۴][۵][۶].
پویاییهای جمعیتی و نسلی
تحولات جمعیتی و هویتیِ جامعهٔ ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی، از مهمترین چالشهای این نهادهاست. بررسیهای درونجامعهای تا سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که نسلهای جوانتر ایرانیان مهاجر ــ بهویژه متولدان دهههای ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ش ــ عموماً در محیطی چندفرهنگی و انگلیسیزبان رشد کردهاند و نوعی هویت دوگانه (ایرانی/آفریقایجنوبی یا فارسی/انگلیسی) را تجربه میکنند. این دوزبانگی و چندفرهنگیبودن، هرچند ادغام اجتماعی و تحرک آموزشی-حرفهای را تسهیل میکند، بهطور تدریجی مشارکت مستمر در آیینهای سنتی ایرانی (نوروز، یلدا، مناسک مذهبی و مناسبتهای ملی) را کاهش میدهد و پیوندهای نسلی را سست میکند[۱][۹].
در واکنش به این روند، کانون ایرانیان و انجمن دوستی تلاش کردهاند آیینهای جمعی را نه صرفاً بهعنوان یادگار نوستالژیک نسل اول، بلکه بهصورت «سرمایهٔ هویتی مشترک» برای نسل دوم و سوم بازتعریف کنند؛ برای مثال، اجرای نوروز یا شب یلدا همراه با برنامههای ورزشی و اردوهای خانوادگی چندنسلی، یا کلاسهای زبان فارسی و محتوای فرهنگی دوزبانه (فارسی/انگلیسی) که برای نوجوانان قابلدرک است[۱].
این تلاشها در بستری اجتماعی-اقتصادی انجام میشود که خود آفریقای جنوبی طی آن در دههٔ اخیر با افزایش سهم خانوادههای تکسرپرست، گسترش خانوادههای دوشغلی و فشار معیشتی در محیطهای شهری روبهرو بوده است[۱۰]. مطالعات مهاجرتی جنوب آفریقا نیز به جابهجایی مکانی و ناپایداری شبکههای حمایتی خانوادگی در میان مهاجران و جوامع دیاسپورایی اشاره کردهاند[۱۱]. این فشارهای ساختاری، در جامعهٔ ایرانیان مقیم هم بازتاب دارد و گاه موجب پراکندگی جغرافیایی اعضای خانواده و کاهش گردهماییهای آیینی سنتی میشود؛ در چنین شرایطی، نهادهای ایرانیِ فعال میکوشند با نقشآفرینی فرهنگی و اجتماعی، خلأ «خانوادهٔ گستردهٔ در دسترس» را جبران کنند[۱].
جمعبندی تحلیلی
در سطح خرد، نهادهای ایرانی فعال در آفریقای جنوبی کارکردی اجتماعی-هویتی برای دیاسپورای ایرانی دارند: این نهادها واسطهٔ پیوند خانوادههای ایرانیِ پراکنده در شهرهای آفریقای جنوبیاند، مسیر انتقال زبان و آیین ایرانی به نسلهای بعدی را زنده نگه میدارند، و دسترسی جمعی به خدمات فرهنگی و کنسولی ایران در پرتوریا را تسهیل میکنند[۱][۹][۸].
در سطح میانی، این نهادها ابزار «دیپلماسی فرهنگیِ روبهخارج» نیز هستند: در تحلیلهای منطقهای و امنیتی دربارهٔ سیاست ایران در آفریقا، بارها تأکید شده است که جمهوری اسلامی ایران فقط بر اهرمهای سخت (امنیتی/نظامی) یا ایدئولوژیک تکیه نمیکند، بلکه شبکههایی از جنس مشارکت فرهنگی، آموزشی، مذهبی و حتی تجاری را نیز برای تثبیت یک نفوذ پایدار در قاره بهکار میگیرد[۶][۷].
در سطح کلان، آفریقای جنوبی برای ایران یک گلوگاه ژئوپلیتیک و اقتصادی بهشمار میرود: این کشور از یکسو بازیگری بانفوذ در اتحادیهٔ آفریقا و در معادلات جنوب جهانی است، و از سوی دیگر ظرفیت بالقوهٔ آن برای ایفای نقش واسط در تجارت، خدمات فنی-مهندسی و حتی تسهیل مسیرهای مالیِ غیرمستقیم در شرایط تحریم مطرح شده است[۷][۸].
در نتیجه، انجمن دوستی ایران و آفریقای جنوبی و کانون ایرانیان مقیم آفریقای جنوبی، صرفاً انجمنهای فرهنگی مهاجران نیستند؛ بلکه پلتفرمهای چندلایهاند که میان جامعهٔ ایرانیان مقیم، ساختار رسمی ایران در پرتوریا، و محیط سیاسی-اقتصادی آفریقای جنوبی واسطهگری میکنند. استمرار این پلتفرمها و توان آنها در پاسخگویی به چالشهای نسلی (حفظ زبان فارسی، بازآفرینی آیینهای جمعی برای نسل جوان، نگهداشت همبستگی خانوادگی در شرایط اقتصادی دشوار) تعیین خواهد کرد که آیا این الگو میتواند بهصورت یک مدل پایدار «همکاری فرهنگی جنوب–جنوب» در سیاست خارجی ایران تثبیت گردد یا خیر[۱][۳][۴].
نیز نگاه کنید به
کتابشناسی
- ↑ ۱٫۰۰ ۱٫۰۱ ۱٫۰۲ ۱٫۰۳ ۱٫۰۴ ۱٫۰۵ ۱٫۰۶ ۱٫۰۷ ۱٫۰۸ ۱٫۰۹ ۱٫۱۰ ۱٫۱۱ ۱٫۱۲ ۱٫۱۳ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی. ۱۴۰۳. «رهنگاشت سیاستی حوزههای تعامل فرهنگی ایران و آفریقای جنوبی». تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی.
- ↑ Central Intelligence Agency (CIA). South Africa: Iranian Oil Deliveries. Declassified Report, 1980s.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ ۳٫۵ ۳٫۶ Pham, J. Peter. “Iran’s Ties to Africa.” The Jerusalem Strategic Tribune. 2023.
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ Rasanah International Institute for Iranian Studies. “Iranian Incursion in Africa: Between Ideological Projection and Strategic Outreach.” Riyadh: Rasanah IIIS, 2022.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ Les Clés du Moyen-Orient. “Iran on the Offensive in Africa.” 2017.
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ Al Jazeera Center for Studies. “The Impact of South Africa–Iran Relations on the African Union.” 2016.
- ↑ ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ ۷٫۳ ۷٫۴ Shanda Consult. “Iranian Business Expansion: Business Unit Opening in South Africa.” 2016.
- ↑ ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ MEARI. Ties to Tehran: South Africa’s Democracy & Its Relationship with Iran. MEARI Briefing Paper, 2025.
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ Karimi, Z. Locating Iranian Diasporas in Fifty Years of Academic Research. London/New York: Routledge, 2023.
- ↑ Stats South Africa. General Household Survey 2022. Pretoria: Statistics South Africa, 2022.
- ↑ Southern African Migration Project (SAMP). Migration Policy Series, No. 79. Cape Town: SAMP, 2018.
نویسنده مقاله
دانشنامه ایران