خشونت ها و آسیب های خانواده در مصر
خشونت های خانوادگی در جامعه مصر عموما پیآمد سنتها و عادت هایی است که از گذشته های دور وجود داشته پابرجاست و علیرغم تغییر و تحولات اجتماعی گسترده کم و بیش پابرجا مانده است.
انواع خشونت های خانواده
خشونت های خانوادگی در مصر شامل انواع گوناگونی می شود که مهمترین آنها ضرب و جرح زنان، قتلهای ناموسی، ازدواج زودهنگام دختران و ختنه زنان است. مقوله ضرب و جرح زنان در خانواده در دهه 90 قرن پیش به مجادلهای اجتماعی تبدیل شد و حساسیتهای مؤسسات مردم نهاد مدافع حقوق خانواده و زنان را برانگیخت. هرچند دستگاههای دولتی چنین پدیدهای را به رسمیت نمیشناختند، بررسیهای 1994 اما جایی برای انکار آن باقی نگذاشت. بررسی مزبور که 7000 نفر را شامل می شد، نشان داد که از هر 3 زن مصری ازدواج کرده، یک زن حداقل یک بار در خلال زندگی مشترک مورد ضرب و جرح قرار گرفته است. 17% از افراد مضروب اعتراف کردند که در سال پیش از بررسی (1993) بین 3 تا 6 بار مورد ضرب قرار گرفتهاند و 34% هم گفتهاند یک یا دو بار مضروب شدهاند. وضعیت بارداری هم البته مانع مضروب شدن از سوی همسران نبوده و 31،7% از افراد جامعه آماری اعلام کردند در حین بارداری هم از کتک همسران در امان نبودهاند. همچنین گزارش سازمان بینالملل مبارزه با شکنجه، به خشونت حداقل یک بار در ماه علیه 15% از زنان جامعه آماری در قاهره از سوی همسران اذعان کرده است و براساس همین گزارش 10% از آنان هم اعلام کردهاند که در نتیجه کتک خوردن از همسران ناگزیر از مراجعه به مراکز درمانی شدهاند. ازجمله عوامل بروز خشونت علیه زنان در خانواده، مشکلات اقتصادی و معیشتی و تمایل مردان برای دست آوردن داراییهای همسران با قوه قهریه است. نسبت عامل اقتصادی و معیشتی در بروز خشونتهای خانوادگی علیه زنان به 45،6% میرسد. پژوهشهای صورت گرفته نشان میدهد که خشونتهای خانوادگی به ویژه علیه زنان، به طبقات و گروههای پایین جامعه محدود نمیشود و در همه سطوح اجتماعی با هر میزان سواد و دانش، تبلور دارد؛ البته بیشترین نسبت خشونتها در میان خانوادههایی که از سطح فرهنگی، آموزشی پایینتری برخوردارند اتفاق میافتد (الرفاعی و...، 2007: 89-86). قتلهای ناموسی یکی دیگراز مظاهر خشونتهای خانوادگی است. آمار مربوط به سال 1998 نشان میدهد که در میان هر صد هزار نفر، 1854 مورد قتل ناموسی اتفاق افتاده است. علت عمده در این نوع قتلها، شک به خیانت همسر است که 79% از چنین قتلهایی راشامل میشود. در این میان قتل همسر توسط مرد، بیشترین آمار را به خود اختصاص داده و 41% از قتلهای ناموسی به آن تعلق دارد. قتل دختر با 34%، سپس قتل خواهر با 18% در مرتبه بعد قرار میگیرد. امروز قتلهای ناموسی در مصر به عنوان یک پدیده اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است و در گزارشهای حقوق بشری نیز، مصر از جمله کشورهایی است که چنین قتلهایی بدون مراجعه به دستگاه قضائی در آن اتفاق میافتد. نسبت جرائم قتل ناموسی در سال 1999 به حدود 10% از کل جرائم قتل در این کشور رسیده است. نکته مهم در این خصوص آنکه در بیشتر این قتلها، عاملان آن اصولا در جستوجوی چرایی و چگونگی موضوع (در صورت وقوع عمل منافی عفت) بر نیامده و مستقیما به قتل قربانی عمل ناموسی اقدام کردهاند؛ در حالی که گاه تا حدود 80% از قربانیان اصولا از جرم نسبت داده شده مبرا و پاک بوده و صرف شک و گمان موجب قتل آنها شده است. از جمله زمینههای بروز پدیده قتلهای ناموسی، میتوان به ناآگاهی و برخی عادتها و عرفهای قبیلهای (به ویژه در مناطق روستایی) مبتنی بر عدم مراجعه به قانون در چنین مواردی ،سطح پایین آموزش، محدودیتهای شدید دختران در برخی خانوادهها و ... اشاره داشت (همان، 99-97). ختنه دختران از دیگر مواردی است که در زمره خشونتهای خانوادگی قرار گرفته است. ختنه دختران که در بسیاری از خانوادهها مرسوم و با هدف کنترل تمایلات جنسی صورت میگیرد، به عنوان نمادی از عفت و شرف دختر و مآلاً عفت و شرافت خانوادگی تلقی میشود. این پدیده که از سنتهای ریشهدار در تاریخ مصر، حتی پیش از اسلام و مسیحیت است، هم در میان مسیحیان و هم در میان مسلمانان رایج است. برخی پژوهشگران، رشد این سنت دیرینه را مربوط به دوران انحطاط تاریخی مصر که این سرزمین در اشغال برخی قبائل آفریقایی قرار گرفته بود و متأثر از آداب و سنتهای آنان میدانند. برخی دیگر نیز معتقدند ریشه این سنت به دوران فراعنه بازمیگردد. این عمل، هر چند طی چند دهه اخیر مورد اعتراض و مخالفت انجمنها و نهادهای مردمی و بیشتر متخصصان و پزشکان قرار گرفته و حتی با فتاوای مخالف برخی عالمان دینی الازهر و مفتیان روبرو شده است و البته، گاه با خطرات و مشکلات جسمی و روانی هم همراه بوده است، همچنان در میان بسیاری از خانوادهها مرسوم است. عمل ختنه هر چند گاه مادران را هم شامل میشود، بیشترین آمار در این خصوص از آن دختران با سنین 7 تا 10 سال است .در گذشته معمولا عمل ختنه در منازل و بدون رعایت کامل مسائل بهداشتی انجام میشد. امروز اما به دلیل ترس از پیآمدهای ناگوار ناشی از عمل در منازل، برخی خانوادهها ترجیح میدهند تا عمل ختنه فرزندان دختر خود را در مراکز بهداشتی و یا مطب پزشکان انجام دهند. در عین حال 65% از ختنهها در منازل، بخشی در مطب پزشکان و تنها 5% از آن در مراکز بهداشتی دولتی انجام میشود (همان: 104 تا 107). ازدواج زودهنگام از جمله پدیدههای اجتماعی است که به ویژه در مناطق روستایی کشور رواج دارد و به عنوان یکی از مشکلات اساسی جامعه مصر که پیآمدهای بهداشتی و اجتماعی برای فرزندان و مادران دارد، تلقی میشود و در زمره خشونتهای خانوادگی قرار میگیرد. برآوردهای میدانی دهه 90 قرن گذشته نشان میدهد که 36% از زنان مناطق روستایی قبل از سن 16 سالگی ازدواج کردهاند و 9/87% از آنان هم پیش از سن بیست سالگی تن به ازدواج دادهاند. در حالی که این نسبت در مناطق شهری 45،5% و نسبت دخترانی که پیش از رسیدن به سن قانونی (16 سال) ازدواج کردهاند به 9،1% میرسد. از جمله عوامل مهم و مؤثر در ازدواجهای زودهنگام میتوان عادتها، سنتها، برخی برداشتهای دینی مبنی بر تسریع در ازدواج دختران و عوامل اقتصادی و آموزشی را نام برد. در همین خصوص ازدواجهای زودهنگام دختران مصری با مردان غیرمصری که بیشتر با هدف به دست آوردن تابعیت مصر انجام میشود، درصد قابل توجهی از این نوع ازدواجها را به خود اختصاص میدهد. این نوع ازدواج که بیشتر در مناطق روستایی انجام و به نوعی خرید و فروش دختران کمسن و سال شبیه است. تعداد بالای افراد خانواده، بیکاری بیشتر آنها، درآمد ناچیز، عدم حمایتهای اجتماعی و ناتوانی پدر از تأمین هزینههای خانواده، بسیاری از آنها را ناگزیر میکند تا برای رهایی از این مشکلات به این ازدواجها تن دهند. ازدواج با مردان غیرمصری البته پیآمدهای ناگواری هم دارد که از جمله این پیآمدها آمار بالای طلاق است. دختران کم سن و سال بدون آگاهی از مسئولیتهای زندگی مشترک، به خانه شوهر میروند و پس از چند سال و احتمالا آوردن فرزند، با مشکلات و سختیهای زندگی مشترک ناشی از اختلافات سنی و تفاوتهای فرهنگی و تربیتی زوجین روبرو شده و در بیشتر موارد به جدایی منجر میشود. مشکلات بهداشتی و افزایش آمار مرگ و میر نوزادان نیز از دیگر پیآمدهای این ازدواجهای زودهنگام است (همان: 125-118) .